سایر منابع:
سایر خبرها
بار عنوان کرد که قصد کشتن همسرم را دارد، اما به حرف های او اهمیت نمی دادم تا اینکه روز جمعه طی تماسی عنوان داشت که همسرم را به قتل رسانده است. با شناسایی متهم پرونده بنام جمشید وی در محل سکونتش در محدوده میدان شهدای هفتم تیر و در زمان ورود به ایستگاه مترو دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. جمشید پس از مواجه حضوری با همسر مقتول و اطلاع از اعترافات ...
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، ساعت 16 عصر روز چهار شنبه 4 مرداد ماه امسال، قاضی منافی آذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری 119 مهرآباد از قتل پسر جوانی با خبر شد و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حادثه حاضر شد. تیم جنایی در محل حادثه که آپارتمان مسکونی در حوالی خیابان شمشیری بود، با جسد پسر 21 ساله ای به نام پویا روبه رو شدند. در نزدیکی ...
همان تحقیقات و بررسی های ابتدایی مشخص شد که اظهارات زن سالخورده واقعیت دارد و در ادامه تحقیقات صحنه جرم با حضور نوید بازسازی شد. درنهایت بازپرس پرونده دستور بازداشت پدر قاتل را صادر کرد. نوید پیش از ظهر دیروز به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. او در برابر بازپرس منافی آذر قرار گرفت و به تشریح جزییات قتل پسرش پرداخت: شاهین 21 سال داشت. بچه بیش فعالی بود، همیشه سر هر موضوعی ...
وقتی که این مرداد را ورق می زنم و به هفتم مردادماه سال 1376 می روم، روز دستگیری غلامرضا خوشرو ؛ روزی که دوربینی برداشتم تا فیلم مستندی از این سوژه به زعم خودم بِکر بسازم. مستندی درباره مردی که 9 زن و دو کودک را به زنجیر قتل هایی فجیع آویخته بود و به عنوان راننده مرگ، در مسیر رفتن زنان قرار می گرفت و آنان را به جای رساندن به مقصد، به مقصود رنج بی پایانش، به مسلخِ تجاوز و تکه تکه کردن و در نهایت، سوختن ...
.... منزلشان تلفن نداشت. زنگ می زد منزل ما، و ما قاسم را خبر می کردیم، می آمد منتظر می ماند تا ارتباط برقرار شود. گاهی چند بار زنگ می زد و قطع می شد. یک روز که بعد از چند بار ارتباط برقرار شد و با خانمش صحبت می کرد، پسر کوچکی داشت که جوجه اردکی را که در منزل ما بود، گرفته بود و گلویش را می فشرد، نزدیک بود که خفه اش کند. تا چشم قاسم به این صحنه افتاد، گوشی را گذاشت و اردک را نجات داد. گفتم: مرد ...
در شهر پیچید و ما درگیر پیدا کردن آتنا شدیم، نقشه های رنگرز برای من نقش بر آب شد. در ادامه پریناز بداخشان، مادر آتنا به خبرنگار آنا می گوید: از ماموران شنیده ام که وقتی قاتل جانی دستش را جلوی دهان آتنا گذاشته بود، آتنا برای اینکه بتواند فرار کند چندین بار دست او را گاز گرفته بود، اما آن نامرد با خفه کردن دخترم اجازه نداده بود که او از کسی کمک بخواهد. صورت دختر نازم سیاه و کبود شده بود و ...