سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای تکان دهنده قتل برای انگشتر یک مرده!
وک و تردید و تهدید مسافر قرار داشت که صدای شلیک تیرهوایی ماموران کلانتری، او را در جا میخکوب کرد و این گونه کارآگاهان حلقه های قانون را بر دستان هر دو نفر گره زدند! در همان بررسی های مقدماتی که در حضور قاضی میرزایی صورت گرفت، مشخص شد که راننده پراید تاکسی اینترنتی بی گناه است به همین دلیل او در همان محل آزاد شد و فرهاد که هنوز از مرگ جواد خبر نداشت به مقر انتظامی انتقال یافت. این متهم 2 ...
متهم در دادگاه: از کشتن پدرم پشیمانم
خورده و قطعی شده بود که مسعود توانست پس از 6 سال سرانجام با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد. سرانجام صبح دیروز متهم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد و در دفاعیات خود گفت: پدرم مرد پولداری بود و من و خواهر و برادرانم مشکل مالی نداشتیم اما به لحاظ عاطفی در مضیقه بودیم چرا که پدرم جز فحاشی و کتک کاری نداشت. من به خاطر توهین و تحقیرهایش از او متنفر بودم سه بار می خواستم او را بکشم اما ...
زن جوان: هنوز یک هفته از مراسم عقدمان نگذشته بود که رازهای گذشته همسرم فاش شد
اجباری ادامه می دادم اگرچه آن شب یکی از تلخ ترین شب های زندگی ام بود، اما از آن روز به بعد اوضاع بدتر شد و من جرئت رفت و آمد با هیچ کس را نداشتم تا این که شش ماه بعد خواهر شوهرم بعد از پنج بار ازدواج ناموفق خودکشی کرد و ما به منزل او نقل مکان کردیم تا در کنار مادرش زندگی کنیم. آن جا بود که فهمیدم همسرم نه تنها دارو های اعصاب و روان مصرف می کند بلکه به قرص های مخدردار نیز آلوده است و با زنان ...
مجازات قصاص برای چوپان هفت تیرکش
خواهرزاده هوشنگ بود برشمرد. قاتل هفته گذشته در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند. شاهین گفت: سال ها قبل چوپان بودم اما برای گوسفندانم چوپان گرفتم و به تهران آمدم که با فرشید که صاحب صرافی بود آشنا شدم.من دلار می خریدم و می فروختم اما یک بار ضرر کردم. همان موقع تصمیم گرفتم به شهرستان برگردم و بار دیگر گوسفند بخرم اما فرشید ...
قصاص آرمان با مهلت یک ماهه خانواده غزاله به تعویق افتاد
بعد از مدتی در تهران همدیگر را دیدیم. رابطه ما چند بار به هم خورد و دوباره از نو شروع کردیم. من خیلی تمایلی به ادامه رابطه نداشتم، چون هم درسم ضعیف شده بود و در آستانه کنکور بودم و هم اینکه باید به اصرار پدر و مادرم رشته دندانپزشکی قبول می شدم. در نخستین جدایی مان چند بار پیگیری کردم، اما وقتی چند بار این اتفاق افتاد دیگر دنبال ماجرا را نگرفتم. وی ادامه داد: آن روز غزاله در واتس آپ به ...
جان دار ؛ فیلمی دربارۀ انتخاب های جان کاه
فیلم جان دار روی پردۀ سینماهاست و به همین بهانه متنی را که پس از تماشای آن در جشنوارۀ فجر در بهمن 1397 در عصر ایران ، نوشته و منتشر کرده بودم، بار دیگر با تغییرات اندکی به خاطر تفاوت با حال و هوای جشنواره می آورم. این فیلم را دو کارگردان جوان (پدرام پور امیری و حسین امیری دوماری) ساخته اند و در جشنوارۀ فجر در بخش نگاهی نو به نمایش درآمد. هر چه کارگردانان، نام آشنا نیستند بازیگران اما ...
اجیر کردن آدمکش معتاد برای قتل خواهر سرکش!
لیلا معتاد بود و با رفتارهایش مرا خسته کرده بود. او حقوق پدرم را می گرفت و خرج مواد می کرد. سر همین موضوع مدام با هم درگیر بودیم به همین دلیل سراغ یکی از بچه های قدیمی محل که معتاد بود رفتم و برای قتل خواهرم از او کمک خواستم. به گزارش اعتدال، دختر جوان که برای کشتن خواهرش یک مرد افیونی را اجیر کرده بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد وادعای عجیبی را مطرح کرد. این دختر توطئه گر گفت که مرد ...
یه حبه قند و همسر در آخر هفته تلویزیون
...> داستان این فیلم درباره غزل پرتوی دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری است که در فروشگاه پدرش به حسابداری مشغول است. در پی تصادفی که با ماشین او می شود، با مردی به نام امیر بهرام آشنا می شود که صاحب یک شرکت ساخت و ساز ساختمانی است. بهرام از او دعوت می کند به عنوان مدیر مالی در شرکتش مشغول به کار شود. بعد از گذشت مدتی بهرام از غزل خواستگاری می کند، این در حالی است که اختلاف سنی آنها 20 سال است. با پیش ...
قتل هولناک دختر 2.5 ساله توسط پدر
آینه را شکستم، بعد هم خوابیدم. همسرم هم قرص خورد و خوابید فکر نکنم بیدار شده باشد. بازپرس پژوهش سراغ نامادری قدبلند بهاره رفت ! شهلا گفت: یک سال پیش با آگاهی از این که مسعود دو بچه دارد با او ازدواج کردم. مثل مادر بودم نه این که بچه ها را دعوا نکنم. پدرش هم در این مدت گاهی از دست بچه ها خسته می شد، حتی به بهاره رحم نمی کرد و او را کتک می زد. اگر خوابش می آمد یا خسته بود اصلا حوصله های نق ...
جزئیات ازدواج سردار آزمون فاش شد + فیلم
. سردار به معنای مشتاق به ارتفاع و در برخی از کشورهای آسیای مرکزی نیز به معنای رهبر و حاکم نیز هست. بچه که بودم یک میهمان از روسیه داشتیم که آنها به من می گفتند سریک، از آن به بعد خانواده و برخی دوستانم مرا سریک صدا می زنند. نقش پدر سردار یک شانس بزرگ داشته که از نوجوانی مشاوره های پدرش را در دستور کار قرار داده و البته موفق هم بوده: پدرم خلیل آزمون والیبالیست بزرگی بوده و در ...
پسر خطاکار درخواست گذشت کرد
همین خاطر از او کینه داشتم تا اینکه تصمیم به قتل گرفتم. اولین بار تعداد زیادی قرص خواب خریدم و داخل لیوان شربت ریختم. پدرم شربت را خورد، اما زنده ماند. دومین بار تصمیم گرفتم به او قرص برنج بدهم، اما موفق نشدم. آخرین بار زمانی بود که با هم درگیر شدیم و او دوباره مرا به شدت کتک زد. آن روز وقتی پدرم در خواب عمیق بود میله آهنی را به سرش کوبیدم و او را کشتم. متهم درخصوص انتقال جسد هم گفت: بعد ...
ضرب المثل های ایرانی همراه با معنی
... 2- خودم کردم که لعنت بر خودم باد: مانند از ماست که بر ماست 3- خانه به دوش: بی خانه بودن. 4- خرتب می کنه: در فصل تابستان کسی که لباس گرم بپوشد. 5- خر بیار و باقالی بار کن: در موردی گفته می شود که آشوب و معرکه بر سر موضوعی باشد. 6- خدا از دهنت بشنوه: کاش همان شود که شما گفتین. 7- خواب زن چپ می زند: در موری گفته می شود که خواب به تعبیرش خود ...
متهم: طراح نقشه ترور قاضی کرج را من کشتم!
نقشه کشیده بودی؟ نه هرگز نمی خواستم دستم به خون آلوده شود. چطور او را کشتی؟ به خاطر اینکه مزاحم زن و بچه هایم شده بود، بشدت عصبانی بودم. وقتی با هم جروبحث می کردیم، نمی دانم چه شد با اسلحه ای که در اختیارم بود به سرش شلیک کردم. پس از کشتن اوبا موتوری که داشتم به طرف قبرستان رفتم و اسلحه را در آنجا دفن کردم. چرا در بازسازی صحنه جرم اسلحه پیدا نشد؟ نمی دانم آنجا پاتوق معتادان بود، شاید آنها دزدیده باشند. در پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند و اعلام کردند بزودی حکمشان را صادر خواهند کرد. ایران انتهای پیام/ س ...
آخرین خبرها از قتل غزاله؛ حکم اعدام آرمان عبدالعالی اجرا شد؟
. در نخستین جدایی مان چند بار پیگیری کردم، اما وقتی چند بار این اتفاق افتاد دیگر دنبال ماجرا را نگرفتم. آن روز غزاله در واتس آپ به من پیغام داد و حالم را پرسید و قرار شد همدیگر را ببینیم. طبق معمول از مدرسه به خانه آمده بودم و به خاطر حساسیت، آنتی هیستامین مصرف می کردم. در حال استراحت و خواب آلودگی بودم که تماس ناموفق غزاله را روی گوشی ام دیدم. با او تماس گرفتم و ...