جاده ها اندوه رفتنت را از مدینه تا سامرا ضجه می زنند؛ دنیا زانوی غم در بغل، پشت در خانه تو، آینده یتیمی خود را عزادار است؛ ناگهان غروب غم انگیزت نفس دقایق را می برد؛ لحظه ها، سر در گریبان ناباوری، حزن و ماتمی جانکاه را مرور می کنند. چه زود آفتاب روشنایی بخش زندگی ات، جمعه نشین غروبی تلخ شده است؛ این واپسین دقایق تنفس عارفانه سامراست در هوای ملکوتی حضورت؛ اندوه در شقیقه های زمان شتابانه می ...
هم در قدیم در پیش از اسلام و در اوایل اسلام ایرانی جشن می گرفتند که به جشن مهرگان مشهور بوده که این جشن به اندازه نوروز اهمیت داشته است و مردم لباس نو می پوشیدند و جشن و شادی می کردند، اما جشن مهرگان امروزه نزد ایرانیها مطرح نیست و تنها جشن عید نوروز در اول بهار رواج دارد. نکته دیگری که بسیار مهم است این است لحظه تحویل سال یعنی آن لحظه، دقیقه و ثانیه ای که منجمان تشخیص می دهند، لحظه ای ...
سال به این سالا، ولی یه لحظه هم متوجه ننه ایوبای دور و برمون نشدیم که هر روزشون، صدها سال کشدار می شه. همه ی روزای آخر اسفندی که ننه های شاد و خندون، ایوباشون رو گرفتن تو بغل و بوسیدن و بوییدن و حس شون کردن ولی ننه ایوب، فقط با یه خیال شیرین زندگی کرده ... ناخواسته می زنم زیر گریه و از پشت فضای مه گرفته ی جاده، همه جا رو تار می بینم. انگار لایه نازک اشک چشمای ننه ایوب مث یه عارضه ی مسری، این باری مهمون چشمای من شده... عیدتون مبارک، روزاتون شاد و قشنگ و... اشکاتون، اشک شوق... ...
خانه
