سایر منابع:
سایر خبرها
خواهری که از قصاص برادر گذشت کرد
شلیک کردم. اما وقتی دیدم او هنوز زنده است با چاقویی که همراه داشتم ضربه ای به گلویش زدم و با پلیس تماس گرفتم و گفتم پدرم در غیاب من مقابل در خانه مان کشته شده است.به دنبال اعتراف های مرد جوان و بازسازی صحنه جنایت، برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و وی از خود دفاع کرد. در دادگاه در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده 2 خواهر بهنام ...
قتل بی رحمانه مادربزرگ به دست نوه سنگدل در تهران + فیلم گفتگو و عکس
دانستی مادربزرگت را به قتل رسانده ای! بله اما نمی خواستم این اتفاق بیفتد و خواهرم آن موقع نمی دانست ماجرا چیست. از روز حادثه بگو. سالها بود که با مادربزرگم رفت و آمد نداشتیم.بعد از فوت پدرم او با ما معاشرت نداشت.پدرم اعتیاد داشت و همین باعث فوت او شد اما مادربزرگم می گفت که مادرخدابیامرزم در مرگ او مقصر است.من می دانستم که کسی زیاد به مادربزرگم سر نمی زند.برای همین ...
قرار ازدواجی که به مرگ ختم شد | ماجرای قتل دختر جوان با چاقو توسط مرد افغان
بازداشت شد. رحمان بعد از دستگیری و در همان بازجویی های اولیه به قتل پروانه اعتراف کرد و گفت: من و پروانه چند ماه قبل در خیابان آشنا شدیم. از همان ابتدا با او روراست بودم و صادقانه گفتم که هم افغانستانی هستم و هم کارگرساختمان. پروانه هم قبول کرد که باهم دوست باشیم.بعد از چند هفته به خاطر علاقه به او پیشنهاد ازدواج دادم که قبول کرد.از آنجا که به پروانه اعتماد داشتم پول هایم را به ...
روایت شهیدی که برای مخفی سازی رساله امام زمین را کند و حمام ساخت!
وآمد داشت و ساعت ها با برادرم در اتاقی مشغول این کار بودند. پدرم مدام به برادرم و عباس هشدار می داد و می گفت که احتیاط کنید تا در دستان مأموران شاه گرفتار نشوید. من از نزدیک شاهد این ترس و واهمه پدر و مادرم بودم. با وجود اینکه مادرم دل نگرانی های مادرانه اش را داشت؛ اما دست رد به سینه برادرم نمی زد و وقتی به مادرم می گفت این ها را در جایی جاساز کن که دست احدی به آن نرسد، مادرم ...
افشای راز شخصی امین حیایی+ عکس همسر اول و دوم / کدام زیباتر اند؟
.... پدر و مادر امین حیایی اهل هنر نیستند، پدرش شغل آزاد و مادرش خانه دار بود، پس از بازنشستگی از دانشگاه به سربازی رفت و از همان زمان فعالیت خود را در عرصه هنر آغاز کرد. در سال 1370 در تئاتری به مدیریت ثریا قاسمی بازی می کرد که امین حیایی با استعدادش توجه خانم قاسمی را به خود جلب کرد و این آغاز راه جدی او در عرصه سینما بود. امین حیایی با سریال همسایه ها شناخته شد، او در ...
این فرد گیرنده یک میلیون نامه عاشقانه بود! + تصویر/ مروری بر کتاب روحی جان سلام
....م من خیلی شما را دوست دارم و یک خواهر دو ساله به نام فاطمه دارم که هر موقع عکس شما را در تلویزیون می بیند شما را می بوسد. امام من خیلی دوست دارم به جبهه بروم. پدرم به من قول داده که سه ماه تعطیلی که مدرسه تعطیل است مرا با خود به جبهه ببرد. امام من خیلی دوستت دارم... من هم شهید می شوم تا شما پیش امام بروید خدمت امام عزیز، پس از عرض سلام و دعا... غرض از مزاحمت عرض مطلبی ...
اولین چادرم را برادرم علی برایم هدیه خرید
فاطمیون تا جایی که می توانست کار کرد و اولین نشریه در مورد شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) را تدوین و منتشر نمود. حاج علی آبان 1394 برای بار سوم به سوریه اعزام شد و به جنوب غربی حلب رفت. روز 15 آبان بعد از آنکه در مقر فاطمیون واقع در باغ مثلثی زیتون، همه نماز صبح را به امامت او اقامه کردند، آنجا زیر آتش سنگین تکفیری ها قرار گرفت. مشغول عقب کشیدن همرزمان مجروح خود بود که بر اثر اصابت گلوله ...
رابطه نامشروع خواهرزاده جوانم با شوهرم دیوانه ام کرد/ فکرش هم نمی کردم ...!+جزییات
این ماجرا بسیار عصبانی شد و کارمان به مشاجره کشید. بعد از این ماجرا متوجه شدم همسرم و سیمین یکدیگر را در بیرون از منزل ملاقات می کنند و باز هم پنهانی به منزلم رفت و آمد دارند. اگرچه وقتی خواهرم و شوهرش متوجه موضوع شدند خیلی تلاش کردند تا سیمین را از همسرم جدا کنند ولی تلاش های آن ها بی فایده بود و بالاخره سیمین به عقد همسرم در آمد. حالا او در قصری که من سال ها برای هر تکه آجر آن زحمت کشیده ام پادشاهی می کند و من هر روز بیشتر از گذشته تحقیر می شوم و... شایان ذکر است، این پرونده توسط کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی مورد رسیدگی قرار گرفت. ...
کم هزینه ترین و مشهورترین مراسم ازدواج کشور
ناخوانده کمی از نیمه شب می گذشت که موتور عروس وارد روستا شد. هنوز عروس و داماد از موتور پیاده نشده بودند که برق روستا رفت. اهالی روستا که از ساعت ها پیش منتظر محسن و کبری بودند، آنها را تا در خانه همراهی کردند. هر چند داماد فقط 40 تا مهمان دعوت کرده بود ولی با ابتکار آقا داماد، توجه همه اهالی روستا جلب شد و همه آنها راهی مراسم عروسی شدند؛ من دوست داشتم به تمام روستا شام بدهم اما بضاعتم کم ...
با برادرِ رحمان بی رحم درباره شباهت شان، تقلب و کشتی گرفتن به جای همدیگر!
برنده شد. در کشتی رده بندی بردم و سوم شدم. مهم این است که تلاشم را کردم و از خودم راضی ام. وی در مورد مبارزه اش با پیمان بیابانی در جام تختی و پیروزی مقابل او گفت: بیابانی کشتی گیر باتجربه ای است، یکی از خوب های وزن 65 کیلوگرم که مدال آسیایی و جوانان جهان هم دارد. در مورد این کشتی با مربی ام که برادرم فرزاد هست، صحبت کردم و گفت که با بیابانی چطور باید کشتی بگیرم. فرزاد گفته بود باید خیلی ...
اهمیت احسان به والدین و عاقبت خدمت به آن ها
که متأسفانه، گاهی اوقات، جوان امروزی براحتی جلوی پدر و مادرش می ایستد و چه بسا براحتی جسارت کند و از الفاظ نامناسبی که مثلاً تو نمی فهمی استفاده کند. به گفته این سخنران مذهبی، غفلت از پدر و مادر، یکی از سوغاتی های جاهلیت مدرن ماست. بنابراین، مجبور می شویم در سال، یک روز را به نام روز مادر و یک روز را به نام روز پدر، قرار دهیم. این در حالی است که طبق دین اسلام، هر روز، روز مادر و پدر است ...
اینجا آمریکاست ؛ محل حمله های خونبار زنجیره ای به مدارس دخترانه
. شیشه و در مدرسه شکسته شد و ماموران از همه طرف وارد محوطه شدند اما دیگر خیلی دیر شده بود. رابرتز نه دختر را کشت و دست آخر هم با شلیک یک گلوله خودش را از بین برد. بررسی صحنه قتل نشان می داد که رابرتز، دخترها را مقابل تخته سیاه به صف کرده و پاهایشان را بسته بود. همه دخترها با شلیک گلوله به سرشان کشته شده بودند ولی دختر آخری شانس آورده و هیچ تیری به او اصابت نکرده بود؛ رابرتز به سمت ما ...
مرد عصبانی زنش را بی رحمانه با چاقو کشت / همسایه ها فریادهای زن جوان را قبل از مرگش شنیدند
خوب نبود و دل درد شدیدی داشتم به همین خاطر از همسرم خواستم به من یک لیوان آب بدهد اما او مثل همیشه به من بی اعتنا بود و اصلاً به من توجهی نکرد. من که از رفتار همسرم عصبانی شده بودم چاقوی آشپزخانه را برداشتم و چند ضربه به او زدم. مرد خشن به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده اش با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه پدر و مادر نسیم ...
خون بس 2 قاتل در کرمانشاه / سلطان صلح و سازش وارد عمل شد
گرفتیم مراسم را برگزار کنیم چرا که حکم آماده اجرا بود و هر لحظه امکان داشت هر دو جوان قصاص شوند. در مراسم خون بس و طبق یک رسم قدیمی ، بر تن قاتل کفن می پوشانند و او را به خانه مقتول می برند. ریش سفیدان در یک سینی خنجر و قرآن قرار می دهند تا اولیای دم آخرین تصمیم خود را اعلام کنند. اگر اولیای دم همچنان خواستار قصاص باشند ، خنجر را بر می دارند اما اگر از خون او گذشت کنند ، دست قاتل را ...
کلام رهبری، دلگرمی و افتخار ماست
رهبری پخش شد که از شهدا و از جمله برادرم به عنوان الگو یاد کردند. این باعث افتخار و دلگرمی خانواده ماست. رهبری به عنوان یک پدر فرزانه در چند جمله کوتاه ولی جامع از الگوپذیری از شهدا یاد کردند. از اینکه یک پسر جوان امروزی به واسطه بی تفاوت نبودن به نوامیس جامعه، مورد توجه رهبری قرار گرفته ارزشمند است. حمیدرضا با همین چهره و پوشش معمولی و جوان پسندش، عمیقا به خدا اعتقاد داشت و نشان داد نسبت به جامعه ...
زندگینامه استانیسلاو لم به قلم خودش
نوشته شده بود _ و آن موقع این پول زیادی بود؛ چه با هفتاد زلوتی می شد یک دست کت و شلوار خرید. پدرم من را لوس بار آورد.) هم چنین هنوز به خاطر دارم که در کتاب های آناتومی پدرم با علاقه ٔ بسیار به طرح های اندام جنسی مذکر و مونث می نگریستم. مخصوصا اندام جنسی مونث خیلی برایم عجیب بود؛ به نظرم چیزی عنکبوت وار می آمد. نه این که برایم چندش آور باشد ولی مطمئنا به سختی می شد رابطه ای بین آن و احساسات شهوانی ...
5 بازیگر برای نقش امام گریم شدند
و مشکلات اقتصادی به حداقل برسد و به یک زندگی خوب برسند. اعتقاد داشتم حضرت امام ره کمک می کند کارگردان معمای شاه از حساسیت ها و دقت وسواس گونه اش در انتخاب بازیگر ایفاگر نقش حضرت امام می گوید: برای انتخاب بازیگر این نقش نه فقط شباهت ظاهری بلکه محتوای فکری آن شخص هم بسیار اهمیت داشت. دلیلش هم این است که صرف نظر از مسائل سیاسی به شخصیت امام خیلی علاقه دارم و نمی خواستم به سادگی ...
دخترانی که کنار ضریح امام رضا (ع) روسری سر می کنند
لحظه عاشقی مادر برسد، شنیدن حرف های پسر کوچولو خالی از لطف نیست. هر چه باشد این جا را به شهربازی ترجیح داده و یک علامت سوال بزرگ روی سر همه خانم های این موکب گذاشته است. اما جوابش یک کلمه است: چون امام را دوست دارم. سه بار مشهد رفتم و دلم می خواهد بازهم بروم. با دل کوچکش آمده است تا از امام رضا(ع) بخواهد باز هم او و مادر و پدرش را بطلبد. مثل همه بچه های دیگر دلش خواهر و برادر هم می خواهد. محمد ...
خبرهای جدید از قتل دکتر ضیایی و همسرش مینو صابری / قاتل: فریب خوردم و بی دلیل دستانم را به خون 2 نفر ...
...> حل معما سروش، آقای دکتر و همسرش را به قتل رساند و من به همراه پدرم اجساد آنها را به شهریار بردیم و دفن شان کردیم. این ادعای پسر جوانی بود که به همراه پدرش خودروهای زوج گمشده را دزدیده بودند. او که مهدی نام دارد و به عنوان راننده برای سروش کار می کرد ادامه داد: پدرم چند سکه قدیمی در شهرستان پیدا کرده و به سروش داده بود تا برایش بفروشد. روز حادثه پدرم برای حساب و کتاب به خانه سروش ر ...
تیراندازی تمرینی برای جنایت در ویلای هزار متری
...> حالا با گذشت یک ماه از این جنایت غم انگیز، پدر و پسری که در کارخانه مغز متفکر این قتل کار می کردند سکانس به سکانس این جنایت را به تصویر می کشند: من راننده سروش بودم و پدرم نیز در کارگاه تولیدی او کار می کرد. مدتی پیش، سروش خواست که با پدرم صحبت کند. موضوع را به پدرم گفتم. تصور می کردم مساله مربوط به سکه های قدیمی است؛ همان سکه های طلای عتیقه ای که در شهرمان پیدا کرده بودیم. وقتی از شهرمان به تهران ...
یک قصه در هشت کاشی
داشت و نمی توانست ببیند که تک پسرش دارد ذره ذره آب می شود. باید کاری می کرد. جگر پسر انگار گنجشک پر کنده ای بود که دست و پا بسته انداخته باشند روی تابه ای داغ و صدای جلزولز جگرش گوش خانه را کر کرده بود. کاشی فیروزه ای: سیدجلال ذوب در امام رضا (ع) است. پدرش دست به دامن سیدجلال هم شد. سیدجلال آمد بالای سر پسر. نبضش را گرفت و بیماری را مثل بقیه پزشکان عشق تشخیص داد. همان که آسان ...
سرنوشت تلخ پسری که عاشق دختر مسافر شد
از نامزدش یاد می کرد درباره سرگذشت خود به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: پدرم شاطر نانوایی بود و دسترنجی حلال را سر سفره خانواده هفت نفره ما می گذاشت، سه خواهر بزرگ ترم ازدواج کرده بودند و برادرم نیز عازم خدمت سربازی شده بود. در این میان من تحصیلاتم را تا پایان مقطع راهنمایی ادامه دادم، ولی رابطه خوبی با ناظم مدرسه نداشتم؛ چرا که او تصور می کرد من با رفتارهایم قصد تمسخر یا تحقیر او را دارم. ...
یک ملاقات اتفاقی با پدر شهید صنعت دفاعی!
و خانواده اش چه گذشت؟ پدر بود و حواسش به تک پسر خانواده؛ احسان فقط یک خواهر داشت که از خودش کوچکتر بود، نمی دانم آن لحظه در ذهن پدرش چه می گذشت؟ احساس کردم قرار است این ملاقات به پایان برسد، نمی دانم آن لحظه با فرزند خود چه می گفت، نگاهش را به نگاه احسان دوخته بود، گویا از هم خداحافظی می کردند، پتویی را که زیر خود انداخته بود تا سرمای زمین اذیتش نکند را تکانی داد، مرتب کرد و روی سنگ ...
دیدار با همسر خبرنگار شهید محمد کربلایی احمد | اصرار کردم نرود
حالم خوب نیست و حال عجیبی دارم و حس می کنم این گونه به آرامش می رسم. تا ساعت 5 و 6 بیدار بودیم و پایش را که ورم کرده بود به من نشان داد. به او گفتم همین را بهانه کن و نرو! اما گفت وقتی قول داده ام باید بروم. با او بحث کردم چون از تنها ماندن در خانه هراس داشتم هرچند خانواده ام ما را تنها نمی گذاشتند. شایان که سابقه نداشت هیچ وقت ساعت 6 صبح بیدار شود، بلند شد و با آب و آینه و قرآن پدرش را ...
سفر رویایی نفیسه روشن و همسرش غوغا به پا کرد | سفر لاکچری نفیسه روشن با همسرش همه رو شوکه کرد
سر وزیر نفیسه روشن نفیسه روشن درجواب کاربران فضای مجازی گفت که همسر دومش وزیر است. ماجرای کتک خوردن نفیسه روشن از همسر دومش نفیسه روشن عکسی از دستان خود منتشر کرد که اکثر کاربران معتقد بودند که توسط همسر دومش مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. زندگی نامه نفیسه روشن نفیسه روشن (متولد 13 اردیبهشت 1361 در تهران) هنرپیشه سینما، تلویزیون و تئاتر ایران ...
متین ستوده از خواهرش رونمایی کرد | خواهر سانتال مانتال متین ستوده همه رو محو خودش کرد
و نه پدر و مادری. این حس زندگی شیوا برای من به شدت قابل ستایش بود. شیوا از مرگ نمی ترسه از تنهایی می ترسه به خاطر همین خدا کمکش می کنه و علی را سر راهش قرار می ده تا زندگی تازه ای را در کنار اون تجربه کنه! اما معلوم بود که شیوا تنها نمی مونه؟ آره به خاطر همینه که شیوا می گه تنها هستم اما دیگه تنها نمی مونم . حرفت را کاملاً قبول دارم هم نکاتی از من در شیوا رسوخ کرده و هم از ...
دام قهرمان شطرنج برای زنان | تاجر تحصیلکرده سارق حرفه ای شد | فرار دختر جسور از صندوق عقب آدم ربا؛ نقشه ...
...> سابقه داری؟ چند سابقه زورگیری با همین شگرد دارم. درباره شگردت بگو؟ می دانم شگردمان خیلی خشن بود. من و اعضای باندم گاهی به پارک های مختلف در غرب، شمال و شمال غرب تهران می رفتیم و به محض شناسایی دختر یا پسرهایی که برای تفریح به پارک رفته بودند، به سمتشان حمله می کردیم، چاقو و قمه را روی گردنشان قرار داده و با تهدید اموال قیمتی آنها را به سرقت می بردیم. چنانچه طعمه ...
درمان های امیدبخش برای بیماری ام.اس ( قسمت اول )
در کنکور بودم؛ اما در سال های اول دبیرستان به پزشکی فکر نمی کردم و دوست داشتم مهندسی شیمی بخوانم و برای همین وارد رشتهٔ ریاضی شدم اما وقتی بیشتر وارد جامعه شدم و محیط بیمارستان را دیدم به رشتهٔ پزشکی علاقه مند شدم و در سال سوم دبیرستان به رشتهٔ تجربی رفتم. خاطرهٔ خوبی که از آن دوران دارم این است که ما معلم زیست شناسی به نام آقای صادقی داشتیم و هنگامی که می خواستم از رشتهٔ ریاضی به تجربی تغییر رشته ...
دکتر زهرا عالی نژاد: در کره زمین چیزی ارزشمندتر از اندیشه انسان نیست
...، خرد، دانش و فن آوری های نوین به پژوهش های همه جانبه در علوم، فضاها و کهکشان های بیکران دست پیدا کند و آگاهی های لازم را درباره آن ها به دست بیاورد. من زهرا عالی نژاد هستم سال 1322 در شهر رشت، در خانه پدربزرگ مادری ام چشم به جهان گشودم. پدرم کارمند راه آهن سراسری ایران و همیشه در سفر بود. به این سبب هرگاه مادرم زایمان داشت به خانه پدری می رفت تا نوزاد، روزهای نخستین را آنجا بگذراند ...
مرگ مشکوک دانشجوی نخبه در دانشگاه تهران به خاطر یک کشف مهم / خودکشی یا قتل
پله های دانشگاه افتاده. من دیگر نفهمیدم شب است یا روز. حالم بد شده بود. پسرم با پدرش تماس گرفت تا راهی تهران شویم. با اقوام مان تماس گرفتم که تا ما به تهران برسیم شما بیمارستان بروید و ببینید چه شده... زهرا را به بیمارستان شریعتی منتقل کرده بودند. ما ساعت 6 بعدازظهر رسیدیم. حال بدی داشتیم چه من چه کل خانواده. با التماس از کادر بیمارستان خواستم تا بالای سر بچه ام بروم. (اشک می ریزد) ...