سایر منابع:
سایر خبرها
...> تمرین حرکت دورانی چشم باید به روشی مستقیم انجام شود؛ با چرخاندن آرام چشم در جهت عقربه های ساعت شروع کرده و 5 دایره بکشید، سپس جهت خلاف حرکت عقربه ساعت این کار را انجام دهید و 5 دایره بکشید، این روند را 3 بار در روز تکرار کنید. 3- تمرین پنهان کردن چشم با استفاده از کف دستان تمرین پنهان کردن چشم با کف دست یک روش ایده آل برای تسکین عصب است، به گونه ای که در یک اتاق تاریک بنشینید ...
....در نمونه های قبلی این ژنراتورها استفاده از صفحات مستحکمی که باید در گذر زمان در تماس با یکدیگر باقی می ماندند، ضروری بود. این صفحات در گذر زمان به یکدیگر آسیب می زدند و لذا ژنراتورهای یادشده توان تولید برق را از دست می دادند. اما در نانوژنراتور تازه، اصطکاک و مالش بین یک صفحه جامد مستحکم و مایعات رخ می دهد و بدین منظور از یک لوله پلاستیکی در ابعاد انگشت انسان استفاده شده که آب ...
دور از هم انجام دهید، پوش آپ با ایستادن روی دست یکی از راه ها برای داشتن بازوهای بزرگ تر می باشد. - برای کار کردن روی عضله ی سه سر، دیپ با صندلی انجام دهید. روی لبه یک صندلی یا نیمکت محکم بنشینید. دست هایتان را روی لبه صندلی در کنار باسنتان قرار دهید، کف دست ها به سمت پایین و انگشتان به سمت جلو باشند. پاهایتان را کنار هم و زانوها را خم نگه دارید. باسنتان را به آرامی به سمت ...
.... دیشب بی بی نجوا از یک دستمال مخمل، یک سنجاق طلا هم بیرون آورد به شکل دست کوچک که با انگشت سبابه اش شیله یا همان شال عربی را خوب نگه می داشت. این را هم وقت تعیین مهریه، بابا حجی به نشان نامزدی برایش آورده بود و زنها شیله را روی سر بی بی سنجاق زده بودند. دیشب از دیدن عتیقه های بی بی که هرگز ندیده بودم ذوق زده شدم. بی بی نجوا با تبسم گفت: صابر! فردا می خوام اینایه ببرم خونه ی بی بی ...
برتری و اطمینان، هنگام گوش دادن به مصاحبه کننده ی خود، از انگشتان شیب دار استفاده کنید. کف دستان خود را رو به روی یکدیگر قرار دهید، در حالی که نوک انگشتان شما لمس شده و به سمت بالا قرار دارند. یک حرکت بیشتر: حرکت دست برای اضطراب احساس اضطراب می تواند به راحتی روز شما را خراب کند. اما اگر دچار اضطراب شدید، سعی کنید انگشتان خود را از هر دو دست ببندید و نوک 2 انگشت شست خود را با هم لمس کنید. این یک حرکت دست یوگا است که به آرامش شما و یافتن آرامش کمک می کند. چه حرکات دست دیگری را می شناسید که برای دیگران مفید باشد؟ ...
حبس کرده، چشمانش را می بست و تصور می کرد، حالا یکدم است که او را ببینند و گلوله ای به پایش بزنند و او را دست بسته مثل گوسفندی به مسلخ ببرند. اما همین که سکوت برقرار می گشت، پلک هایش را با ترس و لرز باز می کرد و بازدَمَش را هوفی بیرون می داد و پیش می تاخت. طبق نقشه تا اینجای کار درست آمده بود، به خودش گفت: فقط مونده، ردیف آخر چادرا، اگه از اینم به سلامت بگذرم، نصفِ کار تمومه! . ...