سایر منابع:
سایر خبرها
را در نقش مامور امنیتی جا می زند، برای لیلا مستنداتی از گذشته رو و به گونه ای تظاهر می کند که کاملا از گذشته لیلا، رضا و دخترشان مهتاب مطلع است که این اتفاق نیز در جلب شدن اعتماد لیلا به او تاثیرگذار است و جدا از این، سمیرا از لیلا چیزی آن چنان عجیب و غریب نمی خواهد که شک لیلا را برانگیزد و صرفا می خواهد به چک کردن اسامی کسانی که همسرش با آنها به گفت وگو پرداخته است اقدام کند و لیلا نیز آن قدر این ...
آموزانی که هر کدام شان را مانند فرزندان خود می دانست و دغدغه آن ها را داشت. محبت های محمد آن ها را شیفته اخلاق و منش او کرده بود، اما این روز ها چندان دوام نداشت. زمزمه های جنگ تحمیلی که به گوش معلم روستا رسید، بر خود واجب دانست قلم بر زمین بگذارد و این بار با سلاح وارد میدان شود. فریده موجودی از روز هایی می گوید که محمد کوله بار سفر بر دوش گذاشت و بند های پوتینش را بست و راهی شد: حاصل زندگی من و محمد ...
.... همو که با شجاعت در مقابل دشمن ایستاد و رسالتی از جنس آگاهی و حرکت را بر دوش ما باقی گذاشت. داستان زندگی شهید سید اکبر میرسیار، داستان شجاعت ها و رشادت هایی است که هیچ گاه از یادها نخواهد رفت. یاد او مانند ستاره ای درخشان در آسمان شهادت می درخشد. این اثر، ستاره ای کوچک از کهکشان زیبای وجودی این سید بزرگوار است. در بخش ابتدایی کتاب درباره شهید قاسمی ضمن تاکید بر اینکه او از همراهان ...
کتاب روایتی ساده از زندگی شهید احمد جوکار را برای مخاطب نوجوان مطرح می کند. اثر برای ارتباط بهتر مخاطب شامل تصویرگری هم هست و تصاویر این کتاب را مرجان سعادت نیا خلق کرده است. دختر نخلستان کتاب دختر نخلستان شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه است که برای مخاطب نوجوان آماده شده اند. این کتاب به قلم معصومه فرمانی توسط نشر صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس) در 64 ...
...، به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد، اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به امریکا داد؟ قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما؟ قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزاف های چندین سالۀ سران قوم؟ ایران را از عقب افتاده ترین ممالک دنیا پست تر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حیثیت دادگاههای ایران را پایمال کرد؟ به ننگین ترین تصویب ...
، همه گرداگرد امام نشسته اند، یک مدتی امام به این ها نگاه کرد. این نگاه نگاه معمولی نیست، این نگاه سخن ها دارد وقتی دارد خواهرش زینب کبری را می بیند، اسارت او را دارد می بیند وقتی قمر بنی هاشم را می بیند، دستان قلم شدۀ او را می بیند. علی اکبرش را می بیند، بدن پاره پارۀ او را می بیند، تمام این حوادث دارد از جلو چشم امام حال یا دیروز و یا امروز می گذرد. این نگاه یک نگاه معمولی نیست. اما مشروع کرد به ...