سایر منابع:
سایر خبرها
کمیته انقلاب اسلامی؛ از نبرد در جبهه انقلاب تا مقاومت در جبهه دفاع مقدس
عیادتم به بیمارستان آمده بود آن روز را این طور برایم تعریف کرد: یک ساعت بعد از بمباران در حال برگشتن به عقب بودیم که دیدیم روی زمین افتاده ای و خون زیادی از دست داده ای. علائم ظاهری این طور نشان می داد که شهید شده ای و برای همین تو را پشت وانتی که شهدا را به عقب می برد گذاشتیم و مستقیماً تحویل سردخانه دادیم. در سردخانه به هوش آمده بودم ولی نمی دانستم کجا هستم. فقط برای چند لحظه احساس کردم تمام ...
خانواده ای که کودکانشان از دهه 60 ناپدید شده اند
آن جا به دنبال سهیلا گشتند. پلیس هم در جریان ماجرا قرار گرفت و جست وجوهای خودش را آغاز کرد. با این حال، پدر و مادرم به جست وجوهای پلیس اکتفا نکردند. آنها تا 7 سال هر روز به دنبال سهیلا می گشتند. به محل ناپدید شدن او می رفتند. به تمام بهزیستی ها سر زدند. حتی پدرم چندبار به شهرهای مختلف رفت و بچه های گمشده در بهزیستی آن جا را دید. ولی انگار سهیلا آب شد و به زمین رفت. هیچ سرنخ یا نشانه ای هم پیدا نشد ...
شاید وقتی این نامه را بخوانی خیال کنی من دیوانه ام
ویسکی ها از دست می روند افتاده بودند دنبالم: حاجی تو رو خدا یکی بده بعد برو! پولشو می دیم! محلشان نگذاشتم و همین طور که می آمدیم گفتم: دیگه تمام شد! عرق بی عرق!! آمدیم ویسکی ها را گذاشتیم صندوق عقب و آنها را هم نشاندیم داخل ماشین و به عباس آقا گفتم برگردیم دفتر امام. در راه کمی نصیحت شان کردم: از خودتان خجالت نمی کشید؟! انقلاب شده و این همه خون ...
دل نوشته هایی به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی
باران را که چکه چکه می کرد و پلیدی ها را می شست، بشنوند. چه شوری داشت، چه بلوایی شده بود و چه غوغایی می کرد؛ تکاپوی خفته که بیدار شده بود و دستانی که زانوی غم بغل گرفته بودند؛ حالا مشت شده بود. تندتند ورق بود که بر سینه دیوار می چسبید: آزادی... . و بطری بود که بمب می شد و حالا شاهِ معکوسِ روی دیوارها، تمام حشمت 2500 ساله را زمین می ریخت. آن روز کودک بود که رهِ مردان خدا می پیمود و ...
چهل سال قبل کجا بودیم امروز کجا ایستاده ایم؟ / اولین جلسه دادگاه تجدیدنظر حمید بقایی / مهر بلاتکلیف / ...
، پدر و مادرم به جست وجوهای پلیس اکتفا نکردند. آنها تا 7 سال هر روز به دنبال سهیلا می گشتند. به محل ناپدید شدن او می رفتند. به تمام بهزیستی ها سر زدند. حتی پدرم چندبار به شهرهای مختلف رفت و بچه های گمشده در بهزیستی آن جا را دید. ولی انگار سهیلا آب شد و به زمین رفت. هیچ سرنخ یا نشانه ای هم پیدا نشد. بعد از گذشت 7 سال باز هم پدر و مادرم ناامید نشدند. یک سال بعد از ناپدید شدن سهیلا خواهرم به دنیا آمد ...
آرامش ابدی خادم الرضا(ع) پس از سالها خدمت به رسانه های انقلاب
شکفت که نه رنج خودش معلوم شد و نه غم ما . حاج آقا برایش تبرکی امام رضا(ع) آورده بود و او مشعوف و خوشحال؛ انگار نه انگار ساعتی پیش دکترها به او گفته اند شیمی درمانی هم دیگر جواب نمی دهد و ماندن در بیمارستان بی فایده است. گفتم: حاج رضا! من تازه دارم میرم مشهد، قراره همشهری تو و امام رضا بشم . انگار منتظر همین جمله بود. سر سخن باز کرد و ما را برد تا کوچه پس کوچه های خاطرات 40 سال پیش. کودکی که ...
روایتی از اولین جرقه انقلاب
بسیار شجاعانه خطاب به مردم گفت: آقایان محترم! آیا می دانید در این ایام چه اتفاق بزرگی افتاده است؟ آیا می د انید برای چه اینجا جمع شده ایم؟ این ایام، ایامی است که قلب نائب بر حق امام زمان (عج) که قلبش عرش الرحمن است، جریحه دار شده است. بعد همین طور چند دقیقه ای از حضرت امام با القاب و عناوین کلی یاد کرد و در آخر گفت: این ایام آیت الله حاج آقا مصطفی فرزند آن مرجع بزرگ جهان اسلام، آن فقیه مجاهد و ...
قطعه شعری در وصف بهمن از نوجوانی در اوایل انقلاب
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آوای سیدجمال ؛ دکتر حسن رحیمی روشن در دورانی که این قطعه شعر را سروده است، دانش آموز دبیرستانی بوده و بنا به گفته خودش این شعر با همه کاستی هایش یک شب خاطره است؛ ای دل تو شاد می باش دوران غم سرآمد از ساحت گلستان فریاد دلبر آمد قمری ترانه سر داد از وصف گل خبر داد گفتا که عاشقان را هجران و غم سرآمد ...
سرودهای انقلابی برای گروه سرود (متن و آهنگ)
برجاست تا وقتی تو قلبامون هست از غیرت نشونه هرگز ایران آزاد بی یاور نمی مونه داره بازم می پیچه فریاد هل من ناصر تو جنگ لشکر شام کی غایبه کی حاضر 2. امام غنچه ها دانلود سرود امام غنچه ها دانلود آهنگ بدون کلام امام غنچه ها پرنده وار آمدی امام غنچه ها شدی امید قلب کوچک تمام غنچه ها شدی تو ...