، صابر جعفری، جاوید عسگری، آرمین بابایان، محمد حقیقی، جواد مردیون، مرتضی ابراهیمی، بهادر نوربخش، شهریار اصلانی باس اعضای گروه کر ارکستر سمفونیک تهران را تشکیل می دادند. در مراسم شب گذشته اسحاق جهانگیری معاون اول حجت الاسلام حسن روحانی رییس دولت یازدهم، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی مرادخانی معاون هنری ارشاد، پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، فرهاد فخرالدینی، شاهین فرهت، مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان، داوود گنجه ای، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران، طه هاشمی، کمال خرازی، محمدرضا عارف و تعدادی دیگر از هنرمندان و سفرای کشورهای خارجی حضور داشتند. ...
عابرپیاده روی دجله نصب شده بود. وقتی خواستم از روی پل عبور کنم یک توپ اتریشی به کنار پل اصابت کرد و آنجا مجروح شدم و من را به عقب منتقل کردند. 24 ساعتی عقب بودم که خودم را به زور به خط رساندم. وقتی رسیدم خبر دادند آقامهدی به شهادت رسیده است. پس از شهادت مهدی باکری آقامحسن به من گفت بچه های لشکر خواستند که شما برگردید. گفتم: آقامحسن من؟ من بروم جای مهدی باکری؟ امکان ندارد. گفت: چرا؟ بچه های لشکر ...
انتشار گزارش عملکرد مدیرعامل خانه سینما، گزارش علی سرتیپی از میزان فروش سینمای ایران در سال 93، انتقادات جدی شان پن از وضعیت کلی فیلمسازی در هالیوود در گفت و گویی صمیمی، صحبت های فائزه عزیزخانی درباره اکران فیلمش روز مبادا در گروه هنر و تجربه و عباس کیارستمی ، تماشای فیلم های سینمایی انیمیشن در سالن های سینمای کانون پرورش فکری، دره خدایان پروژه جدید سینمایی لخ مایوفسکی ، افتتاح سینما پرشین مهرشهر کرج با اکران فیلم های نوروزی، گلایه محمدعلی سجادی از وضعیت مدیریت سینمایی کشور، آغاز نمایش دختر. مادر. دختر ساخته پناه برخدا رضایی در گروه هنر و تجربه، گزارشی از مراحل فیلمبرداری فیلم ویدئویی کج دست به کارگردانی مصطفی الماسی ، آغاز مذاکرات ادی مورفی برای بازی در فیلم ریچارد پرایر ، حضور محمدرضا عارف در اکران خصوصی رخ دیوانه ، درگذشتِ فرزندِ فیلمسازِ محمدعلی طالبی ، تحلیل فیلم سینمایی چیتی چیتی بنگ بنگ به کارگردانی کن هافس در سینما سینما ، ابراز علاقه ویژه امیررضا دلاوری به رمان کلیدر و سریال برکینگ بد ، آغاز همکاری تورج اصلانی با یک پروژه سینمایی بین المللی، گفت و گویی صمیمی با استاد علیرضا زرین دست در آستانه دهه هفتم زندگی اش، گزارشی از وضعیت سینما در فصل زمستان و درنهایت گزارشی از نشست فیلم طعم شیرین خیال باحضور کمال تبریزی (کارگردان) و محمدعلی حسین نژاد (تهیه کننده) سرخط مهمترین اخبار امروز بولتن سینمای ایران و جهان را به خود اختصاص داد. ...
خسته شدم. رک و راست به بابام گفتم که دیگه نمی خوام این کارو انجام بدم. بابامم گفت پس خودت برو دنبال خرجیت، دیگه تو این خونه نمون. - اونوقت تو چیکار کردی؟ - از قبل از اینکه این اتفاق بیفته با یه پسری به اسم رحیم آشنا شده بودم. یعنی مشتریم بود. بعد از اینکه بابام این حرفو زد، وسایلمو جمع کردم رفتم پیش رحیم. کراک می زد. دوسش داشتم، البته اوایل. تلاش کردم ترک کنه. دو سال دویدم که ...
.... متن زیر قسمت هایی از گفتگویی است که سال 1387 خانم فاطمه طباطبایی، همسر مرحوم سید احمدآقا خمینی با ویژه نامه نوروزی مجله شهروند امروز انجام داده است: - از نحوه آشنایی با خانواده امام و در نهایت خواستگاری و ازدواج با مرحوم حاج احمدآقا بگویید ما امام را می شناختیم چه قبل از تبعیدشان و چه بعد از تبعید. قبل از تبعید به عنوان یکی از مدرسین بزرگ حوزه و بعد از تبعید به ...
کشید و خیلی برای او سخت بود برای مثال یک نمونه را می گویم. یک روز به منزل آمد و گفت می خواهم بروم تهران. گفتم چه خبر است؟ گفت میهمانی دعوتم و چند روز هم نمی آیم. من چیزی نگفتم ولی او فهمید که از این موضوع ناراحت شده ام رفت بعدها معلوم شد که در آن چند روز رفته زاهدان از آنجا رفته پاکستان با گروه هایی ارتباط ایجاد کرده و برگشته که اگر می گرفتندش حتما اعدام می شد. شما ببینید از یک طرف این مسئولیت سخت ...
مقابل خانه پدرش رفتم. ما سال ها بود که با هم آشنا و فامیل بودیم اما آن روز متوجه شدم خانه را عوض کرده اند.مقابل خانه برادر سعید رفتم و از برادرش خواستم تا آدرس خانه پدرش را بدهد به هر سختی که بود آدرس خانه را پیدا کردم و به آنجا رفتم. در خانه را زدم و متوجه شدم برادر سعید به آنها خبر داده که قرار است من بروم. با پدر سعید صحبت کردم و گفتم سعید مقابل خانه ما می آید و دادوفریاد می کند در شش ماهی که ...
ادامه داد: حدود ساعت12:30ظهر بود که به محل قرار رسیدم. تلفنم دوباره زنگ خورد و گوشی را که برداشتم، صدای زن جوانی را شنیدم. همزمان صدایی نیز از پشت سرم شنیدم و رویم را که برگرداندم، ناگهان مرد ناشناسی، مایع قرمز رنگی به صورتم پاشید و چشم هایم سوخت. دیگر جایی را نمی دیدم و ناگهان متوجه شدم که مرد ناشناس با چاقو به جانم افتاده است. او به قصد کشتن، چندین ضربه به دست ها، پهلوهایم و دیگر نقاط بدنم وارد کرد ...
...، گفتند که در مزرعه است. نشانی مزرعه را گرفتم و او را پیدا کردم. وقتی با او روبه رو شدم، پرسیدم با هاجر کار دارم. گفت بفرمائید خودم هستم! وقتی این حرف را شنیدم یکه ای خوردم و سراپای او را ورانداز کردم. از نگاه من تعجب کرد و گفت با من چکار داری؟ گفتم می خواهم راجع به زندگی شما تحقیق کنم و! هنوز جمله من کامل نشده بود که گفت مامور وزارت کشاورزی هستی؟ گفتم ...
خانه
