سایر منابع:
سایر خبرها
گفت خواب شهید را دیدم. احسان به من گفت شهادتی که قسمت من شد پاداش ایثارگری های پدرم در جبهه های جنگ است. من بازنشسته نیروی مسلح هستم. زمان جنگ مدت زیادی در جبهه حضور داشتم. خودم که سعادت شهادت را نداشتم؛ احسان گوی سبقت را از من ربود و شهید شد. عند ربهم یرزقون پدر شهید می گوید: اینکه می گویند شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند بحق درست است. بسیاری از خانواده شهدا این ...
به خدا بگذارید من برگردم به جبهه. من باید برگردم. بابا را راضی کنید اجازه بدهد من به جبهه برگردم . او یک نامه معروف به همکلاسی های خود هم دارد که در آن دوستانش را نصیحت کرده بود. بخشی از آن در ادامه می آید: بسم الله الرحمن الرحیم خدمت برادران عزیز و همکلاسی های خوبم سلام عرض می کنم و امیدوارم که حال همگی تان خوب باشد و تحت توجهات مولایمان امام زمان با تمام قوا در ...
...> شهید رضا جوادی سی ام شهریورماه سال 1347در تهران متولد شد. روز تولد او مصادف با میلاد امام رضا(ع) بود و به همین خاطر نام او را رضا گذاشتند. مدرسه شهید غفاری را برای حضور در مدرسه عشق رها کرد و در اوج جوانی، در عملیات خیبر و در جزیره مجنون تا افلاک پرکشید. خبر شهادتش را 5اسفندماه سال 62درست زمانی که تنها 15سال داشت، به خانواده اش دادند و پیکر پاکش 13سال بعد به میهن بازگشت. مرحوم مریم محمدی حیدریان ...
خیلی هایشان هم رودررو شدم، که از راه انحراف برگشته اند و می گفتند: این همه را مدیون خون آرمان هستیم. فروغی گفت: من به آرمان، چه قبل و چه بعد از شهادتش افتخار می کردم و می کنم. یک وقت هایی به خودش هم می گفتم و همیشه خدا را شکر می کردم که چنین فرزندی به من داده است. گاهی هم می گفتم: آرمان مامان، بهت افتخار می کنم، واقعاً از ته دل خوشحالم که خدا تو را به من داده است . بعد هم پیشانی اش را می ...
قم را سال هاست که تبدیل به یک مؤسسه خیریه کرده ایم. سال هاست که مسئولیت بسیج و پایگاه حضرت زهرا (س) بر عهده خودم است. منزلم نیز محفلی است برای به سرانجام رسیدن امور خیری از قبیل جمع آوری جهیزیه، سیسمونی و احتیاجات مردم کم برخوردار و محروم. شکر خدا با یاری سایر دوستان، الان بیش از 600 خانوار تحت پوشش خیریه ما هستند. پسرم محمد هم هرچند در زمان شهادتش صرفاً 16 سال داشت، اما از سن پایین تر کار ...
برادرم شهید شود زیرا چهره اش طوری بود که حدس می زدم از دسته شهدا خواهد بود. البته خودش هم همیشه افسوس می خورد و انتظار شهادتش را می کشید. هر زمان یکی از همرزمانش شهید می شد، می گفت: ای کاش من هم به شهادت برسم ، به همین دلیل من انتظار شهادت برادرم را داشتم. درخواست برادر شهید از مسئولان زمانی که خبر شهادت برادرم را به ما دادند مادرم گفت من فرزندی داشتم که در راه خدا و در راه ...