ترس شهید موحد دانش بابت بازخواست خداوند در قبال مسئولیتش + فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
کدام دعای شهید موحد دانش همان لحظه اجابت شد؟
عنوان جانشین محسن وزوایی در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات، یک دستش قطع شد. پس از عملیات مطلع الفجر مدتی بعد به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد. شهید موحد دانش پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل سه گانه الی بیت المقدس و آزادی خرمشهر ایفا ...
خاطرات شهدا|خرید دفتر و مداد برای بچه های فقیر با پول توجیبی
) را بر عهده گرفت. با آغاز غائله کردستان، به آنجا رفت و در چند عملیات پاکسازی علیه ضد انقلابیون شرکت کرد. پس ازآن به جبهه اعزام شد و به عنوان جانشین محسن وزوائی در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات یک دستش قطع شد. وی پس از عملیات مطلع الفجر به مکه معظمه مشرف شد. مدتی بعد به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد، تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر، مأموریتش را انجام ...
فرازی از زندگینامه و وصیت نامه خبرنگار شهید مجید حجتی
...> انتهای پیام/ فرازی از وصیت نامه شهید محید حجتی ای صاحب اختیار مؤمنان ... شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدم، شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم، خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی خسته شده ام و یا خواسته باشم از دنیا فرار کنم، بلکه می خواهم گناهانی که انجام داده ام به وسیله رنج کشیدن در راه تو و ریختن خونم به خاطر تو پاک گردد. ...
پدر دانش آموز شهید محسن برهانی آسمانی شد
1365 پس از ثبت نام در کلاس چهارم عازم جبهه شد و در گردان 408 غواص سازمان دهی شد و پس از چند ماه آموزش تکمیلی، در عملیات کربلای 4 شرکت نمود و در همان عملیات در چهارم دی 1365، در ا م الرصاص عراق براثر اصابت ترکش به درجهٔ رفیع شهادت نائل آمد؛ اما پیکر پاکش پس از 10 سال مفقودی، در سال 1375 پس از تفحص به کشور ایران بازگشت و در گلزار شهدای کرمان آرام گرفت. متن وصیت نامه شهید محسن برهانی به شرح ...
پدر دانش آموز شهید محسن برهانی آسمانی شد
بهش کردی بهت رو می آورد تازه این تمام می شه. هیچ کدام از مظاهر دل فریبش را بقایی نیست. او ناتمام می شه، پایان می پذیره. باید آن قدر سختی بکشی، رنج بکشی، ناراحت بشوی تا چند لحظه ای لذت ببری و بعد هم زود پایان می گیرد، تمام می شه. خیلی جاها هم بهش نمی رسی. خیطت می کنه و به ریشت می خنده. مسخره ات می کنه، اما تو باز با صداقت به دنبالش میری. از همه مهم تر یک لحظه تمام می شوی، می گویند پایان عمرت شده و تو ...
شهادت در خطه شهیدباران
داشت همه او را به عنوان یک فرمانده شجاع و دلاور می شناختند. شهادت در خطه شهید باران بعد پایان ماموریتش در سوریه مجدداً برای پیدا کردن جسد مطهر شهدا عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد و در آخرین سفرش برای پیدا کردن شهدای لشکر 27 حضرت رسول الله(ص) در عملیات والفجر 4 در منطقه کانی مانگا پنجوین عراق به آنجا رفت. شهید پازوکی در عراق وسیله ای برای تفحص اختراع کرده بودند که در واقع استخوان یاب ...
خاطرات شنیدنی از طلبه جانباز / دعای حاج آقا من را نگه داشت
...، داخل شکم ام جمع کرده بودم. همسرم سمت چپ و محمد جواد و فاطمه سمت راست من قرار داشتند. صدای تیراندازی شدید و سرو صدای گریه بچه ها و خانم ها فضا را گرفته بود. با آن حال بد، دست روی دست همسر و فرزندانم گذاشتم و می گفتم بگویید: اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله. بعد دیدم که سرو صداها خوابید و من و همسرم را داخل نفربرهای نظامی گذاشتند و به درمانگاه محلی بردند. ...
مشروح سخنرانی دبیر کل حزب الله لبنان
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیم ا به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به مناسبت سالگرد جنگ 33 روزه، پس از درود فرستادن بر پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) گفت: خداوند در قرآن مجید می فرماید: ”لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللَّهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثیرًا “ (قطعا برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی ...
محمد مسجدجامعی: افغانستان آوردگاه رقابت امریکا و چین خواهد شد/ بسیار بعید است طالبان به طور کامل قدرت را ...
یابی بچه سقا که تاجیک بود، بقیه جملگی پشتون بودند. ظاهرشاه به عنوان آخرین پادشاه و اجدادش همه پشتون بودند، داودخان که علیه ظاهرشاه که پسر عمویش نیز بود، پشتون بود و تمام سران حزب کمونیست افغانستان که قدرت را به دست گرفتند، از ترکی گرفته تا حفظ الله و ببرک و تا نجیب الله همگی پشتون بودند. آنچه به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم به این جریان کمک کرد، حضور انگلیس ها در شبه قاره هند بود. آنان ...
دلم ماند پیش آخرین وداعی که با هم داشتیم
سوی جبهه و شهادت کشاند؟ مسجدی نزدیک خانه مان بود؛ چون حمیدرضا بچه مذهبی بود، همیشه به مسجد می رفت. بسیجی شد و آن قدر فضای مسجد و بسیج را درک کرد تا اینکه به جبهه اعزام شد. موقع اعزام 18 سال سن داشت، دانش آموز دبیرستان بود. شرایط خانوادگی در تربیت او بیشتر مؤثر افتاد. عموی ما روحانی بود. از اول مذهبی و اهل مسجد و قرآن بودیم. پدر و مادر ما با اینکه سواد چندانی نداشتند، ولی در رابطه با مسائل ...