سایر منابع:
سایر خبرها
امروز/ بر هم خوردن شادی دشمنان امام حسین(ع) با خشم الهی
امام را به راهب داد. راهب سر را به دیر خود برد. صومعه او از نور آن سر منور شد و صدای هاتفی را شنید که گفت:خوشا به حال تو و خوشا به حال کسی که حرمت آن بزرگوار را بداند. راهب سر را به گلاب شست و با مشک و کافور معطر گردانید بر سجاده خود گذاشت و رو به اسمان کرد و گفت:خدایا به حق عیسی امر کن که این سر بزرگوار با من سخن بگوید. بنابراین گزارش، همه آنچه چند منزل پیش و مشابه همین صحنه در دیر راهب ...
پشت پرده ی زندگی یک ترنس در گفت وگو با ترانه آرام
انصاف نیوز: پشت خط تلفن منتظر پاسخگویی بود و این طرف با خود کلنجار می رفتم که خانم خطابش کنم یا آقا ؟ بالاخره گوشی را برداشتم و گفتم وقت بخیر! ، در جریان گفت وگو حدس زدم مرد است، اما وقتی خودش را ترانه آرام معرفی کرد، قرار شد مصاحبه ای در دفتر انصاف نیوز داشته باشیم. حس عجیبی بود، صدایش کمی ضخامت مردانه داشت، اما ظاهرش جذابیت! پس از احوالپرسی؛ به او گفتم: نمی دانستم در انتظار ورود آقای ...
شعر/شام با من چه کرده، میبینی؟
...: امان از دل زینب(س) عاقبت آمدم پس از عمری به مزارت نه بر مزار خودم آمدم های های گریه کنم به دل خون و داغدار خودم *** چند وقتی ست بغض سنگینی به گلویم نشسته، میبینی؟ کار خود را فراق با من کرد کمرم را شکسته میبینی؟ *** شانه های ضعیف طفلانت خواهرت را کشان ...
اظهارات مردمشهدی که پسر9ساله اش را از ارتفاع 30متری پل عابر به خیابان پرت کرد - حرفهای مادرمقتول
یکدیگر زندگی کردیم از آن به بعد و در طول حدود هفت سال که از ازدواجمان گذشت، مدام یا حکم جلب مرا می گرفتند یا به خاطر مهریه شکایت می کردند! حضانت فرزند بعد از طلاق با تو بود؟ بله! وقتی بعد از یک سال از زندان آزاد شدم از طریق دادگاه حضانت فرزندم را گرفتم ولی در هفته دو روز علی را به آن ها تحویل می دادم. چرا او را کشتی؟ وقتی از زندان آمدم معتاد شدم، بیکار هم بودم! از سویی بچه از نظر ...
روایتی همسرانه از مسیح بلوچستان +تصاویر
جانم افتاد. اضطرابی که هیچ وقت تجربه اش نکرده بودم! صبح روز بعد، رفتم خانه همسایه که روضه ماهانه داشتند. زن همسایه با دیدن چهره ام پرسید: چرا رنگت این قدر زرد شده؟ گفتم: از وقتی حاج آقا رفته دلم شور می زنه. زن همسایه گفت: یه صدقه بذار کنار، اِن شاء الله به سلامتی برمی گردن. گفتم: هنوز حاج آقا از در حیاط بیرون نرفته صدقه رو میندازم توی صندوق. همه زندگی م حاج آقاست. بی تابی ام لحظه به لحظه بیشتر ...
اظهارات مردی که پسرش را به کام مرگ فرستاد
زندگی کردیم از آن به بعد و در طول حدود هفت سال که از ازدواجمان گذشت، مدام یا حکم جلب مرا می گرفتند یا به خاطر مهریه شکایت می کردند! حضانت فرزند بعد از طلاق با تو بود؟ بله! وقتی بعد از یک سال از زندان آزاد شدم از طریق دادگاه حضانت فرزندم را گرفتم ولی در هفته دو روز علی را به آن ها تحویل می دادم. چرا او را کشتی؟ وقتی از زندان آمدم معتاد شدم، بیکار هم بودم ...
بیست و هشتم محرم؛ سنگ باران سپاه خولی
است؟ امام فرمود::به حامل سر بگو اندکی کنار برود تا مردم این همه به زنان نگاه نکنند و به تماشای سر ها مشغول شوند. زریر گفت:آقای من درخواستی و حاجتی داری؟ امام فرمود::اگر لباسی اضافه داری برسان. زریر رفت و برای همه زنان لباس و برای امام عمامه آورد. زریر گوید:در این حال که سر و صدا و شیون در بازار پیچید، درنگ کردم و شمر-لعنة الله علیه-را دیدم که هدایای مرا پس می گرفت. پیش رفتم و لعنت کردم ...
خصایصی که سبب می شود انسان همیشه در عافیت باشد/ ذکری که یک عارف برای فرد مغرور داد
...> ذکر دادن اولیاء خدا متناسب با حال درونی انسان هاست ذکری که آیت الله ملکی تبریزی به فردی که دچار غرور شده بود، دادند بعضی سال ها محضر بعضی از عرفا بودند، یک جا عرفا گوششان را گرفتند و به آنها فهماندند که شما هیچ نمی دانید و از روز اوّل برای ادّعا آمدید. یکی از دوستان استاد عظیم الشّأنمان، آیت الله العظمی مرعشی نجفی، به ایشان گفته بود: آسیّد شهاب الدین، آیت الله میرزا جواد ...
ماجرای زخم کتف مبارک حضرت سجاد(ع) که تا زمان شهادت خوب نشد
، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مُرتکب شدی و باز می گویی: مُحمّد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو در روز قیامت! جدّ و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نماز نخوانده پراکنده شدند. در این اثنا دانشمندی از یهود که در مجلس ...
عاشورا محصول سکولاریزه کردن جامعه نبوی بود
بیت(ع) بود را گرفتند و به حساب خلفا گذاشتند که پول بگیرند. بعد از مدتی گفتند بازار به اندازه کافی به نفع خلفای ثلاثه اشباع شده است، از این به بعد تا می توانید علیه امیرالمؤمنین(ع) و فرزندانش حدیث جعل کنید، در این دوره احادیث عجیبی علیه اهل بیت که شامیان مطرح می کردند، مثلاً معاویه به شخصی گفته بود که من 100 هزار درهم به تو می دهم گه تو بگو از پیغمبر شنیدم آیه مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی ...
شعر/دل من بی هوا هوایی شد...
...: باز شور تو در سرم افتاد اشک از چشم مضطرم افتاد خود به خود تشنه می شوم زیرا تشنه بر خاک دلبرم افتاد *** دل من بی هوا هوایی شد با نگاه شماخدایی شد این دل بی قرار آلوده ناله ای کرد و کربلایی شد *** گوش من پر شد از صدای کسی در نمی آید از کسی نفسی قافله ...