سایر منابع:
سایر خبرها
...> امروز دلت می خواد که یه ریسک بزرگ بکنی و یه کاری رو انجام بدی که شاید عواقبش رو کامل در نظر نگرفتی. مراقب باش که توی هیجان و شور و اشتیاق غرق نشی و قبل از اینکه هر کاری رو شروع کنی، یه کم بیشتر فکر کن و ببین که واقعاً می تونی از پسش بربیای یا نه. شاید یه جورایی حس کنی که باید خودت مسئولیت زندگیت رو به عهده بگیری و دیگه به کسی اتکا نکنی. این حس استقلال و خوداتکفایی یه چیز خیلی خوبه، اما مراقب باش ...
پروژه یه کم کمبود وقت داری. بهتره که یه ذره اولویت بندی کنی و کارهای مهم تر رو اول انجام بدی. امروز قراره حسابی با خودت کلنجار بری و خودت رو زیر سوال ببری. شاید از این قضیه خوشت نیاد، ولی چاره ای نیست. اما یه خبر خوب هم دارم: این چالش یه فرصت عالی برای پیشرفته! با یه ذره خودشناسی و درس گرفتن از اشتباهات گذشته ات می تونی یه عالمه چیز جدید یاد بگیری و قوی تر بشی. اول از همه باید با خودت ...
روز اول تو رو می شناختم گلی دختر بی بی لایقه.... میدونستم تو دختر تقی خانی ... من قول مردونه داده بودم که ازت مراقبت کنم و نزارم آسیبی بهت برسه چاوش اجازه داد که گلنار بره و خودش آصف رو برد و پنهانش کرد و گلوله رو از بدنش خارج کرد. و زخمشو بست. که یهو صفی اومد و شازده با دیدنش عصبانی شد ..چاوش دست صفی رو بست و آصف تفنگ رو جلوی پای صفی انداخت و گفت خودت خودت رو بکش. تو ارزش نداری من بهت ...
هدیه کوچولو دریافت میکنی که حسابی خوشحالت می کنه! در ضمن، یه خبر خیلی خوب دیگه هم دارم: جواب یه پیغامی که خیلی منتظرش بودی، دقیقا همون چیزیه که می خواستی! هیچ وقت خواسته های قدیمیت رو فراموش نکن. شاید یه روزی بتونی دوباره بهشون برسی. مرداد امروز یه روز عالیه که بری خرید و هر چی که دلت می خواد بگیری! دیگه به حرف بقیه گوش نده و فقط به خودت فکر کن. مهم اینه که تو از چیزی که ...
ویژه در دو سال گذشته توضیحاتی را بفرمائید؟ از خاطرات تلخ حوادث نمیخوام بگم یا اینکه بیام از متروپل بگم، ترجیح میدم که از خاطرات خوب و عملیات های خوب بگم. روز پنجشنبه بود، دی ماه پارسال و هوای شهر کرمان رو به سردی رفته بود ، من اون روز شیفت پایگاه نبودم و از روز چهارشنبه به اتفاق یکی از دوستان (اقای علیخانی) برای برگزاری دوره ای مربوط به کوهستان به خارج شهر رفته بودیم. ...
:" خیلی ها رفتن می دونم. هر روز که می رم سر شیفت ، بحث این چیزاس،حالم اصلن خوب نیست، دیگه هیچی برام مثل قبل نیست. آخه این چه وضعیه نمی دونی سر ماه که بشه ، کدوم از همکارا و رفقات رو دیگه نمی بینی ، یه دفعه می رن، انگار که هیچ وقت نبودن. اونهمه خاطره ، همش یه دفعه دود میشه می ره هوا.گاهی حس عجیبی بهم دست می ده . کنار عرق سردی که پشتم میشینه ، با خودم می گم :" خیلی احمقی که هنوز موندی ! " آره ، بقو ...
، برای درک حکمت زندگی پندها داد، ادب را شاخصه انسان های بااصالت شمرد، یکتاپرستی را آیین مردان و زنان بزرگ خواند و دین را ستود چنانکه سرود: به جایی که تنگ اندر آید سَخُن پناهت به جز پاک یزدان مکن فردوسی با عشق به ایران و وطن چنین نام خود را جاودانه کرد: دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود فردوسی استاد بی همتای شعر و خرد ...