سایر منابع:
سایر خبرها
مارال جیرانی: مُد به فرهنگسازی نیاز دارد
در دنیایی که اطلاعات بسرعت رد و بدل می شود، بسرعت می توان سره را از ناسره و خوب را از بد جدا کرد، مثلا اکنون همه می دانند مانتوهایی که پشت آنها نوشته من ملکه هستم جواب نداده و فقط بازار جُک را داغ کرده است، البته در این فضا به خانم ها هم توهین های زیادی شده است، اما نمی توان جواب قانع کننده ای به این مسخره بازی ها داد، چون از قدیم گفته اند: خودکرده را تدبیر نیست! اما این ملکه های دروغین چگونه به شعار خانم های ما تبدیل شد و پوشش و مد را زیر سوال برد؟ با مارال جیرانی طراح لباس در این باره همصحبت شدیم. او دختر فریدون جیرانی است و طراحی لباس سریال معمای شاه را هم به عهده داشته است. چطور شد به طراحی لباس علاقه مند شدید؟ علاقه اصلی ام طراحی مد بود، چون طراحی لباس برای سینما، تئاتر و تلویزیون کاملا با طراحی مد فرق دارد، اما در کشور ما فضای مد زیاد باز نیست، به همین دلیل به سمت طراحی لباس سینما رفتم . در سینما و تلویزیون برای طراحی لباس دستتان باز است؟ محدودیت که خیلی زیاد است، اما گاهی در تلویزیون لباس های خوبی برای سریال ها دیده می شود مثل لباسی که برای خانم آزاده صمدی در سریال انقلاب زیبا طراحی شده بود. به نظر می رسد اگر لباس پوشیده باشد، برای زیبایی آن مشکلی وجود ندارد. من سریال انقلاب زیبا را ندیدم، اما گاهی استثنا پیش می آید و لباس مناسبی برای بازیگر طراحی می شود. واقعیت این است که الان شرایط به گونه ای است که برخی بازیگران ترجیح می دهند از لباس های خودشان برای فیلم یا سریال استفاده کنند. طراحان لباس در تلویزیون عملا کاری انجام نمی دهند و فقط سعی می کنند ترکیب لباس (ست کردن) آنها مناسب باشد. در صورتی که طراحی لباس برای شخصیت منفی، مثبت یا حتی خنثی کاملا با هم فرق دارد. لباس شخصیت های سریال ها و فیلم ها می تواند در ارائه مد و نوع لباس مردم جامعه هم تاثیرگذار باشد؟ دقیقا می تواند این تاثیر را داشته باشد، اما واقعیت این است که الان بیشتر برنامه های ماهواره و شبکه جِم روی انتخاب برخی افراد برای لباس تاثیر گذاشته است. این برنامه ها کاملا روی فرهنگ کشور ما تاثیر دارد و دقیقا می توان مصداق تهاجم فرهنگی را در سطح جامعه دید. سریال های بسیار سطحی ماهواره، سلیقه و رفتار مردم را نشانه گرفته و یکی از راه های برون رفت از این شرایط، تولید و پخش برنامه و سریال های خوب از تلویزیون کشور خودمان است تا مردم به جای تماشای ماهواره، برنامه های خودمان را تماشا کنند، آن زمان است که می توان امیدوار بود مردم به فرهنگ خودمان علاقه مند شوند. مانتوهایی که روی آنها نوشته هایی مانند"IM QUEEN" (من ملکه هستم) مد شده، مانتوهای ارزان قیمتی هستند که خیلی ها آن را می پوشند، بدون این که حتی مفهوم آنچه را پوشید ه اند، بدانند. این طراحی ها از کجا می آید؟ ما در کشورمان طراحان لباس خوبی داریم که می توانند لباس های بسیار مناسبی طراحی کنند، اما به آنها بها داده نمی شود، به همین دلیل کارهای آنها زیرزمینی شده و مشتریان خاص خود را پیدا می کند. واقعیت این است برای عموم مردم و جوانان لباس مناسبی طراحی نمی شود که آنها بتوانند از آنها استفاده کنند. در چنین شرایطی نباید انتظار داشت جوانی که بنا به شرایط سنی، یکی از دغدغه هایش مد است، به سمت لباس های بی هویت نرود. به نظرم برای جلوگیری از این مدها باید با توجه به فرهنگ کشورمان لباس طراحی کنیم و آن را در اختیار مردم قرار دهیم. منظورتان از مد های زیرزمینی چیست؟ مزون هایی که مشتری های خاص خود را دارند و برای عموم مردم لباس طراحی نمی کنند. البته در همین مزون ها می توان لباس های خوبی را هم پیدا کرد که با فرهنگ ما سازگاری دارد. لباس هایی را که آنها طراحی می کنند، می توان در مانتوفروشی ها ارائه کرد و به مردم نشان داد به جای خرید مانتوهای نوشته دار و بی هویت می توان از مانتوهای زیبا با طراحی اصیل و خوب استفاده کرد. اما مانتوهایی که روی آنها کار شده و معروف به سنتی هستند، قیمت بالایی دارد و معدودی از مردم می توانند آنها را خریداری کنند. این درحالی است که مانتوها و لباس های ارزانی که برای طراحی آنها فکر نشده است، بیشترین آسیب را به جامعه می رسانند. باید دولت از خط تولید لباس های خوب با طراحی مناسب حمایت کند و آنها را در اختیار قشری بگذارد که توانایی خرید مثلا مانتویی به قیمت 300 200 هزار تومان را ندارد. طراحان، لباسی را که طراحی می کنند نمونه های اصل و مرغوب آن در کارگاه هایی تولید می شود که بازارشان فروشگاه های گران قیمت است. این فروشگاه ها مشتریان خاص خود را دارند، اما کپی آنها که کیفیت مناسبی ندارد و گاهی طراحی اولیه هم مخدوش شده با قیمت پایین به قشری فروخته می شود که توانایی خرید مانتوها و لباس های گران را ندارند. به نظر می آید، عموم مردم دوست ندارند لباس ها و مانتوهای سنتی و اصیل بپوشند و بیشتر به لباس هایی گرایش دارند که ریشه در فرهنگ ما ندارد. مثلا از مانتو با نوشته من ملکه هستم بیشتر از مانتویی استقبال می کنند که در طراحی آن از طرح کاشی های اصفهان استفاده شده است، برای این بخش چه باید کرد؟ این گرایش ریشه در سریال ها و کانال های مد ماهواره ای دارد. مردمی که مخاطب این آثار هستند، تمایل دارند ش ...
آداب تحقیر،آداب تشویق
می رسیم نمی دانیم چطور تشویق کنیم. سینماگر ما اگر نداند حتما جایزه می گیرد به آن جشن نمی آید. برای جشنواره شرط می گذارد که اگر به بازیگرم جایزه می دهید من هم می آیم جایزه ام را می گیرم،یا اگر جایزه نمی دهید نمی آیم. بعضی وقت ها هم بدعت های خطرناکی هم گذاشته می شود مثل جشنواره فجر سه سال پیش که جایزه بازیگری تغییر کرد و آنقدر چرخید تا به رضا عطاران رسید. جشن خانه سینما هم که آنقدر تکلیفش ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (286)
...> سمانه پاکدل که لباسش برای جشن حافظ آماده نشده بود و فردای جشن به دستش رسید، برای اینکه حرص فروخورده اش را تخلیه کند، آن ها را پوشید و خود را به نزدیک ترین اکرانِ خصوصی رساند . (فیلم ناردون) جایزه بی نقص ترین بی توجهیِ سال هم دو دستی تقدیم میشود به این کرکسِ محترم. مبارکش باشد. استاد ایرج خواجه امیری هم در مراسم اکران ناردون حضور داشتند. "ناردون" جدید ترین ساخته فریدون حسن پور ...
دوره سوپراستاری ما در تلویزیون گذشت
در همان سنی که هستیم فکر می کنم، صرف نظر از این که بازیگر هستم و گاهی ممکن است در نقشی، سنی بالاتر یا پایین تر از سن خودم را زندگی کنم. بهتر است در زندگی همان سنی باشیم که واقعا هستیم. من حالا 48 ساله هستم و می خواهم یک آدم 48 ساله باشم نه کمتر، نه بیشتر! اگرچه برخی ممکن است هرگز به پختگی نرسند، اما به طور طبیعی، نیمه دوم زندگی هر کسی که از 40 یا 45 سالگی به بعد شروع می شود، زمان رسیدن به ثبات و آرامش است و هر کس در این سن سعی می کند آرام آرام چیزهایی از خودش به یادگار بگذارد که به درد نسل های بعدی بخورد. البته ما بازیگر ها به دلیل وضعیت کاری مان شاید از جوانی شروع کرده ایم به یادگار گذاشتن. مادر مسئول بچه های موفقی دارم و این قطعا نشان از حضور یک مادر مسئول دارد؛ مادری که هم کارها و مسئولیت های خودش را انجام داده، هم مسئولیت بچه ها را به عهده داشته و به نوعی جور مرا کشیده است؛ آن هم در مورد بچه ها که روز به روز بزرگ تر می شوند و احتیاجات شان بیشتر می شود. خوشبختانه بچه ها به لطف مادرشان در محیط خوبی بزرگ شده اند. شیطنت نزدیک به شرارت در کودکی بویژه در نوجوانی زیاد شیطنت کرده ام؛ بخصوص دوره دبیرستان که البته بهترین مقطع زندگی من هم است. با تعدادی از دوستان همراه بودیم و هر آتشی که فکرش را بکنید، سوزانده ایم. اصلا از صبح که بیدار می شدیم به جای هر چیزی به این فکر می کردیم که امروز سر به سر چه کسی بگذاریم. در برخی مواقع کار از شیطنت می گذشت. معمولا ترجیح می دهم خاطره ای از آن دوران تعریف نکنم چون بدآموزی دارد و راستش گاهی خودم از کارهایی که می کردیم، خجالت می کشم. گاهی به خودم می گویم چرا آقای شمس (دبیر زبان انگلیسی) را این قدر آزار دادم؟! دیدار دوباره پس از 15 سال بعد از پایان سریال در پناه تو دیگر خانم زنگنه را ندیدم تا حدود شش سال پیش که در فیلم تلویزیونی رایزن عشق با هم بازی کردیم. از میان بازیگران سریال در پناه تو من، خانم زنگنه و پارسا پیروزفر بیشتر از دیگران در تلویزیون به بازیگری ادامه دادیم. کیومرث مرادی از همان روز اول هم دغدغه تئاتر داشت و کارش را در همین زمینه ادامه داد. اتابک نادری هم همین طور و البته مدیریت در اداره تئاتر هم مزید بر علت بود که او را کمتر ببینیم . با همه اینها معتقدم تک تک ما دوران سوپراستاری در تلویزیون را پشت سر گذاشته ایم. در آن روزها من واقعا جواب تلفن تهیه کنندگان را نمی دادم. به واقع شرمنده می شدم چون مثلا در سال 77 بودیم و من کارهایم تا پایان سال 79 برنامه ریزی شده بود. قبل از ما بازیگرانی بودند که داشتند می درخشیدند و ما جای آنها را گرفتیم، بعد ما رفتیم و دیگران آمدند. این سیر طبیعی است. البته زمانی که سریال در پناه تو پخش می شد، دو تا شبکه داشتیم و حجم تولیدات و تعداد بازیگران محدود بود. پدر تلفنی حرفه ما سفر دارد، دوری از خانواده دارد و این خیلی طبیعی است که من پدر کاملی برای بچه هایم نبودم، مثلا وقتی جابربن حیان را بازی می کردم سه ماه فرزندانم را ندیدم. به پدر تلفنی بدل شده بودم. این سیر محتوم زندگی همه بازیگران است و احتمالا به این مربوط است که ما حرفه خودمان را بیش از اندازه دوست داریم، نسبت به این حرفه بسیار خودخواه هستیم درنتیجه کم و کاستی های دیگر در جنبه های دیگر ایجاد می شود. من خیلی کم با فرزندانم به شهر بازی رفته ام؛ در مجموع به اندازه یکی دو بار. هروقت با هم مسافرت رفتیم، دم در خانه سوار وسیله نقلیه و جلوی هتل پیاده شده ام درحالی که آدم ها مسافرت می روند که جاهای جدید را ببینند، دور بزنند، بگردند و خوش بگذرانند، اما متاسفانه ما بازیگرها چنین تجربیاتی را کم داریم؛ حالا بچه ها بزرگ تر شده اند و درگیر درس و دانشگاه هستند و اصلا فرصت زیادی برای این کارها نیست. جوانی، فصل دوستی آدم ها وقتی جوان هستند خیلی زودتر و راحت تر با هم ارتباط دوستانه برقرار می کنند. در سریال در پناه تو و فیلم ضیافت همه بازیگران خیلی زود با هم دوست شدند. البته آقای کیمیایی در فیلم ضیافت کار بسیار هوشمندانه ای کرد. سه چهار روز اول فیلمبرداری، همه ما سر صحنه حاضر می شدیم و گریم مان می کردند، اما بازی نداشتیم و فقط نماهای مربوط به صاحب رستوران تصویربرداری می شد. ما سر صحنه بودیم و با هم معاشرت می کردیم؛ گاهی می رفتیم با هم شیرینی می خریدیم، کله پاچه می خوردیم، می گشتیم و شوخی می کردیم. در نتیجه روزی که در مقابل دوربین قرار گرفتیم انگار ...
برگزیدگانی نامتعارف در شبی کسل کننده
کوچک بر محوطه تالار وحدت، نوید یک برنامه ریزی مبتکرانه را برای جشن شانزدهم می داد.از 19:30 تا 20، زمان پذیرایی بود و از ساعت 20 نیز درب های سالن باز می شد تا مهمانان، خود را برای آغاز مراسم در ساعت 20:30 دقیقه به صندلی ها برسانند.مهمانان توانستند راس ساعت مقرر در سالن حاضر شوند، اما در یک اقدام عجیب، برنامه حوالی 21:30 آغاز شد.آن هم یک آغاز خسته کننده به طوری که نخستین آیتم برنامه، بدون حضور مجری ...
برگزیدگان جشن حافظ معرفی شدند
شعار سال : شانزدهمین جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ (دنیای تصویر) با حضور جمعی از هنرمندان در تالار وحدت برگزار شد. این مراسم که قرار بود ساعت 20 آغاز شود، پس از یک ساعت و نیم تأخیر شروع شد که 10 دقیقه ابتدایی، آن هم پس از پخش تلاوت آیاتی از قرآن کریم و سرود جمهوری اسلامی به تبلیغات بازرگانی اختصاص داشت. اجرای بخش ابتدایی این مراسم را آزاده صمدی برعهده داشت که پس از آن حجت ...
حاشیه های جالب و خواندنی در شبی که جشن حافظ برگزار شد
شنبه شب تالار وحدت میزبان ستاره های سینما و تلویزیون ایران بود.این مراسم قرار بود دوشنبه هفته قبل در برج میلاد برگزار شود که بنا به دلایلی که تاکنون رسانه ای نشده است برگزار نشد و همین ماجرا باعث شد بسیاری از مهمانان که با برنامه ریزی قبلی آماده برگزاری جشن شانزدهم شده بودند، دیشب نتوانند در این مراسم حضور پیدا کنند.شانزدهمین جشن حافظ البته حاشیه های دیگری هم داشت. طولانی ترین از اسکار ...
روزنامه های دوشنبه
، تلویزیون و موسیقی دور هم جمع شدند تا بودن در کنار هم را قدر بدانند و یاد و خاطره آن هایی که نیستند را زنده کنند. جشن حافظ که شانزدهمین دوره اش پس از یک هفته وقفه این بار به جای برج میلاد در تالار وحدت برگزار شد جدا از تشویق ها و قدردانی ها، محفلی بود برای حس خوب با هم بودن. این مراسم اگر چه قرار بود در ساعت 19:30 برگزار شود اما با یک ساعت تأخیر آغاز شد و تا نیمه های شب ادامه داشت. روزنامه ...
نیمه شب اتفاق افتاد!
شانزدهمین جشن دنیای تصویر و اهدای تندیس حافظ در تالار وحدت برگزار شد بانی فیلم – گروه سینمای ایران: تالار وحدت شامگاه شنبه 2 مرداد میزبان هنرمندان سینما و تلویزیون بود و شانزدهمین جشن دنیای تصویر این بار هم مثل هر سال توسط علی معلم مدیرعامل دنیای تصویر اجرایی شد. به گزارش بانی فیلم، این جشن که هرسال البته در صورتی که وقفه ای در آن ایجاد نشود برگزار شده است، یکی از مراسم ...
عشوه های مریم برای مسعود در شبی که نقشه مرگ منافقین را کشیدند
، تأثیرش آن قدر هست که باعث برپایی قیام توسط مردم شود، چون رژیم وضعیتی ندارد که تا عید دوام بیاورد. ولی ما در وضعیتی مثل 30 خرداد قرار داریم و باید به این کار تن بدهیم. البته برای من تصمیم گیری در این مورد مشکل بود چون بهترین نیروها و نفراتی را که در سال های زندان با هم بودیم به داخل صحنه می فرستیم. ما در این عملیات می خواهیم تمام سازمان و تمام ارتش آزادی بخش را به میدان ...