سایر منابع:
سایر خبرها
پایم مُرده بود. حتی زخم ماهیچه ی پای چپم هم کرم زده بود. کلافه بودم. شب قبل، خواب درستی نداشتم. چرت که می زدم با حرکت کرم ها روی صورت و بدنم بیدار می شدم. از سر و صورتم کرم بالا و پایین می شد و داخل گوشهایم می رفت.با فشار دادن گودی پایین گوشم به طرف داخل، کرم ها را داخل گوش هایم له می کردم. کرم هایی که از زخم بدنم تولید و تکثیر شده بود بلای جانم بودند. حوالی ظهر، از علی شیرقیطاسی ، پاسدار ...