سایر منابع:
سایر خبرها
...> ابراهیم سلیمی پدر بزرگ ستایش هم می گوید، کورش تنها پسر من و همسرم است که متاسفانه به واسطه مشکل فرزند دلبندش روزهای تلخی را می گذراند و من هم به واسطه مشکلات مادی و نداری واقعا قادر به کمک به او و خانواده اش نیستم. امروز هم وظیفه نگهداری از عروس و نوه هایم را به عهده دارم، به خاطر عدم حضور پسرم که به دلیل برگشت چک هایی که در طول دوره درمان ستایش کشیده بود و برای تامین اعتبار آن چک ها در ...
...> ساجده از مقابل دیدگان تماشاچیان گذشت و وارد شعبه ارجاع دادسرا شد. از ظاهر عمه ساجده پیدا بود که حرف ناگفته بسیار دارد . این زن جوان پس از اینکه در مقابل قاضی صادق صفری قرار گرفت، در حالی که دیگر گریه امانش را بریده بود، با صدایی لرزان پرده از راز آزار و اذیت ساجده چهارساله برداشت و گفت: برادرم (پدر ساجده) چند سال قبل، از همسرش جدا شد و حضانت این طفل معصوم را گرفت . زمانی ...
متوجه شدم نازنین تب و تهوع دارد. وقتی مادرش به خانه برگشت، بچه را تمیز کرد و شیر داد. اما روز بعد وقتی بچه را به درمانگاه بردند، خبر مرگ اش را شنیدم. بنابراین ممکن است مادر بچه یا دوستش ترمه او را مورد ضرب و جرح قرار داده باشند که من بی خبرم! زن جوان پس از شنیدن اظهارات همسرش به تیم جنایی گفت: شوهرم عامل مرگ فرزندم است. چرا که وقتی برای تهیه غذا بیرون بودم دخترم را کتک زده بود. در حالی که ...
های گران قیمت در بیمه های پایه هیچ جا وارد نمی کنند. بیمه های تکمیلی می رود ولی بیماری های نادر و مشکل دار و انواع داروهای سرطانی که در هیچ جای دنیا به سادگی در بیمه پایه قرار نمی گیرد ما اینها را در بیمه قرار دادیم و بیمه تقریبا الان در حال ورشکستگی است. خود من چند ماه قبل در بیمارستانی بستری شدم با این که بیمه تکمیلی هم دارم ولی برای یک شب بستری شدن، در بیمارستان دولتی حدود 400 هزار ...
.... سیگاری روشن می کنم. خودم را در یکی از حلقه های مختلط[هم زن و هم مرد هستند]جا می دهم. دو تا از آنها[یک دختر جوان و یک مرد میانسال]که در حالت هوشیاری اند و بقیه در بیکرانگی مفرط به سر می برند. توی حال نیستند. بسیاری از این کارتن خواب ها شب ها را در ترمینال خاوران به خرید و فروش و مصرف مواد مخدر می گذرانند. از خاطرات شان برای همدیگر می گویند. از سوابق زندانی شدن و تجربه های بستری ...
مغازه فروش لباس عروس می بینم. البته باخان یکی دیگر از کارمندان سازمان برایم توضیح می دهد که اینجا معمولا کسی میل به ازدواج ندارد. یکی به خاطر اینکه روحیه اش را ندارند و یکی به این دلیل که همه دوست دارند برگردند و فکر می کنند ازدواج اینجا پاگیرشان می کند. به کمک نیاز نداریم نخستین توقفگاه ما مرکز اجتماعی کمپ است. مرکز اجتماعی دایر شده تا فکری به حال فراغت پناهجویان کند. در این ...