سایر منابع:
سایر خبرها
برایش اتفاق می افتد نمی تواند به سرعت واکنش نشان دهد. قبل از اینکه بازیگر شود فکر می کرد خواننده اپرا شود. دو سال هم در هنرستان موسیقی درس خواند و با پگاه آهنگرانی همکلاس بود. کلارینت، ساز تخصصی اش بود و به عنوان ساز دوم پیانو می زد. در دوران مدرسه بچه درس خوان و زرنگی بود . همیشه به دنبال پویا نمایی و تحرک است. ترانه علیدوستی در تمام فیلمهایی که بازی کرده به نوعی از سن حقیقی خود جلوتر ...
هفته گذشته با آقای خمینی ملاقات کردم و ایشان پیغام دادند: هر کدام از علما و وعاظ که برای استخلاص من از زندان فعالیت کنند، من به آن ها نفرین می کنم! فقط به آن ها پیغام بدهید که دست از مبارزه با دستگاه برندارند و بدانند که پیروزی با ماست... به قرار اطلاع شیخ ابوالفضل محلاتی رابط تهران و قم است و در هفته گذشته هشت مرتبه از تهران به قم رفته است.... اگر مردم اینجا شعار ندهند، پس کجا شعار بدهند ...
یکی از دخترانش در سال 1839 دیوانگی همسرش را در پی داشت. از آن پس تکری مردی بود تنها که خود را وقف دو دختر دیگرش می کرد. انتشار سریالی بازار خودفروشی در سال های 1847 و 1848 او را در مقام نویسنده ای برجسته به جامعه انگلستان معرفی کرد. عشق نافرجام تکری به جین بروکفیلد، همسر یکی از دوستان سابقش، جز نومیدی و افسردگی نویسنده حاصلی نداشت. تکری برای التیام این درد و فراموش کردن سرخوردگی هایش مدتی به ...
آمدند و ماندگار شدند. اصلانی ها هم از آنها بودند. خاله مادرم که مادر همسرم بود به دیانت و روگرفتن و احتیاط زیاد در حرف زدن با نامحرم و مراعات دین معروف بوده است. بدون وضو به بچه هایش شیر نمی داد. زنِ دامن داری بود، انقدر که خدا دو شهید و یک فرزند جانباز اعصاب و روان جنگ را ذخیره آخرتش کرد که حالا با همسر روحانی و شهیدم مادر سه شهید به حساب می آید. پدرشوهرم هم متدین و خداشناس بود. البته هر دو به ...
، بندرریگ، به اهواز مهاجرت و در این شهر به تحصیل پرداخت. او از دوران نوجوانی با آیت الله العظمی سیدعلی بهبهانی از مراجع بزرگ و با نفوذ در خوزستان ارتباط داشت و تا پایان عمر آن مرحوم با وی در تماس و از راهنمایی ها و ارشادات ایشان بهره مند می شد. پس از فراغت از تحصیل به کار تجارت پرداخت و دفتر تجاری خود را در سال 1335 بنا نهاد ولی در ادامة زندگی خود تصمیم گرفت کار تجاری و محل زندگی را ...
به خانواده عوض می کرد تا به گفته خودش در حد توان از زحمات همسرش قدردانی کند. خاطرم هست گاهی پدر وضو می گرفت و به رغم میل مادر در آشپزخانه ظرف می شست و خانه مرتب می کرد و به درس و مشق من و برادرانم می رسید. حتی برای برادرانم کاردستی هم درست می کرد. البته در سفرها بیشتر کمک مادر بود. آنگونه که مادرم می گوید پدر دوست داشت با نگه داشتن بچه ها در سفر، همسرش بیشتر استراحت کند. به این اندازه تواضع ...
مند شد که می گفت؛ او پسر من است. الان که مدت هاست از آن موضوع می گذرد پدر عروسم گاهی گریه می کند و می گوید او برکتی بود که به خانه ام آمد. او عزیزم بود. پایش را که به خانه ام گذاشت همه خانه برکت شد. وقتی مصطفی به خانه ام آمد اخلاق همه ما عوض شد. اخلاق دختر و پسرم عوض شد. فقط در دلم مانده که در جوانی شهید شد. سه سال در یک اتاق زندگی کردند مادر شهید با اشاره دست به سمت راهرو، یکی از ...
کنند چه حسی دارد. به نظر من، این دست واکنش های مبالغه آمیز به حس تحقیرشدن خاصِ گونۀ بشر است. کسانی که نام بردیم -لوی، مردان زندانی، خویشاوند من و همسر شوهر سابقم- وقتی مورد بی احترامی قرار می گرفته اند احساس می کردند حقِ حیاتشان نه فقط خدشه دار شده، بلکه تقریباً از بین رفته است. همۀ آن ها در آن شرایط می خواسته اند ظرفیت عظیم شرم و حیای انسانی را کنار بگذارند و مستقیماً به مقابله ...