سایر منابع:
سایر خبرها
مصاحبه خواندنی نشریه آذرپیام با نویسنده و کارگردان نمایش ‘ سارای ‘
فئودالی هم عشق حضور دارد. می دانید که در رسم خان و خانزادی عمق فاجعه این بود که در شب زفاف، عروس ابتدا به حجله خان می رفت و سپس پیش داماد اصلی می رفت. اما اینجا خان به قوه قهریه و تفنگ و دشنه پناه نبرده، نخواسته با زور سارای را تصاحب کند و عشقش به سارای را ابراز کرده است. او هم از منظر خود به عشق نگاه می کند و به سارای می گوید: که تو من و یک چوپان ساده را به یک چشم نگاه کردی؟ سارای به قدری نجابت ...
دختربچه زیرک آدم ربایان را گرفتار کرد
افتاد آنها عینک دودی به چشمانم زدند که داخل آن پوشیده بود و من چیزی نمی دیدم تا اینکه مرا به خانه ای منتقل کردند. خیلی ترسیده بودم و مرد ناشناس مرا تهدید کرد که هیچ حرکتی نکنم و گرنه مرا می کشد. او دست و پای مرا بسته و داخل اتاقی حبس کرده بود. شب را به تنهایی سپری کردم و تا صبح از ترس نخوابیدم تا اینکه روز بعد مرد غریبه برای من آب آورد. وقتی او از خانه بیرون رفت، ناگهان نقشه ای برای ...
افراد مشهوری که خیانتکاران زنجیره ای هستند
رگ های او جریان دارد و به همین دلیل است که با مصرف آن همه مواد مخدر هیچ بلایی سرش نیامده است) و به ایدز مبتلا شود تلاش می کرد که یک فرد عادی و مرد خانه باشد با این حال وفاداری جزو خصوصیات بارز او نبود. در سال 2005 شایعه شد که شین به همسرش دنیس ریچاردز که تنها دو سال از ازدواجشان گذشته خیانت کرده است. خیانت او سبب شد همسرش در حالی دومین فرزند شین را هفت ماهه باردار بود برگه های طلاق را ...
انسان علیه طبیعت جست وجوی نور در ستیز با سنگ!
عمرش را در آن زیسته و بالیده و نادری شده و حتی چه زمانی که کوه را می سازد که بیش از این که یادآور فیلم یک ایرانی باشد، شبیه فیلم های روسی یا ایتالیایی درباره قرون وسطی و سینمای معناباور مسیحی از کار درآمده است. خود نیز دانسته که این وقف شخصیت و فردیت به نفع سینماست که می گوید به گروه بازیگران و سایر عواملش پیش از آغاز فیلمبرداری کوه گفته است که در همان ابتدای کار به همه دست اندرکاران ...
اشتیاق مسافران راه ابریشم به زبان و فرهنگ فارسی
دبیرستان به مدرسه خیلی خوبی می رفتم که البته مخصوص موسیقی نبود و خیلی سخت می شد آن موسیقی خاص و سنتی چینی را فراگرفت. همه بچه ها برای دانشگاه وارد دانشگاه های سراسری چین می شدند و رشته هایی مثل ادبیات و علوم سیاسی و... می خواندند اما من چون خیلی به موسیقی علاقه مند بودم وارد این رشته در دانشگاه موسیقی شن یانگ شدم که در چین هم بسیار معروف است. در چین به علت وجود جمعیت بسیار زیاد، قبول شدن در دانشگاه ...
چرا لیلا حاتمی برای فیلم رگ خواب انتخاب شد؟
تمهیداتی به کار بردید؟ به هر حالت همان طور که گفتید با اندازه طرف هستیم که این نسبت در فیلم باید درست باشد؛ مثل هر چیز دیگری. اگر این نسبت به هم می ریخت فیلم به سمت دیگری می رفت مثلا وقتی پلانی نه فول شات و نه کلوزآپ، بلکه مدیوم شات گرفته می شود، طبیعی است که با موضوع اندازه سروکار داریم. هر کدام تأثیری دارند، در همه زمینه های فیلم سازی این امر صدق می کند. مثلا کافی است سرخوشی یا اندوه از حدی ...
کاریکلماتور : برای تَرک دوچرخه ام، صیغۀ طلاق جاری کردم!
! برای شکستن سکوت، زبان ان سنگ بزرگ برداشت! آهن پیش ازرفتن به خانۀ اکسیژن، “زنگ” زد! هارنبود، خودش را “می گرفت” تا به دستشویی برسد! فکرش کار نمی کرد، حقوق بیکاری می گرفت! تا کبریت کشید، با”گاز”دررفتم! فقرآهن داشت، “روی”اش را هم من کم کردم تا خودش را”بست”، راه ها به رویش”باز”شد! آدم بی کلّه، دست به سر نمی شود ...
قدم زدن در شهر قدیمی رشت
است که دوربین در آن زمان در اختیار اشراف بود، همه ی مردم دسترسی به دوربین نداشتند. عکس هایی که بیش تر در این دوره می بینیم تصویری از این گروه مردم است و مردم عادی کم تر در تصویرها دیده می شوند، حتی در عکس های آتلیه ای. اما جالب است عکاسانی مثل سریوگین در این دوره با نگاه اجتماعی که داشته است شروع به عکاسی از طبقات مختلف اجتماع کرده است. از مردم عادی بازار و بناها و... او ...
ما همانیم که در فیلم مان هستیم
آوازخواندن خواننده در فیلم کار همچنان می تواند مؤثر و خلاقانه باشد درعین حال هیچ اصل مسلمی برای من در فیلم سازی وجود ندارد. همه اصول قابل بررسی هستند. همه چیز همچنان قابل مراجعه است و می تواند خیلی خوب باشد مانند زنان چای به دست در مقابل مردان و صحنه خواستگاری. البته بجا باشد؟ مگر می شود زنی که چای می آورد را حذف کرد؟ مادرهای ما پیچیدگی احوالاتشان کمتر از ما نیست. همان قدر ...
پا قدم خوب معلم بچه های ته ایران
بدهد و لبخند را بر چهره همه کودکان محروم این منطقه بنشاند. می گوید: به دنبال راهی بودم تا این بچه ها را خوشحال کنم. گاهی اوقات آنها را سوار بر موتور تا مدرسه می آوردم یا همراه آنها از رودخانه عبور می کردم. اما این چیزی نبود که آنها را خوشحال کند. همیشه با دیدن هواپیمایی که از فراز روستا به سوی کشور ترکمنستان پرواز می کرد از من سؤالات زیادی درباره سفر هوایی و هواپیما می پرسیدند. از وقتی هم که ...
روزگاری که تیتر صدای زنده شهر بود
ایران آنلاین / وقتی از ایشان دعوت کردیم برای انجام گفت و گو به دفتر روزنامه بیاید با اشتیاق پذیرفت و رأس ساعت مقرر حاضر شد. همراه خود دو جلد کتاب آورده بود؛ خاطرات زندگی و شغلش که با قلم خود به رشته تحریر درآورده بود. گفت جلد سومش نیز در دست نگارش است.صمیمی و خونگرم، شاداب و خوش برخورد است و دارای حافظه ای کم نظیر در یادآوری اسامی و اتفاقات تاریخی .در یک گفت و گوی دو ساعته پای صحبت های وی نشستیم و با او بخشی از ...
اسرار عجیب زندگی و مرگ رهبر چین
دکتر لی همچون بازیگران نمایش های سنتی چین با آرایش غلیظی همراه بود و در پشت آن تصویری دیگر داشت. دکتر لی که در آستانه صد سالگی است سال ها بعد از مرگ مائو به وصیت همسرش لیلیان که حتی زمان همراهی او با مائو در مظان اتهام بود، این چهره نادیده و زندگی خصوصی رهبر بزرگ چین را در خاطراتش برای همه مردم جهان روشن کرد. خاطراتی که این روز ها با عنوان زندگی خصوصی مائو تسه تونگ با ترجمه محمدجواد امیدوارنیا توسط ...
همه این توفیقات را صدقه سر حضرت علی اصغر به من دادند/ دختری که دوبار تا مرز خودکشی رفت
، من به بوی عشق آمدم. گفتم کدام عشق؟ گفت همان عشقی که در دل شما نسبت به امام زمان(عج) شعله می کشد. دقایقی پیش از حضرت چه می خواستید. یادتان است؟ من کوه خضر بودم. حضرت اشاره کردند، نوری هادی من شد تا پشت این در رسیدم. آمده ام که التهاب را از شما بگیرم. ایشان با این التهاب خواستند سوختن را به شما بچشانند. الان آمده ام این را بگویم. گفتم من از این التهاب لذت می برم. گفت قرار نیست بیش از این باشد. نصف ...
روایتی از شهیدی که هیچ گاه لباس نو نپوشید +عکس
از شهید ابراهیم هادی بشنویم. پدرمان طور دیگری دوستش داشت شهید ابراهیم هادی متولد اول اردیبهشت 1336 در منطقه 17 شهریور تهران است. همان اول پدر طور دیگری دوستش دارد، طوری که همه اهل خانه می دانند ابراهیم برای پدر از همه عزیزتر است. آقای رضا هادی برادر شهید درباره او می گوید: همیشه در خانواده های پرجمعیت پدرو مادر یک بچه را خیلی دوست دارند. پدر ما دست گذاشته بود روی ابراهیم هادی ...
تا زنده هستم در ریاست جمهوری ثبت نام می کنم
برایتان برگزار می کنم. همان شد که ما دیگر هفته ای یک بار جلسات تفسیر قرآن خانوادگی داشتیم و همه ما با اشتیاق و بدون این که اجباری در کار باشد، در این جلسات شرکت می کردیم. پدرم تفسیر سوره بقره را برای ما شروع کردند و ما این تفسیرها را داشتیم تا که ایشان تبعید شدند. آن زمان ما بچه های کوچکی داشتیم و آنها با سر و صدا بازی می کردند، اما پدرم حتی یک کلمه به آنها اعتراض نمی کرد و حرف هایش را ادامه می داد ...