سایر خبرها
وی گفت: دانشجوی ترم سوم رشته حقوق بودم که برادرم پدرم را کشت و من هم به زندان افتادم اما دستی در این قتل نداشتم. وی افزود: صبح با صدای فریاد پدرم از خواب بیدار شدم و دیدم که پدر و برادرم با هم درگیر هستند. محسن گلوی پدرم را گرفته بود و سپس چند ضربه چاقو به او زد. بعد از قتل، برادرم گریه کرد و از من و مادرم خواست تا همدستی با او را گردن بگیریم. ما هم به خاطر نجات برادرم به مشارکت در قتل ...
قرار بود روز کشف جسدشان برای رسیدگی به این شکایت در دادگاه حاضر شوند. عرفان شش ساله تنها فرزند آن ها بعد از حدود هشت سال ناباروری به دنیا آمده بود. حسین در ابتدای زندگی رابطه خوبی با همسرش داشت تا این که بعد از مدتی متوجه ناباروری زنش شده و کمی سرد می شود. بعد از هشت سال زندگی مشترک خدا عرفان را به آن ها می دهد. شش سال از تولد عرفان گذشت تا این که زن جوان به رفتار همسرش مشکوک شد و تماس و پیامک ...
مدرسه به خانه مان زنگ زدند و از مادرم خواستند تا دیگر اجازه ندهد با مهدی در ارتباط باشم رابطه ام با پدر و مادرم بد شد. مادرم اصرار داشت با مهدی قطع رابطه کنم به همین خاطر هم من و مهدی تصمیم به قتل گرفتیم. بعد از اینکه مادرم به خاطر خوردن ابمیوه مسموم به خواب عمیق رفته بود مهدی دست و پای او را گرفت و من با شال مادرم را خفه کردم. چند ساعت بعد که پدرم سر رسید به او هم آبمیوه مسموم خوراندم. پدرم گیج ...
...، فقط یک سوال از شما بکنم. اولا شما معنی کلمه سوءشهرت را به لحاظ حقوقی می دانید؟ چون من حقوق خواندم. سوءشهرت خیلی تعبیر بدی است. معمولا به خلافکاران اخلاقی و غیراخلاقی، نزول خور و افراد بدنام می گویند. شما که من را از قم می شناختید، من با شما بزرگ شدم، سال های سال در محضر شما بودم، شما من از نزدیک، پدرم، مادرم و همه کسانم را می شناسید. من به شما جواب نقض درباره سوءشهرت می دهم. از حج برمی گردم و ...
... عبدالرضا زمانی :26 ساله * از چه سالی وارد جنگ شدید؟ رشادی :از سال 64 و باشروع عملیات والفجر 8 در گردان 155 انصارالحسین(ع) وارد جبهه ها شدم. احسان قنبری : از سال 61، اول در گردان ها فعال بودم بعد هم به بخش اطلاعات عملیات رفتم. عبدالرضا زمانی : از سال 59،آن زمان به صورت بسیجی فعال بودم و از سال 62 پاسدار شدم. *آقای رشادی در بخشی از صحبت ...