سایر خبرها
بیماری ام اس دارم، آمپولم را تزریق کردم و به کوروش گفتم ساعت 8 صبح آماده باشد تا با هم برویم. وقتی به دنبال او رفتم، گفت می خواهد املاک موروثی اش را بفروشد و یک خانه در جردن و یک خودرو لکسوس بخرد و از آن برج برود و دیگر برای خودش کار کند. من همیشه به کوروش حسادت می کردم، او وضع مالی خوبی داشت و ثروتش بیش از 20 میلیارد تومان بود. همسرم هم مدام مرا سرزنش می کرد که چرا تو مثل پسرخاله ات پول نداری. در یک ...
. جسد را هم در جوی آب سه راه اندیشه انداختم. این متهم نیز پس از محاکمه در دادگاه کیفری حکم قصاص گرفت و بعد از تایید حکمش، پرونده او به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران رفت . زندانی سوم شهرام نام دارد. او یکم اردیبهشت سال 94 زنی از اقوام شان را به قتل رسانده و جسد او را در حیاط ویلایی در فشم دفن کرده بود. شهرام در تحقیقات گفته بود چون پاسخ منفی برای ازدواج با این زن گرفته، او را ...
وی نیز ساکن طبقه هفتم برج بود، با یکی از قربانیان(پدر خانواده) درگیر شده و با ضربات چاقو او را از پا درآورده است. با این اطلاعات، کامران به عنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ساعاتی بعد وقتی به محل جنایت برگشت، دستگیر شد. او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و مدعی شد حسادت دلیل اصلی قتل عام خانواده پسرخاله اش بوده است. متهم به قتل که متولد سال 62 است و هیچ سابقه کیفری در ...
یک شرکت درسمنان هستم و 14 سال از زندگی من و همسرم می گذشت. حاصل این زندگی، دختری 12 ساله است. وی ادامه داد: ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه مدتی قبل اخلاق و رفتار همسرم تغییر کرد. مدام سرش با گوشی موبایلش گرم بود و به زندگیش اهمیتی نمی داد. بدون اطلاع من بیرون می رفت و دیر بازمی گشت و بعد به دروغ ادعا می کرد نزد خانواده اش بوده است. ابتدا تصمیم داشتم طلاقش بدهم اما نتوانستم چون هم عاشق ...
از سوی شوهرش. این زن جوان گفت: مدتی است همسرم منزل را ترک کرده و انگار جای زن و مرد در زندگی ما عوض شده است. وضع مالی بسیار خوبی دارم، تک دخترم، دو برادر و خانواده با اصالتی دارم و در زندگی چیزی کم نداشتم، فقط به دنبال همدم بودم. تقاضای طلاق کردم و اینجا هم آمدم تقاضای مهریه کنم و می خواهم او را اذیت کنم؛ همانطور که در این سه سال مرا اذیت کرد وگرنه نیازی به یک سکه او هم ندارم. ما فقط ...
راکشتم چون خیلی شلخته بود.به دنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. درآن جلسه مادر فرناز برای دامادش حکم قصاص خواست و گفت: دخترم پدر نداشت و او را به تنهایی و با رنج و سختی زیاد بزرگ کرده بودم. دخترم را با هزار امید و آرزو عروس کردم اما این مرد، دخترم را بی رحمانه کشت. وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد، گفت: من فرناز را نمی شناختم. مادرم به ...