سایر منابع:
سایر خبرها
پس از کسب اطلاعات قرار شد روز بعد برگردیم. زمانی که به مقابل خانه رسیدیم به من گفت مرتکب قتل شده است. خیلی تعجب کردم فکر می کردم توهم زده است. پرسیدم چه کسی را کشته ای که گفت برویم داخل خانه خودت متوجه می شوی. اما به محض اینکه وارد خانه شدم او سوار موتورش شد و آنجا را ترک کرد. من هم وقتی به بالکن رفتم جسد همسرم را دیدم. این را هم بگویم که شایان پسر واقعی ما نیست، زمانی که او دو سال داشت ما او را از ...
حجازی به محل وقوع قضیه رفته و جنازه را مورد معاینه قرار می دهند. بر اساس قراین موجود، مقتوله زنی 25 الی 26 ساله، لاغر اندام، مو، چشم و ابرو مشکی است که در بدن او علائم مشخصه ای وجود ندارد. چون هوا مرطوب بوده، چند رد پا در اطراف جسد نمایان است که نشان می دهد متوفی خود با پای خود به آنجا رفته است. همچنین دکتر قانونی چنین تصور می کند که مقتوله در هنگام مرگ دست و پا نزده و به وقتِ خفه شدن قادر به ...
موادمخدر با توجه به اینکه مبلغ سه میلیون تومان از وی طلب داشتم خواستم که بدهی خود را پس دهد اما داود شروع به سرو صدا و فحاشی کرد. وی افزود: وفتی داود به خانواده ام ناسزا گفت، عصبانی و با وی درگیر شدم؛ حین درگیری با شیء سنگینی که در اتاق بود، چند ضربه به سرش زدم و او به زمین افتاد. این متهم ادامه داد: بعد از چند لحظه متوجه فوت داود شدم که برای خلاص شدن از دست جنازه، جسد داود را ...
3میلیون تومان از او طلب داشتم، خواستم که بدهی خود را پس بدهد ولی داود شروع به سروصدا و فحاشی کرد و وقتی به خانواده ام ناسزا گفت من عصبانی شده و با او درگیر شدم و در حین درگیری با شیء سنگینی که در اتاق بود، چند ضربه به سرش زدم و او به زمین افتاد. بعد از چند لحظه متوجه شدم نبضش دیگر نمی زند. برای خلاص شدن از دست جنازه تنها فکری که به ذهنم رسید این بود که جسد داود را در باغچه منزل مان دفن کنم. با کندن ...
این که من سه میلیون تومان از وی طلب داشتم خواستم که بدهی خود را پس بدهد، ولی داوود شروع به سرو صدا و فحاشی کرد و وقتی به خانواده ام ناسزا گفت من عصبانی و با وی درگیر شدم و هنگام درگیری با شیء سنگینی که دراتاق بود چند ضربه به سرش زدم و او به زمین افتاد. بعد از چند لحظه متوجه شدم او کشته شده است. برای خلاص شدن از دست جنازه تنها فکری که به ذهنم رسید، این بود که جسد داوود را در باغچه ...
آمد و با هم مواد مصرف کردیم. بعد از مصرف مواد بود که از او خواستم 3 میلیون تومان پولی را که از او طلب داشتم، به من برساند. داوود، اما از حرف من ناراحت شد و شروع به فحاشی به من و خانواده ام کرد. من از رفتارش ناراحت شدم و درگیری بین ما شروع شد تا اینکه با جسم سنگینی چند ضربه به سرش زدم که روی زمین افتاد و بیهوش شد. بعد از لحظاتی، اما متوجه شدم که او فوت شده است که ترسیدم و به فکر انتقال جسد افتادم ...
داوود شروع به فحاشی به خانواده ام کرد. از این کار او بشدت عصبانی شدم و با جسم سنگینی که در اتاق بود ضربه ای به سر او زدم که روی زمین افتاد. وقتی فهمیدم کشته شده برای اینکه راز این جنایت را مخفی کنم تصمیم گرفتم جسد را داخل باغچه دفن کنم. گودالی به عمق نیم متر کندم و جنازه داوود را داخل آن گذاشتم. بعد از آن با خودروی مقتول شبانه به کاشان آمدم و از ترس اینکه شناسایی شوم خودرو را در اطراف کاشان رها ...