سایر خبرها
نوروز و هم چنین فوتبال ایران انجام شده که آن را می خوانید: *نوروز در غربت چگونه است؟ علی رغم دوری از وطن نوروز را در کنار همسرم و فرزندانم و سایر عزیزان کاملا ایرانی جشن می گیریم. از مراسم چهارشنبه سوری تا سیزده بدر و دادن عیدی و غیره. در ضمن همسرم هر سال در چیدن سفره هفت سین ابتکار و سلیقه زیبایی دارند که فضای نوروزی قشنگی به منزل ما می بخشد. *استقلال 94 را چطور ...
گویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشوای پرهیزگاران بنما و ... (با فرو خوردن بغض) تلاوت کردم و ایشان در این حین صدایم را ضبط می کردند؛ پس از قرائت، معظم له با مزاح رو به من کردند و گفتند: آقا مرتضی چقدر این آیه را با سوز و گداز خواندی (زیرا آیه مرتبط با ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندان بود) و من را مورد محبت و تشویق قرار دادند. این استاد قرائت قرآن کریم در ...
؟ دخترم نغمه دو تا دختر به نام های عسل و غزل دارد که به ترتیب 27 و 26 ساله اند. پسرم نادر با یک خانم آلمانی ازدواج کرده و اکنون پسری 21 ساله به نام یووین دارد که ساکن وین است. کوچک ترین نوه من هم دختر سام ، صحراست که 20 سال دارد. جمشید مشایخی گذشته از خانواده خود عضوی از خانواده بزرگ 80 میلیون نفری ایران است. خودتان نسبت به این مساله چه حسی دارید؟ من از بچگی این حس ...
رنجور قطعا کاری را پیش نخواهد برد. آینده با رسیدگی به کودکان باید شاداب و پرانرژی جلو برود و آینده ای سرشار از اعتمادبه نفس و خودباوری در انتظار فرزندان مان باشد. سال 94 رویه پایان است. چگونه سالی را سپری کردید؟ حس خوبی نسبت به سال 94 ندارم. آلودگی هوا در این سال زیاد بود. نتوانستم ساخت فیلمی را که دوست دارم شروع کنم؛ اما پایان خوشایندی داشت و شاید اگر انتخابات و حضور حماسی مردم در آن ...
سال 1391 چهار سیمرغ گرفته است، توضیح داد: حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی همیشه نسبت به ما لطف داشتند ولی احساس می کنم در این زمینه بحث بر سر من یا همکاری کردن و نکردن بنیاد سینمایی فارابی برای ارائه فیلم نیست بلکه فکر می کنم با توجه به اینکه این فیلم در دوران جواد شمقدری ساخته شده است نسبت به آن موضع گیری وجود دارد. البته نمی خواهم بگویم این فیلم یک اثر بسیار مهم است اما قدم بزرگی در شروع حرکت ...
توانست خیلی روان و خوب صحبت کند و حتی بنویسد. آنها طی یک عشق توفانی با هم ازدواج کردند و من به دنیا آمدم. وقتی چهارسال و نیم سن داشتم پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر دو دوباره ازدواج کردند. پدر خودم وقتی 9 ساله بودم فوت کرد. از طرفی مادرم هم ازدواج کرد اما از اینکه ناپدری ام را پدر خونی خودم ندانم، متنفر بودم. او مرد شگفت انگیز و خوبی بود و هیچ وقت سعی نکرد جای پدر خونی ام را بگیرد. او هم ...
و از طرفی الگویی در این زمینه برای جوانان معرفی شود، کمی به عقب بازگردیم. به دوران ازدواج شما و حتی کمی قبل تر، به دوران خواستگاری و عقد، چطور با آقا حجت آشنا شدید؟ همسرشهید: در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و پدرم روحانی است. پدرم هرگز ما رو به بازار نمی برد حتی همسایه دیوار به دیوار ما خبر نداشت ما چند تا دختر در خانه هستیم، به یاد دارم برای خرید کفش پدرم با یک تکه نخ پای هرکدام از ما را ...