سایر منابع:
سایر خبرها
جوش شیرین یا اکسیر زیبایی!
محل سوزش بگذارید. لایه بردار و شوینده پوست بسیاری از خانم ها برای خرید شوینده های خارجی پوست ، (اسکراب) هزینه زیادی می پردازند. از این به بعد پول تان را در جیب نگه دارید و خودتان در منزل این مواد را تهیه کنید. مخلوط جوش شیرین و ماست برای پاک کردن و ازبین بردن سلول های مرده پوست توصیه می شود. برای این منظور، از مخلوط جوش شیرین و ماست خمیری درست کنید و به مدت چند دقیقه روی پوست بگذارید و سپس بشویید. فردانیوز ...
گپی دوستانه با "کوبیاک" ستاره والیبال جهان / رگ گردنم به خاطر لهستان باد می کند
... *تو امسال پدر شدی. فکر می کنی والیبال را دخترت در خانواده شما حفظ کند ؟ دوست دارم بچه هایم تنیسور شوند. من تنیس را دنبال می کنم و دوست دارم آنها هم تنیس بازی کنند. البته ورزش بچه هایم بستگی به کشور جدیدی که برای زندگی انتخاب می کنم دارد. چرا که من می خواهم با پایان عمر حرفه ای بازیکنی ام ،به کشوری گرمسیر بروم. لهستان سرد است. شاید اسپانیا را انتخاب ...
عفت مرعشی: تا آخرین نفس از هاشمی و اهدافش دفاع می کنم+عکس
از مواقع چند روز می شد که به خانه نمی آمد و به نوعی باز هم بار بزرگ کردن فرزندان به ویژه مهدی و یاسر که در دوره کودکی و نوجوانی بودند بر دوش من بود و امیدوارم توانسته باشم وظیفه ای را که خداوند بر دوشم گذاشت در همراهی و حمایت از ایشان به خوبی انجام داده باشم. فرزندانتان چه در گذشته و چه در حال حاضر بیشتر با شما راحت هستند یا با آیت ا... هاشمی؟ پسران و دختران شما حرف هایشان را با چه کسی ...
پاسخ مبهم خیابانی درباره کاندیداتوری اش
خیابانی که در میان مردم بیشتر از دریچه گزارشگری شناخته شده و کمتر کسی از پیشینه علمی اش اطلاع کاملی دارد، اصلیتی آذربایجانی دارد و علاوه بر کارمند رسمی سازمان صداوسیما، در آموزش و پرورش هم فعالیت داشته است، تا 32 سال سابقه خدمت در کارنامه اش ثبت شده باشد. او داری مدرک معادل دکترای آسیب شناسی [...] خیابانی که در میان مردم بیشتر از دریچه گزارشگری شناخته شده و کمتر کسی از پیشینه علمی اش اطلاع کاملی دارد، اصلیتی آذربایجانی دارد و علاوه بر کارمند رسمی سازمان صداوسیما، در آموزش و پرورش هم فعالیت داشته است، تا 32 سال سابقه خدمت در کارنامه اش ثبت شده باشد. او داری مدرک معادل دکترای آسیب شناسی ورزشی، دو مدرک معادل فوق لیسانس مدیریت رسانه و مدیریت استراتژیک و دو لیسانس مهندسی متالورژی و کارشناسی تربیت بدنی بوده و در حال حاضر، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی است، همچنین در سطح دانشگاهی به تدریس نقشه کشی صنعتی – هندسه ترسیمی و کاربرد ریاضیات در صنعت و طراحی اجزای ماشین مشغول است. کارگردانی، تدوین فیلم و نوشتن کتاب از دیگر فعالیت های این مجری باسابقه است. او که متاهل بوده و یک دختر دارد، در این سال ها 26 عنوان کتاب منتشر کرده که مهمترین آنها، تاریخ یونان، زندگینامه پپ گواردیولا، خاطرات استرالیا و جام جهانی فرانسه است. خیابانی که خود را تشنه آموختن و مطالعه می داند، مردی که این روزها در حال نوشتن کتابی درباره وضعیت جامعه شناختی ورزش در ایران و جهان است، در گفتگو با مجله مهر پاسخ های جالبی به پرسش های مطرح شده داد. مجری مراسم صبحگاه با آرزوهای بزرگ علاقمندی به اجرا و گزارشگری از همان دوران تحصیل ابتدایی در تهران و در دهه 1350 در دبستان جیحون، در وجودش قرار داشت. مجری مراسم صبحگاه مدرسه و گزارش تمرین ورزش صبحگاهی برای همه مدرسه، آغاز مسیر تحقق آرزوهای بزرگش بود. خیابانی در مورد آن دوران می گوید: در آن روزها که آقایان روشن زاده یا بهمنش گزارش می کردند، دوست داشتم در جایگاه آنها باشم. یازدهم سالم بود که برای تماشای مسابقه ایران با کویت در سال 1356، به ورزشگاه آزادی رفتم و در فرصتی که بدست آوردم، در جایگاه گزارشگران با آقای حبیب الله روشن زاده صحبت کردم. به خاطر علاقه به گزارشگری در دهه 60 در تمام مسابقات تلویزیونی اعم از مسابقه هفته، یک مسابقه 30 سوال و مسابقه جدول که آقایان باغی، سلامی و نوذری مجری آنها بودند، شرکت کردم و فضای اجرا و تلویزیون را بیشتر شناختم. شرکت در تمام مسابقات ورزشی وی با اشاره به اینکه نه تنها در مسابقات اطلاعات ورزشی بلکه در تمام رشته ها و گروه ها شرکت می کرد: افزود: در گروه های جغرافیا، تاریخ، سینما و عکاسی حضور داشتم و در این مسابقه نفر اول بودم. همان سال ها معلم هم بودم و با حضور در کلاس و در مسابقات، تجربه رفتن جلوی دوربین و حرف زدن در جمع را پیدا کردم. سال 67 وقتی در ورزشگاه آزادی کار می کردم، به خودم گفتم باید روزی به جای گزارشگرها، در کنار زمین بایستم، آرزویی که 10 سال بعد و در سال 77 برآورده شد. گزارش بازی حماسی ایران و استرالیا در ملبورن، گزارش بازی های تیم ملی ایران در جام جهانی 1998 از فرانسه، بازی فینال بین برزیل و فرانسه و چند بازی دیگر از ورزشگاه های محل برگزاری اتفاقی بود تا ثابت کنم که خواستن توانستن است. البته خدای بزرگ در این راه خیلی کمکم کرد و چند نفر از همکاران محترم مانند آقایان پیرایرانی، نادرپور، بکتاشیان، اعرابی، صالح نیا، خجسته، بیک وردی، الله وردی و جعفر صافی، با راهنمایی خود به من حس خوبی دادند. آغاز گزارشگری با ارسال یک نامه همه چیز از سال 71 شروع شد. در آن سال برنامه آنچه شما خواسته اید از شبکه یک پخش می شد و تهیه کننده اش مجید خالقی سروش بود؛ برنامه ای که از افراد علاقمند به گزارشگری خواسته شد تا به سازمان نامه بنویسند. جواد خیابانی 26 ساله پس از دیدن این برنامه، نامه ای به صداوسیما نوشت با این مضمون که همه حرف های تان راست نیست و دست از این کارها بردارید، آمدن به تلویزیون پارتی می خواهد. واکنش خالقی به آن نامه بسیار جالب بود زیرا پس از خواندنش، به خیابانی زنگ زد و گفت تحت تاثیر نامه اش قرار گرفته و برای حضور در تست گزارشگری، از او برای حضور در صداوسیما دعوت کرد. خودش داستان حضورش در صداوسیما را اینگونه بیان می کند: آذرماه سال 1371 بود که رفتم و تست دادم، نخستین برنامه ای که اجرا کردم، برنامه مسابقه فوتبال بود. در همان زمانی که در تست قبول شدم، به من گفتند حالا که در تست موفق شدی، گزارشگر برنامه هم باش. البته من تنها گزارشگر فوتبال نبودم بلکه بسکتبال، تنیس، دوچرخه سواری و هندبال هم گزارش می کردم. وقتی شبکه سه راه افتاد، از طریق آقای خالقی سروش به مدیر گروه ورزش شبکه آقای سیدامیر حسینی معرفی شدم. در آن سال ها کنار آقای بهروان، کوتی و کیانوش می ایستادم و در هر مسابقه سه دقیقه گزارش می کردم. البته الان نمی دانم آقای خالقی سروش کجا هستند اما هرجایی هست، برای شان آرزوهای خوب دارم. از گزارش 4 دقیقه ای تا فینال جام جهانی گزارش بازی تیم ملی ایران با گرمیو برزیل در سال 1372 در برنامه ای به نام آنچه شما خواسته اید نخستین گزارش رسمی جواد خیابانی است. هرچند آن گزارش تنها 4 دقیقه طول کشید اما آغازی برای ورودش به تلویزیون و دنیای گزارشگری بود. البته خیلی ها معتقدند دیدار استرالیا با ایران در آخرین بازی پلی آف جام جهانی 1998 فرانسه که بعدها به حماسه ملبورن معروف شد، سکوی پرتاب مجری جوان آن روزها بود: این نظر لطف مردمی است که همیشه دوستشان داشته ام، کسانیکه همیشه به من کمک کرده و انرژی مثبت داده اند. یک عبارت جاودانه، کامل و گویا در حافظه من نقش بسته است با این مضمون که مردم، ولی نعمت ما هستند . این عبارت حاکی از نعمتی است که ما داریم. به بیانی دیگر مردم خوب ما صاحبان اصلی امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ورزشی هستند و ما بر آنان هیچ منتی نداریم بلکه آنان بر ما منت دارند. اگرچه همه نعمات از آن پروردگار است اما در عرصه کار به جهت نقش حساس آن، مردم صاحبان اصلی پیشرفت و تقدیر من به حساب می آیند. مادری که بهترین راهنما و الگو بود... هر فردی در مسیر پیشرفت نیاز به راهنما دارد و پدر و مادری که در قید حیات نیستند، راهنماهای اصلی خیابانی باتجربه بوده اند. او با بیان این جمله که امیدوارم همه مادران دنیا صحیح و سالم مانند پروانه های زیبا به گرد شمع وجودشان که فرزندان شان هستند، بگردند و آنها را تر و خشک کنند ، راهنماهای زندگی اش را اینگونه توصیف می کند: همیشه مادرم را به عنوان الگوی خودم در سلامت و رفتار می دانستم. اصلا بهترین مخلوق خدا همان مادر است. مادر بهترین، مهربان ترین، سالم ترین و تنها غمخوار واقعی هر کودک و فرزندی است. حیف که ندارمش و دلم هم برایش خیلی تنگ شده است. هر که مادر دارد حواسش به او باشد. مادر همان خداست، خدایی که جز مهربانی چیزی در ذات او نیست. مادر یعنی اون فرشته ای که با اشکت، اشک میریزد و با خنده هایت، می خندد. مادر یعنی آن فرشته ای که نگاهش به توست و با هرلبخندت، زندگی میکند، مادر یعنی همان فرشته ای که موهایش سفید میشود، برای بزرگ کردنت و به تو می گوید؛ پیر بشی مادر ... اما خودش پیر می شود و می میرد... نقد شدن با برخوردهای منطقی صعود تیم ملی به جام جهانی 1998، داستان جدیدی برای فوتبال ایران رقم زد و بسیاری از بازیکنان ایرانی به اروپا رفتند. این تغییرات در عرصه گزارشگری هم با ظهور چهره های جدیدی همراه بود که در بین آنها، شیوه خاص گزارش و تکه کلا م های ویژه، باعث شد جواد خیابانی بیشتر از چهره های جدید، با انتقاد جامعه خبری و مردم عادی روبرو شود اما او نگاه خاصی به این نقدها دارد: در ایران انتقاد نکرده بلکه تخریب می کنیم. هر کسی برای پیشرفت کارش دلایلی دارد و راه هایی را انتخاب می کند تا خود را نقد کند، من هم همینطور هستم. حتی با گروهی از دوستانم که برخی از آنها زیاد هم با من موافق نیستند، مانند مهدی شاملو، حسین ذکایی، مهدی هاشمی، پژمان راهبر، سیامک رحمانی، مهدی سوفالی، رامین محجوب، علی جوادی، محمد نوری فر و ... دائم همدیگر را نقد می کنیم. حرف های آنها شنیدنی بوده و نقدهایشان هم اکثرا منطقی است. در برخی زمان ها با آنها به سر و کول هم نیز می زنیم ولی در آخر حرفی منطق در می آید که همان پیشرفت در اثر نقد است. من کلمه های نقد منصفانه و انتقاد سازنده را دوست ندارم. نقد یک مکانیزم، شاخص و تعریفی دارد که اگر آن را بلد باشیم تعابیر غلط نقد سازنده و منصفانه را دیگر به کار نمی بریم. تفاوت نقد با تهمت و فحاشی این گزارشگر اما در پاسخ به این پرسش که آیا نقد پذیر است یا خیر؟، جملاتش را اینگونه کامل می کند: خودم دائما از برترین مربیان فوتبال دنیا انتقاد می کنم، نباید از انتقاد بر علیه خودم شوریده بشوم اما دقت کنید وقتی حرفی منصفانه و سازنده نباشد، دیگر اسمش نقد نیست؛ تهمت و فحش است. بنابراین استفاده از تعبیر نقد سازنده و منصفانه بیانگر این است که می توان نقد غیر سازنده و غیر منصفانه هم کرد، پس با این تعابیر نمی توان اسم آن را نقد گذاشت. کسانی که اینگونه تهمت می زنند، تعاریف نقد را نمی شناسند. نقد یعنی دوباره نوشتن و تحلیل کردن از آنچه که هست. نقد همانند آئینه است؛ وظیفه آئینه نشان دادن حقایق ظاهری است و غیر از نشان دادن تصویر واقعی از آنچه هست، کاری نمی تواند انجام داد. در فرهنگ ما، نقد یعنی وزن چیزی را مشخص کردن؛ به عنوان مثال در گذشته برای محک زدن عیار طلا، آن را نزد زرگر می بردند تا واقعیت طلا را نشان بدهد. منتقد کسی است که سعی در بازنویسی و بازگویی واقعیت دارد و هر چه که هست را نشان دهد نه آنچه را که خودش فکر می کند. امروز نقد نمی کند، هدف شان خراب کردن استت وی با طرح این پرسش که آیا آئینه نمی تواند بی انصافی کند و مخرب باشد، می تواند ؟، اضافه کرد: به عبارت دیگر انسان آئینه انسان است، همانند شعر معروفی که می گوید: آئینه چون نقش تو ننمود راست – خود شکن، آئینه شکستن خطاست . اگر یکی آمد و ایرادهای من را به خودم گفت، می شود دوستی و اگر یکی عیب های من را تک تک شمرد و گفت چه عیوبی دارم، باید به عنوان هدیه از آن فرد قبول کنم. فردی که اقدام به عیبب یابی من می کند، با این امید این کار را انجام می دهد که دیگر این اشکالات را نداشته باشم و رشد کنم. آیا در فضایی که ما کار می کنیم، هدف از انتقاد این است یا منتقدان محترم می خواهند سوژه خود را خراب کرده و به قول خودشان حالش را جا بیاورند؟ تکه کلام هایی که ساخته ذهن مردم است این روزها برخی شوخی ها در شبکه های اجتماعی جای انتقاد را گرفته است، خصوصا افرادی مانند جواد خیابانی بیشتر مورد توجه قرار گرفتند و از تکه کلام ها مطالب طنزی ساخته می شود. پرسش این است که آیا خیابانی از این شوخی ها ناراحت می شود؟: از شنیدن این شوخی ها واقعا خوشحال می شوم. خوشحال می شوم مردم رنجدیده و سختی کشیده، با استفاده از ادبیاتی که خیلی از آنها را حتی در بدترین گزارش هایم استفاده نکرده ام و اکثرشان ساخته ذهن هنرمند مردم است، شوخی می سازند. از اینکه من موجب لبخند بر چهره آنها می شوم، خودم هم می خندم. من عاشق حرف زدن با مردم کشورم هستم. می دانم در دو ساعتی که فوتبال می بینند، مشکلات خود را فراموش می کنند. من عاشق آن پیرمردی هستم که هر چه پول داشته را داده و یک پراید خریده و با آن ماشین در خیابان ها خرج دانشگاه دخترش یا پسرش را تامین می کند. من مدیون آن پیر زن یا مادری هستم که بی شک جانش را هم برای فرزندش می هد اما آنقدر چروک بر صورتش افتاده و سختی های زندگی به قدری آزارش داده است که شاید تنها با 90 دقیقه تماشای فوتبال، شاد می شود. فراموشی مشکلات با هیجان دادن به فوتبال وی همچنین می گوید: مردم وقتی تیمشان گل می زند، خوشحال می شوند. وقتی استقلال می برد نیمی از جمعیت ایران شاد می شوند. وقتی پرسپولیس گل می زند، انگار همه مشکلات آن پیرمرد رنج دیده از یادش می رود. وقتی تراکتورسازی، سپاهان، ملوان، مس کرمان، نساجی، نفت آبادان و یا برق شیراز پیروز می شوند، انگار در ذهن طرفداران آنها هیچ مشکلی باقی نمانده است. این شادی را گسترش دهید به زمانی که تیم ملی ایران در جام جهانی گل بزند. چه می شود؟ مردمی سخت کار کرده، رنج کشیده و خسته از این همه مشکلات اقتصادی و بی توجهی های اجتماعی، یک دل و متحد به شادی می پردازند. من چه حقی دارم این شادی را از آنها بگیرم؟ وظیفه من این است آنها را با نشاط ورزشی به شادی درآورم، پس انقدر به فوتبال هیجان می دهم تا خودم هم مشکلاتم را فراموش کنم. واکنشی به توهین ها نشان نمی دهم در این سال ها از چه نقدی واقعا ناراحت شده اید؟ این پرسشی بود که خیابانی اینگونه به آن پاسخ داد: حرف های تلخ در مجموع همه ناراحت کننده و حرف های شیرین، باعث خوشحالی می شود، من نسبت به هیچکدام واکنشی نشان نمی دهم، مخصوصا به توهین ها زیرا هدفی به غیر از تخریب ندارند و من از آنها ناراحت نمی شوم. فضای روزنامه ها را هم می شناسم و در این فضا سال ها کار کرده ام. به نظرم چالشی واقعی و خطرناک که فضای رسانه ای کشورمان با آن مواجه بوده، جو ناسالم تخریب است. همین جو موجب شده که این بحران و هنجارشکنی ها در جامعه افزایش پیدا کند. مشکلات اقتصادی هم به موضوع دامن می زند تابالاخره یک نفر را پیدا کنند و کاسه کوزه ها را بر سر او بشکنند. نقد منطقی، منصفانه است وی با اشاره به اینکه بسیاری از آن چه رسانه ها و مربیان و مدیران و ورزشکاران علیه یکدیگر به کار می گیرند نقد، شناخته نمی شود و هدفی جز تضعیف یا بیرون کردن رقیب از صحنه ندارد، می گوید: دغدغه نقد از مدت ها پیش در جامعه مطرح بوده اما رعایت نکردن اصول نقد و دامن زدن به فضای تخریب و تهمت پراکنی سنگین ترین هزینه های اجتماعی را به کشور و جامعه ورزشی ما تحمیل کرده است. بنابراین برای پاکیزه ساختن فضای فرهنگی و اجتماعی کشور از این آفت زشت و زننده راهی جز حرکت به سمت نقد دقیق و تبدیل کردن آن به یک فرهنگ سازنده وجود ندارد. مقدمه این راه نیز پیش از هر چیز شناخت محققانه نقد و اصول آن است. اینکه از واژه منصفانه استفاده می کنم، تنها برای این است که نقش تأکیدی داشته باشد چرا که نقد اگر درست انجام بگیرد به خودی خود منصفانه است و در غیر اینصورت اصلا نقد نخواهد بود. فقط یک سری جملات موهن است که از حس بد ما انسان ها نسبت به حسد و بخل ناشی می شود. خندیدن به دابسمش جعفرپور... واکنش این گزارشگر به کلیپ هایی که در شبکه های اجتماعی و با تکیه کلام ها و یا بخشی از گزارش هایش ساخته شده، هم بسیار جالب است: یک دابسمش فوق العاده زیبا از گزارشم در فینال لیگ قهرمانان آسیا ساخته اند که بین ذوب آهن و سئونگنام کره جنوبی در ژاپن گزارشش کردم. صحنه ای که می گویم: جعفرپور،گل، گل، نه نمیشه... این فیلم واقعا یک شاهکار است. آن جوانانی که این دابسمش را ساختند، هرجا هستند، دوستشان دارم و هر بار که این را می بینم خودم هم به شدت می خندم . گزارشگری شغل نیست خیابانی در ادامه گفتگویش با مجله مهر ، در پاسخ به این پرسش به غیر از شغل گزارشگری، چه حرفه دیگری را دنبال می کنید؟ اینگونه پاسخ می دهد: گزارشگری و اجرا یا تهیه کنندگی برنامه های ورزشی شغل نیست که از آنها به عنوان کار نام ببرم. آنها عشق من است. اما من حق زندگی دارم، ندارم؟ هر کسی کاری و حرفه ای دارد. من هم برای درآمد و گذران زندگی کارهایی می کنم. مدتی بود که یک موسسه فرهنگی – هنری را اداره می کردم که برنامه های همایش، جشنواره ها، مسابقات و سمینارها را انجام می داد. این شرکت هنوز هست، هرچند آنقدر دست زیاد شده و شبکه های داخلی استان ها همه کارهای شهرستان ها را می کنند که دیگر ما تقریبا بیکار شده ایم. در حال حاضر مشغول فعالیت در بخش مارکتینگ و تبلیغات یک شرکت ورزشی هستم که با یکی از دوستانم تاسیس کرده ایم. نام این شرکت را هم چون همه احساسم ایران است گذاشته ایم؛ پارس. از طریق این شرکت نمایندگی انحصاری محصولات یک برند خارجی را گرفته ایم. همیشه اعتقاد داشته ام ایرانیان مستحق داشتن بهترین و با کیفیت ترین محصولات هستند. ایرانیانی که خودشان خوب و شیک هستند، چرا لباس خوب و شیک نپوشند؟ این برند هم قیمت مناسبی و هم کیفیت خوب و هم مدیران خارجی این شرکت و مالک خوش قلب و مهربان ایرانی اش با پذیرش احترام به ملت بزرگ ایران، اقدامات خوبی انجام داده اند. هم تدریس می کنم، هم تحصیل وی صحبت هایش را اینچنین ادامه می دهد: در واقع همچنان در فضای ورزش و فوتبال باقی مانده ام . هر قرار کاری من در شرکت با مربیان و فوتبالیست ها منجر به دانستن بیشترم از قواعد و آموخته های ورزشی می شود و خب کسب و کاری هم هست که اصلا گناه و حرام نیست. البته معلم بودن من هم همچنان برقرار است و آن هم شغل نیست. آن هم فقط عشق است. در دانشگاه آزاد و دانشگاه علمی کاربردی هم تدریس می کنم و هم تحصیل. ترم آینده فوق لیسانس جامعه شناسی در دانشگاه آزاد تهران مرکزی را تمام می کنم و اگر خدا بخواهد در دوره دکتری همین رشته ادامه تحصیل خواهم داد. من اعتقاد دارم که زندگی فقط عمل کردن است و زندگی ما شِکَر نیست که چای را شیرین کند بلکه حرکت قاشق چایخوری است که باعث شیرین شدن چای می شود. به یاد مادرم، اشک می ریزم در این 23 سال که گزارشگر بودید، سخت ترین مسابقه ای که گزارش کردید، کدام بازی بود؟ خیابانی در پاسخ به این پرسش می گوید: سیزدهم دی ماه سال 1392 و زمانی که دانستم مادرم از دنیا رفته اما برای گزارش مسابقه پرسپولیس – نفت در راه ورزشگاه آزادی تهران بودم. نمی شد به ورزشگاه نروم زیرا جمعه بود و کاری هم نمی توانستم بکنم. آنجا بهترین جایی بود که آن درد را به مدت 90 دقیقه تحمل می کردم، دردی که هیچوقت کم نمی شود. همین الان هم به یاد اینکه مادرم نیست، اشک می ریزم. حماسه ملبورن، خاطره ای که فراموش نمی شود بدترین و بهترین گزارشی که انجام دادید؟ وی با بیان اینکه گزارش بد زیاد داشته، تاکید دارد که اجازه دهید مردم در مورد گزارش های خوبش صحبت کنند زیرا از خود تعریفی بدش می آید. او همچنین در مورد خاطره انگیزترین مسابقه ای که گزارش کرده، اینگونه صحبت می کند: گزارش دیدار تیم های ایران و استرالیا در آخرین مرحله از مقدماتی جام جهانی 1998 فرانسه و حضور در بین بازیکنان تیم ملی ایران و علاقمندان به تیم و شوروشوقی و هیجانی که بعد از آن بازی ایجاد شده بود، یکی از مهمترین خاطراتی است که هرگز فراموش نمی شود. می توانم به مسابقه ایران – آمریکا در جام جهانی فرانسه هم اشاره کنم که خیلی خاطره انگیز بود. دوست دارم همه مسابقات را گزارش کنم آیا در این سال ها مسابقه ای که بود که دوست داشتید، گزارش کنید اما این وظیفه به گزارشگر دیگری سپرده شد؟ وی در این خصوص می گوید: دوست دارم همه مسابقات را گزارش کنم اما وقتی می بینم همکاران خوب و توانایی دارم، خب احساس می کنم آنها هم حق دارند. ضمنا با زیاد شدن سبک های گزارشگری حتما سطح وسیع تری از جامعه راضی می شوند. البته ماشاءالله آنقدر نیروهای توانا و مجریان و گزارشگران خوب داریم که نه مشکلی در رفتنم به سفر و کارهایم نیستند، بلکه بسیاری از مواقع آنقدر عالی هستند که خودم هم ترجیح می دهم من نباشم و آنها گزارش کنند. رقابتی با سایر گزارشگران ندارم معمولا فوتبال دوستان، مجریان و گزارشگران تلویزیونی را با یکدیگر مقایسه می کنند. این فضای رقابتی بین شما گزارشگران هم وجود دارد؟ خیابانی با بیان اینکه این حس یا پرسش شماست و من چنین حسی به این موضوع ندارم زیرا با همه همکارانم، دوست هستم و هیچ اختلافی هم با آنها ندارم، چه برسد به اینکه با آنها رقابت کنم می گوید: ما همکاریم و به همدیگر کمک می کنیم. حسم به همه یکسان است. حتی همه گزارشگران گذشته به نوعی در پیشرفت کارم سهیم بوده اند. آقایان حبیب الله روشن زاده، ایرج ادیب زاده، مانوک خدابخشیان، داریوش کاووسی، مجید وارث، جواد طبسی نژاد، بهرام شفیع، عباس بهروان، اسکندر کوتی، مرحوم کیانوش و آقای صالح نیا از کسانیی هستند که من خود را به آنها مدیون می دانم زیرا در این راه مشوق من بوده اند. حتی گزارشگران شهرستانی هم به من خیلی کمک کرده اند. آقای فاروق فتاحی در آبادان استاد من هستند. آقای جعفری در شیراز، آقای معصومیان در تبریز و گزارشگران جوان شهرستان ها هم همه خوب هستند. اظهارنظر در مورد فردوسی پور نظرتان در مورد عادل فردوسی پور چیست؟، وی به این پرسش، اینگونه پاسخ می دهد: عادل یک دوست خوب است. آدمی که می شود به دوستی او تکیه کرد. خیلی مواقع شده که از او کمک خواسته ام و او هرگز به من، نه نگفته است. از همه خوبی عادل ممنونم و خوشحالم که او تا اینجا آمده و این همه رشد کرده است. او لایق این صفات و خوبی ها هم هست. تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم به این موضوع فکر کرد ه اید که تا چه زمانی به گزارش کردن ادامه می دهید؟، این گزارشگر در این خصوص می گوید: تا زمانی که صدایم دربیاید و مردم به من اجازه کار بدهند، گزارش می کنم. گاهی گردش پرگار تقدیر در دست ما نیست و باید بنیشینیم و تنها تماشاگر باشیم اما مرکز را که درست انتخاب کرده باشی و دلت که قرص باشد، بگذارید هرچه می خواهد، بچرخد. حافظ می گوید: عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی – عشق داند که در این دایره سرگردانند، لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ – عشقبازان چنین مستحق هجرانند و البته یک نکته را هم فراموش نکنیم که امید، بهترین سرمایه برای ادامه زندگی است. باد با چراغ خاموش کاری ندارد و اگر طوفان و بوران و باد و شدت آن آزارت می دهد بدان که روشنی. امیدوارم دل مردم کشورم همیشه روشن باشد و مرا هم قابل بدانند و همچنان صدایم را به خانه های خود بپذیرند. تمام چهره های محبوب خیابانی، از شاراپوآ تا شیکاگو بولز در بخش دیگری از این گفتگو، او در مورد علاقه اش به ورزش ها، تیم ها و بازیکنان داخلی و خارجی می گوید: بدون ورزش نمی توانم زندگی کنم. همه کاری می کنم تا اکثر مسابقات مهم ورزشی دنیا را تماشا کنم. همه گرانداسلم های تنیس را دنبال می کنم. مسابقات بسکتبال NBA آمریکا را به شدت پیگیری هستم و همیشه طرفدار شیکاگو بولز بوده و هستم. راگبی را دوست دارم و هندبال را بیشتر، عاشق تماشای مسابقات دوومیدانی هستم. بیسبال را هم حتی دنبال می کنم. نادال را خیلی دوست دارم اما قبلا از ایوان لندل خوشم می آمد و مارتینا هینگیس هم تنیسور خوبی بود. البته این روزها از دوپینگ شاراپووا خیلی ناراحت شدم. توانایی های مایکل فلپس را می ستایم. سرگئی بوبکا و لی نینگ را خیلی دوست داشتم. الان از یوسین بولت حس خوبی می گیرم. توتی را دوست دارم و بدون فوتبال می میرم این گزارشگر بازیکنان و تیم های محبوبش را اینگونه نام می برد: بوفون، مالدینی، کرایف، مارادونا، دیوید ژینولا، اریک کانتونا، سرخیو راموس، لئو مسی، یورگن کلوپ، فرانک لمپارد، آردا توران، ادینسون کاوانی، لوییز سوارز، فرناندو ردوندو، آلکسی دلپیرو، خوان ورون، دیه گو سیمئونه و ده ها بازیکن و مربی دیگر را هم دوست داشته و دارم. در تیم های خارجی هم دورتموند، رم، یوونتوس، سنت اتین، آرسنال، لیورپول، آژاکس، اتلتیک بیلبائو و سلتیک گلاسکو دوست داشتنی هستند اما بهترین تیم در ذهنم فقط بوکاجونیورز آرژانتین است و بهترین بازیکن هم فقط فرانچسکو توتی. من کلا با ورزش و فوتبال زندگی می کنم و شاید بتوانم بدون چلوکباب زنده بمانم اما بدون فوتبال می میرم. باور کنید گرایش رنگی ندارم... از تمام علایق خوب صحیت کردید اما نگفتید طرفدار کدام تیم داخلی هستید؟ خیابانی به این پرسش اینگونه پاسخ می دهد: من بارها در مصاحبه هایم گفته ام که هیچ گرایش رنگی ندارم. اگر گرایش منطقه ای داشته باشم، حتما طرفدار تیمی از کرج خواهم بود که قبلا تیم هایی چون جاوید و شاهین را داشت و الان تیمی مثل اکسین البرز را و اگر گرایش قومی داشته باشم حتما تیم تراکتورسازی تبریز را دوست خواهم داشت. وقتی می گویم تعلقی به رنگ ندارم، باید باور کنید. من نه استقلالی هستم نه پرسپولیسی، هرچند هر دو تیم را هم دوست دارم. فوتبال در کشورم را با شور و هیجان دوست دارم و دلم می خواست وقتی استقلال به تبریز می رود، همه ورزشگاه طرفدار تبریزی ها باشد و وقتی پرسپولیس به اصفهان می رود، همه ورزشگاه یا ذوب آهنی باشند یا سپاهانی. این شکل از طرفداری است که می تواند فوتبال ایران را رونق دهد. کاری که تراکتورسازی و طرفدارانش شروع کردند اما ادامه نیافت. سکوت در مورد کاندیداتوری مجلس ثبت نام برای انتخابات مجلس، مهمترین اتفاقی بود که امسال در زندگی جواد خیابانی رقم خورد اما اینکه چرا او ناگهان از حضور در این انتخابات انصراف داد، پرسشی است که او نمی خواهد همچنان در موردش صحبت کند: اجازه بدهید در این باره چندی دیگر به صورت مفصل صحبت خواهم کرد زیرا فعلا قصد ندارم در مورد این موضوع حرفی بزنم. به همه جای ایران سفر کرده ام این گزارشگر در مورد علاقه اش به سفر و کتاب اینگونه صحبت می کند: سفر. هرجای ایران که بگوئید، رفته ام و بوسه بر دست پیرمرد ایرانی زده ام. از زابل گرفته تا مریوان و از تالش گرفته تا چابهار. همیشه به زن ایرانی احترام گذاشته ام مخصوصا وقتی نقش مادر را ایفا می کند درود بر زنانی که خصلت خودشان و تفریح و شادی خودشان را فدای کودکان و فرزندانشان می کنند. الان چون دانشجوی جامعه شناسی هستم، بیشتر کتب مربوط به این مقوله را می خوانم و می دانم فرهنگ ما نیاز به بازنگری هایی کلی در مقوله های اجتماعی، ادب و زیستی دارد زیرا مطمئنم که فرهنگ غنی کشور ما می تواند این بحران خشونت و ضدفرهنگ را از تن خود بزداید. در دهه 70 داستانی هفت جلدی چاپ شد از مارسل پروست با عنوان در جستجوی زمان از دست رفته که در سال های اخیر همه با هم یک جا منتشر شده اند. قبلا هر یکی دو سال یکی از آنها را خوانده بودم اما اینک این مجموعه هفت جلدی را دوباره می خوانم، تازه می فهمم که چه نوشته است! البته چهار جلدش را خوانده ام و در جلد پنجم با عنوان اسیر هستم. رمان در جست وجوی زمان از دست رفته یک جدایی مطلق است از رمان های رئالیستی قرن نوزدهم، اگرچه بخش هایی از این رمان در مورد حسادت، فریب کاری و رنج است و انبوهی از جزئیات رئالیستی را می توان در آن یافت، اما تمرکز اصلی رمان روی کثرت چشم اندازهاست. یعنی همان ایده هایی که می توان در نسل جوان ایرانی به آنها دست یافت. در نهایت، هم اوقات فراغت و هم غیر فراغتم تنها به مطالعه و تحقیق در اینترنت می گذرد، درباره هرچیزی، سینما، اسکار، پزشکی، روانشناسی، جامعه شناسی، تاریخ، فوتبال، المپیک، حتی سیاست و اقتصاد. بهترین و بدترین اتفاقات زندگی شخصی خیابانی وی با بیان اینکه بدترین اتفاق زندگی اش، درگذشت مادرش بود، در مورد بهترین اتفاقات در زندگی شخصی اش می گوید: موضوعات خیلی زیادی وجود دارد. مانند آزادسازی خرمشهر، مانند ازدواج، همانند تولد یک فرزند، مثل همراه بودن با اویی که دوستش داری و مثل پایان جنگ. همچنین صعود به جام جهانی فوتبال، آمدن نوروز، پایان پرونده هسته ای ایران با قدرت دیپلماسی جواد ظریف و خوب شدن وضعیت جسمانی و بیماری ام همگی اتفاقات خوبی بوده و هستند. هرگز بد ذات نیستم و از مردم عذر می خواهم خیابانی مصاحبه اش با مجله مهر ، را با گفتن این جملات به پایان می رساند: اعتقاد دارم که باید به هر اندیشه ای احترام گذاشت. همانگونه که ما هرگز به خودمان توهین نمی کنیم، نباید به دیگران هم توهین کنیم. بهترین انسان ها کسانی هستند که وقتی خوب را برای خود می خواهند، همان خوب را برای دیگران هم بخواهند. من هرگز بد ذات نیستم که حتی برای منتقدان خودم خط و نشان بکشم و تهدیدشان کنم. آنها را هم دوست دارم و به فضای فکری و عقیدتی آنها احترام می گذارم و از آنها پوزش می خواهم اگر بخاطر کم سوادی، کم دانشی، ناتوانی، نافهمی و ... نمی توانم آنچه را که از من می خواهند برایشان فراهم کنم اما سعی می کنم از نقد آنها استفاده کنم. Let’s block ads! (Why?) منبع: 598 کد مطلب : سایر اخبار ...
10 راز برای داشتن دندان های سفیدتر و درخشانتر
...، ژل ها و محلول های بدون نسخه به از بین بردن بعضی از لکه های سطحی کمک می کنند. بسیاری از این محصولات حاوی مواد ساینده ملایم، مواد شیمیایی یا براق کننده هستند. آنها برخلاف سفید کننده ها، رنگ طبیعی دندان ها را تغییر نمی دهند. راه حل های خانگی برای دندان های سفیدتر بعضی از مردم هنوز ترجیح می دهند از درمان قدیمی خانگی جوش شیرین و مسواک برای سفید کردن ملایم دندان ها در خانه استفاده ...
نقش یک جریان خاص سیاسی در حذف جمعیت از برنامه ششم
معاون وزیر بهداشت در یک سخنرانی عمومی اصل بحران جمعیت را زیر سوال برد و مدعی شد که ایران در وضع عروسی جمعیتی است و اطلاعات جمعیتی را ناقص به مقام معظم رهبری رسانده اند! گروه اجتماعی مشرق- بحران جمعیت ایران به واسطه کاهش بی سابقه نرخ باروری به عنوان یکی از عجایب جمعیت شناسی در دنیا [...] معاون وزیر بهداشت در یک سخنرانی عمومی اصل بحران جمعیت را زیر سوال برد و مدعی شد که ایران در وضع عروسی جمعیتی است و اطلاعات جمعیتی را ناقص به مقام معظم رهبری رسانده اند! گروه اجتماعی مشرق- بحران جمعیت ایران به واسطه کاهش بی سابقه نرخ باروری به عنوان یکی از عجایب جمعیت شناسی در دنیا مطرح است، چنان که یکی از دانشمندان برجسته غربی در این زمینه می گوید: “کاهش نرخ باروری در ایران طی 30 سال گذشته حیرت انگیز و معادل70 درصد بوده است. این میزان یکی از سریع ترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر است”(1). این کاهش شدید نرخ باروری سبب شده است که اکنون ایران یکی از سه کشوری باشد که جمعیتش، سریع ترین حرکت به سمت مرزهای سالخوردگی را دارد (2). همین شرایط باعث شد که مقام معظم رهبری در سالیان اخیر بیش از 20 بار در مورد مسئله جمعیت صحبت نمایند و از آن جمله، بگویند: “برای آن دشمنانی که ... اشاره کردم، بهترین چیز این است که ایران یک کشوری باشد با بیست – سی میلیون جمعیّت، که نصف این جمعیّت هم کهن سال و میان سال و از کارافتاده باشند؛ این برایشان بهترین چیز است؛ [اگر] برای این برنامه ریزی بتوانند بکنند، حتماً می کنند، پول بتوانند خرج کنند، حتماً خرج می کنند” (04/03/1393) با توجه به وضعیت فوق الذکر و سخنان مکرر مقام معظم رهبری پیرامون اهمیت مسئله جمعیت، این توقع وجود داشت که تمام ارکان نظام برای فایق آمدن بر بحران جمعیت بسیج شوند؛ توقعی که نه تنها برآورده نشد، بلکه بعضا حرکاتی در جهت تشدید بحران جمعیت نیز صورت پذیرفت. مجلس شورای اسلامی هیچ قانونی در راستای عملی کردن سیاست های کلی جمعیت تصویب نکرد و حتی قانون ضدجمعیت تنظیم خانواده را نیز لغو نکرد. در قوه قضائیه نیز مدعی العمومی یافت نشد که احساس وظیفه کرده، در پرونده 250 هزار سقط جنین غیرقانونی سالیانه (3) که به یک قتل عام تمام عیار شبیه است، ورود کند. دولت هم بودجه ای برای افزایش مرخصی زایمان در نظر نگرفت (4)، به زوجین نابارور کمک قابل توجهی نکرد و البته وزارت بهداشت نیز به رویه ضدجمعیتی خود در عمده موارد ادامه داد (3)، تا جایی که معاون بهداشت وزیر بهداشت در یک سخنرانی عمومی اصل بحران جمعیت را زیر سوال برد و مدعی شد که ایران در وضع عروسی جمعیتی است! و اطلاعات جمعیتی را ناقص به مقام معظم رهبری رسانده اند! (5) اکنون به واسطه مطرح شدن برنامه ششم توسعه، قسمت دیگری از بی توجهی به بحران جمعیت را شاهد هستیم، چنان که مسئله جمعیت که در پیش نویس این برنامه مورد توجه قرار گرفته بود، از متن برنامه به صورت یکجا حذف شده است (6). اما این که چگونه امری به این مهمی که با امنیت ملی کشور پیوند خورده است، کاملا نادیده گرفته می شود، حکایت اصلی این یادداشت است. نهم تیرماه سال جاری بود که مقام معظم رهبری سیاست های کلی برنامه ششم توسعه را ابلاغ نمودند. در مقدمه این سیاست ها بر لزوم تکیه بر سیاست های کلی جمعیت تاکید شده و در بند 45 ام نیز به وضوح فرهنگ سازی و ایجاد زمینه ها و ترتیبات لازم برای تحقق سیاست های کلی جمعیت از دولت درخواست شده است (7). ابلاغ این سیاست ها سبب شد که بحث جمعیت در تبصره دهم از پیش نویس برنامه ششم، به خوبی مورد اشاره قرار بگیرد. همچنین دولت، شورایی را با عنوان شورای برنامه ریزی جمعیت تشکیل داد، تا برنامه ای عملیاتی برای آنچه در پیش نویس برنامه آمده بود، ارائه دهد (8). دکتر نوبخت -رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور- هم طی حکمی دکتر عادل آذر – رئیس مرکز آمار- را به ریاست شورای برنامه ریزی جمعیت منصوب کرد. اما خروجی این شورا که قرار بود برنامه ای عملیاتی برای رفع بحران جمعیت در برنامه ششم باشد، شد حذف کامل مقوله جمعیت از متن برنامه! (9) اما واقعا به چه دلیل این شورا دست به حذف برنامه جمعیت زد؟ شاید بتوان مهمترین دلیل این موضوع را در ترکیب اعضای این شورا جستجو کرد. برخی از اعضای شورای برنامه ریزی جمعیت عبارت بوده اند از: دکتر محمد جلال عباسی شوازی، خانم شهیندخت مولاوردی، دکتر سید علیرضا مرندی و نماینده ای از انجمن جمعیت شناسی ایران. اما خوب است که مروری کوتاه بر مواضع این افراد و نهادها در قبال مسئله جمعیت داشته باشیم. بیشتر از یک یا دو فرزند خیلی عقلانی نیست! شهیندخت مولاوردی ضمن مصاحبه ای عنوان کرده است: “ با وجود مشکلاتی مثل اشتغال و مسکن و از این دست مسائل، بیشتر از یک یا دو فرزند خیلی عقلانی نیست و به شرطی اصلاح می شود که تسهیلات و امکانات لازم برای یک زندگی سالم و رفاه نسبی در اختیار جوانان قرار گیرد. “ (10) خانم مولاوردی در حالی این ادعا را مطرح می کند که ارتباط مشخصی بین رفاه و افزایش فرزندآوری وجود ندارد، چنان که اکنون ثروتمندترین استان های کشور، کمترین نرخ باروری و محروم ترین استان ها، بیشترین نرخ باروری را دارند. حتی در یک شهر مثل تهران نیز آمارهای رسمی نشان می دهد که اقشار مرفه، فرزندآوری کمتری نسبت به قشر متوسط جامعه دارند. به هر حال خانم مولاوردی که به داشتن افکار فمینیستی مشهور است، در حالی رفاه را شرط فرزندآوری بیشتر مردم می داند که خود برای تامین رفاه خانواده ها گام قابل ذکری برنداشته است و بیش از آن که به اولویت های مهمی مانند بیمه زنان خانه دار و افزایش مرخصی زایمان زنان بپردازد، به مسائل فرعی و دست چندمی مانند ورود زنان به ورزشگاه ها و خروج زنان از کشور بدون اجازه همسر پرداخته است. وی همچنین در مرداد ماه سال جاری و در اظهارنظری عجیب مدعی شد که ظرف یک سال و نیم، 47 هزار زن شاغل به دلیل مرخصی زایمان اخراج شده اند! (11) ادعایی که البته هیچ سندی برای آن ارائه نشد. ایران کشور پیرهای باسواد خواهد بود! دکتر عباسی شوازی، رئیس کنونی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و همان کسی است که اسباب تغییر پیش بینی های سازمان ملل در مورد جمعیت ایران را فراهم کرد. اما شرح واقعه این که: سازمان ملل در سال 2010 و در پیش بینی تکان دهنده خود از وضع آینده جمعیتی ایران، اذعان کرد که با ادامه روند کنونی کاهش نرخ باروری، جمعیت ایران در سال 1480، به سی و یک میلیون نفر خواهد رسید که قریب به نیمی از آن بیش از شصت سال سن خواهند داشت. این پیش بینی تلنگری شد برای مسئولان تا به فکر افزایش جمعیت کشور باشند و خطر ویرانگر پیری جمعیت را مدنظر قرار دهند. در این هنگام دکتر عباسی شوازی که همواره ارتباط تنگاتنگی با سازمان ملل داشته است، آمار و پیش بینی های این سازمان را زیر سوال برد و گفت: “ جای تعجب است که برخی افراد که ادعای کارشناسی جمعیت نیز دارند، از داده های سازمان ملل با این قاطعیت استفاده می کنند “ (12) اما موضوع هنگامی جالب می شود که بدانیم، در حالی دکتر عباسی پیش بینی سازمان ملل را زیر سوال می برد که دریافت جایزه جهانی جمعیت در سال 2011 را مدیون همین سازمان است. به هر حال حساسیتی که به دنبال این پیش بینی سازمان ملل به وجود آمد و منجر به تحرکاتی در کشور شد، درس عبرتی شد برای این سازمان به اصطلاح بین المللی؛ چنان که پس از آن، سازمان ملل در اقدامی بی سابقه، در آمار و پیش بینی های خود تجدید نظر کرد؛ یا به معنای دقیقتر آنها را دستکاری کرد، بدان امید که روند بی نظیر کاهش نرخ باروری در ایران، چنان که هست به نظر نیامده و حساسیت های به وجود آمده در مردم و مسئولین کشورمان فروکش کند . در پیش بینی های جدید (2012)، آنقدر ماهرانه آمار جمعیتی کشور دستکاری شده بود که در صورت تحقق سناریوی خوش بینانه، جمعیت ایران به 150 میلیون هم می رسید که از قضای روزگار با منویات مقام معظم رهبری نیز تطابق کامل داشت! اما در اینجا یک سوال پیش می آید و آن این که: سازمان ملل چگونه و با استناد به چه آماری توانست در پیش بینی خود نسبت به آینده جمعیت کشورمان تجدید نظر کند؟ باید گفت که در این برهه نیز دکتر عباسی شوازی وارد عمل شده و آماری مجعول را به سازمان ملل هدیه می کند؛ یعنی انتقاد دکتر عباسی به پیش بینی های سازمان ملل، نه تنها آسیبی به ارتباط دوستانه وی با این سازمان نمی زند، بلکه گویا به تحکیم این ارتباط نیز می انجامد، زیرا سازمان ملل که علی القاعده باید آمار کشوری را از مراجع معتبر دریافت کند، رقم نرخ باروری را از کسی می گیرد که در کشور هیچ سِمتی برای ارائه آمار ندارد. دکتر عباسی، نرخ باروری را به سازمان ملل 1٫89 گزارش می کند، در حالی که مرکز آمار کشور به عنوان معتبرترین منبع ارائهآمار جمعیتی، این آمار را بین 1٫5 تا 1٫75 اعلام کرده بود. نکته بسیار جالب توجه این که، دکتر عباسی اخیرا ضمن یک مصاحبه، اعترافی ضمنی به جعلی بودن آمار ارائه شده به سازمان ملل داشته است و نرخ باروری در سال 1390 را 1٫7 عنوان کرده است (13). البته سوابق دکتر عباسی پر است از روابط مشکوک، اظهارنظرهای مغرضانه و اقدامات مخرب. به عنوان مثال وی سال گذشته، سمینار ضدجمعیتی پویایی جمعیت در کشورهای مسلمان را با کمک مالی سفارت سوئیس و صندوق جمعیت سازمان ملل و با حضور مرتبطین با صهیونیست ها در تهران، یزد و شیراز برگزار کرد. دکتر عباسی در این سمینار، آینده جمعیت ایران را یک جمعیت سالخورده باسواد عنوان کرد که هنوز امید به زندگی دارند! (14) بر اساس این اظهارنظر عجیب باید از دکتر عباسی پرسید: اگر به صورت قطعی جمعیت ایران سالخورده خواهد شد، خاصیت موسسه مطالعات تخصصی جمعیت کشور که از بیت المال ارتزاق می کند و شما ریاست آن را بر عهده دارید، چیست؟! بالتبع این سوال نیز مطرح می شود که چرا باید فردی که معتقد است جمعیت ایران قطعا پیر خواهد شد، در شورای برنامه ریزی جمعیت حضور داشته باشد؟ انجمن جمعیت شناسی ایران یا شعبه صندوق آمریکایی جمعیت؟! پیش از این در یادداشتی به صورت مبسوط به عملکرد و مواضع مخرب انجمن جمعیت شناسی پرداخته شد و در این مجال صرفا چند سطر از آن یادداشت (18) ارائه می شود تا تکلیف یکی دیگر از اعضای شورای برنامه ریزی جمعیت مشخص شود. از نظر انجمن جمعیت شناسی “ وضع جمعیت کشور نه تنها بحرانی نیست، بلکه بسیار مطلوب نیز هست. با وجود این مطلوب بودن، جمعیت ایران قطعا سالخورده خواهد شد! از این رو برنامه ریزی برای پیشگیری از این امر مقدر، کاری بیهوده است که در صورت توفیق نیز، دور باطل ایجاد می کند. اساسا پیر شدن جمعیت یک فرصت است و آینده نگری در هر زمینه که خوب باشد، برای پیری جمعیت لازم نیست، چون ممکن است جلوی این فرصت گرفته شود و جمعیت ایران، توفیق پیری را از دست بدهد! مشوق های مالی نیز علی القاعده نباید در این راستا به کار گرفته شوند، چون ممکن است فرزندآوری در محرومین جامعه بیشتر شود و علی القاعده مستضعفین، توانایی تربیت بچه را ندارند”. با این توصیفات و با آگاهی از روابط بسیار گسترده انجمن جمعیت شناسی با صندوق آمریکایی جمعیت، می توان این نهاد غیردولتی را شعبه ای دیگر از صندوق جمعیت سازمان ملل عنوان کرد. برای پی بردن به این حقیقت می توان به نامه بسیج دانشجویی رجوع کرد که در آن دانشجویان به دلایل متعدد خواستار اخراج نماینده صندوق جمعیت از کشور شده بودند (19). با خواندن ادله این نامه و مقایسه آن با مواضع انجمن جمعیت شناسی، مشابهت های فراوانی به چشم خواهد خورد که پرده از حقایق بسیاری بر می دارد. به هر حال با توجه به مواضع و عملکرد اعضای شورای برنامه ریزی جمعیت، حذف یکجای مقوله جمعیت از برنامه ششم توسعه، آنچنان هم کارنامه بدی برای این شورا به شمار نمی آید و انصافا ماجرا می توانست از این هم بدتر باشد! اما در آخر... شواهد متعددی حاکی از این است که بیانات مقام معظم رهبری که در ابتدای این یادداشت آمد، محقق شده است و دشمن برای جلوگیری از اجرایی شدن سیاست های جدید جمعیتی ایران، برنامه ریزی کرده و پول خرج می کند. نگارنده نیز، قبل از دیدن برنامه ششم توسعه، یقین داشت که جریان نفوذی تنظیم خانواده (20) نخواهد گذاشت در برنامه ششم توسعه به بحران جمعیت پرداخته شود و البته این پیش بینی احتیاجی به نوستر آداموس بودن نداشت! علت این یقین، صرفا سابقه جریان مزبور در عقیم گذاشتن طرح های جمعیتی بود؛ به گونه ای که در چهار سال گذشته، این جریان جلوی هرگونه تغییر اساسی در عملکردهای مربوطه در وزارت بهداشت را گرفته است و با رخنه در مجلس، اجازه نداده قانون تنظیم خانواده لغو شود و قانونی برای افزایش رشد جمعیت وضع گردد. در حقیقت با وجود این جریان قدرتمند، هر طرحی برای افزایش جمعیت از ابتدا شکست خورده به شمار می آید، مگر این که خلافش ثابت شود. اکنون مسئله جمعیت، نمودی عریان از نفوذ جریانی است که به فرموده ی رهبر حکیم انقلاب، خطرناک تر از نفوذ فردی است. البته ناگفته نماند که، در رأس این جریان، فرد و افرادی کمتر از انگشتان یک دست قرار دارند که اگر روزی به میز محاکمه کشانده شوند، آمریکا به ازای آزادی آنها، نه 7 نفر، که 70 یا 700 نفر را آزاد خواهد کرد. حسین مروتی منابع: 1- Nicholas Eberstadt 2013, on Fertility Decline in the Muslim World: A Veritable Sea-Change, Still Curiously Unnoticed . 2- http://isna.ir/fa/news/91082012316/ 3- http://www.rajanews.com/news/218232 4- http://www.farsnews.com/13941110000665 5- http://kayhan.ir/fa/news/33946 6- http://www.nasimonline.ir 7- http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=30128 8- http://www.plan6.ir/Portal/View/Page.aspx?PageId=aecb1efb-f008-4ae7-bf2b-efeb110146b1 9- http://www.amar.org.ir/ 10- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/355326/ 11- http://nasimonline.ir/Content/Detail/1017235/ 12- http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2872285 13- http://khorasannews.com/newspaper/BlockPrint/12356 14- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/377471/ 18- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/495992/ 19- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931128001415 20- http://nasimonline.ir/Content/Detail/1034592/186 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
انتقاد از کار برخی مترجمان قدیمی
” اثر لئو تولستوی جهانی است. همان طور که در مقدمه و موخره نیز بیان کرده ام “ایوان” کلمه روسی به معنی “آدمیزاد” است. بنابراین این داستان به همه ما مربوط می شود. این داستان به زندگی انسان معمولی و اداری می پردازد که هر روز به اداره می رود و بازمی گردد، ازدواج می کند و دو سه بچه هم تحویل جامعه می دهد. این اثر را هم خدا می داند چند نفر ترجمه کرده اند. من پیش از ترجمه آن بیش از 20 بار آن را درس داده ...
خداداد عزیزی: اطراف حرم دستفروشی می کردم
می دهد و تاثیر گذار است. سال 96 وقتی بهترین بازیکن آسیا شدم و توپ طلا را گرفتم آن را به موزه حرم مطهر اهداد کردم چون جای آن توپ در موزه حرم بود نه طاقچه خانه ما. البته من از دوران فوتبالم در خانه هیچ چیزی ندارم و حتی یک پیراهن برای خودم نگه نداشته ام.آن توپ هم در موزه حرم ماندگار می شد. من در گذشته زندگی نمی کنم و همیشه نگاهم به جلو است اما الان که سنم بالا رفته و به روزهایی که در حرم دستفروشی می ...
از “گپ زنی” تا “کدخدایی” در کهگیلویه و بویراحمد + عکس
، شیربها و یا (حق شیر) به مذاکره می نشینند، آن وقت که نامزدی جنبه رسمی پیدا می کند امروزه اغلب مراسم عقدکنان در این روز انجام می پذیرد و در این مراسم جشن بر پا بوده و ساز و دهل و یا ارگ (سال های اخیر) نواخته می شود. در مراسم کدخدایی خانواده داماد آذوقه های برای مخارج پذیرایی به خانواده عروس می فرستند. اگر ازدواج بیرون از طایفه و ایل باشد میزان شیربها بالا است. در گذشته شیربها چند ...
زنان اینگونه شوهرشان را دیوانه خودشان کنند
نیمی از مشکلات مال شما باشد سال ها از روزگاری که مردها بار خانه را یک تنه به دوش می کشیده اند گذشته است. مردهای امروزی دوست دارند زن شان دوشادوش آن ها حرکت کند، بحران های خانه را بشناسد و گاهی مانند آن ها استرس های زندگی بعد از ازدواج را به دوش بکشد. آن ها دوست ندارند تنها فکر کنند، تنها تلاش کنند، تنها نگران باشند و تنها عمل کنند. مردهای امروز به دنبال همسری هستند که در تمامی این لحظه ها ...
گاهی بچه زرنگش خوب نیست!
.... محسن پنهانی برادر کوچکش را آزار می داد و می گفت: برو گم شو! تو این خونه هیچ کس تو رو نمی خواد! بچه های پرخاشگر در خانواده ها کم نیستند. آنها به مادرشان جواب تندی می دهند و برای پدرشان قلدری می کنند، خواهر و برادر و دوستانشان را اذیت می کنند و بسختی می توان با آنها کنار آمد، اما کنار آمدن با این کوچولوهای عصبانی و قلدر نیز راه حلی دارد. نه تنها محسن بلکه همه بچه های زورگو ...
خودروهایی که مردها نباید سوار شوند!
بچهٔ شما را در طول مسیر سرگرم کند. درحالی که بچه ها به هر صورتی که بخواهند در صندلی عقب لم می دهند. برای شما به عنوان راننده لذت خاصی وجود ندارد. 3- مزدای میاتا (Mazda Miata) وقتی که میاتا برای اولین بار آمد خیلی از مردانی که در دوران بحران میان سالی بودند. احساس می کردند که نیاز دارند که این خودرو را بخرند. البته هرکدام از آن ها استدلال خاص خود را داشتن اما در مورد خریدن میاتا ...
حیوانات خانگی رؤسای کشورهای جهان
باتو بخوانید. فیلم ایرانی که به دانش آموزان ژاپنی تدریس می شود را بشناسید ژوله به همراه خانواده+ عکس سلفی تکان دهنده مسافر زن قبل سقوط فلای دبی +تصاویر روش های عجیب برای قاچاق انسان + تصاویر "نیوشا ضیغمی" و همسرش کنار سفره هفت سین+ عکس نتایج عجیب مقایسه انسان با حیوانات! + تصاویر مرگ خاموش مادر و فرزند هامون پر آب شد کوچکترین پهپاد جاسوسی دنیا +عکس دختران با "مردان افغانی" بی شناسنامه ازدواج می کنند وحید هاشمیان و فریدون زندی در کنار سفره هفت سین+ عکس برخورد مرگبار پژو با کوه+عکس ...
گفت وگو با قاضی باتجربه پرونده های جنایی/ از حضور در صحنه های قتل تا ملاقات های خیابانی با متهمان سابق
و خلق وخوی زندانی ها در زندانبان تأثیر می گذارد، در هر صورت دیدن صحنه های وحشتناک و شنیدن هرروزه ناله، آه، نفرین، دعا و فحش و همه اینها با هم سخت است. می گویند هر انسانی باید روزی چند منظره خوب ببیند و صدای خوب بشنود، به این دلیل است که مردم پول می دهند تا در خانه شان تابلو نصب کنند، حالا شما فرض کن به جای آن خون و جسد ببینی، استخوان شکسته ببینی، سر بریده ببینی، بچه ریزریزشده ببینی. به جای موزیک ...
کاری که در سینما کردم مهمتر از فیلمسازی است
متمادی است به مشکل اصلی سینمای ما بدل شده و چرخه اقتصاد سینما را رو به نابودی نهاده است. مسلم است که روش ده نمکی چه درست باشد و چه غلط ، پر واضح است که سینمای روشنفکری مخاطب گریز و مبتنی بر مولفه های هنری صرف، هم به سود سینما نبوده و نخواهد بود. سینما بدون مخاطب هیچ گونه معنا و مفهوم و توجیهی نخواهد داشت و این پاشنه آشیل قشری است که سینمای غرب و جشنواره ها را الگوی خود می دانند ولی به همین ...
حرفهایی که تا به حال از خداداد عزیزی نشنیده اید
جام جهانی صعود کند. *ما مشهدی ها به امام رضا(ع) نگاه متفاوتی داریم و آن امام بزرگ را از خودمان می دانیم. * اعتقاد همیشه خوب است و به انسان سیگنال های مثبت می دهد و تاثیر گذار است. توپ طلای آسیا و موزه حرم *سال 96 وقتی بهترین بازیکن آسیا شدم و توپ طلا را گرفتم آن را به موزه حرم مطهر اهداد کردم چون جای آن توپ در موزه حرم بود نه طاقچه خانه ما. البته من از ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی ویژه نوروز (2)
با سلام خدمت شما همراهان همیشگی سری مطالب چهره ها در شبکه های اجتماعی . امیدواریم تا امروز که 5 روز از سال 95 سپری شده است، لحظاتی خوش و شادی را همراه با سلامتی و به دور از غم و اندوه سپری کرده باشید. صحبت را طولانی نمی کنیم و میرویم به سراغ چهره های عزیز تا ببینیم در این مدت چه کسی در کجا چه کرده است. با ما همراه باشید. نوید محرام زاده در سال جدید پیشرفت بسیار خوبی از خود نشان داده و ...
مژگان بختیاری: عکس های آرنولد را دیدم و بدنساز شدم!
مسابقاتی شرکت کرده اید؟ با توجه به محدودیت هایی که داریم و شرایط خانواده ام که خیلی سنتی هستیم خودم هم دوست نداشتم در مسابقه ای شرکت کنم. *چند وقت پیش یک مسابقه برگزار شد... مسابقه ای بود که هیچ قانون خاصی نداشت. یعنی در همان سالن و قبل از شروع مسابقه داورها قوانین را تدوین کردند.این مسابقات زیر نظر فدراسیون همگانی بود. اگر قرار باشد قدرتی کار کنید فقط یک حرکت قدرتی می ...
صندلی داغ طرفداری؛ مهیار میرزاپور، درباره عضو همیشه آنلاین "طرفداری" و فلسفه عجیب هواداری اش
طرفداری - مهیار میرزاپور پنجمین مهمان از سری دوم صندلی داغ طرفداری در بهار، در عید و روز پنجم سال 1395 خواهد بود. از همین ابتدا وظیفه خود می دانم تا این هشدار را به خوانندگان این مطلب بدهم: با مردی آشنا خواهید شد که منحصر به فرد ترین فلسفه هواداری فوتبال را – تا آن جا که ما دیده ایم و شناخته ایم – صاحب است. کسانی که او را از نزدیک می شناسند، متفاوت بودنش را از عموم اشخاصی که تا کنون در زندگی شان دیده اند تایید می کنند (همکارمان سمیرا عبادی از جمله ا ...
خاطرات خانم سرمربی از 15 روز اقامت در تهران
اهمیت می دهد. اما اگر جواب کلی من را درباره ورزش بخواهید، تاکید می کنم تا می توانید برای رده سنی نوجوانان در ورزش برنامه ریزی کنید که در آینده چند برابر جوابگو خواهد بود و پیشرفت را برای ورزش کشورتان به همراه خواهد داشت. گزینه هدایت تیم ملی والیبال زنان ایران در پاسخ به این سئوال که بهترین بازیکنان والیبال رده سنی نوجوانان که با شما 15 روز تمرین کردند، چه کسانی بودند؟ گفت: جواب این سئوال ...
باهنر: حرف و حدیث پشت سرم زیاد است
کرده اند و چهار نوه دارم که الحمدلله بچه ها درس و مشقشان را هم خوب خوانده اند. البته بعضی ها از بیرون فکر می کنند که نکند این نمایندگان سهمیه دانشگاه دارند ولی ما بدون این که سهمیه دانشگاه داشته باشیم، بچه هایمان از دانشگاه تهران، امیرکبیر و علم و صنعت فارغ التحصیل شدند. واقعا برای فرزندانتان هیچ وقت توصیه نامه ننوشتید؟ نه، اصلا، چون خودشان تنها این سه دانشگاه را قبول داشتند ...
چشم انداز قیام حضرت مهدی(عج) در سرزمین شام
، به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید، به خود [بد نموده اید] و چون تهدید آخر فرا رسد [بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد[تان] چنان که بار اوّل داخل شدند [به زور] در آیند و به هر چه دست یافتند، یکسره [آن را] نابود کنند . عیّاشی در تفسیر این آیه, به نقل از حمران و او از امام محمّدباقر(علیه السلام) نقل کرده که او گفت: امام این آیه را قرائت فرمودند: بعثنا علیکم عباداً لنا ...
7 کاربرد جالبی که خمیردندان می تواند داشته باشد
خشک نگه دارید. این ترفند می تواند تاحدی برخی از حلقه های باقی مانده روی کابینت های چوبی قدیمی را که سال هاست بر جای مانده، پاک نماید. این روش به طور کامل آن ها را ازبین نمی برد، اما اگر برای تمیزکردن آن به موقع عمل کنید، در مدت چند ساعت یا چند روز با موفقیت قابل انجام است.
آغاز پیش فروش آیفون SE و آیپد پرو 9.7 اینچی
. البته توجه داشته باشید که مدل پایه ی iPhone SE دارای ظرفیت ذخیره سازی 16 گیگابایتی است و اگر شما یک زن خانه دار، یک کاربر معمولی و یا یک کودک پنج ساله نیستید، حتما توصیه می کنیم که 100 دلار بیشتر هم خرج کنید و ظرفیت 64 گیگابایتی آن را خریداری کنید! زیرا آیفون 16 گیگابایتی به هیچ وجه برای گیک ها و کاربران فعال کافی نیست و بعد از نصب آی او اس، گرفتن چند فیلم و نصب جدیدترین ورژن بازی آسفالت ...
پگاه آهنگرانی: وقت آن است خیلی کارها بکنیم
در کنارش بازیگر هم هستم. بنابراین همواره کارهای دیگری غیر از بازیگری هم انجام می دهی؟ بله، پارسال مستندی ساختم به همراه درنا مدنی درباره هنروران قدیمی و قهوه خانه ارباب جمشید. اما قبل از آن هم مستندسازی می کردم. درواقع آن کار چهارمین کار مستند من بود. موسیقی هم کار می کردم که دیگر کار نمی کنم... کار تدوین هم انجام می دهم. تمام فیلم هایم را خودم تدوین می کنم. البته قبلا این ...
چشم ها را باید شست؛ همسران را جور دیگر باید دید!
رفتار خود باشید، جَو خانه را امن کنید و خشم خود را بیش از پیش کنترل کنید، گاه به خاطر دیگری از خواسته خود بگذرید و قدرت و مسئولیت را عادلانه تقسیم کنید تا مقاومت و تنش جای خود را به همکاری دهد. ** اصلاح روش گفتگو با همسر صحبت کردن و گفتگو با یکدیگر را پر رنگ کنید. هر چند مشغله های کاری،حضور فرزندان و مشکلات زندگی ممکن است وقت تان را پر کرده باشد اما باور کنید ارزشش را دارد ...
عبدی: به احمدی نژاد اجازه بازگشت داده نمی شود
، کاملا اعتقادم این است که بخش قابل توجهی از همان هایی که به احمدی نژاد رای داده بودند، موتور محرکه انتخابات 92 شدند. آنها حاشیه بودند، بسیاری آمدند و برخی هم اصلا نیامدند. بنابراین آنها که آمدند، همان ها بودند که حس می کردند راه دولت احمدی نژاد جواب نمی دهد و ضرر کرده اند. اما همان مردم اگر ببینند راه دولت روحانی هم بهشان جواب نمی دهد، این دوقطبی موردنظر شما ممکن است باز هم شکل بگیرد. اگر ...
ماشین سازی با حمایت شهرداری سر و سامان گرفت/ تأسیس آکادمی؛ رویای بناکار برای والیبال تبریز/ سه هنر ویژه ...
لحاظ روحی تیم را جمع و جور می کردند، نداشت. آناج: در مورد جدایی آرش کشاورزی توضیح دهید؟ متاسفانه بدلیل مشکلات مالی نتوانستیم کشاورزی را حفظ کنیم ولی مهدی کریمی که جایگزین وی شد بسیار بهتر از آرش برای ما بازی کرد و خلاء نبود کشاورزی را به خوبی پر کرد. درخشش ولایی هم باعث شد ما در پست قدرتی زن دچار مشکل نباشیم. اگر زانوی ولایی مصدوم نمی شد قطع یقین باید جزو نفرات انتخابی تیم ملی ...
بار دیگر، آدمی که دوستش می دارم
، با رعایت احترام و به آرامی حرف ها و نظراتتان را مطرح کنید. مرد: در مقابل یک مرد مهری، بهتر است خنثی و منفعل به نظر نیایید. مثلاً اگر با او به ورزش رفتید، پابه پای او فعال باشید یا اگر در یک بحث با او هم کلام شدید، در بحث با او مشارکت جدی و منطقی داشته باشید. در غیر این صورت شاید از نظر او یک انسان منفعل به حساب بیایید و دیگر خیلی روی شما حساب نکند. آبان زن: قبل از هر ...
"عشق" و میل شدید به چک کردن "تلفن همراه" همسر
نیوشا یعقوبی: با گسترش شبکه های اجتماعی ممکن است این حساسیت ها بیشتر شود. زن یا مرد فرقی نمی کند، هر کدام مایلند فعالیت های طرف مقابلشان در فضای مجازی کنترل کنند. حتی در بعضی از موارد ممکن است وسوسه شوند و بخواهند با نام و عکس جعلی میزان وفاداری همسر خود را بسنجند. شما چطور؟ آیا از آن دسته از افرادی هستید که گوشی همراه را از وسایل شخصی مانند مسواک و حوله و..می دانید و سعی می کنید ...