سایر منابع:
سایر خبرها
اسیدپاشی به شوهر برای مهاجرت
. در بیمارستان از من درباره علت سوختگی پرسیدند که به آنها گفتم همسرم این کار را انجام داده اما شکایتی از او ندارم. بعد از بهبود نسبی به خانه رفتم و شادی هم به خانه برگشت. من فکر می کردم از رفتن منصرف شده و به خاطر اینکه او را بخشیده ام، خودش را مدیون من می داند و به زندگی اش ادامه می دهد اما چند روز قبل متوجه شدم همسرم همچنان تصمیم به مهاجرت دارد و این بار می خواهد پنهانی مهاجرت کند ...
ماجرای ازدواج یک زوج آذری/وقتی عشق در یک نگاه اتفاق افتاد!
: من خواستگاران زیادی داشتم در خانواده ای بودم که چهارچوب زیاد داشت من هم بعد از خواستگاری عاشق شدم و چهار ماه بعد از ازدواج کردیم. بعد از چند ماه که از ازدواج ما گذشته بود پسرخاله مرتضی فوت شد. مرتضی افزود بعد از این اتفاق همه سردرگم و ناامید شدند و ما تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم تاکنون هیچ تصمیمی را تنهایی نگرفته ایم، اما خدا نخواست و بچه دار نشدیم تا 5 سال این اتفاق نیفتاد و ما تصمیم ...
شاعر دشت و هور حکایت هایی از زندگی سردار شهید اصغر انصاری
کار به دعوا کشید و دو تا ... زدم توی گوشش، ولی اصغر دست بلند نکرد. بعد هم به همسرم گفت بهش بگو برادر بزرگی و به گردنم حق داری، احترامت واجبه. ولی قرار نیست هر چی بگویی بگویم چشم. من نمی توانم از مملکتم دست بکشم. خودت هم بیایی اینجا دیگر برنمی گردی برادر شهید ادامه داده آست : به خاطر این دعوا تا چند ماه نمی آمد خانه ما. ولی بعد کم کم آشتی کردیم. من همچنان مخالف بودم. دایم بهش ...
اسیدپاشی روی شوهر برای مهاجرت
.... در حال چرت زدن بودم که دیدم همسرم بالای سرم است و چکش آهنی در دست دارد. او با چکش ضرباتی به سرم زد که سرم زخم شد و گیج شدم و در همان حال مایع داخل ظرف پلاستیکی را روی صورتم خالی کرد. سوزش شدیدی مثل آتش بدنم را فراگرفت و فریادهای آی سوختم من به آسمان بلند شد که دقایقی بعد همسایه ها به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان منتقل کردند. آنجا بود که فهمیدم همسرم مرا با اسید سوزانده است به طوری که ...
دنبال بهترین قبر برای خودم بودم؛ 27 بار به اتاق عمل رفتم
اول کمک به کارتن خواب ها بسیار سخت بود حتی یک بار دستگیر هم شدم و خیلی طول کشید تا از کلانتری با سختی فراوان آزاد شوم. خانواده مخالف این کار بودند و همیشه با من بحث می کردند نگران بودند دخترشان آسیب نبیند؛ می گفتند دختر با کارتن خواب ها چه کاری دارد. شب یلدای 95 ایست قلبی کردم؛ افت قند داشتم در بیمارستان بستری شدم بعد از مدتی آندوسکوپی رفتم سپس متوجه شدم که سرطان دارم. پزشک به من گفت هر ...
شاید جانم را بگیرند، اما عشقم را به امام خمینی هرگز
فاروق هم راهی شد، اما پدرش را ندید و به جبهه رفت. فکه، شهادت، مفقودالاثری مادرانه های شهید عراقی که به آخرین روز های وداع با فرزندش می رسد، این بغض های ترک خورده و اشک های سرازیر شده بر گونه ها هستند که به کمکش می آیند تا راوی شوند و از شهادت دردانه اش بگویند: حسن در تاریخ 19 دی 61 به منطقه جنوب رفت و بعد از یک ماه حضور در خطوط مقدم جبهه در 19 بهمن همان سال در منطقه فکه بر اثر ...
مصایب واکسن کرونا؛ کاچی به از هیچی
اگر تمایل به تزریق دارید عدد یک را وارد کنید چند روز بعد با پیامک اعلام شد در صورت تمایل به آدرس خیابان زرتشت. مراجعه کنید. برگه مشخصات را پر کردیم و به ترتیب نوبت صدا کردند و بعد از دو ساعت در فضای باز نوبت مان شد. اسامی را خواندند. دوز اول را تزریق کردیم. حدود 100 نفر برای تزریق آمده بودند، اما نمی دانم برای همه پیامک زده بودند یا خیر؟ اعلام کردند دوز دوم واکسن 35 روز دیگر است و به ...
عاشق دختری شدم که به برادرزنم برای ازدواج معرفی کردم / زنم را به خاطر ازدواج با او کشتم!
. او هم یک عدد از آنها را خورد. من بلافاصله پشیمان شدم و به سمتش رفتم و وادارش کردم بالا بیاورد. گفت حالم خوب است. گفتم این دارو بوی بدی داشت، باید بالا بیاوری. کمکش کردم بالا بیاورد و بعد هم با اورژانس تماس گرفتم. اورژانس آمد و او را به بیمارستان بردند. در تمام مدت می گفت حالش خوب است تا اینکه در بیمارستان حالش بد شد. دکتر خواست پوکه قرصی را که خورده به او بدهیم. با برادرم تماس گرفتم تا بقیه ...
مرد جوان در دادگاه: همسرم می خواهد برایم مادری کند
نمی دادم که این شخص وارد زندگی ام شود. جناب قاضی سیاوش از بستگان دور ما بود و بار ها خانواده اش از من خواستگاری کرده بودند و من به خاطر فاصله سنی مان پاسخ منفی داده بودم. اما آن ها دست بردار نبودند و همین موضوع باعث شد تا خانواده ام به من فشار بیاورند که تن به ازدواج با او بدهم. مدت زیادی مقاومت کردم تا اینکه شنیدم سیاوش به خانواده اش گفته که اگر با پریسا ازدواج نکنم، خودکشی خواهم کرد و من از ترس ...
نیوشا ضیغمی طلاق گرفت؟+عکس
جوزانی معرفی شد. پس از فارغ التحصیلی از این کلاس ها در مجموعهٔ تاریخی در چشم باد نقش یک دختر روستایی شمالی را ایفا کرد. بیشتر بخوانید: پرده برداری نیوشا ضیغمی از مهریه عجیب خود با فیلم مواجهه در سال 1383 به سینما راه یافت و یکسال بعد با فیلم شوریده به کارگردانی محمدعلی سجادی نامزد سیمرغ بلورین فجر شد. شهرت او، اما با فیلم پارک وی سال 1385 به کارگردانی فریدون جیرانی شروع و سپس با ...
اعتراف ناپدری به شکنجه مرگبار پسر 6 ساله
ازدواج کردم دختر من و پسر همسرم هم با ما زندگی می کردند. روز حادثه من برای دخترم یک گوشی تلفن خریده بودم، اما رسول سر این موضوع با دخترم درگیر شده بود و دعوا کردند البته بیشتر اوقات با هم دعوا می کردند، اما آن روز من خیلی عصبانی شدم و رسول را کتک زدم می خواستم تنبیه شود به همین خاطر با سیگاری که دستم بود او را سوزاندم، اما ناگهان از هوش رفت و بعد هم متوجه شدم نفس نمی کشد برای اینکه همسرم نفهمد به ...
رابطه ی جی زی و بیانسه در طول زمان؛ عشق، برتر از هرچیز
و بیانسه آشنا می شوند این دو، زمانی که بیانسه هجده ساله بود، آشنا شدند، به دوست های صمیمی تبدیل شدند و بعد از یک سال، رابطه ی عاشقانه شان را شروع کردند. بیانسه یک بار به مجله ی Seventeen گفت: هیچ عجله ای در کار نبود؛ هیچکس از من انتظار نداشت که خیلی زود ازدواج کنم. من واقعا اعتقاد ندارم که در سی سالگی همان چیزی را دوست خواهی داشت که در بیست سالگی دوست داری. پس قانون من این ...
اسیدپاشی زن جوان بر روی شوهرش/ او قصد سفر به اروپا داشت
برود اما من با جدایی او مخالفت کردم، چون همسر و زندگی ام را دوست دارم و هیچ مشکلی در زندگی مان نبود که بخواهم از همسرم جدا شوم اما زنم هر روز اصرار داشت ولی من درخواستش را نمی پذیرفتم. وی افزود: روز 13 اسفند سال گذشته بود که خواب بودم که احساس کردم یکی با چکش روی سرم می زند که از درد بیدار شدم و که همان لحظه مایعه ای روی صورتم ریخته شد که از شدت سوزشی که حس کردم شروع به داد و فریاد ...
ناگفته هایی از ازدواج که هر دختر و پسری باید بدانند!!
در مشاوره های پیش از ازدواج مطرح و تفاوت های این دو مقوله برای زوج روشن شود. ناگفته هایی از ازدواج که هر دختر و پسری باید بدانند!! 2 دیدگاه و تاریخچه متفاوت با هم یکی می شوند بعد از ازدواج، ارزش ها و جهان بینی های متفاوت به هم می پیوندند و زوج ها باید بتوانند تقریبا درباره همه مسائل با هم به توافق برسند به گونه ای که رضایت نسبی را برای هر دو نفر به دنبال داشته ...
قاتل همسر در انتظار چوبه دار
دختری که از همکارانم بود به او معرفی کردم، اما بعد از چند بار صحبت خودم عاشق آن دختر شدم. قرار بود با او ازدواج کنم، اما او نمی دانست متأهل هستم این شد که نقشه قتل نرگس را کشیدم. متهم ادامه داد: همسرم سردرد های میگرنی داشت به همین خاطر دنبال داروی گیاهی برای درمان سردردهایش بود. روز حادثه به همین بهانه قرص برنج را از عطاری خریدم و آنرا پودر کردم و داخل کپسول ریختم. کپسول را روی میز ...
اقدام شیطانی با ملیکا 22 ساله در خانه 2 جوان تهرانی ! / جزییات دادگاه
کتانی را همان پسر جوان برای او خریده بود.فردای آن روز باز هم می خواست از خانه خارج بشود که این بار چون من موضوع را فهمیده بودم؛به او اجازه ندادم.یک ساعت بعد آن پسر به دخترم زنگ زد و شروع کرد به داد و بیداد و فحاشی و می گفت کتانی را به من پس بده.بعد از چند دقیقه دخترم هراسان با همان لباس های خانگی و تنها با یک شال از خانه خارج شد و ربوده شد. سپس ملیکا در توضیح ماجرا گفت: آن روز وقتی ...
رابطه جنسی با دوست پسرم دیوانه ام کرده است
مشاوره رابطه جنسی سوال: با عرض سلام. من به دختر 19 ساله هستم تقریبا دو ساله با یک پسر 26 ساله در ارتباط هستم. قصد ما ازدواج است و خیلی هم جدیه و فقط منتظریم شرایط جور شه تا بیاد خاستگاری. ما رابطمون در حد معاشقه و این حرفا بود ، ولی طی چند روز پیش که حالمون دست خودمون نبود ارتباط جنسی برقرار کردیم که متاسفانه آسیبی جدی به سلامتی جنسی من وارد شد. در این دو سال همیشه حواسم جمع ...
طولانی ترین رابطه های هالیوودی؛ اسطوره های عاشقی!
دَرِن لِگالو: 19 سال آن ها در سال 2001 با هم آشنا شدند و بعد از پانزده سال بالاخره ازدواج کردند. ایمی در مصاحبه اش با مجله ی The times’s magazine گفت که آن ها همیشه نسبت به هم متعهد بوده اند و حالا دَرِن خیلی به امی وابسته شده، ولی او از این موضوع خوشحال نیست؛ البته لازم به ذکر است که او همه ی این ها را به شوخی گفت و در واقع ایمی گفت که او حس داشتن خانواده ای پایدار و ماندنی دارد و از ...
یک قدم تا طلاق فاصله داشتم/ می خواستم ازدواج ام خاص باشد
کنید در فضای مجازی نظرهای غیر منصفانه ندهید. حمید هم در پایان درباره ازدواج زهرا دخترش گفت: تا زمانی که دوست دارد پیش ما باشد مشکلی نیست؛ هیچ وقت دوست نداریم او خیلی زود ازدواج کند؛ من هرگز شغل ام را با کار دیگری عوض نمی کنم؛ زندگی هیچ کس در این شغل موفق تر از من نیست ما خودمان زندگی مان را ساختیم؛ من ماهی سه میلیون حقوق دارم؛ به پیاده روی امام رضا(ع) هم رفتم بعد از زیارت امام رضا(ع) زندگی ام مجدد عوض شد؛ پسرم ماهان به دنیا آمد؛ سال 82 که بیست سال م بود کارم را شروع کردم؛ مردم به من احترام می گذارند هنوز هم در همان محله ای کار می کنم که با همسرم آشنا شدم. ...
روایتی زوجی که 20 سال است صبح ها جلوی در منزلشان برای رهگذران سپند دود می کنند
... از کودکی اش می گوید: ابتدایی را در همین مدرسه عرفانی قلعه کهنه مهرآباد خواندم. از کلاس پنجم به بعد رفتم سر کار بنایی، در ساخت بازار رضا (ع) و شهرک ابوذر حضور داشتم و شاگرد بنا بودم، چند سالی گذشت و اوستا بنّا شدم . مرور خاطره ازدواجش لبخندی بر لبش می نشاند: ما دختر دایی و پسر عمه بودیم. عاشق شدم و آن قدر رفتم و آمدم تا ازدواج کردیم. تا همین روز هم در نزدیک چهل سال زندگی مشترکمان ...
6 خانم بازیگرجوان ایرانی که پسرانی خوش تیپ دارند! + عکس ها
... من در زندگی به لحظات سختی رسیدم که اگر وجود پسرم، سام نبود واقعا نمی توانستم تحمل کنم،در این راه سعی کرده ام با کمک گرفتن از مشاور و روانشناس با پسرم که فرزند طلاق است به نوعی برخورد کنم که اعتمادش را جلب کنم، من سعی کردم بیش از هر چیزی یک دوست برای او باشد. همسر مهراب قاسم خانی نویسنده کشورمان است و این زوج سالهاست که زندگی مشترکشان را آغاز کرده اند. این بانوی بازیگر ...
یادی از شهیدحسین ثابت خواه که 34 سال پیش در منطقه بانه به معبود خود پیوست
برای مصاحبه آمده بودند، او گفت: ما نمی ترسیم و جبهه ها را خالی نمی گذاریم. با اینکه چشم هایم کور شده است و شما را نمی بینم، ولی ما روحیه مان را از دست نمی دهیم. در مقابل مشکلات صبور بود و سعه صدر داشت. جنگ را اولویت آن روز ها می دانست طوری که وقتی برای عروسی خواهرش به او تلفن زدیم که به مشهد بیایید، گفت: جبهه واجب تر است. یا وقتی که از او می خواستم ازدواج کند، می گفت فعلا وقتش نیست، جنگ مهم تر است ...
گپ و گفت با محمد بیات، صحاف دوره گرد محله پنجتن | شیرازه خدمت بر کتاب زندگی آقا محمد
...، مهیاست. زودتر از آنچه فکرش را می کنیم، با ما اخت می شود و شروع می کند به تعریف کردن از سختی های زندگی روستایی و محدودیت های مدرسه: مدرسه ما فقط تا پایه پنجم ابتدایی داشت. بعد از گرفتن مدرک ابتدایی، برای ادامه تحصیل یک سال به روستای بالاتر رفتم، اما به دلایلی درس را ناتمام گذاشتم و به سراغ کار کشاورزی و کارگری رفتم. روایت هجرت به مشهد و چگونگی صحاف شدن را این طور نقل می کند: ازدواج ...
ادعای جنجالی شهره قمر در مورد تجاوز جنسی با هشتگ metoo
داستان دنباله دار تجاوز و آزار جنسی در سینمای ایران و این بار با ادعای جنجالی شهره قمر در واکنش به پست هانیه توسلی . شهره قمر با انتشار این عکس نوشت: از بچگی پیش فعال بودم اینو حتی عزیزترینهام درک نکرده بودن... ولی همه می گفتن بازیگری!!! شاید بودم ، شاید نه ... دنیام بزرگ بود نه به پهنای جهان و بازیگری خیلی بزرگتر... بزرگتر که شدم فهمیدم یه آرتیستم، دنبال جای ...
خواستگار کینه ای دختر جوان را آتش زد
. او مرا تهدید کرد، اما باز هم قبول نکردم و حرف آخرم که نه بود به او گفتم. وی ادامه داد: روز حادثه شاهین با من تماس گرفت و در پارک محل حادثه با من قرار ملاقات گذاشت. او گفت می خواهد آخرین صحبت هایش را به من بگوید و من هم حرف های او را باور کردم و به پارک رفتم. داخل پارک روی نیمکتی نشسته بودم که شاهین با موتورسیکلتش وارد پارک شد و در نزدیکی من توقف کرد و کنار من نشست. او دوباره اصرار کرد که ...
به بهانه نوید و فرشته؛چند عشق آتشین آرتیستی
پاسخ گفت: برای یک کار با من تماس گرفتند، آن جا که رفتم، در دفتر یک دختر با چشمانی درشت و لب هایی خندان نشسته بود که من را نگاه می کرد. او با ذوق و خنده به من سلام کرد و دیگر همه چیز از همان جا شروع شد. هنوز هم نمی دانم که چرا می خندید؟ بابک حمیدیان و مینا ساداتی بابک حمیدیان بازیگر توانایی که عیار هنری خود را با ایفای عالی نقش ها متنوع و بعضاً متضاد بار ها اثبات کرده، دو سال پیش با ...