سایر منابع:
سایر خبرها
رفته بود سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست ها بایستند، اما رد خشونت جایی وسط ...
اباعبدالله (ع) می گویم: بابی وامی و نفسی و اهلی و مالی واسرتی، آقا جون همه زندگی من به فدایت، حالا که وقتش شده ، بگویم نه نرو؟ همان خدایی که در اینجا حافظ توست در سوریه هم است. همه عالم محضر خداست.گفت: وقتی تو راضی هستی یعنی همه راضی اند. عاشقانه تلاش کرد برای رفتن ، اعزام ها خیلی راحت نبود. یک روز جمعه صبح برای خواندن نماز صبح بیدار شدم که دخترم هراسان آمد و گفت: مادر محمدحسین ساکش را بسته و می خواهد ...
نویسنده گلخانه ای ایران کیست؟
نوجوانی اش هم مثل بزرگسالی اش پُر بود از کتاب و شوق به خواندن. خودش در این باره گفته است : آن روزها نه مجله خاص مذهبی برای نوجوانان وجود داشت و نه کتابهای مذهبی قوی. بیشتر چیزهایی که می خواندم کتابهای معمولی و عمومی بود. کتابهایی که بیشتر مال بزرگسالان بود تا بچه ها. چون ادبیات کودک آن سالها آن قدر عمومیت نداشت که کتابها در دسترس همه باشد... . آن روحانی جوان شانسش زد و شاید از ...
روزنامه ها یکی پس از دیگری تعطیل و کانالهای تلویزیونی مخاطبان خود را از دست می دهند!
و یا زود به سرنوشت ما دچار خواهند کرد. زیرا که مخاطبان همان مطالبی را که ما در اختیارشان می گذاریم ساعت ها زودتر، آسانتر، کلاسه شده، از چندین منبع و به رایگان در اینترنت مطالعه می کنند و دیگر، نیازی به خرید و خواندن روزنامه و دیدن تلویزیون ندارند؛ مگر اینکه تحول ایجاد کنیم. ما تلاش کردیم تا مطالب دیگری به آنان بدهیم که موفق نشدیم به حد کافی روزنامه نگار که بتوانند این نوع مطالب را تهیه کنند و ...
مصاحبه مجله همشهری جوان با دکتر احمد حلت
نمایشگاه مطبوعاتی ام، روی چهارپایه رفتم و سخنرانی کردم که مجله پرفروش می شود و بیایید بخرید. جالب است که پول نداشتیم. در دانشگاه تربیت معلم مقابل 3 هزار دانشجو سخنرانی کردم و گفتم پول ندارم. بچه ها گفتند چه کار کنیم؟ گفتم همه مشترک شوید. همان روز چهارصد نفر مشترک شدند. البته حالا مسیر عوض شد و یک فضایی ایجاد شده که ما ماهانه بدون اغراق فقط 70 میلیون تومان حقوق می دهیم. -شما به چند نفر حقوق ...
فرهنگ عامه پسند تجاوز را رمانتیزه می کند
عاشق همدیگر شدند، اما به اصطلاح عشق آن ها نتیجۀ یک رابطۀ جنسی اجباری است . به همین ترتیب، در فصل اول بازی تاج وتخت 12 ، رابطۀ بین دنریس تارگرین و خال دروگو را داریم که همچون یک عشق باشکوه ترسیم می شود، عشقی که دنریس از طریق آن نهایتاً به فرمانروایی می رسد. این رابطه در شب عروسی آن دو آغاز می شود. شبی که دختر نوجوان زار می زند و بیهوده سعی می کند نگذارد دروگو او را برهنه کند. (این صحنه با توصیفی که ...
سلطنت خاطره انگیزها؛ پرفروش ترین کتاب های 2017
کتاب قبلی او بود که سعی می کرد به مردان، راه های صادقانه ای برای برقراری ارتباط با زنان آموزش دهد که این اثر نیز مورد توجه قرار گرفت. Astrophysics for People in a Hurry در حالی که مردم در سال های اخیر بیشتر به خواندن رمان ها، کتاب های شعر و داستان های ابرقهرمانی علاقه نشان داده اند، یک کتاب علمی نیز به جمع 10 کتاب پرفروش سال گذشته میلادی راه یافته است. اگر مایل به مطالعه در ...
ما شرقی ها هرکدام استانبول خودمان را داریم
ها با هم حرف می زنند٬ راجع به آن تمثیل گفتگو می کنند. پس روح شرقی و نوعی روایت شرقی می تواند در رمان مدرن جا داشته باشد. شبیه هزار و یک شب یا روایات عرفا و تذکره ها. دومین مفهوم راجع به شهر است که خانم دولت آبادی خیلی خوب از عهده انتقال آن برآمده است و خانم مقانلو هم به آن اشاره کرد. یک رمان شهری وجود دارد که در آن کاراکتر اصلی شهر است. شهر نمادی است از همه نیروهای مخالف که فرد را احاطه ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما (53): الیزابت تیلور
دربارۀ سنجاب راه راهش با نام نیبلز و من (1946) چاپ کرد و عروسک های کاغذی و کتاب های رنگ آمیزی او را تولید کرد. در سال 1947، زمانی که تیلور 15 ساله شد، ام جی ام با تنظیم برنامه های عکسبرداری و مصاحبه که او را نوجوانی "نرمال" نشان می دادند که به مهمانی می رود و قرار می گذارد، شروع به ترویج تصویر عمومی بالغ تری از او کرد. مجله های فیلم و ستون نویس های شایعه پراکنی هم شروع به مقایسۀ او با ...
در حرمان بازیگر زندگی مان بودیم!
، خیلی ماجرایی که می گویی را تحت تأثیر قرار می دهد... البته منظور من موسیقی و ملودی حرمان نیست؛ منظور نوع خواندن، تحریرها و صدای امید است. امید: این هایی که می گویی درست است. ما حرمان را خیلی دلی ساختیم و بعد دیدیم تجربه جالبی از آب درآمد. بعد از آن بود که با صادق صحبت کردیم که این آلبوم چه شکلی باشد. اصلاً نام حرمان را بعد از آهنگ حرمان انتخاب کردیم و تازه فهمیدیم ما در این ...
جوانی و جاودانگی در کتاب رمز آلود آئورا
دربند عمه پیر خود است. در عین حال این داستان ساختار جست وجوگر نیز دارد. به قهرمان ما ماموریتی داده می شود که قرار است با توجه به مشکلاتی که سر راه او قرار دارد آنها را پشت سر بگذارد و در نهایت جایزه مرد، زنی زیبا به نام آئوراست. نجومیان در ادامه گفت: آئورا به نوعی بازتاب دهنده ساختار ایدئولوژیک و هویت جنسی جامعه مردسالار است. مرد است که نجات بخش است. و گرچه خود فلیپه در جایی اعتراف می ...
به محمدحسین گفتم به خیابان پاسداران نرو/ فکر نمی کردم پسرم اینطور بی رحمانه شهید شود
من سه فرزند دارم به نام های مجتبی، محمدحسین و زهرا. مجتبی فرزند شهید طریقی است. شهید طریقی از سال 59 تا 61 که عقد کردیم دائما جبهه بود. بعد از عقد به دانشگاه رفت و شروع کرد به درس خواندن. قرار بر جبهه رفتن نداشتند، تا سال 66 که تصمیم گرفت برود. مسائل شغلی اش ایجاب می کرد که نرود، اما سال 66 که مجتبی پسرم را هم داشتیم و بسیار کوچک بود، بی تاب رفتن شد، آنقدر که بدون اینکه به ...
تجربیات تبلیغی همسر یک طلبه (بخش نخست)
قم مشغول تحصیل می باشد و سفرهای تبلیغی به شهرهای شیراز، ساری، خمین و کیاسر داشته است. * یک ماه در مدرسه امروز 27 خرداد آخرین امتحانات جامعۀ الزهرا را هم دادم و با شادی و خوشحالی به سمت خانه روانه شدم؛ اما این شادی دیری نپائید؛ چون وقتی رسیدم، با خانه ای همچون ارض خالیه مواجه شدم که شخم زده اند و این همه حاصل زحمات موجودی عجیب و غریب الخلقه بود به نام محمد سجاد، پسر 5 ساله ام ...
عادت های نوشتن اسدالله شعبانی/ وقتی بهار پنجره ام را گشود
.... پدرتان شاهنامه خوان بود؟ پدرم ابتدا کشاورز بود اما بعدا رها کرد و به پیله وری می پرداخت و به مرز ایران و عراق و ... می رفت و پارچه های اطلس و چای و سایلی می آورد و من را هم با خودش می برد. به یاد دارم یک روز پلیس راه جلوی ماشین ها را گرفته بود، همه فرار کردند و فقط من گیر افتادم و پلیس به من می گفت: قاچاقچی کوچولو . و همه را به خاطر من بخشید. بعد از خواندن داستان ...