سایر منابع:
سایر خبرها
عزّت و افتخار، پیامد فرهنگ حسینی
3- جهاد و مبارزه در راه حق از آن جایی که دین انسان را به ساحل نجات و سعادت می رساند و اسلام مایه پیشرفت و سعادت امت اسلامی است، امام حسین علیه السلام می فرماید: فقتل امرء بالسیف فی الله أفضل ؛ برای مرد کشته شدن در راه خدا افتخار است. نیز در خصوص جهاد می فرمایند: لا اعطیهم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرّ منهم فرار العبید ؛ نه دست ذلت به آنان می دهم و نه مانند بردگان از برابرشان فرار می کنم. ...
چه کسانی امام حسین (ع) را از حرکت به سمت کربلا، برحذر داشتند؟
نمی دارم، تا چه رسد به شما... از بیعت با یزید کناره گیر و از سکونت در شهرها تا می توانی پرهیز کن. سپس نمایندگان خود را به سوی شهرها اعزام کن و به این وسیله آن ها را به سوی خودت دعوت کن؛ اگر تو را اجابت کردند و به بیعت با تو تن دادند، خدا را بر این نعمت شکر کن و اگر با دیگری بیعت کردند، این انتخاب بد به هیچ وجه مزیت و موقعیت تو را به دست فراموشی نخواهد سپرد... امام حسین (ع) فرمود: برادر ...
"به جای مواد، کتاب می فروشیم"
...، از کتابفروشیمان هم دل کندیم . به ناشر کتاب های بار هستی و حکایت دولت و فرزانگی هم که زنگ می زنم خانمی از آن سوی خط می گوید ما از اتحادیه چند سال پیش خواستیم که درباره کتاب حکایت دولت و فرزانگی ما کاری کند، اما متاسفانه هیچ اتفاقی نیفتاد. از نامه ای که اخیرا به وزیر ارشاد نوشته شده هم می گویم، می گوید بعید است که راه به جایی ببرد . داد هایمان را از ما نگیرید ! ...
فاصله گرفتن تدریجی شعر و قصّه از زندگی مردم
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ،هشتم مهر بنام مولانا شاعر پارسی گوی شهیر نامگذاری شده است. بهانه ای برای تکریم شعر و ادب ایرانی. این فرصت را بهانه دیدار با یکی از چهره های محبوب و معروف شعر استان کرمان قرار دادیم. شاعر زبردستی که کتابهای متعددی به چاپ رسانده است و توجّه به فرهنگ غنی استان کرمان و استفاده از اصطلاحات مخصوص گویش کرمانی از شاخصه های شعر اوست. کتاب "چغوک اوچکو ...
هر روز، روز مولاناست
ملک گویند تنهات مبارک باد.ای پیش رو مردی امروز تو برخوردی، ای زاهد فردایی فردات مبارک باد نگاهی که مولانا به جهان و هستی دارد، آنقدر نگاه مدرن و به روزی است گویی در همین عصر زندگی کرده و همین جا بوده چون زبان او زبان امروز است.بی شک مولانا فرزند زمانه اش بوده و این فرزنده زمانه بودن تا قرون و اعصار دیگر ادامه خواهد داشت. به عقیده بنده روزگار بدون مولانا هیچ معنایی ندارد، خصوصا امروز در مقطعی ...
از جلوه گری دیدگاه های شمس در مولوی تا تلفیق عشق و عقل
کند و زمانی که می گفت انا الحق، در واقع مخالفت با نظام باطل خلافت عباسی را با زبان عرفانی خویش بیان کرده و از ظهور حق و مژده افول باطل در کوچه و بازار دم زده است و منظور مولانا نیز از این شعر همین بوده است. تقی پور عرفان را راه دل دانست و افزود: انسان برای وصول آگاهی از پیرامون خود از 3 محور عقلی(اجماع عقلی)، حسی(حواس 6گانه) و عرفان کسب اطلاع می کند که مرحله سوم آخرین مرحله است که به شهود ...
مسئله تجسم و نتیجه اعمال و پیوند جان ها در مثنوی
ضربتت از شهوتی است گر ندانی آن گنه را ز اعتبار *** زود زاری کن طلب کن اغتفار سجده کن صد بار می گوی ای خدا *** نیست این غم غیر در خورد و سزا ای تو سبحان پاک از ظلم و ستم *** کی دهی بی جرم جان را درد و غم من معین می ندانم جرم را *** لیک هم جرمی بباید گرم را چون بپوشیدی سبب را ز اعتبار *** دائماً آن جرم را پوشیده دار که جز اظهار جرم من بود *** کز سیاست دزدیم ظاهر ...
مولانا و سوگ نامه تعزیت در قیامت
منصفانه قضاوت کن. مولانا در این جا به اقتضای بحث، نکته ی بسیار عمیقی را یادآور می شود، او می گوید: ایمان و عبادت مشتی واژه و اوراد نیست که به صورت لقلقه بر زبان جاری می شود، بلکه ایمان و عبادت آثار و علائمی دارد که در اعمال انسان منعکس می شود؛ چنین کسی دست به ظلم و حق ستیزی نمی الاید و سینه اش را پر از کینه نمی سازد. پس لقلقه زبان ملاک ایمان نیست، زیرا به گفته ی قرآن، وقتی از مشرکان هم سؤال کنی چه کسی ...
نهیب مرگ در بیان مولانا
خاک او گردی و مدفون غمش *** تا دمت یابد مددها از دمش گورخانه و قبه ها و کنگره *** نبود از اصحاب معنی آن سره بنگر اکنون زنده اطلس پوش را *** هیچ اطلس دست گیرد هوش را در عذاب منکر است آن جان او *** کژدم غم دل دل غمدان او از برون بر ظاهرش نقش و نگار *** وز درون ز اندیشه ها او زار زار آن یکی بینی در آن دلق کهن *** چون نبات اندیشه و شکر سخن عمارت گور و ...
تاکید بیش از حد مولوی بر آزادی برای آبادی است چرا که آبادی حاصل آزادی است / آزار خلق نزد حافظ چنان گناه ...
.... پس به هرچیزی که دل خواهی سپرد از تو چیزی در نهان خواهند برد و حافظ شیراز در این رابطه به زیبایی می گوید غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است مگر تعلق خاطر به ماه رخساری که خاطر از همه غم ها به مهر او شاد است مولوی بیشتر به آزادی انسان از درون پرداخته و بیشتر از آزادی درونی می گوید ، چرا که انسان آزاد پایه گذار جامعه آزاد ...
مریم حیدرزاده: کار با لس آنجلسی ها را خاتمه دادم
حال هم سه نمایشگاه نقاشی برگزار کرده ام. زندیگ ام را روی نقاشی که بزرگترین علاقه ام است گذاشتم و خیلی از گمشده هایم را در نقاشی پیدا کردم. از همه مهمتر اینکه آرامشم را از آن می گیرم. هشت سالی هست که تمام زندگی ام را روی نقاشی گذاشته ام. البته نه اینکه ترانه ننویسم اما محوریت زندگی ام نقاشی است. الان هم به نقطه ای رسیده ام که می توانم هم نقاشی و هم شعر را با هم مدیریت کنم و به امید خدا از ...
اطاعت از اولیای الهی در مثنوی مولوی
باشید و برای روسپیدی در قیامت کار درست انجام دهید و در راه خدا باشید. در راه خدا بودن مقابله با شیطان و کیفر دادن اوست. زندان دنیاست و زندگی دنیا که روح خداجو را زندانی می کند. شیطان، انسان را گرفتار زندان دنیا و نیازهای مادی کرد. علیین به معنای بهشت برین و پیشگاه الهی است. شه شطرنج دل ، یعنی آن که دل را به حق باخته و از این راه به سلطنت معنوی رسیده است. سخره ی آفات به معنای گرفتار زندگی مادی است ...
عزّت و افتخار، پیامد فرهنگ حسینی
احییت فان تسمعوا قولی اهدکم الی سبیل الرشاد و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. (8)؛ شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت می کنم؛ زیرا در شرایطی قرار گرفته ایم که دیگر سنت پیامبر از میان رفته و جای آن بدعت آمده است. اگر سخن (دعوت) مرا بشنوید، به راه سعادت و خوشبختی هدایتتان خواهم کرد. درود و رحمت و برکت خدا بر شما باد. در این فراز، امام حسین علیه السلام سعادتمندی و هدایت یافتگی و خوشبختی را ...
امام علی(علیه السلام) از منظر مولانا
است که بر درون این شخص تابیده بود. سخن از تأثیری است که سیارات آسمان- به اعتقاد قدما- در زندگی انسان داشتند. پندارشان این بود که هر یک از هفت سیاره (زُحل، مشتری، مرّیخ، خورشید، زُهره، عُطارد، قمر) اثری در هستی ما می گذارند، اما هنگامی که جنین در شکم مادر می جنبد، از تأثیر آفتاب است. مولانا با طرح این سخن، می خواهد روح انسان را به جنینی تشبیه کند که آفتاب نور حق، او را جان می دهد و آن هم از راه ...
همِّ وغم مولانا گذاشتن دست انسان در دست خداست/مثنوی دکان تسلط بر نفس است
انسانها به خدا نمی اندیشد و از همان ابتدای مثنوی در نی نامه – چنانکه در کتاب مولانا و مسائل وجودی انسان به تفصیل گفته ام - با مخاطب خود شرط می کند که اگر خود را در موقعیت فراق و مشتاق به قرب و وصال نمی یابی، این کتاب به کار تو نمی آید و از ظن خود یار من شده ای و به درون من راه نخواهی یافت. او مثنوی خود را دکانی می داند که در آن کالایی مشخص و خاص در آن فروخته می شود و همه کالاهای دیگر در ...
تأثیر آیات قرآن بر مثنوی مولوی
سحرآفرین آن دمنده جاودانه که همواره در نی مولانا می دمد بهره مند سازد. کیست که بر سر این سفره بنشیند و از جام نور او نوش نکند و مست نگردد؟ مولانا خود مستی است که خمیره وجودش از می عشق است و هم او است که از می مست تر و از باده باده تر است بلکه باده در جوشش، گدای جوش او است. ای من بترم از تو، من باده ترم از تو پر جوش ترم از تو، آهسته که سرمستم او عارف خوش دلی است که ...
از توجه سازمان سیا تا مسلمان شدن گروهی توریست/ همیشه با وضو کار کردم
را می بینیم، تو برای ما مایه افتخاری؛ عین این جمله توسط وجود نورانی ایشان به زبان فارسی گفته شد، یکدیگر را بغل گرفتیم اشک در چشمانم جاری شد؛ خطاب به ایشان عرضه داشتم که مشغول نگارش قرآن کریم هستم که حضرت رضا(ع) پاسخ دادند با خبریم، بعد از چند لحظه ایشان از وسط آن انسان ها عبور کرده و رفتند . وی در ادامه تأکید کرد: من ترجمه ام را 19 بار ویراستاری کردم و یکی در میان آن ها را به آستان قدس ...
دفاع مقدس، پرافتخارترین دوران پزشکی ایران را رقم زد
ابتدای جنگ استراتژی ما هم بر همین اساس بود، اما بعد از چند وقت متوجه شدیم که تعداد زیادی از مجروحین را در همین پروسه زمانی از دست می دهیم ، دست و پاهای زیادی که به دلیل شریان هایش قطع شده تا به این بیمارستان ها برسد از دست می رفت و مجبور به قطع عضو می شدیم. در والفجر 8 اولین حرکت را برای معکوس کردن این روند شروع کردیم. یعنی تیم طب رزمی ما برای اولین بار در دنیا تصمیم گرفت جراحت های سنگین را پشت خط مقدم ...
مولانا و شمس؛ دیالکتیک عقل و عشق
قلب او وارد گردید که در مثتوی معنوی و دیوان شمس تبریزی مشهود است. حضرت مولانا تجربه مستی عرفانی و معرفت آن را چنین توصیف می کند: چنان مستم چنان مستم من امروز که از چنبر برون جستم من امروز چنان چیزی که در خاطر نیابد چنانستم چنانستم من امروز به جان با آسمان عشق رفتم به صورت گر در این پستم من امروز گرفتم گوش عقل و گفتم ای عقل برون رو کز تو وارستم ...