سایر منابع:
سایر خبرها
بهترین راه برای دستیابی به منبع عظیم انرژی، حفاری در مناطق مشرف به آتشفشان ها دانسته اند. به گزارش بی بی سی، جمعی از دانشمندان و متخصصین علم زمین شناسی حفاری های بسیار عظیمی را در منطقه ایسلند آغاز کرده اند که با ایجاد گودال 5 کیلومتری به نقطه ای از زمین دست یافته اند که دمای سنگ های موجود به 500 درجه سانتی گراد می رسد. این حفاری تا دست یابی به بخارهای فوق خطرناک ادامه داشته است. کارشناسان ...
ماه گذشته چند محقق ایرانی سفری به قلب بیابان لوت داشتند. سرزمینی خشک و بی آب و علف که ظاهرا رازهای سربه مهر زیادی در قلب خود دارد. با ما همراه شوید و رازهای این سفر را از زبان مجله ساینس بخوانید.جاذبه لوت همچنان باقی است. ماه گذشته، تیمی ایرانی متشکل از10محقق و راهنما در پنج ماشین SUV (خودروهای کاربردی در بیابان و مسیرهای ناهموار) به همراه تجهیزات کامل از دوربین گرفته تا ابزار و تجهیزات لازم و ...
سقوط اتوبوس دانشجویان نخبه در همان دوران تحصیل کارشناسی بود که به همراه تیم دانشگاه شریف برای شرکت در مسابقات ریاضی دانشجویی به اهواز سفر کرد ولی تیم دانشجویان شریف در مسیر برگشت خود از اهواز به تهران دچار حادثه شد. اسفند سال 1376 بود که خبر سقوط به دره ی اتوبوس حامل این تیم، متشکل از افردی چون مریم میرزاخانی، ایمان افتخاری و حسین نمازی که همگی نفرات برتر ریاضیات کشور بودند، جامعه ایران ...
...> این نگرانی ها ناشی از امواج الکترومغناطیسی در مقیاس مایکرو ویو هستند که این تلفن ها از خود ساطع می کنند؛ شواهد موجود نشان میدهد که این امواج مضر بوده و بسته به شدت، فرکانس، نوع موج و مدت زمان مواجهه، اثرات بیولوژیکی متفاوتی را ایجاد می کنند. از یک سو، نگرانی گسترده ای از احتمال تأثیر سوء امواج مایکروویو ساطع شده از تلفن های همراه وجود دارد و محققین در مورد اثرات زیان بار این تشعشعات بر ...
هزار تومان برای قصابی ها و کیلویی 39 هزار تومان برای مصرف کنندگان و مردم رسیده است. چرا که وقتی در بازاری خریدار و متقضای تعدادش از عرضه کننده و عرضه یک محصول بیش تر باشد، نوسان و گرانی به خودی خود به وجود می اید و این نوسان نشانه کمبود است. چرا در سال های گذشته که صادرات دام زنده سبک وجود نداشت چنین نوسانات و کمبودی را شاهد نبودیم و حتی طی ماه های گذشته که واردات گوشت قرمز از ارمنستان ...
یک) دستی روی شانه ام می خورد. درزِ چشم های خواب آلودم را باز می کنم. مردی است با لباس سبز سپاهی. می گویم: سرچاوان درست مثل کردهایی که به هم می رسند و برای تعارف و احوالپرسی این را به هم می گویند. می گوید: ایرانی نیستی؟ متعجب از روی صندلی اتوبوس بلند می شوم و اطرافم را نگاه می کنم؛ یعنی برگشتم؟ یعنی آن سفرِ پر از مشقت به پایان رسید و اینجا وطنم است؟ وطنم کجاست؟ من از کجا آمده ام به اینجا... . ...