سایر منابع:
سایر خبرها
متحدانش در افغانستان در طول حدود 20 سال اخیر جنایت های بی شماری را مرتکب شدند. به عنوان مثال ارتش آمریکا و انگلستان شامگاه 7 اکتبر 2001 برای نخستین بار، اهدافی را در ولایت های کابل، قندهار، ننگرهار ، قندوز، جوزجان، لوگر، تخار، نیمروز، فراه و غزنی با جنگنده های B-52 و موشک های کروز مورد حمله قرار دادند. جنایت آمریکا در افغانستان جنایت آمریکا در افغانستان جنایت آمریکا در افغانستان جنایت ...
. در این دوره آمریکا از برتری کامل و بی چون و چرا برخوردار بود. اوج غرور کاخ سفید نشینان سال 2003 بود وقتی که دستور حمله به عراق صادر شد. قرار بود کل خاورمیانه بر مبنای خواست آمریکا بازسازی شود. ارزیابی ایالات متحده از میزان تاثیر قدرت نظامی برای ایجاد تحول در صحنه سیاسی غلط از آب درآمد. در هر حال دهه اول قرن جدید میلادی در شرایطی به پایان رسید که از یک طرف تنها ابرقدرت جهان در دو جنگ ...
پشت در خانه ما هستند؛ ما قرار قبلی نداشتیم، اجازه می دهید تشریف بیاورند؟ اگر اشتباه نکنم آن زمان (سال 89) دکتر حدادعادل، رئیس مجلس بودند. بعد ایشان نیز به جمع اساتید اضافه شدند. آقای حداد از این گردهمایی دوستانه سه استاد بزرگ بسیار متعجب بودند. جلسه به احوال پرسی و سخن دوستانه آغاز شد. کمی بعد آقای حدادعادل گفتند استاد حکیمی شما را خیلی وقت است زیارت نکردیم ما قبل از انقلاب در موسسه فرانکلین با هم ...
ضربات چاقوی دامادم زخمی شد. من به شدت شوکه شده بودم و آنچه با چشمانم می دیدم را باور نمی کردم. پس از این اتفاق، دامادم فرار کرد و من همچنان شوکه بودم که همسایه ها را خبر کرده و به پلیس زنگ زدم. بررسی ها حکایت از این داشت که زن جوان (مقتول) از چند وقت قبل با مرد غریبه ارتباط تلفنی داشته و وقتی همسر 28ساله اش متوجه این ارتباط شده، از او خواسته بود که با مرد غریبه تماس بگیرد و وی را به خانه ...
حرکاتش مشکوک شدم. خودم را به آن راه زدم و گفتم: من هیچ خبری ندارم.اصلاً مگر چیزی شده که همه حال آقا داماد را از من می پرسند؟ زن دایی بدون مقدمه گفت: عزیزم ناراحت نشو! گفتند علی آقا گمنام است. این حرف آخر مثل یک پتک روی سرم افتاد. گیج و مبهوت بودم، با صدای بلند داد زدم و گفتم: گمنامه یعنی چی؟ چرا کسی به من حرفی نمی زند؟ با آشفتگی به سمت اتاق دویدم، چادرم دور کمرم افتاده بود و دست هایم ...
ای مرتب می کردم. با خجالت و شرمندگی می آمد جلو و دست و دامنم را می بوسید و به چشم می کشید و بارها تکرار می کرد: مادر خسته شدی! ننه، اذیت نکن خودت رو! حالا سال ها بود که دیگر نمازشبش ترک نمی شد. خیلی اهل دل بود. دل او به دل شب متصل بود. در دل شب دیدنی تر می شد صورت ماهش. به هیچ عنوان قبل از نماز سر سفره ناهار یا شام حاضر نمی شد. حالا عبا هم به لباس هایش اضافه شده بود. حالا وقتی می ایستاد ...
دارد کسانی را که در راهش چون دژی محکم صف بسته و پیکار می کنند. خدایا، برای چهارمین بار وصیت نامه ام را تعویض می کنم و 4 سال است از جنگ تحمیلی می گذرد و در این مدت طولانی که در جبهه شرکت کرده ام شهادت را نصیبم نکردی. البته شکی نیست که تا به حال لیاقت شهادت نداشته ام و در این مدت بهترین دوستانم و نور چشمانم در کنارم به شهادت رسیده اند. خدایا، به من کمک کن لیاقت شهادت در راهت را ...
کردند و در عین حال، اینان با اپوزیسیون بیرون از قدرت سیاسی در نفی و انکار اصل مترقی ولایت فقیه، همدلی و احیاناً در پاره ای از فرصت ها، هم زبانی می کنند. 8. تساهل و تسامح موجود در نظام ولایی جمهوری اسلامی موجب آن شده است که جریانات عرفی گرای تجدد خواه که به شدت هواخواه دولت هابزی هستند، درون این نظام راه پیدا کنند. بطوری که این جریان سیاسی توانسته است دولت های روی کار آمده پس از جنگ تحمیلی ...