سایر منابع:
سایر خبرها
که این همه از جدایی شکایت می کند خودش را که از نیستان به دست خودش جدا نمی کند.البته این طور نیست وباید کس دیگری این کار را کرده باشد.آن کس دیگر کیست که نی را از نیستان جدا کرده است؟به نظر اغلب ما می آید که مراد مولوی این است که از خدا جدا شده ام.اگر معنای سخن این است باید پرسید که چه کسی او را از خدا جدا کرده است؟و چه کسی می تواند چنین کاری انجام دهد؟خداوندی که لا تُضادُّ فی حُکْمِکَ وَ لا ...
رفتن تو مانده ام. مگر می شود رفتن عزیزان را باور کرد!؟ بعض گلویم را می گیرد وقتی به همه عکس های مان نگاه می کنم. یادش بخیر چه قدر سر به سر یک دیگر می گذاشتیم! گفتی بیا با هم یک عهدنامه ببندیم و دیگر با هم مهربان باشیم. علی حالا بیا... به خدا من پای عهدم هستم. دیگر سر به سرت نمی گذارم. قرار بود اشک یکدیگر را در نیاوریم. پس چرا پای عهدت نماندی؟ از کدام خاطره ...
این که ثروت ممکنی که می شود از منابع ملی استخراج گردد و به دست آید، او�'لاً به شکل بهینه استخراج شود، و بعد به شکل بهینه مصرف شود و اسراف نگردد. فساد، یعنی فساد اخلاقی، فساد کاری، عدم احساس وجدان در تقدیم خدمات عمومی، عدم احساس مسؤولیت در مواجهه با افکار عمومی و با ذهن های مردم. اینها شاخه ها و شعبه های فساد است. مسؤولان، فرزانگان، دلسوزان و کسانی که با افکار عمومی، مواجهند، نباید بگذارند که دست ...
است که از شهر ما بیرون روی، پس او را از شهر بیرون کرد. شیخ کم کم توانست آشنایی با محمد بن سعود در درعیه پیدا کند. و پسر محمد بن سعود داماد محمد بن عبدالوهاب گردید که همین عامل موجب رابطه نزدیکتر میان آن دو شد. و ثروت هنگفتی که محمد بن الوهاب به دست آورد از طریق محمد بن سعود، امیر شهر درعیه است که نتیجه غارت ها و حمله های آن دو به قبایل و شهرهای مجاور است و محمد بن الوهاب با استفاده از قدرت ...
قیام کند، سهم تو از زمین بیش از این است . (8) امام باقر (علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائل اهل بیت قیام کند، بیت المال را به گونه ای یکسان تقسیم می کند و در بین مردم به عدالت رفتار می نماید . (9) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: آخرین امامان، هم نام من است. او ظاهر می شود و جهان را پر از عدل می کند. در حالی که اموال بر هم انباشته شده است، شخصی از او درخواست مال می ...
امور اجتماعی، سیاست اصالت دارد نه دین که دارای جنبه فردی و عبادی است. (آقابخشی و افشاری، 1386: 351) حاکمیت: این نظریه ابداع مجلس مؤسسان انقلابی فرانسه بین سال های 1789 تا 1791 بود و در اعلامیه حقوق بشر 1789 فرانسه نیز برای نخستین بار بدین شرح تجلی یافته و اعلام گردید: ریشه هر گونه حاکمیتی در ملت قرار دارد و هیچ هیئت یا فردی نمی تواند اقتداری را که ناشی از ملت نباشد اعمال کند . لذا حاکم که ...