سایر خبرها
داستان معروف ترین پوستر انتخاباتی چه بود؟
شد شما این عکس را انتخاب کردی که اینقدر جهانی شد و در بین مردم بازخورد داشت. خب این اتفاق از پیش تعیین نشده بود و ما برای آن برنامه ریزی نکرده بودیم. وقتی کاندیدای تهران شدم یک روز با پدرم در راه منزل بودیم که یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت بیا اینجا چندتا عکس از تو بگیریم. من هم در حال رفتن به پشت پرچم بودم که پدرم دستم را گرفت و شروع به نصیحتم کرد. پدرم انگشت اشاره اش را به سمت من گرفت و گفت ...
طواف رنگ ها بر سجده گاه شهید شعار نویس/شهیدی که مانند حضرت زهرا(س) به شهادت رسید
دید و من همه چیز را فراموش کرده بودم تا اینکه چشمهایم را مالیدم یک لحظه متوجه شدم پاهایم از محل زانو قطع شده از هوش رفتم، وقتی بهوش آمدم بخاطرم آمد که من همراه برادر یوسفی بودم در ضمن به ایشان علاقه فوق العاده ای داشتم در نتیجه می خواستم او را پیدا کنم با رنج و زحمت نشستم به اطراف نگاه کردم در عین ناباوری دیدم ایشان در حالت سجده است اول فکر کردم شاید او بخاطر مسئله ای در این موقعیت سجده نموده ...
پرویز پرستویی: انصاف داشته باشیم
.... در همان ابتدا خانم از من پرسید شما ناهار چه می خورید، گفتم غذایی مختصر؛ ایشان گفت غذا برایم مهم است و نمی شود مختصر باشد. بعد میز مفصلی چیدند، همان موقع گفتم با این میز بعید می دانم کار را به آخر برسانید! پرسید چطور؟ گفتم سینما یعنی ظرف یک بارمصرف، نه این همه ریخت وپاش! آن جلسه تمام شد. با آقای کاهانی قرار بعدی را در همان دفتر گذاشتیم. روز موعود فرا رسید؛ ناگهان متوجه شدم با یک فضای وسترن ...
سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
، در آینده و بزرگسالی آنها نیز به تأسی از والدین این راه را پیش خواهند برد. در همین زمینه امام حسن(ع) می فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید. آن حضرت در شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می خواند. حضرت در روز بچه ها را می خواباند تا استراحت کنند و غذای ...
آشنایی با سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید. آن حضرت در شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می خواند. حضرت در روز بچه ها را می خواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود: محروم است کسی که ...
حضرت فاطمه زهرا س الگوی زندگی موفق
روزی پیامبر اکرم ص از راهی عبور می کرد. در راه شیطان را دید که خیلی ضعیف و لاغر شده است. از او پرسید: چرا به این روز افتاده ای ؟ گفت: یا رسول الله از دست امت تو رنج می برم و در زحمت بسیار هستم. پیامبر فرمودند: مگر امت من با تو چه کرده اند؟ گفت: یا رسول الله، امت شما شش خصلت دارند که من طاقت دیدن و تحمل این خصایص را ندارم. اول این که هر وقت به هم می رسند سلام می کنند. دوم این که با هم ...
علامه مصباح: پست تر از کسی که ارزش 70 میلیون را تسلیم دشمن می کند، چه کسی است؟
برای اینکه خیلی وقت شما را زیاد نگرفته باشم و به حاشیه نروم، زودتر به آنچه که فکر میکنم متن هست می پردازم؛ در جریان مبارزاتی که به دست مبارک امام شروع شد و به دست مبارک ایشان به پیروزی رسید و میراثی برای آیندگان به ما سپرده شد، تحولات بسیار گوناگونی واقع شده که بعضی هایش را دیدید و بیشترش را شنیدید. در هر مقطعی – گاهی چند روز و گاهی چند ماه و گاهی چند سال- حوادثی اتفاق می ...
نامه آزادی جلیل زندی را از آیت الله خامنه ای گرفتیم/ ماجرای فرار تامکت ایرانی به عراق
بود من به اتفاق جناب جاویدنیا با ایشان صحبت کنیم تا اشتباهات کتابش هم تصحیح شود. او در یکی از صحبت هایش به همان ماجرای درگیری ما اشاره کرده و می گوید من با خلبان هلی کوپتر عراقی که ژنرال ماهر عبدالرشید و چند نفر دیگر را همراه داشت صحبت کردم و خود او به من گفت که آن روز 4 جنگنده ما را در منطقه اسکورت می کرد که 2 تا Mig-21 عقب بودند و 2 تا Mig-23 هم در جلو. من که پرواز می کردم یکدفعه متوجه شدم یکی از ...
صحبت های همسر مرحوم هادی نوروزی؛ اگر هادی مثل روز تشییع پیکرش تشویق میشد هیچ وقت فوت نمی کرد!
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ؛ سال 1394 برای پرسپولیسی ها و به خصوص خانواده نوروزی یکی از تلخ ترین سال ها بود چرا که هادی نوروزی کاپیتان پرسپولیس در حالی که تنها 30 سال و 3 ماه سن داشت به دلیل عارضه قلبی در خواب از دنیا رفت تا شوک بزرگی به جامعه فوتبال، هواداران پرسپولیس و بخصوص خانواده اش وارد شود. با این همه شاید بتوان عنوان کرد که بیشترین فشار روحی روانی به ...
خوشا شیراز و میزبانی از سه هنرمند دیگر
نام او آشنایی دارند ماریو تقدسی و شیراز ماریو تقدسی :من شیراز را خیلی دوست دارم و اگر در آلمان باز نشسته شدم به شیراز می آیم و در این شهر زندگی می کنم .من از چندی پیش که در شهرستان های مختلف مستر کلاس های آوازهای کلاسیک را راه اندازی کردیم که در شیراز هم این کار را انجام دادیم . بیش از 2600 شب اجرا ماریو تقدسی:در این 35 سالی که خارج از کشور بودم و در آلمان و کشورهای مختلف ...
صفحه اول روزنامه های شنبه 22 اسفندماه 94 + فال روزانه + فال حافظ
. فال حافظ امروز متولدین آذر : به وقت گل شدم از توبه شراب خجل***که کس مباد ز کردار ناصواب خجل صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث***نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل تعبیر: ا کار زشتی که انجام داده ای بسیار خجالت زده هستی. منتظر بقیه سرنوشت خود باش که هرچه صلاح باشد همان خواهد شد. خودت را بی تفاوت نشان نده ثابت کن از کار که کرده ای خجالت زده هستی. ذات ...
توران میرهادی به روایت توران میرهادی
توهم را از ذهن همه ی ما زدود و متوجه شدیم که چه ثروتی در ادبیات فارسی داریم و باید خیلی بیشتر و بهتر با آن آشنا شویم. به یاد دارم که در یک تابستان شاهنامه ی فردوسی را از اول تا به آخر خواندم. منتخب شاهنامه ی محمد علی فروغی را هم خواندم و با شاهنامه آشنا شدم. کار خانم خانلری سبب شد که به ادبیات آلمانی توجه بکنم. یک دوره کتاب های ادبیات آلمانی از کتابخانه ی مادرم برداشتم و همه را خواندم ...
روایت دکتر خدیجه حاجیان از سرلشکر شهید عموشاهی
زندگی ما، حرف های حضرت امام بود. نفر اول از چپ شهید عموشاهی ، نفر آخر شهید صیاد شیرازی *ماه عسل در حج تمتع بهمن ماه سال 62 عقد کردیم. چون آقای عموشاهی فرماندهی حفاظت مرکز زرهی شیراز را بر عهده داشت باید بعد از ازدواج به شیراز می رفتیم. 17 مرداد 63 جشن ازدواج را برگزار کردیم و فردای آن روز برای ماه عسل به حج تمتع رفتیم. پدرم مسئول کاروان بود و ما بود ما را به عنوان ...
سلفی خواجه امیری کوچک و پدر/ادای احترام سردار طلایی به شهدا/ یکتا ناصر سرسفره عقد /تقدیر از پریناز ...
شان شلاق نزند، رفتند. فنجان های سفالی آبی رنگ را برداشتم و برای اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سیب زمینی ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب زمینی، آبگوشت، سقفی بالای سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمی، همه اینها به هم می آمدند. صندلی ها را از جلوی بخاری برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم. لکه های کوچک دمپایی را از کنار بخاری، پاک نکردم. می خواهم ...
آیت الله واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک( قسمت اول)
) شکل گرفت. حضور شهید حجت الاسلام سیدمجتبی نواب صفوی در مشهد و سخنرانی پرشور او در مدرسه نواب، در روحیه مبارزاتی ایشان تأثیر بسزا داشت و از همان موقع، فعالیت های خود را آغاز نمود: به خاطر آشنائی با شخصیتی برجسته، فصلی نو در زندگی ام آغاز شد. این شخصیت برجسته، سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی بود. نواب صفوی در سفری که به مشهد داشت، در جمع طلبه های جوان به ایراد سخن پرداخت. حرف های او در ...
قتل شوهر برای نجات از رفتار غیراخلاقی
غریبه اجاره دهد و من هم برای دفاع از خودم این کار را کردم. با توجه به اعتراف این زن و شواهدی که مأموران به دست آورده بودند، کیفرخواست علیه زن جوان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 وقت دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات قانونی این زن شد، اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. نوبت به ...
پایان یک پرونده سیاه در دادگاه جنایی
، این فیلم را دراختیار خانواده ام قرار می دهد. او با همین تهدید مرتب مرا به مردان غریبه می فروخت و پول موادش را تأمین می کرد. حتی یک بار قهر کردم، ولی فریبرز باز هم با تهدید به سراغم آمد و مرا به خانه برگرداند. از طرفی اگر خانواده ام این موضوع را متوجه می شدند، از بی آبرویی نمی توانستند زندگی راحتی داشته باشند. مادرم هم بیمار بود و دوست نداشتم با شنیدن این موضوع حالش بدتر شود. برای همین ...
شراره ، شرر به جانم زدی/محمد علی جدید الاسلام
سیگار را ندیده ای که نشان از اعتیاد مادر دارد . شوکه شدم ، گفتم نه داخل منزل نرفته ام ، مادر ایشان را چند شب پیش درب منزل ملاقات کردم و او چادر جلوی صورت گرفته بود و لنگان راه میرفت . در هر صورت نماینده آب پاکی روی دستمان ریخت و گفت : این خانواده شرایط دریافت کمک را ندارند ، با شنیدن این کلمات نمی دانستم چه بگویم و چگونه دل نماینده را نرم و متوجه خطرات در کمین بچه ها کنم . نماینده را به محل ...
زندگیم را مدیون آیت الله ملک حسینی هستم
خانواده چشم به راهش و گاهی لرزه بر اندامش می انداخت تا آنجا که حکم دادگاه به قصاصش صادر شد و خانواده تقی زاده را در بهتی فرو برد. همه امیدشان به دستان اسماعیل رضایی، پدر مجتبی بود که رضایت دهد و اسعد از مرگ نجات یابد. رضایی پدر، هم در سوگ از دست دادن فرزند بود و می توانست هرگز از حقش؛ قصاص، نگذرد. نوبت وساطت ریش سفیدان و بزرگان شهر شده بود. خانه رضایی ها هر روز میزبان عده ای از بزرگان ...
بهنوش بختیاری و رمز موفقیت اش در بازار
شدم بهنوش بختیاری دلش نمی خواست صرفا یک چهره تبلیغاتی برای کاری که تازه آن را شروع کرده باشد. او دوست داشت زندگی اش را از راه سرمایه گذاری در این کار تامین کند: وقتی برای عقد قرارداد با این برند به دفتر کارشان رفتم متوجه شدم کیفیت محصولاتی که تولید می کنند، بسیار خوب است. البته در ابتدا کم و کاستی هایی هم داشت که به مرور زمان حل شد اما کاری که من می دیدم از نظر جنس، دوخت و طراحی کمتر ...
آیت الله اعتمادی: برای چاپ شرح معالم 50 سال نماز استیجاری خواندم
، روستائی بود که الآن شهر است؛ 4 فرسخی تبریز. رسا - یادتون می آید سال تولدتون را؟ 1304 شمسی رسا - حاج آقا از خانواده تان یک کم بیشتر بگویید؛ به خصوص از شغل پدرتون اگر مواردی هست بفرمایید. مرحوم پدرم استاد من بود؛ چه پدری! چه استادی! عجب استادی! سعی کرد، شب و روز فعالیت کرد بر تدریس من تا رسیدیم به گلستان و سعدی و این ها. رسا - ایشون مدرس حوزه بودند ...
شهیدی که در کودکی از او معجزه دیده شد/ تصاویر
...، مادر بزگوار علیرضا مدام مشغول ذکر خدا و دعا خواندن بود. او مرتب دعای توسل و زیارت عاشورا را قرائت می کرد و حتی موقع زایمان نیز مشغول خواندن دعا و ذکر خدا بود. شهیدی که در کودکی از او معجزه دیده شد موقع زایمان علیرضا، مادربزرگ ذکر “نصرمن الله و فتح قریب” را به زبان جاری ساخت و معجزه ای که در کودکی علیرضا رخ داد این بود: روزی علیرضا که 3 سال بیشتر نداشت، همراه با خانواده در ...
جزییات تعرض کارگردان مشهور به دختر 20 ساله
که البته هیچ کدام از این گفته ها هم کارگر نیفتد و در نهایت همان روز دادگاه ایشان را بازداشت کردند. ع خاطرنشان ساخت: از اواخر دی ماه تا اواخر بهمن ماه که حکم صادر شود فرد موردنظر در بازداشت موقت به سر می برد اما سعی می کرد صفحه اجتماعی اش را از طریق برادرش به روزکند تاکسی متوجه ماجرای محکومیتش نشود. او درباره چرایی اعتراضش به حکم صادره که 100 ضربه شلاق و دو سال محرومیت از فعالیت های هنری ...
بیهوشی مردان ثروتمند در انباری زوج جنایتکار
رو شدم. وقتی تماس گرفتم، زنی بود که از من خواست همدیگر را ملاقات کنیم. من هم با او قرار گذاشتم؛ وقتی سر قرار رفتم با هم به پارکی رفتیم و مشغول صحبت شدیم. این زن فلاکس چایی آورد و گفت داخلش نسکافه است. او برایم نسکافه ریخت و من هم آن را خوردم. بعد از آن بلند شدم که داخل خودرو بروم، اما دیدم که خودروی پرادوی من پنچر شده است. می خواستم پنچری آن را بگیرم که ناگهان بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم دو روز ...
روایت دختر تبریزی از معجزه ای به اسم "شهدا": عاشق شده ام!
، به فکر راضی کردن خانواده هم نبودم، به پدرم گفتم قرار است با دوستانم به جنوب برویم و آخر سالی خوش بگذارنیم، قبل از آن نیز به شمال و اصفهان رفته بودم و پدر مخالفتی نداشت. فردای آن روز 10 هزار تومان و کارت دانشجویی در دست به همان ساختمان رفتم و کارت اعزام به مناطق را بعد از ثبت نام گرفتم. باورم نمی شد، چه کسی مرا این همه مشتاق به سفری سخت و طاقت فرسا کرده بود، نمی دانم ولی باید ...
خانه ای که ایمان را از من گرفت
صحبت های پدر و پسری شدیم . پدرم از مشکلاتم پرسید من هم سفره دلم را برایش باز کردم، گرچه او خودش همه اینها را می دانست اما به روی خود نمی آورد که غرورم نشکند و سرخورده نشوم اما تا آن روز مرا اینگونه محزون ندیده بود و از این رو تصمیم گرفت کمکم کند تا دستم را را به طرف هر کس نا کسی در از نکنم. بعد از کلی درد و دل پدرم پیشنهادی به من کرد که ای کاش هیچ وقت نمی کرد ،کاش آن روز مرا با این حال ...
گفتگو با ساغر عزیزی، بازیگر نقش - فرح -
خانواده و مسئولین مدرسه اصرار می کردم که من پسرم و باید اسم مرا در مدرسه پسرانه بنویسند. بعد از اینکه خانواده به خواست من توجه نکردند پس از چند روز از مدرسه فرار کردم و به مدرسه پ1سرانه رفتم و آنجا به آنها گفتم که من پسرم و خانواده ام متوجه نیستند که من پسرم. شما مرا ثبت نام کنید! خاطرم هست معلم کلاس اولم خانم طالبی که امیدوارم هر جا هستند سلامت باشند در کنار شیطنت های من خیلی صبوری می ...
گپی با - ر- اعتمادی - ؛ سلطان نشریات جوان پسند
زندگی کند. کنسول وقتی این را خواند یک قهقهه زد و ویزا را صادر کرد. هیچ وقت کارتان به شکایت و دادگاه رسید؟ - نه، چون بدون مدرک کار نمی کردیم. یک بار از شهربانی کل کشور شکایت داشتم. ما متوجه شدیم در اداره گذرنامه پارتی بازی می شود. خبرنگارها را به آنجا فرستادیم و مسئله را مستند کردیم و چاپ کردیم. سپهبد نصیری رییس شهربانی کل کشور علیه من شکایت کرد، چند ماه هم رفتیم و آمدیم ...
ایرانی: اتهام ماسونی به ایران دوست کثیرالتالیفی چون افشار طبلی توخالی است
شناسایی زندگی و باورهای مردم بود اکبر ایرانی در این آئین بزرگداشت گفت: بنده در این 22 سال که از آغاز به کار میراث مکتوب گذشته، از زمان آشنایی با زنده یاد افشار، وی حق استادی بر بنده داشت و همواره، راهنما، الگو و مقتدای بنده در همه زمینه های کاری مؤسسه میراث مکتوب اعم از تحقیق، تصحیح، نسخه شناسی و انتشار نشریات گزارش میراث و آینه میراث بود. وی افزود: از همان یکی دو شماره اول آینه ...