مرد مشهدی مچ زنش را در وضعیت بد با مرد غریبه گرفت / خون به پا شد
سایر منابع:
سایر خبرها
فرار از خانه دختر 17 ساله به خاطر پسر هوسران/ محراب پسر خانواده سرشناس مشهد بود
ماجرا کمربندش را کشید و به جانم افتاد به طوری که حتی نمی توانستم راه بروم. آن شب پدر و مادرم مرا در انباری کوچک و سرد داخل حیاط زندانی کردند. اگرچه تا صبح از سرما به خود لرزیدم ولی صبح زود با یک میله در انباری را گشودم و از خانه فرار کردم. بدون تامل سراغ محراب رفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم. چند ساعت بعد محراب پیشنهاد داد با هم از مشهد فرار کنیم و به منزل یکی از دوستانش در نیشابور ...
شاگرد علامه حسن زاده در گفت وگو با حوزه نیوز: داشتیم از حوزه ناامید می شدیم ولی حسن زاده را که دیدیم، به ...
به دیدن شما، عیبی ندارد. ایشان به خانه ما می آمد. علامه به منزل ما می آمدند و من هم تنها شاگردی بودم که با خانواده به منزل ایشان می رفتم. خودم خدمت استاد و همسرم در محضر همسرشان بود و خاطرات استاد را از ایشان می شنیدند و نتیجه این ارتباط کتابی شد که در این عرصه منتشر شده است. توصیه می کنم به طلاب و علما که با خانواده های اساتید صمیمی شوند. البته هرکسی را نمی شود به زندگی راه داد. به ...
ماجرای قتل شریک 40 ساله چه بود؟
های همسرم مرا به شدت آزار می داد و من به هیچ طریقی نمی توانستم او را از این افکار اشتباه باز دارم به خاطر همین در یک تفکر احمقانه تصمیم به انتقام از بدبینی هایش گرفتم تا به این طریق او را آزار بدهم. در یکی از شبکه های اجتماعی با پسر 26 ساله ای آشنا شدم که خودش را مهندس راه و ساختمان معرفی می کرد. ابتدا قصد داشتم همسرم را متوجه اشتباهش بکنم تا بیشتر از این به خاطر سوءظن هایش مرا زجر ندهد ...
رابطه پنهانی زن متاهل با برادر جاری | بی آبرویی با رابطه پنهانی عروس خانواده
بیماری دچار شوم، تقاضای طلاق دادم. من از همسرم جدا شدم اما این مسئله که چرا همسرم با ابراز آن همه عشق و علاقه در زمان قبل از ازدواج مان، این چنین به من خیانت کرد، من را آزار می داد. از این رو می خواستم از مردها انتقام بگیرم. اما افسوس که اسیر هوس های جوانی شدم که او نیز مادرش به زندگی شان خیانت کرده است و می گوید می خواهد از زن ها انتقام بگیرد. ای کاش چنین حماقتی نمی کردم. منبع: صبح مشهد ...
روایت جانباز 70 درصد بروجردی از 38 سال زندگی بدون دست و چشم؛ قهرمانی که هیچوقت فرزندانش را ندیده ...
همانند مومیایی باندپیچی شده بود، دیدم. وی افزود: آن زمان همه اقوام و دوستان برای ابراز همدردی به تهران آمده بودند اما من هیچ عکس العمل خاصی نداشتم و فقط گریه می کردم. سختی های بزرگ کردن فرزندان همسرم مرا صدا کرد و ماجرای مجروح شدنش را برای من شرح داد، این که چگونه بینایی چشمانش و هر دو دستش را از دست داده است که من تنها در پاسخ به او می گفتم اشکال ندارد. اما ...
فلج شدن به جای بیهوشی
حال خراب من و عجله او برای خروج از اتاق موضوع به فراموشی سپرده شد. فردای روز عمل هنگام ترخیص به همسرم گفتم که می خواهم گزارش حادثه را به بیمارستان بدهم تا شاید بشود جلوی رخ دادن دوباره چنین حادثه ای را گرفت. پرستارها با وجود برخورد خوبی که در تمام مدت بستری من داشتند، عملا از گوش دادن یا همکاری در این مورد سر باز می زدند؛ انگار که نمی خواستند بشنوند یا شنیدن این مسئله برایشان دردسری باشد. به بخش ...
2 بار ازدواج کردم تا در خیابان نخوابم/ 20 سال است فرزندانم را ندیده ام
، اخلاقش به شدت بد شده بود و من را مدام کتک می زد، دیگر تحمل این زندگی برایم سخت شده بود، اما بازهم بخاطر بچه ها تحمل می کردم تا اینکه محمود خودش از من خواست تا از هم جدا شویم. وی که بعد از جدایی از محمود پسرانش را نزد یکی از دوستان خانوادگی شان می گذارد، ادامه می دهد: آن موقع 27 الی 28 ساله بودم و خودم در خانه های مردم کارگری می کردم اما نمی توانستم هزینه های زندگی پسرانم را بدهم برای ...
گفتگو با جواد انصافی و فرزندش امیرحسین انصافی و همسرش فروغ یزدان
. چون از سال های خیلی دور علاقه بسیاری به هنر داشتم و لباس و کلاه نمایش های همسرم را خودم می دوختم. بچه ها که بزرگ شدند من در زمینه طراحی و چاپ لباس و پارچه در دانشگاه ادامه تحصیل دادم و اتفاقا تز من هم لباس های سیاه بازی بود و 20 هم شدم. به تازگی هم در پژوهش هنر فوق لیسانس گرفتم. هر کاری هم که از دستم برای همسر و پسرانم در زمینه کاری شان بربیاید، انجام می دهم و از این زندگی لذت می برم ...
خفه کردن زن مشهدی در حمام | قاتل خودش را منفجر کرد + تصاویر
ناموفق داشت و سرپرستی پسر 4 ساله اش را نیز به شوهر سابقش سپرده بود، تصمیم گرفت بدون اطلاع خانواده، یک بار دیگر بختش را بیازماید، به همین دلیل با جواد ازدواج کرد و قدم به خانه ای گذاشت که جواد از حدود سه ماه قبل در بولوار حر مشهد اجاره کرده بود. اما گویی هنوز بخت با این زن جوان یار نبود چرا که از همان روز آغازین زندگی مشترک، درگیری و اختلافات بین آن ها شدت گرفت به طوری که روز جمعه بیست و سوم مهر ...
اعتراض به تبرئه خواننده معروف از اتهام قتل عمد
شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: با توجه به اظهارات قبلی متهم، وی نسبت به وضعیت بیماری متوفی آگاهی داشته و برای حل اختلاف میان او و مادرش با این مرد درگیری لفظی پیدا کرده است. وی به تنش ادامه داده تا جایی که اقدام به برخورد فیزیکی کرده و مقتول به خاطر ضربات وارده و بیماری زمینه ای که داشته و همچنین اضطراب و استرس ناشی از درگیری فوت شده است. این ...
گفتگو با آر پی جی زن استقلال / از خاطرات با کلوپ و حجازی تا انتقاد از مجیدی و گلی که باعث مرگ پدرش شد
یکی رفتم تا به نساجی اضافه شدم. خدا را شکر شرایط خوب بود و بعد آقای فکری اضافه شد. من با او دوست چند ساله و سال ها هم اتاق هم بودیم. بعد از حضور فکری در استقلال به این تیم آمدیم، اما بعد از یک مقطع یکسری مشکلات به وجود آمد. اصلا دوست نداشتم درگیر بشوم و مصاحبه کنم، وقتی دیدم نمی توانم کار کنم خداحافظی کردم. چرا دروغ بگویم، یکسری مسائل فنی بود و یکسری مسائل هم مالی بود. روراست می گویم با ...
عضو بنیاد ملی نخبگان چگونه به مقطع پسادکتری رسید؟
رتبه نخست دانشگاه اصفهان را داشتم و توانستم در مقطع دکتری تخصصی بدون آزمون در واحد شهرکرد پذیرفته شوم. با توجه به تحقیقاتی که درباره این دانشگاه انجام داده بودم به این نتیجه رسیدم که سطح این دانشگاه از لحاظ علمی بالاست و استادان بسیار بزرگی در این دانشگاه تدریس می کنند و آزمایشگاه تحقیقاتی بسیار خوبی دارد به همین دلیل دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد را انتخاب کردم. عضو باشگاه پژوهشگران جوان و ...
یادی از شهید هاشم شیخی شهیدی که در آغوش برادرش جان داد
، نمی توانستند برگردند و خانه یکی از عمه هایم می ماندند. من هم می گفتم: من به شرطی بچه ها را نگه می دارم که اجازه بدهید من هم شب برای راهپیمایی بیایم. سردسته ما در راهپیمایی شهید محسن کامیاب بود. من به همین ذوق بچه ها را نگه می داشتم و در کارها به مادرم کمک می کردم. پدرم به خاطر علاقه ای که به من داشت، می گفت: اگر بیایی سختی می کشی. اما در نهایت راضی می شد که گاهی همراهشان بروم. در نهایت هاشم ...
روایت جالب خانواده عراقی پس از 32 سال!
خبرگزاری ایلنا: یک روزنامه نگار عراقی پس از چندین ماه تلاش توانست چند عضو یک خانواده چرامی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد را که برای 32 سال دور از هم و بی خبر از همدیگر یکی در کردستان عراق و دیگری در ایران زندگی می کردند به هم برساند. شرح ماجرا را در گزارش زیر بخوانید. این روزنامه نگار عراقی درباره نحوه ورودش به ماجرای پیدا کردن خانواده دو خواهر و برادر که یک خواهر و برادر در ...
کشف جسد خانم وکیل در استخر باغ
به گزارش خبرنگار ایمنا ، زنی میانسال اظهار کرد: 12 ساله بودم که به خواست پدر و مادر مرحومم، پای سفره عقد نشستم و زندگی مشترکم با رحمت علی را آغاز کردم. همسرم از همان روزهای اول زندگی مرا کتک می زد و توهین می کرد اما من در برابر همه رفتارهای خشن و پرخاشگری های همسرم سکوت می کردم تا از من رنجیده خاطر نشود. وی ادامه داد: در حدود 50 سال قبل ثبت محضری ازدواج آن هم در روستاها موضوع بسیار کم ...
خرده روایت هایی از گرفتاری های اقتصادی و روحی کرونا بر بانوان و مادران شاغل
مشاغلی بود که بعد از همه گیری کرونا خیلی زود به سمت تعطیلی رفت. فیلم برداری شغلی است که به طور مستقیم با افراد در ارتباط است. بعد از شیوع کرونا، با اینکه استرس ابتلا به بیماری را داشتم، ناچار که کار کنم، اما بعد از مدتی به دلیل اینکه امکان برگزاری مجالس عروسی نبود، به شدت دچار فشار اقتصادی شدم. تا پیش از کرونا از 7 روز هفته، 5 روز برای فیلم برداری مراسم می رفتم، اما بعد از آن، شاید هر 2 هفته یک مراسم ...
ویژگی های شخصیتی و اشتباهات بزرگ امیرکبیر
که مدام در ابتدا یا انتهای نامه های امیرنظام به ناصرالدین شاه علنی می شود. دست کم در حدود 30 نامه - یعنی یک دهم کل نامه هایی که نویسنده کتاب جمع آوری کرده است - امیرکبیر از بیماری های متعدد خود برای شاه جوان نوشته است. احوال این غلام از دیشب برهم خورده، امروز از لابدی به در خانه آمده به شدت با دردسر مراجعت کرده حالا بستری و بی هوش افتاده ام. [19-67]از نامه های صدراعظم برای شاه می توان دریافت که ...