سایر منابع:
سایر خبرها
بودم که زنده ماندم. مقبره ای هم در صحن حرم امام رضا (ع) داشت که آنجا دفن شده بود اما آن مقبره بر اثر تحولاتی در صحن حرم، خراب کردن گردید. بعد از مرگ پدر، مسئولیت اداره خانه با شما بود؟ – – من همیشه شاگرد اول دبیرستان بودم و درسم را تا دیپلم ادامه دادم. سال 1313 بود که مرحله متوسطه را در مدرسه فردوسی تمام کردم و چون لازم هست در نبود پدر عهده دار مسئولیت اداره خانواده می گردیدم ...
هست همین طور که با آقا درد دل می کردم، از آقا خواستم که خودش بخواهد تا یک کار هم برای پدر زینب مهیا شود.وقتی به خانه رسیدم قبل از این که وارد خانه شوم، دیدم همسایه مان من را صدا می زند. گفت بگویید حسین آقا بیاید من با او کار دارم. گفتم چه کاری با حسین آقا دارید؟ گفت به حسین آقا بگویید حرم امام رضا(ع) کارگر می خواهد و برای فردا صبح آماده باشد که با هم به آن جا برویم. فدای امام رضابشوم، من همین ...
قدس آنلاین - گروه استانها- حسین احمدی: اگر مسافرِ مشهد مقدس اید و می خواهید از مازندران عبور کنید، باید از شرقی ترین نقطه ساری خارج شوید که حتماً در مسیرتان - امامزاده عباس(ع) - نگین این شهر، چشم تان را خیره خواهد کرد... زیارتگاهی در بلوار امام رضا (ع) و منطقه آزادگله. امامزاده ای که پناه حاجتمندان بسیاری بوده و حکایت های زیادی از حاجت گرفتن متوسلین به این بارگاه روایت شده است ...
غرق در رویا خودم را دست بر سینه مقابل گنبد طلای حضرت یافتم ناگاه به خود آمدم که من سراپا گناه کجا و دیدار یار کجا ... و آهی از دل برای آرزوی دیرینه ام کشیدم. در آن لحظه هرگز تصور نمی کردم آرزوی دور و دراز من امروز با دعوت امام حسین (ع) رنگ و بوی واقعیت به خود بگیرد. اما تقدیر چنین بود که جمعی از خبرنگاران استان کرمان به همت استاندار کرمان و سازمان تبلیغات اسلامی استان کرمان راهی سرزمین ...
منطقه خیس شد. بعد از یک ربع باران ایستاد و در منطقه ردپای نیرو های خودی، روی زمین باقی مانده بود و ما بدین وسیله نیرو های خودی را پیدا کردیم. حال خوش شرطی برای حضور در حرم رضوی راوی: همسر شهید محمدرضا ارفعی یک روز به اتفاق همسرم به حرم امام رضا (ع) رفتیم، وقتی وارد صحن شدیم محمدرضا به من گفت: من داخل نمی آیم شما بروید . من تعجب کردم گفتم: شما که عاشق امام رضا (ع) هستید، چرا نمی ...
همراه پدر مشغول نقاره نوازی شدم. انس عجیب با حضرت رضا(ع) هر زمانی که با مرحوم پدرم از تفریح و مسافرت برای ایشان می گفتیم و اصرار داشتیم که همراه ما بیایند، ایشان همیشه یک چیز را می گفتند که بهترین کار برای من بودن در کنار حرم و گنبد امام رضا(ع) است. شاید برخی تصور کنند که پدرم زیاد به خانواده و دورهمی های خانوادگی اهمیت نمی دادند، ایشان اتفاقاً بسیار خانواده دوست بودند اما به خاطر ...
قدس آنلاین - آنهایی که مویی سفید کرده اند حتماً یادشان می آید که در روزگاری که مشهد هنوز این طور بزرگ و شلوغ نشده بود، دم دمای طلوع آفتاب صدای ریتمیک و دل خوشی از سمت حرم امام رضا(ع)، از صحن عتیق، از نقاره خانه حضرت در شهر می پیچید که طلوع آفتاب را خبر می داد و برای بعضی خواب مانده ها فرصتی بود تا از قضا شدن نماز صبح شان جلوگیری کنند! این نوا دوباره نزدیک های غروب آفتاب نیز از صحن و سرای امام هشتم(ع) در شهر می پیچید و به نوعی پایان روز را اعلام ...
بیت المقدس آمدند . جبرئیل محرابهای پیامبران بزرگ را به آن حضرت نشان داد و رسول الله صلی الله علیه و آله در آن محرابها نماز گزارد . (7) رسول خدا صلی الله علیه و آله خود نیز این سفر سرنوشت ساز را چنین گزارش می کند: من هنگام ورود به بیت المقدس براق را به حلقه ای که قبلا انبیای گذشته مرکب خود را به آن می بستند، بستم و وارد مسجد الاقصی شدم . جبرئیل هم در کنارم بود . در آنجا ابراهیم خلیل ...