سایر منابع:
سایر خبرها
می ماند. حضور در تراکتور برایم خوش یمن بوده و نزدیک 50 بازی انجام داده ام و تلاش کرده ام هر وقت باشم به تیمم کمک کنم و از حضور در تراکتور خوشحالم. بازی کردن من یا هر کس دیگری نظر سرمربی است و باید اینگونه نگاه کنیم که دیدگاه شما انفرادی است یا تیمی و من هیچگاه فقط به خودم فکر نکردم. من این فصل با نظر سرمربی در پست های مختلف بازی کرده ام و هیچ گاه نمی توانم به سرمربی بگویم اینجا بازی نمی ...
عصبانی می شود. (با خنده!) پدرت چه واکنشی نسبت به جدایی از پرسپولیس داشت؟ وقتی از تیم جدا شدم پدرم از این موضوع خیلی ناراحت شد. او مرا به خوبی می شناخت و می دانست که زمان می برد من در تیمی جا بیفتم و معمولا بعد از گذشت هشت هفته موثر عمل می کردم و گل می زدم. او خیلی دوست داشت من در پرسپولیس بمانم و بدرخشم. با توجه به حواشی زمان جذبت، عملکرد خوبی داشتی و رفته رفته ...
کتاب آبنبات دارچینی از سری سوم کتاب های مجموعه آبنبات است، که به قلم مهرداد صدقی با همان حال و هوای کمدی از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار شده است. به قولِ نویسنده کتاب، ما توی آبنبات هلدار ، آبنبات پسته ای و آبنبات دارچینی با یک بسته روبه رو هستیم. در جلد نخست وقایع در دهه 60 می گذرد، در جلد دوم اتفاقات مربوط به اوایل دهه 70 است و در جلد سوم به فضا و رویداد های اواسط دهه 70 اشاره ...
.... تعجب کردم. بعد همسرم من را برد سمت بخش سوختگی. تعجب کردم و نگرانی ام بیشتر شد. گریه و بی تابی می کردم. رفتم پیش پویا سرش سوخته بود و من نشناختمش. خودم را می زدم. او که مرا دید سرش را بلند کرد و گفت: مامان، گریه نکن من خوبم ، اما اصلاً حالش خوب نبود و برای اینکه ناراحت نشوم اینطور به من گفت. پزشکش آمد و گفت: به خاطر پسرتان آرام باشید، بعد هم او را به بیمارستان شهید چمران منتقل کردند ...
آرزوهایت در ورزش چیست؟ طلای المپیک. سختی زیادی دارد. البته قرار بود از ورزش حرفه ای سنگ نوردی خداحافظی کنم، اما به خاطر المپیک ادامه دادم. چه زمانی می خواستی خداحافظی کنی؟ 5، 6 سال پیش بود که هنوز موضوع المپیکی شدن رشته ما مطرح نشده بود. اگر رشته ما 10 سال قبل المپیکی بود، الان دو مدال طلای المپیک داشتم و الان باری سومی می جنگیدم. الان خیلی دیر شده است ...
گلزار شهدای آبادان. یادم نیست دقیقاً یک سیدی هست که داشت خاطره اون رو تعریف می کرد. با خنده گفتم بله شهید سیدحسین پورهاشمی که اولین روحانی شهید در دوران دفاع مقدس است. *** عمار به بچه ها سفارش کرده بود هر سؤالی دارند از من بپرسند. کاظم سؤال های جزئی را خیلی خودمانی می پرسید و به خاطر شرایطی که داریم شاید بچه ها چند شب نتونند بروند حمام. گاهی تا بیست روز هم شرایط حمام کردن ندارند ...
بوده (با خنده) و ما الحمدلله هشت خواهر و برادریم. البته من اولی هستم.سه برادریم و پنج خواهر. *خودتان چند فرزند دارید؟ - ما به دوران نهضت فرزند کمتر زندگی بهتر خوردیم! تلویزیون و رادیو و تریبونها به کاهش فرزند تشویق میکردند و تهدید میکردند که اگر زیاد شد شناسنامه هم نمیدهیم! دو پسر دارم یکی که بزرگتر است در حال ادامه تحصیل در خارج کشور است و دومی دانشگاهش را هنوز شروع نکرده است ...