سایر منابع:
سایر خبرها
مربی بدنسازی، جزئیات قتل فجیع پدرش را فاش کرد
، صبح روز حادثه از خانه بیرون رفتم، وقتی برگشتم متوجه حضور پدرم در خانه شدم، پدرم سلامم را جواب نداد و شروع به بحث کردن با من کرد و می گفت که فرزندانش به خاطر پول او را می خواهند. فرزاد درباره لحظات درگیری و کشتن پدرش نیز اعتراف کرد: جر و بحث با پدرم ادامه داشت تا اینکه پشت سر مادرم مرحومم حرف زد و فحاشی کرد و گفت همه اتفاقات بد به خاطر مادرم است؛ من نیز که عصبانی شده بودم با سنگ دو ضربه ...
صندلی داغ به سبک رضا رشیدپور
می تواند به پرسپولیس کمک کند. من هم دودو تا کردم و گفتم برای کمک به تمرین بروم! محمد اصفهانی درجه کیفی: 3 ستاره صداقت: 92 درصد بازدید: 83 هزار بار آنالیزیک خطی برنامه: رضا رشیدپور در دهمین برنامه اش از دوست قدیمی اش خواست تا بعد از 11 سال سکوتش را بشکند و روی صندلی مصاحبه بنشیند. محمد اصفهانی خواننده محبوب و متین کشور به دوستش اعتماد کرد و حاضر شد صادقانه به ...
اعترافات مردی که زنش را با چکش کشت!
را تشریح کند. ح. چ وقتی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت، گفت: پس از آن که از همسر اولم جدا شدم، با یکی از بستگانم ازدواج کردم. قبلا به موادمخدر اعتیاد داشتم اما چند سال بود که اعتیادم را ترک کرده بودم تا زندگی سالمی داشته باشم. متهم 36ساله ادامه داد: از گذشته در شغل داربست مشغول به کار بودم اما از مدتی قبل که به خاطر رکود کارهای ساختمانی کار ما هم کم شده بود، بیکار بودم و ...
رازهای پدرانه رامین راستاد و پسرش
.... چند نفر آمدند و متوجه من شدند. من رو به ارشک ایستاده بودم و پشتم به آنها بود. یکی از آنها به ارشک گفت: این همان بازیگره است؟ ارشک هم جواب داد: نه! باور کنید از ته دلم می گویم که این لطف مردم است اما واقعا همیشه نمی شود با روی باز و خوش رفتار کرد. مدرسه و جلسه اولیا و مربیان همه چیز مدرسه و درس ارشک با من است. به نوعی تقسیم کار کرده ایم. درس دخترم با مادرش است و درس ارشک ...
اعتراف دروغین به یک قتل خیالی
دیدم که حال خیلی بدی داشت و از آن جا که موادش تمام شده بود، حالش بد شد. برای همین دلم برایش سوخت و تصمیم گرفتم کمکش کنم. همان موقع برای تهیه مواد با پراید سرقتی زیر پل محمدعلی جناح رفتم و مرد مواد فروش را دیدم. در آن جا درحالی که می خواستم از این مرد مواد بخرم، متوجه شدم این مرد قصد خفت گیری دارد. برای همین تصمیم گرفتم از آن جا بروم ولی مقتول مانعم شد و قصد داشت پول هایم را سرقت کند ...
عضو ارشد کارگزاران: کلیت نظام را نشانه رفته بودیم!
زد] که من بعضاً خنده ام می گرفت. * شورش ها کلید زده می شود من فردای انتخابات (صبح شنبه) رفتم ستاد به آقای بهزادیان نژاد گفتم که آقای مهندس موسوی بیاید و یک سخنرانی کوتاه کند و ستاد را تعطیل کنید، ولی گویا مشاورین آقای موسوی یا خودِ آقای موسوی موضوع را جور دیگری می نگریستند و حتی دیگر آقای فاتح که هر لحظه مزاحم من می شد، دیگر جواب تلفن را نمی داد و لحظه به لحظه اطلاعیه های ...
غرضی: حاضرم برای ورود به خبرگان امتحان بدهم
بیایی امتحان بدهی، گفتم شرط روحانی و غیرروحانی بودن دارد؟ گفتند نه، من هم رفتم ثبت نام کردم و می خواهم بروم امتحان بدهم اگر قبول شدم که شدم اگر هم نه بالاخره در یک مجموعه ای شرکت کردیم. من تقریبا بیش از 60سال به فقه عمل کردم در تمام طول این 60سال به نظرم به اندازه استعدادی که در من هست از فقه تجاوز نکردم. در حقیقت من یک عامل به فقه هستم و دانش فقهی هم دارم. بالاخره در این کارهای سیاسی، اقتصادی ...
ماجرای تشرف شاگرد مرحوم قاضی به حضور امام زمان(عج)
در مقام منسوب به امام مهدی(عج) بودم – پس آن شخص گفت: برای تشرف آماده باش! آقا شیخ محمد تقی آملی می گفت: همین که این کلمه به گوشم خورد، رعب و ترس تمام وجودم را گرفت و از فرط اضطراب نزدیک بود قلبم از حرکت بایستد، پس شروع کردم به التماس و توسل از او که مرا عفو فرماید و ایشان نیز قبول فرمود. بعد از این ماجرا، من فوراً به نجف اشرف رفتم و آقای قاضی را ملاقات نمودم و زمانی که با ایشان مواجه شدم – بدون هیچ کلامی – اولین فرمایش ایشان این بود که اگر آمادگی تشرف را نداری پس چرا این همه الحاح و اصرار می کنی؟! اسوه عارفان - ص30 ...
تعرض به زن سرایدار در باغ
دو هفته قبل زنی جوان به همراه شوهرش به کلانتری منطقه ای در دماوند مراجعه کرد و مدعی شد مردی به او تجاوز کرده است. این زن در شکایت خود به مأموران گفت: من و شوهرم در باغی زندگی می کنیم و سرایدار آن باغ هستیم، چند سال است که در آن باغ زندگی می کنیم و تا به حال هم مشکلی برای ما ایجاد نشده بود. تا اینکه روز حادثه من در باغ تنها بودم و شوهرم برای انجام کاری بیرون رفته بود؛ در محوطه ای که به ...
ادعای زندانی جوان به قتل مواد فروش دروغ از آب درآمد
دادسرای جنایی تهران گفت: ساعت 10 شب 25 آذر ماه سال گذشته به دلیل خرید مواد مخدر برای دوستم نزد یک مواد فروش در زیر پل "محمد علی جناح" رفتم و پول زیادی با خود به همراه داشتم؛ این مواد فروش 25 ساله متوجه شد که پول زیادی همراه من است و قصد دزدیدن این پول ها را از من داشت، من هم با او درگیر شدم و با چاقو، ضربه ای به گردنش وارد کردم. این جوان 20 ساله در ادامه اظهارتش به بازپرس جنایی تهران گفت: بعد ...
بازتاب شرایط سیاسی- اجتماعی در ادعیه رضویه
می سازد. اما در نامه ای به او، دعایی آموزش می دهند و توصیه می نمایند که آن را شب هنگام، سه بار بنویسد و در سه مکان مخفی نماید. او نیز چنین می کند و فردای آن روز از آن مجازات رهایی می یابد. (41) (مجلسی، 1404ق، ج99، ص 253) شبیه این ماجرا در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) نیز تکرار شده است. عبد الله بن جعفر حمیری نقل می کند که نزد امام حسن عسکری (علیه السلام) بودم که نامه ای از زندان و از سوی یکی ...
پدرم به خوابم آمد و خواست به قتلش اعتراف کنم
بینی بود و هر دقیقه نظرش عوض می شد و به خاطر حرف دیگران، همیشه به بیکاری من گیر می داد. از روز قتل بگو؟ سه روز قبل با دختر مورد علاقه ام درگیر شدم و برای همین با خوردن قرص های خواب از پنجشنبه عصر خوابیدم. یکشنبه صبح وقتی از خواب بیدار شدم تا به کارهای بانکی ام بپردازم، متوجه شدم پدرم به خانه آمده است. او خیلی کم به خانه می آمد. وقتی به خانه آمدم و سلام کردم، جوابم را نداد و شروع ...
زیر سایه پدر
دستور آن را داد ولی این موضوع فراموش شد. برخی مسئولان ما شعار می دهند. 10ساله بودم که پدرم شهید شد. کلاس پنجم بودم. مادرم آن زمان رانندگی بلد نبود. دوچرخه ای داشتم که پشتش ترک بسته بودم. یک روز که می خواست برای ما میهمان بیاید، مادرم من را فرستاد میوه بخرم. رفتم یک میوه فروشی، بادمجان خریدم. رفتم یک میوه فروشی دیگر که کدو بخرم. میوه فروش، بادمجان ها را به دسته دوچرخه من دید و گفت از مغازه ...
چه کسی پدر و کودک بی گناه را به کام مرگ کشاند
می رود و وقتی شوهرم متوجه می شود به دنبالش رفته و این حادثه دلخراش اتفاق افتاده است. وی در پایان گفت: صبح وقتی از خواب بیدار شدم، شوهرم و پسرم در خانه نبودند. وقتی با گوشی اش تماس گرفتم، فهمیدم گوشی اش در خانه است و حتی لباس هایش هم در خانه بود. پس از این به اداره پلیس رفتم و اعلام مفقودی کردم که چند روز بعد، از پزشکی قانونی با من تماس گرفتند و من در پزشکی قانونی جسد شوهر و پسرم را ...
از بگم بگم متنفر هستم / 1140 هزار میلیارد تومان در دولت احمدی نژاد دود شد / اجرای آزمایشی خرید با کارت ...
محمد اشرفی اصفهانی و در حالی که پسرش او را همراهی می کرد برای ثبت نام به ستاد انتخابات کشور آمد. علی مطهری با صراحت گفت که دیگر خسته است، می گوید: با خودم کلنجار رفتم و بارها ارزیابی کردم که آیا در این دوره شرکت داشته باشیم یا نه! احساس کردم شرایط کشور به گونه ای است که هنوز به کسانی در شرایط بنده نیاز دارد. گرچه حقیقتا بعد از هشت سال نمایندگی خسته شده بودم و انگیزه کمتری پیدا کردم اما با ارزیابی ...
دنا؛ یک نگاه و چند نکته
باید دنا را به نسبت خودروهای تولید داخل در حال حاضر، خودرویی به روز با امکانات مناسب دانست. اما اصرار ایرانخودرو در استفاده از همان اتاق قدیمی و پراشکال سمند جای بسی تامل دارد. شاید اگر به جای برخی از این تغییرات که به نوعی به زور روی اتاق سمند سوار شده اند، سعی در تغییر کلی و بنیادی در این اتاق انجام می گرفت نتیجه ای امیدوار کننده تر و آینده نگرانه تر حاصل می می شد، چراکه دنا نیز همچنان همان اشکالات بزرگ طراحی که در سمند وجود داشت را با خود همراه دارد و چه بسا با طویل تر شدن خودرو این مشکلات پیش از پیش خودنمایی کنند. ...
در مسیر انجام وظیفه مقهور جریان سازی ها نمی شد
کردم گزارشی که علیه ایشان داده اند درست است. بعد از مدت کوتاهی متوجه شدم گرچه فرد گزارش دهنده مورد وثوق من بود، اما به او هم اطلاع نادرستی رسیده بود و لذا خودم را مقصر دانستم و به جای اینکه به طور خصوصی به این آقای مدیرکل تلفن بزنم و بابت آن مذاکرات خصوصی عذرخواهی کنم، تصمیم گرفتم در این جمع عذرخواهی کنم تا خودم را تنبیه کرده باشم. یادم باشد که از این به بعد تحقیق نکرده به کسی تندی نکنم. ...
مرد جوان؛ همسرم را در کنار مرد غریبه دیدم
ماه قبل به اتهام ترک انفاق از من شکایت کرد تا با تحت فشار قرار دادن من، آزادی عمل بیشتری به دست آورد. دیگر زندگی ام در حال متلاشی شدن بود که متوجه شدم همسرم در یکی از شبکه های اجتماعی با فردی به نام مجید آشنا شده است. همسرم دیگر راه خطا را در پیش گرفته بود و از دست من هم کاری بر نمی آمد. به همین خاطر چند روز قبل با حالت قهر از منزل خارج شدم و به منزل پدرم رفتم. اما باز هم برای دیدن ...
همه جا صحبت از تنباکو است
غروب به شهر رسیدم. هوای ابر کثیفی بود. غروب باد شدیدی آمد و گرمتر شد. شب از شدت گرما و کثرت پشه های شهر هیچ خواب نکردم، با وجود اینکه روز هم خواب نکرده بودم. نصف شب باران آمد و تا نزدیک آفتاب زدن هیچ به خواب نرفتم. صبح قدری خوابیدم. به خانه آقای عمادالسلطنه و خانه حضرت والا رفتم. روز هوای شهر بهتر از شب بود. غروب باز هوا ابر شد ولی باد نیامد. شب میرزا علی اصغر خان آمد تا یک ...
حجت الاسلام نقویان: قرار نبود انقلاب کنیم تا نتوانیم انتقاد کنیم
را پیدا کنید، متاسفانه برخی این کلیپ را به صورت تقطیع شده ساخته و مونتاژ کرده اند. : نقویان اظهار کرد: این کلیپ بعد از صحبتی که سه ساله و نیم پیش در دانشگاه تربیت مدرس تهران علیه بخوربخورهای بعضی ها داشتم ساخته و پخش شد، در صورتی که من بارها به شخص خود مقام معظم رهبری نیز با صراحت و شجاعت گفته ام که حاضرم اگر 20 سال دیگر به عمر من اضافه شود و آن را فدای یک روز از عمر شما کنم. وی اضافه ...
مادر شهید عبدالله اقبالیان به لقای الهی پیوست
می گذشت و خیلی در غم شهادت عبدالله شب و روز گریه می کردم و حال اینکه محمد فرزند بزرگترم که در جبهه ها بود خبری از ایشان نبود و نگرانش بودم،یک شب حدود ساعت یک نصف شب دیدم کسی سه بار زنگ درب خانه را زد،با خودم گفتم فرزندم محمد است و می آید داخل خانه،رفتم درب رو باز کردم دیدم عبدالله با لباس سپاهی و با محاسن و صورتی زیبا وارد شد و آمد کنار باغچه حیاط خانه گفتند: چقدر مادر عکس مرا چسبانده ای؟ گفتم ...
دایی به من لطف کرد که گفت چرا این سرباز فراری رو نمی گیرید
. - به خاطر اینکه گیر خدمت بودم. من باید شیش و نیم توی پادگان حاضری می زدم چون دیرتر می رفتم جریمه می شدم. به همین دلیل یا نمی خوابیدم که بتوانم برم خدمت یا می خوابیدم که نرم خدمت. الان که با شما صحبت می کنم چهل و هشت ساعته که نخوابیدم چون آخرین روز خدمتم بود ولی نمی خواستم که خواب بمونم. * الان برنامه ات چیه؟ - چند تا پیشنهاد تا ژانویه دارم که همه رو می رم. چند تا ...
قمی ها اهل سینما هستند اما نه هر فیلمی!/کاندیداتوری پدر و پسر در مجلس خبرگان/شفای یک دختربچه روسی درحرم ...
حضرت معصومه(س) شفا پیداکرد. خانم فاطمه خسروی که ازسال 83 به مدت 11 سال خادم حرم بوده است اظهارکردکه کرامات زیادی را از حضرت دیده ام و حاجت های متعددی داشتم که برآورده شده است. وی درجواب این سؤال که دلیل خادم شدنتان چه بود، گفت: هم خودم و هم مادرم علاقه زیادی داشتیم که خادم شویم اما این کارقسمت ما نشد تا سالی که مادرم فوت کرد و من روحیه بدی داشتم و همیشه به حرم می آمدم و درهمان ...
اعجاز مهرورزی پیامبر اکرم
اجرا گذاشت؟ و فوراً دستور مجازات صادر کرد. اسامه متوجه لغزش خود شد و عذرخواهی کرد. پیامبر(ص) برای اینکه فکر تبعیض در اجرای قانون را از ذهن مردم بیرون نماید، عصر همان روز به ایراد خطبه ای پرداخت و به مسئله اجرای قانون الهی اشاره نمود و فرمود: اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند؛ زیرا در اجرای قانون تبعیض روا می داشتند. هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرم می شد، او را از مجازات معاف ...
یک ماجرای واقعی/ همسرم از خلافکاری هایم خبر نداشت
به گزارش " رویکرد " از وقتی به مصرف شیشه روی آوردم روزگارم سیاه شد دیگر مجبور بودم برای تأمین هزینه های سنگین اعتیاد دست به سرقت بزنم این در حالی بود که همسرم متوجه وضعیت اسفبار من شده بود و ... جوان 25 ساله که به اتهام سرقت گوشی های تلفن همراه شهروندان دستگیر شده است با گفتن این جملات به مشاور کلانتری سجاد مشهد، ادامه داد: چندین سال بود که به تریاک و شیره اعتیاد داشتم، اما با وجود این ...
قتل با شلوار ، فرجام ماجرای زن خیانتکار
، امیر نیز دستگیر شد و به ماموران گفت: از آنجا که به شدت به بهناز علاقه مند شده بودم، می خواستم با او ازدواج کنم. روزهای اول آشنایی، من نمی دانستم که بهناز شوهر دارد. او به من گفته بود از شوهرش جدا شده و با دخترش به تنهایی زندگی می کند اما چندماه پس از ارتباطمان متوجه شدم این زن شوهر دارد و هنوز از هم جدا نشده اند. با این حال چون عاشقش شده بودم، تصمیم گرفتم که ارتباطم را با او ادامه دهم ولی بهناز همیشه ...
برخی شهرداران با برداشت های ذهنی، قانون را دور می زنند
اول و دوم کتاب سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد که نادر ابراهیمی آن را در بین سالهای 75 تا 77 نوشته است٬ برای هشتمین نوبت از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب ها که برای نخستین بار توسط حوزه هنری در سال 77 منتشر شده است همزمان با بیست و پنجمین سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی تجدید چاپ شده است. کتاب سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد در جلد نخست خود با ...
دست رد بازیگر معمای شاه به شبکه جم
نگرفته ام اما به دلیل اینکه بازیگری من در ایران به خطر می افتاد و فارغ از همه اینها من یک شهروند ایرانی هستم،چنین پیشنهادی را نپذیرفتم. البته پیشنهاداتی هم درارتباط با مدلینگ داشتم که علاقه ای به صحبت در این زمینه ندارم وی خاطر نشان کرد: من با معمای شاه 3 سال بزرگ شدم یعنی در واقع این سریال 3 سال مرا درگیر خود کرده یک سکانس از نقش من در این سریال باقی مانده که امیدوارم تا پایان سال فیلمبرداری شود و این را هم باید بگویم که از قسمت 14 به بعد وارد سریال می شوم. ...
ترور نافرجام صدام به دست حاج حمید
.... از حاج حمید هم خبری نبود و من نشسته کنار سفره به خواب رفته بودم. بعد از خواندن نماز صبح در حالی که از آمدن حاج حمید ناامید شده بودم به رختخواب رفتم. هنوز چشمانم گرم نشده بود که صدای حاج حمید را شنیدم که گفت "سلام. بیداری؟" بلافاصله از جایم بلند شدم و سلام کردم. پرسیدم چرا دیشب نیامدی؟ گفت خیلی سعی کردم خودم را برسانم ولی متاسفانه موفق نشدم در عوض الان می خواهم شما را به جایی ببرم. ...
اعتراف عجیب مرد زندانی برای عوض شدن روحیه !
به گزارش جام نیوز ، چند روز قبل مرد جوانی که به اتهام جعل در یکی از زندان های تهران حبس بود، نامه ای به رئیس زندان نوشت و مدعی شد مدتی قبل دو پسر جوان را در جنگل های لویزان به قتل رسانده و جسد های آنها را همانجا دفن کرده است. مرد جوان که بهمن نام دارد در نامه نوشته بود: مدتی قبل برای تفریح به جنگل های لویزان رفتم. روی نیمکت پارک جنگلی نشسته بودم که دو پسر جوان به من نزدیک شدند. من با آنها چشم در ...