سایر منابع:
سایر خبرها
فرهنگ عامه پسند تجاوز را رمانتیزه می کند
، داستان زوجی فوق العاده یعنی لوک و لورا در یک قسمت سریال در اکتبر 1979 شروع شد: وقتی که لوک به لورا در دیسکویی که هر دو کارمندش بودند تجاوز کرد. در نهایت، آن سریال از تعبیر اغواگری به جای تجاوز برای این واقعه استفاده کرد، و این دو به هم دل دادند. مدتی بعد، در یک قسمت در سال 1981 که رکورد زد و 30 میلیون نفر آن را تماشا کردند، لوک و لورا ازدواج کردند. آنتونی گری، بازیگری که نقش لوک را داشت، گفته است ...
مردم حاشیه نشین ناامید شده اند
سلامت نیوز : آخرین آمارهای رسمی از جمعیت حاشیه نشین نشان می دهد که بیش از 19 میلیون نفر از جمعیت ایران در این مناطق زندگی می کنند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، در حقیقت در سال های گذشته نه تنها با طرح هایی که اجرا شده است از میزان جمعیت حاشیه نشین کم نشده و وضعیت شان سامان پیدا نکرده بلکه الان حدود یک چهارم جمعیت کشور حاشیه نشین شده اند . نگاهی به گزارش ها، آمارها، مصاحبه های ...
موبایلم هنگام مذاکرات به خاطر شنود مثل اتو داغ می شد
ایران از کشوری که به صورت غیر عادی به آن نگاه می شد به کنشگری فعال و جدی در صحنه منطقه ای و بین المللی تبدیل شد تا جایی که اگر ایران یک سال به هر دلیل تصمیم به عدم شرکت در اجلاس داووس بگیرد، حضور نیافتن در اجلاس تبدیل به یک اتفاق می شود، این در حالی است که سال ها ایران را به این اجلاس دعوت نمی کردند. بنابراین این تحول عمده ای است که در سیاست خارجی ایران رخ داده و نقش جدی نه تنها در صحنه میدانی، بلکه ...
سرباز کوچک؛ شگفتی بزرگ
... اردوگاه عنبر اولین ایستگاه توقف نه ساله مهدی طحانیان در اسارت است. جایی که اتفاق های مختلفی برایش رقم خورد. اتفاقات خوشایندی چون آشنایی با سیدحسن میرسید، معلم اخلاق و قرآن و نهج البلاغه او و برقراری تعامل با چهار خواهر اسیر. از سویی دیگر رفت و آمد خبرنگارهایی که به دنبال یافتن سوژه ای برای مصاحبه بودند، باعث ایجاد دردسرهای جدیدی برای مهدی طحانیان می شود. برای هر گفتگو، این نوجوان ...
بررسی عدم انتخاب شهردار سابق نورآباد در گفت و گو با وی
"خبر نورآباد" – سرویس اجتماعی: نشریه فراسو در راستای مباحث ایجاد شده در خصوص تغییر شهردار نورآباد و مواضع مختلفی که وجود داشت با احمد رضایی شهردار سابق نورآباد گفتگو کرده است که به شرح زیر میباشد آقای رضایی؛ شما در حدود دو سال شهردار نورآباد ممسنی بودید. می توانید وضعیت شهر و شهرداری را قبل و بعد از روی کار آمدنتان تشریح کنید؟ با نگاه از بیرون؛ وضعیت شهر را مردم مقایسه می کنند که قبلا چه گونه بوده و الان چه گونه است ولی با نگاه از درون؛ به هر حال کم ...
برگزارکنندگان جایزه جلال اصلا او را قبول ندارند/ ندیده ام جایزه ای بتواند تعیین کننده فروش کتابی باشد
جایزه ادبی شوند و سایر کتاب ها نمی توانند. خود من به عنوان یک نویسنده حرفه ای انتظار داشتم بعضی از کتاب ها جایزه بگیرند، چون کتاب بسیار ارزشمندی بوده، ولی حتی در کاندیداها نبوده است. مگر این همه اختلاف سلیقه ممکن است؟ ما نویسنده را به این شکل می شناسیم که می گوییم یا باید از لحاظ تکنیک ارزش گذاری شود یا محتوا. یعنی مورد احترام خود نویسندگان هم نیستند. نقدهای ادبی در طول سال را بخوانید و ببینید آیا این ...
تجربیات تبلیغی همسر یک طلبه (بخش نخست)
و مامانمان هم در را قفل کرده و رفته پیش گاو و گوسفندانمان و ما راه برگشت نداریم. کم کم از ساعت 5 تا 6 به جمعیت مشتاقان اضافه می شد تا این که ساعت 6 حدود چهل تا بچه ی قد و نیم قد از 2 ساله تا 12 ساله در مدرسه جمع می شدند و این در حالی بود که من به مادرانشان گفته بودم فقط بچه های 8 ساله به بالا را بفرستند؛ اما مادران گرامی به جهت عمل کردن به دستور دینی زگهواره تا گور دانش بجوی و البته در ...
برای طلبه شدن نه خوابی دیدم؛ نه برایم جذابیتی داشت/ مهریه همسرم 3500 تومان است
طور که به خاطر دارم جهتش این بود که دبیر در کلاس گفته بود اگر حضرت امام حسن مجتبی(ع) می دانست آب مسموم است چرا خورد پدرم که این حرف را شنید دیگر تمایلی به ادامه تحصیل او نشان نداد و برادر آخری هم پس از طلبه شدن بنده به مدرسه علوی مرحوم کرباسچی یکی دو سال رفت و نمی دانم چه شد که ادامه نداد. خانواده های مانند ما فکرشان این بود که بچه نباید بی سواد باشد باید مدرسه برود سواد خواندن و نوشتن ...
عادت های نوشتن اسدالله شعبانی/ وقتی بهار پنجره ام را گشود
های شاهنامه، همچنان به کتاب خواندن ادامه دادید؟ من حدودا10- 12 ساله بودم شعرهای خیام را زیاد می خواندم. در روستا هم که بودم کتاب های روستایی درباره کشاورزی برایمان فرستاده می شد که آن ها را می خواندم. هیچکس هم به من راه و چاه را نشان نمی داد، مثلا بگوید در این سن باید این کتاب ها را بخوانی. حتی در بچگی هم کسی مرا مدرسه نفرستاد و من خودم مدرسه رفتم و ادامه تحصیل دادم و هزینه تحصیلاتم را خودم ...
ماجراهای من و دوچرخه
کاره بدون هیچ علامت هشدار یا نوار زردی رها کرده بودند و چون دو قسمت جاده همرنگ بود به چشم نمی آمد. دستم را عمل کردند. از بیمارستان که مرخص شدم با دست گچ گرفته به شهرداری رفتم. بعد از چندروز رفتن از پیش این به پیش آن یکی فهمیدم که فایده ای ندارد و درنهایت هزینه درمانم را خواهند داد که چون بیمه بودم، فرقی نمی کرد. چیزی که من می خواستم توبیخ کسانی بود که ایمنی کار را رعایت نکرده بودند. دیدم بی فایده ...
طنز؛ برو درست رو بخون پسرجون
خبرنگاریِ مُهردار و دستگاه ضبط صوت راه افتادم سمت محل فیلمبرداریِ یکی از فیلم های در حال ساخت آن زمان. همان موقع هایی بود که ابوالفضل پورعرب سالی یکی دوبار توی فیلم ها می رفت دراز می کشید توی حوضِ وسط حیاط و خیره به ماه، متحول می شد و همان طور خیس به آرامش می رسید. قرار بود بالاخره دخترِ سرد سینمای ایران را از نزدیک ببینم. سه تا خط اتوبوس عوض کردم و نرسیده به لوکیشن، از ذوق و هیجانِ دیدن ...
بازیگر درجه یک هالیوود که دیپلم ندارد! +عکس
جنیفر لارنس بازیگر درجه یک هالیوود می گوید از نوجوانی می دانست می خواهد چه کار کند و به همین دلیل از 14 سالگی مدرسه را رها کرد تا به رویاهایش جامه عمل بپوشاند.
سرنوشت فرمان امام خمینی برای بسیج نیروهای چریکی، پارتیزانی و مقاومت مردمی قبل از جنگ چه شد؟ / مانور ...
می دادیم. آقای اخوان، قائم مقام من هم مسوول آموزش کل بسیج بود. فرماندهان زیادی می گفتند ما دوران آموزشمان را زیر نظر ایشان گذراندیم. از کسانی که به جد دنبال تحقق فرمان امام بود؛ در میان مسوولین در درجه اول بعداز امام آیت الله خامنه ای بود. بنده خودم که مسوول بسیج بودم در طول دوران این نه سال ایشان یکی از حامیان بسیج بود. می امد پادگان ما آموزش ها را می دید و علاقه وافری بر تحقق فرمان ...
فوتبالیستی که لقب بدشانس ترین بازیکن دهه 70 گرفت/ روند روزافزون افول فوتبال در کردستان
ایشان به عنوان مربی مشغول فعالیت هستم و حدود 6 سال است با بخش ورزشی شهرداری سنندج همکاری می کنم و در خدمت دوستان خوبم در این بخش هستم. قبل از این هم با آقای فرهاد خاطرویسی در مدرسه فوتبال ساینا و بعد از آن هم در باشگاه شهید شکوهی سنندج به عنوان مربی حضور داشتم. در این مدت موفق شدم در کلاس های مربیگری شرکت کرده و مدرک مربیگری درجهB آسیا را در اختیار دارم در حال حاضر از رده های پایه سایپا ...
خاطرات اعجاب انگیز حشمت مهاجرانی
بعد هم چون مشهد را دوست داشتم، انتقالی گرفتم و به پلیس راهنمایی و رانندگی رفتم. حالا یک داستان بامزه هم در همین رابطه برای شما هم تعریف کنم. زمانی که همسر من می خواست گواهی نامه رانندگی بگیرد، من نامه ای برای افسر اداره نوشتم. همسرم برایم تعریف میکند که وقتی نامه را به یکی از درجه دارها نشان داد، او بعد از خواندن متن خندید و گفت: به آقای مهاجرانی بگویید این شخص چهار سال است که فوت کرده. ...
احتمال استفاده از رانت به خاطر انتساب به من صفر است
روم . چرا نرفتید؟ چون شایعه شده که ارتباط شما با ایشان مشکل پیدا کرده است. همچنین شایعه شده بود که ارتباطتان با آقای روحانی هم خراب شده است . رابطه ام با رهبر معظم انقلاب، رابطه بسیار خوبی است. می خواستم از دوران انتخابات که در آن دوران یک کمی از کاندیدا های دیگر تندتر رفتم، مقداری زمان هم بگذرد (با خنده). رابطه ام با آقای روحانی هم خیلی خوب و صمیمی است و شاید در بین همه دولت ...