سایر منابع:
سایر خبرها
به دو تذکره شعر از اسرار علیشاه تبریزی و نقد و بررسی تصحیح حدیقه الشعرای اسرار، احمد رنجبر حیدرباغی ، نگاهی به دیوان کبیر، کلیات شمس تبریزی به کوشش دکتر توفیق ه. سبحانی، احمدرضا بهرام پور عمران ، ویرایش دوم شاهنامه به اهتمام جلال خالقی مطلق، سجاد آیدنلو و ویرایش نهایی شاهنامه ی چاپ مسکو، سجاد آیدنلو از دیگر مقاله های راه یافته به مرحله نهایی این دوره از جشنواره شناخته شدند. آیین اختتامیه این جشنواره دوشنبه 29 آذر ماه ساعت 15 در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری به نشانی خیابان انقلاب اسلامی، خیابان برادران مظفرجنوبی برگزار می شود. انتهای پیام/ ...
برای مهربان بودن، باید مهربانی را خوب درک کرد، باید تفاوتش با دلسوزی را دانست و هر کدام را سوا سوا، گوشه ای گذاشت برای وقتش. مهربانی یک حس نیست همه احساس های خوبی است که مخلوق خداوند را در مسیر انسانیت پیش می برد. در مسیر این که درک کند چگونه می توان انسان بود. آزاد اندیشید و انسانی زندگی کرد. این گزارش، سطرهایی است گره خورده با دل، ممزوج شده با قطره های اشکی که هنگام دیدن و نوشتن، جای ...
حال واکنش نشان دادن به چیست؟ جواب صریح این است که مهم ترین عامل مؤثر در محتوا و فرم فکر کردن او فیگور هگل در دانمارک است. اول باید به یاد بیاوریم که هگل فقط یک تفسیر تازه از جهان ارائه نکرده بود، او روش و فعالیت فلسفی را از بیخ و بن تغییر داده بود. هگل یک نظام فلسفی با منطقی جدید به وجود آورد که به صورت کامل الگوی سنتی فکر کردن را کنار می گذاشت. از یک لحاظ می توان گفت حرکت کیرکگور در قبال هگل شبیه ...
طلبه بود و آن جا شعر خوبی می گفت، مرحوم صاحب کار که حتماً شنیدید، و طیف شان من خیلی با آن ها برخورد زیادی نداشتم که بدانم آن ها با این طیف، ولی خب با آن روحانیانی که آن جا می رفتند و هم شعر می گفتند و هم شعر می شناختند و حضور پیدا می کردند با آن ها که رفتار محترمانه بود و خارج از آن جا را من ندیده بودم که چگونه بود. با شریعتی پدر آن موقع ارتباط داشتید؟ با پسر که فکر کنم خیلی سال ها بعد ...
توان کاسه این تار شکست " این وزن هم دارد . همین با تمام کسانی که شعر بی وزن می گویند این اختلاف سلیقه را دارم که راه زیادی نیست که شما این وزن را بپذیرید . احتمال دارد یک مقدار به نظرتان سخت بیاید ، این طور نیست . از ساده شروع کنید ، هم لذت بخش تر است و هم در ذهن همه می ماند و مردم به خاطر وزنش آن را به یاد می آورند . شاملو از نیما می گوید روز اول سال 1325 بود، ما در تهران بودیم ...