سایر منابع:
سایر خبرها
خواهرم را در خلوتگاه شوهرم دیدم
برای زندگی کردن به من معرفی کردی؟ ولی او هر بار در پاسخ می گفت اصلا به شوهرت علاقه نداشتم و اگر رابطه ای بوده به اصرار او بوده است. شوهر 24 ساله این زن نیز به رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم.زن جوان عنوان ...
همای: به عشق موسیقی کارگری می کردم
تا روستای ما حدود 55 کیلومتر است. من صبح ساعت پنج ونیم از خواب بیدار می شدم، از خانه ما تا خیابان اصلی دو کیلومتر بود که پیاده می رفتم و هر روز یک مینی بوس از آنجا رد می شد. اگر این مینی بوس را می گرفتم سر موقع به هنرستانم در رشت می رسیدم. در این مینی بوس که 18-17 نفر جا دارد، 40نفر نشسته بودند و از در و دیوار این مینی بوس آدم آویزان بود تا می رسیدیم به شهر. وقتی می رسیدم در یخ سازی پیاده می شدیم ...
چگونه باید به حسین(ع) نگاه کنیم/شیوه های ارتباط با حادثه کربلا از نگاه سید الشهدا(ع)
حسین(ع) به چند شکل می توانیم عمل کنیم. می توانیم به شکل مرسوم جهان امروز با احترام امام را یاد کنیم و به یاد ایشان یک دقیقه سکوت کنیم و بعد همه چیز تمام بشود؛ اما کربلا چیز دیگری است و ما حق نداریم در برابر کربلا سکوت کنیم چون روح و جان کربلا فریاد است. یک شیوه دیگر این است که برای کربلا جشن بگیریم و شادی کنیم؛ چنانکه مولانا معتقد بود امام حسین(ع) به محبوب خود رسیده است، پیروز شده و به خواست خود دست ...
فریبا کوثری خسته از بازی در نقش های مثبت/ سر مزار مختار مردم مرا شناختند
تماشای فیلم روز رستاخیز بسیار لذت بردم و خوشحالم که آقایان درویش و قائمیان هم برای فیلم رستاخیز جایزه گرفتند. خیلی خوشحال شدم از این که دیدم بجز ایرانیان، مردم کشور عراق هم سریال مختارنامه را دیده و با آن ارتباط برقرار کرده اند. برایم جالب بود که وقتی به مسجد کوفه و بر سر مزار مختار رفتم خیلی از مردم مرا شناختند و می دانستند که چه نقشی را در سریال مختارنامه بازی کرده ام. وقتی آثاری مثل مختارنامه ...
نحوه عزاداری امام حسین(علیه السلام) در محضر امامان شیعه (علیهم السلام)
؛ یعنی همراه با حزن و اندوه و سوز و گداز. او می گوید: پس من این بیت را خواندم: اَمِر علی حدثِ الحسینِ فقُل لاِعظُمهِ الزکیّه. یعنی بر مزار حسین گذر کن و به استخوان های پاکش بگو. و چون حضرت گریست، من ساکت شدم. فرمود: بخوان. من چند بیت دیگر خواندم، بعد فرمود: باز هم بخوان. من این بیت را خواندم: یا مریم قومی فانّه بی مولاکِ و علی الحسینِ فاسعدیِ ببکاکِ. ...
دیدم نگاه چشم عمو رو به خیمه هاست...
حضرت می خوانی، مرثیه سرایی کن؛ یعنی همراه با حزن و اندوه و سوز و گداز. او می گوید: پس من این بیت را خواندم: اَمِر علی حدثِ الحسینِ فقُل لاِعظُمهِ الزکیّه. یعنی بر مزار حسین گذر کن و به استخوان های پاکش بگو. و چون حضرت گریست، من ساکت شدم. فرمود: بخوان. من چند بیت دیگر خواندم، بعد فرمود: باز هم بخوان. من این بیت را خواندم: یا مریم قومی فانّه بی مولاکِ و ...
ترفند عجیب 50سال قبل یک زن در قتل شوهرسابقش/ حادثه ای که یک مرده خور حرفه ای عامل افشای آن شد
دنبال کنم. ضمن پیگیری این قضیه بود که با زندگی پیرمرد ثروتمند و همسر جوانش آشنا شدم. میرزا محمود بنکدار در جوانی اش در بازار باربری می کرد و شب ها توی یکی از حجره ها می خوابید. پدر و مادر روستایی اش در زلزله مرده بودند و در زندگی کسی را نداشت. پس از چند سال باربری به دستفروشی روی آورد و با گذشت سال ها از بنکداران بنام شهر شد و ثروت سرشاری به دست آورد. میرزا تا شصت سالگی زن و ...
قتل همسر پزشک معروف در ارتباط نامشروع
به کلانتری، مشخص شد که مقتول همسر یکی از پزشکان سرشناس استانی در جنوب کشور است که به تازگی یکی از واحد های ساختمان (محل وقوع قتل) را خریده و با یکی از پسرهای نوجوانش در آنجا زندگی می کند. همچنین فاش شد که متهم، از مدت ها پیش به عنوان راننده، برای مقتول کار می کند و وظیفه اش خرید وسایل خانه و جابه جا کردن پسر او است. پس از کسب این اطلاعات، بازجویی از متهم کلید خورد. او در همان ابتدا قتل ...
تجاوز صاحب رستوران معروف به دختر شاغل در رستورانش
. تا اینکه یکی از راننده های آژانس با یادآوری آن شب به کارآگاهان گفت: حدود ساعت 12 شب مرد جوانی دختر جوانی را به داخل خودروام منتقل کرد و از من خواست به هیچ کس نگویم این دختر را کجا سوار کرده ام. در بین راه مدام تلفن همراه مسافرم زنگ می خورد و من به ناچار پاسخ می دادم. خانواده اش به شدت نگران بودند. ضمن اینکه از آنها نشانی مقصد را پرسیدم. اما همین که مقابل خانه مورد نظر توقف کردم، پدرش مرا به باد ...
با محمد ارتباط پنهانی داشتم - شوهرم سد راه عشقمان بود
پدر شوهرم مهمان بودیم. پس از پایان مهمانی با خودرویمان به سمت خانه در حرکت بودیم که خودروی پرایدی کنارمان ایستاد. راننده پراید با دست به شیشه خودرو زد و نشانی خانه ای را از شوهرم خواست. وی افزود: شوهرم برای کمک به مرد غریبه و نشان دادن آدرس، شیشه را پایین آورد. همان موقع مرد غریبه که چاقویی به دست داشت ضربه ای به قلب همسرم زد و بسرعت حرکت کرد و رفت. با دیدن این صحنه شوکه شده بودم. قاتل ...
به خانه دوست پسرم رفتم و تمام آبرویم را باختم - فردای آن روز با واقعیت تلخی روبه رو شدم
.... بالاخره 5 سال از این رابطه واهی گذشت تا این که چند روز قبل پیشنهاد کرد از اهواز به مشهد بیایم تا یکدیگر را از نزدیک ملاقات کنیم من هم بدون اطلاع خانواده ام فرار کردم و از اهواز به مشهد آمدم. او مرا به منزلی در نزدیکی منطقه گلبهار برد اما روز بعد وقتی دوباره به مشهد بازگشتیم مورد ظن ماموران قرار گرفتیم و دستگیر شدیم اینجا بود که فهمیدم مرصاد سال گذشته ازدواج کرده است و من در رویای ...
مجرمان واقعی در فضای مجازی
به گزارش آی سبک ، در جامعه مدرن امروز، شاهد جرم هایی هستیم که در گذشته خبری از آن ها نبود؛ جرم هایی با ابتکاراتی عجیب و غریب که به شکل نامرئی اتفاق می افتد. همین جرم های متفاوت، حضور پلیس سایبری را ضروری کرد تا دزدان، کلاهبرداران و ... را که در این فضا جولان می دهند، به دست عدالت بسپارد. در ادامه چند پرونده را که توسط پلیس فتا در اختیار ما قرار گرفت، با هدف پیشگیری تقدیمتان می کنیم. انتقام پسر 14 ساله از دختر 12 ساله مردی همراه با دختر 12 ساله اش با حضوردر پلیس فتای شهرستان سبزوار، با طرح شکایتی گفت، نمی داند چ ...
پزشک عباس کیارستمی سکوتش را شکست
اینکه عوارضی برایشان پیش آمد بعد از عمل جراحی، درمان شدند وبه منزل رفتند. وبعد ا زچند وقت به خواست و میل خود وخانواده شان به خارج از کشور سفر کردند و به دلایل ناشناخته ای در فرانسه فوت کردند. من در درمانی که انجام دادم نه برای خودم نه برای بیمارستان نه برای همکاران بیمارستانی در بیمارستان جم و حتی بیمارستان آراد هرگز کوتاهی وخطا یا قصوری نمی بینم. درنتیجه از حق خودم برای اعتراض و دفاع استفاده می کنم ...
قتل، پایان ارتباط نامشروع با زن متاهل
ارتباط نامشروع به عنوان انگیزه اصلی قتل سخن به میان آید. زن جوان عامل قتل را پسری 26 ساله معرفی کرد و گفت: من و همسرم با وجود زندگی چندساله و داشتن دو فرزند، اختلافات زیادی با هم داشتیم. همین موضوع باعث فاصله گرفتن ما از هم شد. مدتی پیش از حادثه با پسری به نام امید آشنا شدم. چند بار با هم ارتباط نامشروع داشتیم تا سرانجام او به من پیشنهاد ازدواج داد. او روز قتل به زور کلید خانه ام را از من ...
گفت وگو با متهمی که مردانی را برای سرقت از همسرش اجیر کرد
منزلم دست و پای همسرم را بستند و طلاها، لپ تاب و گوشی او را سرقت کردند. - پس از سرقت چه شد؟ - ساعت 11 صبح روز سرقت شوهرخواهرم با من تماس گرفت و گفت کارش را انجام داده است، بعد با او قرار گذاشتم و اموال سرقتی را از شوهرخواهرم گرفتم پس از آن نیز 5 میلیون تومان به او دادم همچنین بعد سرقت همسرم با من تماس گرفت و جریان را توضیح داد، بعد از آن نیز پرونده ای در رابطه با سرقت تشکیل ...
مکبث بر اساس نگاه چهارگانه یونگ
دوره های جنگ که دختران بوسنی از مردان صرب باردار می شدند، اما آیا واقعا این بارداری، بارداری خوشایندی بود؟ خیلی از آن بچه ها به دنیا آمده و از دست رفتند و عده ای مورد مهر مادران شان قرار نگرفتند چون آنها را دوست نداشتند. اما اگر قدری معادله سازی معاصر صورت گیرد، شاید میزان جنایتی که لیدی مکبث در ابتدا طراحی می کند را بتوان در مونولوگ رضا گوران دنبال کرد. رضا گوران می گوید: او مرا می خواست و شما از ...
متهمان 4 روز آزارو اذیت به زن غریق نجات را انکار کردند
خواستم از آنها شکایت کنم. ولی یک شب صادق و حامد به همراه یکی از دوستان شان به نام فرشید، به خانه ام آمدند و مرا با زور از خانه ام ربودند. آنها مرا داخل صندوق عقب خودرو پرایدشان گذاشتند و به یک خانه متروکه بردند. من چهار شبانه روز آن جا اسیر بودم و از سوی این سه مرد مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. بعد از چهار روز هم آزاد شدم و تصمیم به شکایت گرفتم. با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران ...
همه پول هیئت اصفهان را از جیبم دادم! / در یک شرکت بیمه کار می کنم!
حادثه یک ته صدایی هم داشتم تا فتح بابی باشد برای موفقیت در این گروه های همخوانی. البته در کنار این اجراهای سرود و تواشیح، قرائت قرآن کریم را به جدّ دنبال کردم تا جائی که چندین مقام برتر در سطح مدارس، شهر و استان را به دست آوردم. تا اینکه وارد دبیرستان شدم و در این مقطع هم مادرم از دنیا رفت. ایشان یک بیماری سخت گرفتند و متأسفانه به معالجه هم نرسیدیم. دقیقاً این اتفاق تلخ مردادماه سال 74 که تنها 17 ...
لحظه های وحشت در سردخانه بیمارستان
و نیم بعد فردی از بیمارستان با خانه تماس گرفته و خبر زنده بودنم را می دهد. همسرم ابتدا تصور کرده بود کسی قصد شوخی دارد اما با برگشتن به بیمارستان وقتی تیم پزشکی را در حال شوک دادن به من می بیند و با مشاهده سرم در دستم مطمئن می شود که واقعاً زنده ام. بعد از آن هم برای ادامه درمان به بیمارستان تبریز فرستاده شدم. او درباره لحظاتی که در سردخانه چشم باز کرده بود، گفت: آن لحظات واقعاً نمی دانستم ...
وقتی که دلتنگی دوقلوهای شهید دهقانی نیا اوج می گیرد
بعد از قبول کردن این شرط او همه چیز قطعی و نهایی شد. معیار شما برای انتخاب شهید هاشم دهقانی نیا چه بود؟ همسر شهید : سادگی، بی ریا بودن و نجابت هاشم تمام آن چیزی بود که مرا شیفته و راضی به ازدواج با او کرد. از همان ابتدای زندگی مشترکمان نه او از من چیزی خواست و نه من از او چیزی می خواستم در زندگی درک و شعور کافی است، هاشم شاید برای اطرافیان آدم معمولی و عادی بود ولی ...
قاتل تیمسار بازنشسته به زودی اعدام می شود
تصادف کردم. برای همین از خودرو پیاده شدم و فرار کردم. فردای همان روز ازخانه بیرون آمدم تا شاید بتوانم دست به سرقت دیگری بزنم. درخیابان علامه بودم که زن جوانی را سوار بر یک خودروی مدل بالا دیدم. جلو رفتم و از او خواستم که خودرواش را به من بدهد. اما او هم مقاومت کرد و فریاد زنان از مردم کمک خواست. می خواست با قفل فرمان مرا بزند. برای همین یک تیر به پای او شلیک کردم. می خواستم با خودرواش فرار کنم اما ...
آقای مدیری گفت قند، بیا تو! / گفت وگو با سروش جمشیدی بازیگر ̋دورهمی ̋
حتی در رسانه خانگی هم موفق بود و کار فاخری نظیر "قهوه تلخ" را تولید کرد. خب به آقای مدیری معرفی شدید و در همان نگاه اول انتخاب شدید؟ خیر، خانم درخشان مرا معرفی کرد و ما دو مرتبه با دستیار آقای مدیری قرار گذاشتیم که هر دو بار از طرف آن ها کنسل شد. من هم گفتم که حتماً قسمت نبوده و بی خیالش شدم تا این که گفتند شما فلان چهارشنبه حتماً به این جا بیا چون اگر آن روز نیایی، دیگر ما بازیگران ...
دلبسته معلم پسرم شدم / کلید خانه مان را به او دادم
اهمیت نمی داد . به همین خاطر با امید که به عنوان معلم خصوصی پسرم به خانه مان رفت و آمد داشت آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و من از اختلاف شدیدی که با شوهرم داشتم برایش گفتم. امید برای کمک به من کلید خانه مان را گرفت اما من از نقشه او بی اطلاع بودم. درپایان آن جلسه هیات قضایی امید را به قصاص، 3سال زندان و 99ضربه شلاق محکوم کردند. امیر و زرین تاجر نیز هر کدام به 15 سال زندان و شلاق و ...
جزئیات سقوط وحشتناک آسانسوردانشگاه شریف از زبان اساتید مجروح
معلم پسرم شدم / کلید خانه مان را به او دادم+عکس متهم در دادگاه تهران به خانه دوست پسرم رفتم و تمام آبرویم را باختم / فردای آن روز با واقعیت تلخی روبه رو شدم کار بسیار وقیحانه و غیر انسانی مرد جوان با زن باردار / اورا به اتاق خواب بردم هدیه با پسر جوان در تاکسی آشنا شد/ دختر جوان دو روز در حمام خانه زندانی بود پسر همسایه به مغازه ام آمد / او چیزی از من خواست که قبول نکردم کارکنان شهرداری از دیدن صحنه ای تکان دهنده شوکه شدند ...
مرد جوان قربانی رابطه خیابانی همسرش شد
ساله در ادامه اعترافاتش گفت: آخرین بار روز شنبه به مشهد آمدم تا آن زن را دوباره ملاقات کنم به همین خاطر سنگ ریزه ای به پنجره منزل او پرت کردم ولی زن مذکور تکه کاغذی برایم انداخت که روی آن نوشته بود به خاطر این که مادرش در منزل آن هاست نمی تواند مرا ملاقات کند این بود که من منتظر ماندم تا او فرزندش را به مدرسه ببرد ولی باز هم امکان ملاقات ما فراهم نشد. درحالی که در همان محل منتظر بودم ناگهان همسر ...
خاله فاطی زن سیگار فروش و خوش حساب گلوبندک تهران/هیچکی نمی تواند مثل من سیگار بفروشد!
رمضانعلی فاطمه را طلاق غیابی داد مهریه او سه هزار تومان بود! او با ابروهای تتو کرده و گره زده وقتی از زندگی و همسر ناسازگارش حرف می زند کمی مکث می کند و با خنده تلخی می گوید: بعد از جدایی اش، در لاله زار به گدایی مشغول شدم و با کمک های مردم زندگی می کردم. در لاله زار همه او را به خاطر چهره زیبایش می شناختند به طوریکه سال 53 عکاسی لاله زار از او عکسی می گیرد و در عکاسی اش می گذارد. ...
به همراه پارسا به جشن تولد رفتم / زمانی که از خواب بیدار شدم از دیدن وضعیتم خشکم زد
در سایت های مختلف تا اینکه در یکی از شبکه های اجتماعی با پارسا آشنا شدم. او خودش را اهل یکی از استان های غربی کشور معرفی کرد. بعد از کمی آشنایی کم کم صحبت هایش رنگ احساسی و عاشقانه به خود گرفت او ادعا می کرد که نه یک دل بلکه صد دل عاشقم شده و این احساس دوطرفه بود. تحمل اینکه روزی او را از دست بدهم را نداشتم. یک روز پارسا ازم خواست بهانه ای جور کنم و به دیدنش بروم . من هم بدون اطلاع ...
تصمیم وحشیانه مرد جوان/ یک شب که مینا در خواب بود به سراغش رفت
تمام آبرویم را باختم / فردای آن روز با واقعیت تلخی روبه رو شدم کار بسیار وقیحانه و غیر انسانی مرد جوان با زن باردار / اورا به اتاق خواب بردم هدیه با پسر جوان در تاکسی آشنا شد/ دختر جوان دو روز در حمام خانه زندانی بود پسر همسایه به مغازه ام آمد / او چیزی از من خواست که قبول نکردم کارکنان شهرداری از دیدن صحنه ای تکان دهنده شوکه شدند ...
سه جوان شیرازی به اتهام افساد فی الارض به زودی اعدام می شوند
...> عاشق معلم پسرم شدم / کلید خانه مان را به او دادم+عکس متهم در دادگاه تهران به خانه دوست پسرم رفتم و تمام آبرویم را باختم / فردای آن روز با واقعیت تلخی روبه رو شدم کار بسیار وقیحانه و غیر انسانی مرد جوان با زن باردار / اورا به اتاق خواب بردم هدیه با پسر جوان در تاکسی آشنا شد/ دختر جوان دو روز در حمام خانه زندانی بود پسر همسایه به مغازه ام آمد / او چیزی از من خواست که قبول نکردم کارکنان شهرداری از دیدن صحنه ای تکان دهنده شوکه شدند ...
شب در راه برگشت به خانه بودم / مردان پراید سوار وحشیانه سد راهم شدند
/ فردای آن روز با واقعیت تلخی روبه رو شدم کار بسیار وقیحانه و غیر انسانی مرد جوان با زن باردار / اورا به اتاق خواب بردم هدیه با پسر جوان در تاکسی آشنا شد/ دختر جوان دو روز در حمام خانه زندانی بود پسر همسایه به مغازه ام آمد / او چیزی از من خواست که قبول نکردم کارکنان شهرداری از دیدن صحنه ای تکان دهنده شوکه شدند ...