سایر منابع:
سایر خبرها
– عملیات لشکر عاشورا یکی از افرادی بود که بیش از باقی در کنار ستون می ایستاد و با بی سیم صحبت می کرد. چند مرتبه ستون پشت سر او ایستاده بود. از آنجایی که آقای مولوی کلاه اورکتش را بر سرش گذاشته بود، او را می شناختم. سه مرتبه به دوشش زدم و گفتم که اگر می خواهید صحبت کنید از ستون خارج شوید. برای بار چهارم دو دستی از پشت او را گرفتم و به طرف خودم برگرداندم تا به او تذکر بدهم. در حین غر زدن بودم ...
هیچ گونه معامله ای با شهرداری نداشته است. این را اعلام کردند و نباید اعلام می شد. این امر در حال پیگیری است. امیدواریم هر چه سریع تر تمام شود تا برای خود ما هم روشن شود که چه اندازه این امر صحت دارد. س: آقا مصطفی صدایشان می کنید یا آقا مجتبی؟ چمران: اسم ایشان مصطفی است اما من نمی توانستم مصطفی صدا بزنم و خودم هم ایشان را مجتبی خواندم. آغازگرش هم من بودم و هنوز هم به او مجتبی ...
کرد که برای ساکت کردنش داخل خانه شدم و او را با لنگه دیگر جوراب خفه کردم. پس از این که جسدها را داخل حمام گذاشتم، یک ظرف بنزین تهیه کردم و آن را روی جسدها ریختم و سپس کاغذی آتش زدم و داخل حمام انداختم که ناگهان حمام منفجر شد. پسر جوان پس از محاکمه در دادگاه کیفری به دو بار قصاص محکوم شد. با گذشت 12 سال از جنایت و درحالی که پسر جوان در یک قدمی چوبه دار بود، پدر و خواهرش با ...
کنار هنوز قشنگه! صدایش آنقدر بد و غیرقابل تحمل بود که انصافا همه کسانی که در راه پله ها بودند تصور می کردند که یک مرد داره ترانه می خواند! البته صدای خنده های دوستانش، دیگران را متوجه کرد که این بانوی خوش صدا! نه قمرملوک وزیری است نه دلکش! و نه خواننده ای که این آهنگ متعلق به اوست. پایین پله ها یک پیرمرد رو به او کرد و گفت دخترم! وقار و منش شما کجاست؟ به خدا زشته که یک دختر جوان تا این ...
شروع فیلمبرداری نقش آیت الله طالقانی با پسر ایشان آقای مهدی طالقانی برای حضور سر فیلمبرداری هماهنگی هایی را انجام داده بودند. در نتیجه حضور آقا مهدی موارد لازم تأیید و جاهایی که لازم بود، تصحیح شد. از چه منابعی برای نزدیک شدن به این نقش بهره بردید؟ از منابعی مثل خاطرات آقای طالقانی، فیلم ها و تصاویر محدودی که از ایشان به جای مانده بود که عموماً هم مربوط به بعد از انقلاب می شد و ...