سایر منابع:
سایر خبرها
پرونده قتلی که پس از 12سال بسته شد
دم خونش تا بپرسم اصلا می خوای این پول رو بدی یا نه. اتفاقا اون شب مهمون داشت. نشون به اون نشون که شام ماکارونی هم داشتن. طلبی که وصول نشد نیازی نبود سوال دیگری پرسیده شود جواد خودش پشت سر هم مو به مو حادثه آن شب را شرح می دهد: رفتم زنگ در خونه رو زدم تعارفم کردن بیا بالا. رفتم بالا و نشستیم حرف زدن و گپ زدن تا مهمون ها شام خوردن و رفتن. بعد صحبت رو بردم سمت طلبم. گفتم احمد آقا طلب ...
روایت جالب مردی که جرثقیل اعدامش خراب شد!
تعریف کنه. سوال می کنم؛ پسرتان می تواند صحبت کند؟ نه عزیزم. اون افسرده شده تازه از بیمارستان اومده. اگه بدونی چقدر خرج دوا دکترش کردیم. پسر دسته گلم رو تو زندان معتاد کردن. نمی دونم کی هر کی بود خدا ازش نگذره. وقتی اومد بیرون بردیمش کمپ ترکش بدیم. ترک کرد حالا اومده بیرون افسرده شده پرخاشگر شده واسه همین بردیمش دکتر. دکترم بیمارستان بستریش کرد. آره عزیزم، سختی زیاد کشیدم دوازده بار ...
سلفی امیرمهدی ژوله و دخترش در تعمیرگاه /عکس
میشدم ! نه از اینایی که اساتید آوازند و موسیقی رو میشناسند. پول میدادم،ینی پول میدادم برام کلیپ بسازن ، ترانه برام بسرایند آهنگسازی برام بکنند، چند تا یوزپلنگ ایرانی هم میریختم توی کلیپ ، بعد یه شعر پر محتوا هم انتخاب میکردم! ولی چون پول ندارم اینکارا رو بکنم مجبور بودم خواننده زیر زمینی بشم ! برای خواننده زیر زمینی بودن همه چیم محیا بود بجز اسمم ! ینی امیر مهدی ژوله این کلا دوتا بیت عقبه ... واسه ...
خاطره هولناک یک راننده اسنپ از مسافران مرگ
...> مقصد: فرودگاه امام، بی هیچ مکثی قبول کردم و رفتم سمت مبدا، یه خانم و آقای جوون با دوتا چمدون مسافرم بودن. تو راه از حرفاشون متوجه شدم که دخترشون رو گذاشتن خونه مادربزرگش... و مادرش مدام پشت سر من میگفت: دلم براش تنگ میشه، کارامونو زودتر انجام بدیم برگردیم، بچم هوای منو میکنه دو روز دیگه نیستم بغلش کنم. نزدیکای فرودگاه بودیم که گفتم جسارت نباشه کجا تشریف میبرید به سلامتی؟ گفتن به امید خدا ...
متاورس چیست؟ | معرفی کامل پروژه METAVERSE | ارز های دیجیتال متاورس
سه اکسی داشته باشن، می تونن با کاربران دیگه بازی کنن . همانطور که در حال حاضر چیزایی خلق شدن که در صده ها و دهه های گذشته به ذهن بشری خطور نمی کرد. در آینده هم قطعا مواردی خواهد بود که شاید مطرح کردن جنبه هایی از اون در زمان حال نامفهوم و مبهم باشه. روز به روز بر سرعت پیشرفت و توسعه فناوری افزوده میشه و با ظهور نسل های جدید پردازنده های کامپیوتری با سرعت خارق العاده، بیشتر از هر زمان ...
آیا همه کابینت سازها بدقول هستند؟ سفارش لحظه آخری کابینت!
...> شیما گوشه آشپزخونه نشسته و زانوهاش رو بغل کرده بود. نیما با لیوان شربت اومد سمتش، لیوان رو داد به شیما و خودش هم کنارش روی زمین نشست. دیگه وقت زیادی تا روز عروسی نمونده و پیمانکار آپارتمان هم خونه رو دیر تحویل داده بود، اون هم بدون کابینت آشپزخانه، در این اوضاع که درگیر مجلس عروسی هستن، دیگه کی می تونه دنبال کابینت ساز خوب، انتخاب مدل و کلی نکات فنی اقتصادی دیگه باشه؟! نیما یکدفعه مثل برق ...
بازگشت به عصر پنهان کردن پول در بالش!
. یکی دیگر از کاربران اینطور می نویسد: همکارم دیروز برای افتتاح حساب رفته بانک این مدارک رو خواستن، وقتی پرسیده سند خونه و گواهی اشتغال به کار برای چی؟ گفتن قانون. از بانک مرکزی پیگیری کردیم گفتن همچین قانونی نداریم؛ این برگه هم فتوشاپه! اگه همه مسئولین تااین حد بی خبراز مجموعه شون باشن که بیچاره مردم! کاربر دیگری گفته است: این چجور شرایطی برای افتتاح حساب در بانکه؟ اصل سند ...
عکس پروفایل متولدین آذر ماه
تو دادی به سرما که بگیری انتقامت از همون گرمای پارسال ماه آذر، ماه دوست داشتنی من بود تنها ماهی بود که همه وجودم رو خوب میفهمید تنها ماهی که، منو با زمستون آشنا میکرد. تنها ماهی که زندگی رو به من هدیه داد. تنها ماهی که، مرا فهمید مرا درک کرد مرا امیدوار کرد مرا از مرگ نجات داد مرا از ترس درونی حفظ کرد مرا عاشق زندگی کرد ...
جشن تولد صبا راد در ترکیه | کادو خارجی شوهر صبا راد برای همسرش
بازیگری داشت اما بخاطر بیان شیوایی که داشت به سمت اجرا کشیده شد سپس تهیه کنندگی را تجربه کرد و بعد از طلاق اول حالا همسرش خواننده است. از فیزیوتراپی تا رادیو سال 1377 وقتی 18 ساله و دانش آموز مقطع پیش دانشگاهی بود در یک مرکز فیزیوتراپی کار می کرد که محل رفت و آمد چهرها و آدم های مشهوری بود. در نهایت روزی به دعوت یکی از مراجعه کنندگان مرکز که از مسئولان وقت رادیو بود برای تست راهی ...
روایت دردناکی از وضعیت افغانستانی هایی که به مرزهای ایران می آیند
سنگدل هستند و چقدر این سیم خاردارهای تیغی بی رحمند که حاضر می شوند ابروی مردی که می خواهد زن و بچه اش را از مرز رد کند، بدرند. هیچ کس نمی داند چه باید کرد. من هم نمی دانم در آخر گفت وگوهایم با آنها چه جمله امیدبخشی بگویم؟ مگر امیدی هست که ذره ای از انحصارطلبی و خشونت و سبوعیت طالبان کم شود؟ شاید بزرگ ترین و مهم ترین کاری که در این نقطه مرزی می توان انجام داد، همانی است که جوانان قرارگاه جهادی انقلاب ...