جزییات ماجرای مادری که 3 فرزندش را کشت
سایر منابع:
سایر خبرها
رازهای پنهان و باورنکردنی از زندگی سحر قریشی / ناگفته هایی تکان دهنده
مورد نظر شکایت کردم. گناه اینکه این عکس پخش شد گردن من نیست؛ گناهش گردن کسی است که عکس را پخش کرده؛ همچنین کسی که عکس را دید و او هم آن را پخش کرد. اگر آدم به خدا اعتقاد داشته باشد و یک لحظه خودش را جای آن بازیگر قرار دهد این کار را نمی کند و آبروی کسی را نمی ریزد. تجربه بزرگی که کسب کردم در این سال ها نه گفتن را یاد گرفته ام. در این شش سال از لحاظ کاری خیلی ضربه خورد ه ام ...
ماجرای حضور علی مشهدی در جوکر چه بود؟
مسعودی و رامبد جوان به سال ها قبل بر میگردد. مسعودی گفت:حدود ده سال پیش بود که رامبد عزیز یک شب اومد خونه من، و از 9 شب من شروع کردم به خاطره تعریف کردن تا 3 صبح و اون شب خیلی خندیدیم ... و فردای اون روز ساعت 2 ظهر بود که رامبد به من زنگ زد و گفت :علی من هنوز از دیشب نخوابیدم و هر موقع یاد صحبت های تو می افتم میخندم ! علی من یک روزی یک برنامه میسازم و تو باید بیایی و همینجوری خاطرات تو تعریف کنی ...
حمایت جدی از نظام اسلامی را با تذکرات اصلاحی جمع کرده بودند
ایشان اصرار داشت که آقا ناصر همین حالا بیاید و طلبه بشود... و ما هم طلبه شدیم. هنگامی که مغنی و مختصر را می خواندیم، پدرمان به رحمت خدا رفت و ایشان نظارت شان را بر ما بیشتر کردند و بر این اصرار داشتند که من معمم بشوم. روزی ایشان با مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی هماهنگ کردند و ما دو نفر را به محضر آن بزرگوار بردند و در خدمت ایشان معمم شدیم. در آن روز، آقای علوی بسیار خوشحال بودند. مرحوم عموی ما هم ...
جمعیت 12 هزار نفری زنان سرپرست خانوار فارس در چنبره دردها/روایت بانوانی که روزگار بر وفق مرادشان نیست
شبیه خودم نشود. این زن سرپرست خانوار، سرپرستی دو فرزند و معلولیت پسرش را عاملی برای کار نکردن خودش در یک مدت زمان چند ساله عنوان کرد و گفت: بیشتر کارهایی که به من پیشنهاد میشد به صورت دو شیفت و تمام وقت بود که به دلیل شرایط حاکم بر زندگی ام از عهده ام خارج بود. او گفت: 2 سال در بیمارستان زرین دشت در بخش های سونوگرافی و داروخانه به صورت ساعتی کار می کردم اما از بخت بد از آن جا ...
مسابقه خشونت میان بازجویان
زندان است از کنار آن به راحتی عبور می کردند اما مبارزان سیاسی که می دانستند درون اینجا چه خبر است هیچ وقت به این دور و بر نزدیک نمی شدند. حتی بعد از آزادی و بعد از انقلاب تا 30 سال من از اینجا رد نشدم. اولین بار که من را دعوت کردند سال 1383 با ترس و لرز آمدیم. هنوز هم برخی از بچه های زندانی اینجا نمی آیند. برخی هم در همان جلوی در حالشان بد می شوند و بر می گردند. گزارش از ناصر غضنفری، داود نخ کوب نیاسر و عادل پازیار ...
تکرار مده آ در رامهرمز
صدای جیغ و گریه نشنیدن. پدرشوهر زهرا کارگرها را شاهد می گیرد و می گوید: کارگرها هم می گن تو این دوبار که عروستون اومد اینجا تخم مرغ و این چیزا رو برد مشکل خاصی نداشت، پس چه جوری بچه ها رو کشت و خودش هم آویزون پنکه کرد؟! زهرا مشکل روحی و روانی نداشت. به خدا چند سال اول ازدواجشون هم بچه دار نمی شد بعد دیگه خدا این سه تارو بهشون داد که ای کاش نمی داد که حالا داغشون بمونه روی دل ما. آدم به قول معروف نمی دونه چی بگه. 48 کد خبر 1621165 ...
کسی باور نمی کند، زهرا سه فرزندش را کشته باشد
. عروسم مشکل روحی و روانی نداشت احمد حالا از من سوال می کند: ساعت 5 صبح پسرم سر کار می ره. کسی که زن و بچه اش رو می کشه به نظرت می تونه بعدش بره سرکار؟ وقتی پلیس اومد ما کارگر داشتیم. لوله کش آمده خونمون. عروسم قبل از اینکه این اتفاق بیفته دو بار تا خونه ما اومد؛ گوجه و خیار و تخم مرغ برد. حتی کارگرها هم دیدن زهرا دو بار تا خونه ما اومد و رفت. از او سوال می کنم؛ صدای جیغ بچه ...
کودکانی که زیاد می فهمند!
نیست که مثل سابق بشینه کنار بچه ها و خودش و حرف زدنشو شبیه بچه ها بکنه. باهاشون خاله بازی بکنه و بهشون محبت های بچگونه بکنه. پس بچه ها تنها شده اند. حالا وقت اونه که واسه در اومدن از تنهایی زبان و اطلاعاتشون رو به پدر و مادرها نزدیک کنند تا حالا که پدر و مادرها زبون اون ها رو نمی فهمند، کودکان زبون پدر و مادر ها رو بفهمند تا بتونن از تنهایی در بیان و هم زبون داشته باشند. پس ...
جالب ترین ضرب المثل های فارسی به ترتیب حروف الفبا
المثل با حرف ذ ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود. ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است ضرب المثل با حرف ر راه گم کردی؟ رطب خورده منع رطب چون کند؟ رفتنش با خودشه آمدنش با خدا رنگ رخساره خبر می دهد از سرّ ضمیر روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد ضرب المثل با حرف ز زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می ...
اغتشاش گران سال 78 از دفتر رئیس جمهور خط می گرفتند/ تاج زاده مرتب با عناصر فتنه گر جلسه داشت/ ما در فتنه ...
جمعیتی را بانمادهای سبز اموی به مراسم سالگرد امام بیاورند که شکر خدا با تدابیری که اندیشیده شد، ناکام ماندند و ماجرا به خیر گذشت. آن روز جمعیتی بیش از 3 میلیون زائر به حرم امام آمده بودند و همه چیز بطور عادی درحال جریان بود. اما هنگامی که حجت الاسلام سیدحسن آقای خمینی، نوه حضرت امام که قبل از حضرت آقا برای صحبت به پشت تریبون رفتند، عده ای از مردم با سر دادن شعارهایی، در سخنرانی ایشان اختلال ایجاد کردند ...