سایر خبرها
مدرسه ای برای ایمان آورندگان
از ورود به بحث درباره سؤالات تفکّر و تأمّلی نماید و بعد بحث را ادامه دهد تا هم شیرینی و هم آموزندگی کتاب برایش بیشتر شود. این آیات تمام شؤون زندگی یک مؤمن را در برگرفته و با عمل و دقّت در آنها می توان ادّعا نمود انسان مؤمن در راه سلوک قرآنی قدم برداشته پو مطمئناً ثمرات آن را خواهد چشید. پیمان های الاهی تاکنون در نه جلد تدوین شده است که در زیر بعضی عناوین جلدهای 6، 7، 8، 9 را با هم می ...
راز نامه خصوصی شهید به پدرش چه بود؟
پست تر می شوی. مصطفی! درکارهای خیر، پیش قدم باش. مصطفی! هرچند روزی یکبار، نامه ای برای پدرت بفرست و همچنین رفقای جبهه ای را فراموش نکن. مصطفی! اگر می خواهی لذّت واقعی زندگی را ببری، همیشه بعد از غذا و قبل از نمازها مسواک بزن. دو روز در میان حمام برو. هرچند روز یکبار، به دیدن اقوام و دوستان برو. همیشه باوضو باش. صدقه بده. جاهایی که معنویت بیشتری دارد مثل حرم، برو ...
نقشه تازه عروس برای قتل شوهر
ابتدای جلسه محاکمه این زن که دیروز برگزار شد گفت: منوچهر متهم ردیف اول این پرونده، سابقه دار و مباشر قتل و ستاره متهم ردیف دوم، دانشجو، فاقد سابقه و معاون در قتل جوانی به نام هومن هستند که 15فروردین سال گذشته کشته شد. منوچهر ساعت شش صبح روز حادثه با کلیدی که ستاره دراختیارش گذاشته بود به اتفاق مردی به نام کریم وارد خانه او شد و آنها بعد از بستن دست وپای هومن، طلا، پول و تلویزیون را سرقت کردند. این ...
از بیم تا هیم
...، خود را به آب و آتش می زد تا از کار نیفتد. برای لحظه ای چهره ی مادرم مقابل چشمانم آمد. بعد از او پدرم. خواهرانم و پس از آنان... برادرم. دیگر چشمانم هم وارد گود شده بودند و حالا باید با این غولِ نیمه جامد دست و پنجه نرم می کردم. اسفند ماه بود اما هوا گرم و مرطوب؛ یک سال پیش، موشک با همتی بلند سر رزمنده ای را برای خدا برد. تصور می کردم برای رسیدن به خدا، آن موشک باید با سرعتی مافوق ...
سرگذشت یک زندگی شورانگیز
اذان ظهر را گفتند ولی از پدر خبری نیست. شنبه ها معمولاً مشتری کم است چون کسبه بازار مشغول کارهای بانکی هستند. سر حوضِ سرای گلشن وضو گرفتم و در حجره نماز ظهر و عصرم را خواندم. اسداله قبل از من خودش را به مسجد ذوالفقار رسانده و نمازش را به جماعت خوانده و جلوی حجره تو آفتاب ولرم پائیزی چرت می زند و خودش را گرم می کند. اسداله یک خواجه بی ریش و سبیل حدود 05 ساله است که تنها زندگی می کند و سالهاست برای ...
گفتگو با پروانه کاظمی، هیمالیانورد ایرانی
بسیار نامساعدی داشتم. صدای مداوم هلیکوپترهای امداد و نجات و خبرهایی که لحظه به لحظه به ما می رسید حالم را دگرگون می کردم. چهار روز اصلا نخوابیدم. با اینحال بعد از چهار روز صعود را شروع کردم و مستقیما از کمپ 2 به کمپ 4 رفتم و روز بعد قله را صعود کردم. موفق شدم. جالب اینجا بود که تماس هایی که از ایران داشتم همه از جنس یأس و ناامیدی بود: تو نمی توانی. کشته می شوی. فقط می خواهی خودنمایی کنی ...
حمیدباکری، از دانشگاه کلن تا شهادت در پل مجنون
به گزارش ستاره نیوز، حمید باکری در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. در کودکی مادرش را از دست داد و در دبیرستان فردوسی ارومیه تحصیل کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم ریاضی شد. به گزارش فارس، حمید بعد از کسب دیپلم در کنکور شرکت کرد و پذیرفته شد اما به پیشنهاد برادرش به سربازی رفت. او دوران سربازی را در یکی از پاسگاه های ژاندارمری در اطراف ارومیه گذراند. گذراندن دوره چریکی در ...
هنوز هم هوای همه را دارد
عقد دو جوان بود... هق هق آرام پدر امین ا... امینی مقدم؛ پدر سردار شهید؛ حسین امینی مقدم آرام سخن می گوید، هر چند دقیقه یک بار با به خاطر آوردن خاطراتی از شهید، لب به سخن می گشاید و انگار با به یاد آوردن سرو جوانش، احساس نشاط پیدا می کند. از لحظات سکوتش که طولانی تر شده، استفاده می کنم و خواهش می کنم از زمانی بگوید که خبر شهادت پسرش را شنید، سکوت می کند و بعد با لحنی آرام می گوید: خانم ...
هنوز هم مجیدی را دوست دارم!
...> * چرا در کشور ما حواشی داوری روز به روز بیشتر می شود؟ - هر اندازه که به پایان فصل نزدیک می شویم انتقادها زیاد و بر حساسیت بازی ها افزوده می شود. ما باید همچنان با عشق و علاقه به کارمان ادامه دهیم. خودتان هم خوب می دانید بهبود وضعیت حقوق داوران فقط در حد شعار بود و هنوز هم حقوق داوران بر مبنای حقوق و دستمزد دو سال قبل پرداخت می شود. * از روند جوانگرایی در داوری ها راضی هستید ...
یادی از شهید حمید باکری در سالگرد شهادتش
/1334 محل تولد :آذربایجان غربی / ارومیه تاریخ شهادت : 6/12/1362 محل شهادت : جزیره مجنون طول مدت حیات :28 سال مزار شهید : مفقودالجسد آخرین سمت : قائم مقام فرماندهی لشگر 31 عاشورا تولد و کودکی : در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و ...
روح من در گرو خوشنویسی است/ آثارم را فقط پولدارها نمی خرند
...> * برخی معتقدند که خوشنویسی هنر نیست، شما که هم نقاش هستید و هم خوشنویس نظرتان در این باره چیست؟ - من وارد این جدل ها که کدام هنر است و کدام هنر نیست، نمی شوم، چون آن چه 1600 سال بعد از دوران ساسانیان برای ما به یادگار مانده است، نمی تواند هنر نباشد. خط و خوشنویسی همیشه همراه و یاور کلام خدا و ادبیات ماندگار ایران زمین بوده است و متعالی ترین کلام ها و پیام ها در قالب هنر فاخر و باارزش ...
کارتن خوابی یک سرمایه دار!
. از طرف معامله خبر نداشتم تا اینکه روز قرارداد متوجه شدم آن زمین مال چند یتیم است. به خودم گفتم بی خیال. با رفیقم زمین را خریدیم و بعد با فروش آنجا سود کلانی به جیب زدیم. پس از این خرید و فروش، معاملات بزرگ تری انجام دادم. اما مسیرم خیلی فرق کرده بود. دیگر هیچ کس را نمی شناختم. مسیرم به کلی تغییر کرد. مادرم هرچه بهم می گفت: حسن! دست بردار از اینکارها. هیچ معلومه که چه کار می کنی؟ توجه نمی کردم ...
حضرت آیة اللّه مدتها بود اشتیاق زیارتتان را داشته ام
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ملاقات آرداک مانوکیان اسقف اعظم ارامنه ایران به همراه جمعی از هموطنان ارمنی در روز هفتم اسفند ماه 57 با امام خمینی، یکی از هشت دیدار این روز است. حضرت امام مسائل اساسی انقلاب را در این دیدارها به قشرهای مختلف ملت گوشزد فرمود. چند روز پیش از این نیز نمایندگان اقلیت زرتشتیان ایران به حضور امام خمینی رسیدند و پشتیبانی و همیاری خویش را با ملت ایران در ...
وصیت نامه شهید والامقام حبیب آیشم
کنم که آنوقت نگذاشتید زیرا حال من منطق بزرگ شهادت را دریافتم قبلا یافته بودم اما کمبود داشت قبلا شکافته بودم الما خود شکافته نشده بود. ای دوستان و ای همشهریان من دو هدف که به سپاه آمدم هدف اول عبادت هدف دوم رشد برای هرکدام داشتم اول عبادت چون حضرت محمد (ص) فرموده : یک شب نگهبانی در راه خدا و در راه اسلام بهتر از صد روز نماز شب و روزه است هدف دوم رشد آن بود که که من رشد کامل را شهادت می ...
مادربزرگ های این روستا همسن دوشیزه های شهرند
سلامت نیوز :در روستایی که چند کیلومتر با مشهد فاصله دارد ازدواج دختران 12، 13ساله سنتی جا افتاده است. گاه دختران 10ساله ای که بروروی خوشی دارند به نام می شوند و با انگشتری نشان، بختشان گره می خورد به زندگی پسرانی که شش تا 12 سال از آنها بزرگترند. به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شرق نوشت: روی تنش عرقی سرد نشسته بود، خودش را مچاله کرد گوشه اتاق و وحشت زده به رخت سفید عروسی خیره شد. از چند ...
الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی و رابطه عاشقانه شان
رامسری هستم... - امین: بله، برای همین به من می گفتند که تو از قبل نقشه کشیده بودی از رامسر زن بگیری. (خنده) موضوعی که درباره همکار بودن فرمودید، به فرهنگ آدم ها برمی گردد که بخش عمده آن مربوط به خانواده و بخش دیگر آن مربوط به نوع نگاه طرفین این ماجراست. یعنی من اگر بخواهم از دید یک مرد سنتی به همسرم به عنوان مدیر داخلی خانه نگاه کنم باید بگویم که نخیر، اصلا خوب نیست که هر دو شاغل ...
وصیت نامه شهید والامقام وحید آهنگر
جبهه بیایم حال اگر دراین راه خداوند لیاقت شهادت خالصانه را به من عطا فرموده از پدر و مادرم می خواهم که چون من امانتی از طرف خدا در دست آنان بودم حال که خداوند اراده کرده تا این امانت را پس گیرد تقدیمش بکنند .و به این امر افتخار بکنند .پدر و مادر وای برادرانم هر جا هستید خدا را فراموش نکنید اگر دیدید که اسلام در خطر است آرام نمانید و نگذارید دشمن ستمگر به اسلام عزیز ما ضربه بزند و آن را از بین ببرد ...
وقتی ویشکا آسایش از همسرش خواستگاری کرد!
این موضوع اشاره کردم، بعد از این که در این نقش بازی کردم، طبق برنامه ای که از قبل داشتم، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم. سفر به خارج از کشور، برای من تجربه متفاوتی بود، چرا که باعث شد یاد بگیرم که در کنار درس خواندن چطور روی پای خودم بایستم و با فرهنگ کشور های دیگر آشنا شوم. عاشق رضا شدم در طی دورانی که به ایران رفت و آمد داشتم، رضا قبادی همسرم را دیدم. از همان لحظه اولی ...
حمله شدید و بی سابقه مجتبی محرمی به بازیکن عراقی استقلال
.... امیرخان شنیدم این بچه پرروی تیمت حرفهای گنده تر از دهنش زده و کل فوتبال و مملکت مارو برده زیر سوال. خودت منو از همه بهتر میشناسی اهل چرت و پرت گفتن نیستم و اصلا هم نمیخوام تیم استقلالو که یه قطبه فوتبال مملکتمونه رو به حاشیه ببرم یا دخالت تو کار تو بکنم. شناختی که ازت دارم میدونم یجوری تو دهن این بچه پررو میزنی و طوری ادبش میکنی که دیگه به گور پدر نداشتش بخنده بخواد قبل از اینکه ...
درخواست سه خواهر داغدار برای اشد مجازات برادرشان!
کشیک با حضور در قربانگاه، ابتدا دستور داد جنازه ها به پزشکی قانونی فرستاده شود و بعد به بازجویی از عصیانگر پرداخت. افشین که معتاد بود بدون هیچ مقاومتی لب به اعتراف گشود: پدرم، برادر بزرگم را بیش تر از من دوست داشت و تمام توجهش به او بود. من با این که لیسانس گرفته بودم اما باز هم از کمبود محبت رنج می بردم و عقده ای شده بودم. وی ادامه داد: از خانواده ام کینه سنگینی به دل داشتم ...
قتل دایی در رقابت عشقی
قرار گرفت. در ابتدای جلسه محاکمه صالحی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قانونی کرد. در ادامه با توجه به رضایت اولیای دم و عدم حضور آنها در دادگاه متهم در جایگاه حاضر شد. او این بار برخلاف دفعه قبل بدون هیچ انکاری اتهامش را قبول کرد و گفت: روز حادثه من با دوستم حمید درگیر شده بودم. اختلافی که داشتیم مالی بود. وقتی دعوا کردیم مهدی دایی ام وارد این درگیری شد. اول من را با میله ...
حبس کردن 3روزه کودک خردسال در چاله آسانسور
این دستخط، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و گفت مرد آدم ربا تلفنی او را تهدید کرده و در قبال آزادی آناهیتا درخواست 50 میلیون تومان پول کرده است. ناله های آناهیتا پس از این مأموران آموزش های لازم را به پدر آناهیتا دادند تا مرد آدم ربا را به دام بیندازند اما تماس های مرد آدم ربا به طور مرموزی قطع شد تا اینکه سه روز بعد از حادثه، ساکنان مجتمع مسکونی که محل زندگی دختر گمشده است ...
خنیاگر نوایی ، سنگ قبر ندارد
دعا کنند. روز بزرگداشت، استاد از میان ما رخت بربست؛ در مراسم بزرگداشتی که به مجلس ترحیم بدل شد، از مسوولان گرفته تا مردم علاقه مند آمده بودند و در طول مراسم دوتارها و سازهای هنرمندان به وصیت استاد نواخته می شدند. اما این هم پایان مساله نبوده و همچنان بی مهری ها تداوم دارد؛ مدتی قبل متوجه شدیم بعد از گذشت حدود پنج ماه هنوز آرامگاه استاد حتی سنگ قبر ندارد! با فرزند استاد صحبت می کنیم. صدایش بغض ...
قسمت پنجم: زیبا
داستان تلخِ زیبا، داستانی است پرآب چشم و پرافسوس. زیبا نام دختری است که در دوماهگی در گهواره سر و صورتش می سوزد. از آن روز زیبایی برای او هم سان است با توهین و تنهایی و برای ما شرم ساری. من نام مستعار زیبا را برای او برگزیده ام تا شاید لااقل در خاطره ما زیبا بماند. متولد 1340 است. سال های مدرسه، دوران طرد و تنهایی بود. پیش از مدرسه، خانواده نیز او را از خود رانده بودند. مادرم می گفت: از ...
مهریه ام را به شوهر میلیاردرم بخشیدم
می کرد با صدایی بغض آلود به قاضی گفت: حدود 28 سال پیش پدرم که تاجر بازار بود ورشکسته شد. بعد هم برای پرداخت بدهی از دوستش کمک خواست که او نیز با دریافت چندین برگ چک و سفته در پرداخت بدهی به پدرم کمک کرد. اما یک ماه بعد از آن دوست پدرم همراه پسرش محمدرضا برای خواستگاری به خانه ما آمدند. آن موقع دختری 21 ساله بودم و محمدرضا نیز 12 سال از من بزرگتر بود. پدرم به دلیل بدهی چند میلیونی به ...
گپی با ماه چهره خلیلی، بازیگر سریال گذر از رنج ها
قصه شخصیت ها بیشتر جان می گیرند و مشخص می شود که چرا رفتارهای کتایون با زیر دستانش ارباب و رعیتی نیست. پدر کتایون تحصیلکرده بوده، بنابراین کتایون اعتقادی به زور گفتن و فلک کردن کسی ندارد. از طرف دیگر شما رفتارهای مرجان را می بینید که چطور با دنیا حرف می زند و به او می گوید که باید هر روز همه کارهای خانه را انجام بدهد و حق هم ندارد برای دیدن خانواده اش به روستا برود، اما بر عکس کتایون به خدمتکارش ...
2 هزار تخت برای بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران ساخته می شود
ها داخل چمدانی گذاشتند، لباس های پسرعمویم را با لباس سربازی عوض کردند و با یکی از اقوامشان که ساکن تهران بود تماس گرفتند که با ماشین دنبالشان بیاید و به شهرستان بروند. من سرنوشت این سه جوان را نمی دانم ولی آرزو دارم به سلامت به خانواده های خود رسیده باشند و در جشن پیروزی انقلاب شرکت کرده باشند. کمتر از یک ماه بعد به دنبال دو روز درگیری و تیراندازی شدید در تهران، انقلاب اسلامی ایران در ...
رهبران احزاب خلق و پرچم را بهتر بشناسیم/ به بهانه ششم جدی سالروز تجاوز اردوی سرخ به افغانستان
داستان غم انگیز سرنوشت کشور و مردم آزاده افغانستان از همان آغازین لحظات روز هفتم ثور سال 1357 شروع میگردد، که عده ی ا زمزدوران و جیره خواران کی جی بی با کودتای منحوس خود ، سردار محمد داود رئیس جهمور قانونی افغانستان و خانواده محترم او را بصورت دسته جمعی بشهادت رسانیدند. آری ! این سر آغاز همه کشتار ها و ویرانی های بود که تا امروز هم گریبان گیر ملت و مردم مسلمان افغانستان است و هنوز هم ...
پورعلی گنجی: مگر رونالدو هستم که این قدر پول بگیرم؟
می خواستم به پول برسم از قطر پیشنهاد 4-5میلیاردی داشتم اما من تازه 22 سال دارم و اگر به قطر می رفتم 2 سال دیگر فوتبالم نابود می شد. او در مورد سقف آرزوهایش هم می گوید: من 3 یا 5 سال قبل به اینجایی که امروز هستم فکر می کردم. لطف خدا و دعای مادرم پشت سرم بود. دید من خیلی بزرگ است و سقف خاصی ندارد. هرچه لیاقتش را داشته باشم به آن می رسم. اگر تلاش کنم و زحمت بکشم به رئال مادرید هم می رسم. ...
مهدی انکاری، انتظارستیزی
مستر می گوید: ((قومی چنین را [که هر لحظه منتظر ظهور است و...] می توان کشتار کرد، امّا مطیع نمی توان ساخت.)).(9) در کنفرانس ((تل آویو))(10)، در بحث مبارزه با تفکّر مهدی باوری، ابتدا، امام حسین و بعد امام زمان را مطرح و هر دو را عامل پایداری شیعه می دانند؛ نگاه سرخ و نگاه سبز. در این کنفرانس که افرادی شیعه شناس و سرشناس، مانند برناردلوییس و مارتین کرامر و... حضور داشتند، این دیدگاه مطرح ...