سایر منابع:
سایر خبرها
رحیم پور ازغدی: به ترکیه گفتند اقرار کن زنای محصنه جرم نیست تا عضو اتحادیه اروپا شوی
عصر ایران - در ایام عید نوروز سخنانی مطرح می شود که تحت الشعاع فضای تعطیلات قرار می گیرد ولی با وجود گذار از تعطیلات نوروزی همچنان قابل نقل است. از این دست سخنان می توان به اظهارات حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه مشهد در اولین جمعه سال 1395 اشاره کرد. بر پایه خبری که خبرگزاری دانشجو منتشر کرد مهم ترین محورهای سخنان رحیم ...
یادداشت رسایی علیه هاشمی/ رفتار هاشمی؛ غفلت یا خیانت، مساله این است
، مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود! این خاطره جعلی که در راستای خط سازش و با طراحی تحریف امام صورت گرفته بود، سبب شد تا رهبر معظم انقلاب، موضوع سخنرانی مراسم سالگرد امام خمینی (ره) در سال 94 را به تحریف امام اختصاص دهند و در بخشی از آن خطاب به مردم بگویند: آنچه امروز به شما عرض میکنم تحت عنوان "تحریف شخصیّت امام" است... [برخی در خارج و] در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت امام ...
نماینده ولی فقیه در کرمان: رعایت عدالت از مقوله های مهم جامعه اسلامی است
.... جعفری با بیان اینکه امیرالمومنین (علیه السلام) به عنوان رهبر جامعه اسلامی حساسیت خاصی در امر قضاوت داشتند، گفت: شهید بهشتی شخصیتی بی نظیر بود که گروهک تروریستی منافقین(مجاهدین خلق) یکی از فاسد ترین و جنایت کارترین گروهای تروریستی در سطح جهان است که در ابتدای انقلاب اقدام به ترور شخصیت های نظام می کرد. امام جمعه کرمان در ادامه تصریح کرد: آموزش و پرورش باید در بحث تعلیم و ...
با دوستی آمریکا بایدفاتحه انقلاب را خواند
...، ما تغییری در رفتار و سیاست آمریکا نمی بینیم، اما آیا اصول ایران اسلامی تغییر یافته است؟ عضو فراکسیون رهروان ولایت با بیان اینکه در صورت دوستی با آمریکا باید فاتحه این انقلاب را خواند، ابراز کرد: انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل ایده ای را مطرح کرد که هدف اصلی آن مبارزه با استکبار بود. وی افزود: انقلاب اسلامی در طول سال های اخیر طرفداران زیادی در اقصی نقاط دنیا پیدا ...
چرا هاشمی اصرار به خروج از حاکمیت دارد؟
خاطراتش نظراتی مخالف حضرت امام(ره) داشتند که به تندی آنها را مطرح می کردند لکن آن زمان به دلیل جو حاکم بر جامعه و اقتضائات اوایل انقلاب جرات بیان عمومی مسایل را نداشت هر چند که در قضایای مک فارلین و قطعنامه 598 نتوانست جلوی خودش را بگیرد. باج خواهی و انتظار های طلحه و زبیر مانندی که او از نظام داشت و به آنها ترتیب اثر داده نشد: شکی در این نیست که مقایسه فرزندان او باعبدالله بن زبیر ها قیاس بی جایی ...
پاسخ به مطالبات مردمی اصلی ترین برنامه وزارت ارتباطات در سال 95
انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد و گفت: خوشبختانه مردم به ندای رهبر معظم انقلاب لبیک گفتند و حضور پرشوری در انتخابات داشتند. واعظی افزود: این مردم هستند که در کشورمان برای سرنوشت خود تصمیم می گیرند و این مردم بودند که با حضور در یک همه پرسی بزرگ به نظام خود رای مثبت دادند . وی همچنین با اشاره به دشواری های سال 94 به خصوص مشکلات مالی گفت: اول سال 94 در دولت قیمت نفت 70 دلار پیش بینی شده بود اما متاسفانه این قیمت به حدود 25 دلار رسید؛ برای حل این مشکل همه دست به دست هم دادند تا با مشکلات مالی مقابله کنند. ...
پندها و بندها در تحلیل ماجرای انتخابات
اصولگرایان و هر جناح سیاسی دیگر، اگر خواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. میدان 72 / حجت الاسلام بهمن شریف زاده: پس از روشن شدن نتیجه آراء در انتخابات اخیر، تحلیل های گوناگونی از سوی افراد و جناح های سیاسی ارائه شد. البته همه تحلیل ها را با وجود تفاوت هایی که دارند، می توان واجد سهمی از حقیقت دانست؛ زیرا هر تحلیلگری از زاویه نگاه خود به دنبال کشف حقیقت است و هم از این رو به بخشی از حقیقت، دست می یابد. لکن برای دست یافتن به بهره بیشتر از حقیقت، می توان مشترکات تحلیل های متفاوت را احصاء و مختصات هر یک را تبیین کرد. برای آنکه بتوانیم این تحلیل ها را درست بررسی کرده و به تحلیلی دقیق تر برسیم، لازم است ابتدا برخی از مسلمات کنونی جامعه خود را شماره کنیم تا در ارائه تحلیل بر خلاف امور مسلم حرکت نکنیم، چراکه حرکت بر خلاف مسلمات، آغاز خطا در تحلیل است. یکی از مسلمات اکثرمردم، کاهش سطح رفاه در جامعه است. مردم از وضعیت معیشت خود راضی و خشنود نیستند. هیچ فرد یا جناحی مدعی بهبود وضعیت معیشت در دولت یازدهم نیست، حتی هیچ یک از اصلاح طلبان هم تا کنون مدعی بهبود وضعیت معیشت مردم نشده است. فقر در بین مردم گسترش و افزایش یافته است و مردم از تهیه بخش قابل توجهی از نیازهای خویش، ناتوان یا کم توان شده اند. دومین امر مسلم این است که مردم، سهم قابل توجهی از وضعیت بَد زندگی خود را معلول ناتوانی دولت می دانند و در حالت خوش بینانه می گویند: دولت نتوانسته در این زمینه موفق عمل کرده و کاری برای مردم انجام دهد. اگرچه برخی امید به بهبود وضعیت اقتصادی پس از تصویب برجام داشتند؛ اما این امید هم با ندیدن تغییری محسوس در کشور، رو به کاهش گذاشته است. سومین امر مسلّم این است که در مدت دو سال و نیمی که از دولت یازدهم می گذرد، محبوبیت دکتراحمدی نژاد پیوسته رو به افزایش بوده است. برای اثبات این مدعا نیازی به اقامه دلیل و برهان نیست، تصریح آقای هاشمی بر اینکه “خطر بازگشت احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت” ، اذعان به وجود رأی ده تا پانزده میلیونی احمدی نژاد از سوی صادق زیباکلام و تصریح برخی اصلاح طلبان بر خطر بازگشت احمدی نژاد به سبب عمل نکردن دولت به وعده های اقتصادیش، قسمتی از شواهد من بر این مدعا است، اگرچه این تصریح از سوی اصلاح طلبان، اعترافی بر دومین امر مسلم؛ یعنی تقصیر دولت در وضعیت بد معیشتی مردم نیز هست. تخریب بی وقفه احمدی نژاد از سوی روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب در این مدت نیز گویای همین معنا است که احمدی نژاد چیزی دارد که نباید از او غافل شد و باید پیوسته از او ترسید و احساس خطر کرد و این در حالی است که آقای احمدی نژاد در دو سال و نیم گذشته از هرگونه موضع گیری اجتناب کرده و چیزی نگفته که کسی بخواهد در برابر حرف او موضع بگیرد. اتخاذ این مواضع برعلیه آقای احمدی نژاد نشان دهنده افزایش محبوبیت او است؛ چراکه در غیراین صورت، نیازی به تقابل با احمدی نژاد نبود و کافی بود او را رها کنند تا به مرور فراموش شود. اما آنچه مشهود است، این است که هرگاه آقای احمدی نژاد به جایی رفته و در بین مردم حضور پیدا کرده، توپخانه رسانه ها به شدت بر علیه او فعال شده و بر احتمال بازگشت او تأکید کرده اند. با در نظر گرفتن مسلمات پیشگفته، اصولگرایان پیش از انتخابات به این تحلیل رسیدند که نارضایتی مردم از دولت آقای روحانی، اقتضا می کند که مردم به حامیان او، یعنی اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، رأی ندهند، اما آنها با این پرسش روبه رو بودند که آیا مردم با وجود این مقتضا، به نقطه مقابل آنها یعنی اصولگرایان رأی خواهند داد؟ آنها طعم شکست را در انتخابات ریاست جمهوری 92 چشیده بودند و احتمال عدم اقبال مردم به خود را می دادند، اما در همین حال، از محبوبیت رو به افزایش احمدی نژاد آگاه بودند، پس بخش قابل توجهی از آنها طرحی در افکندند و تصمیم گرفتند آقای احمدی نژاد را مصادره کنند. در این راستا به صورت سلسله وار برنامه های تلویزیونی ساخته شد که در آن آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور اصولگرا در کنار مجلس اصولگرا معرفی می شد. البته این کافی نبود، کار دیگری که کردند این بود که به سراغ برخی احمدی نژادی ها رفتند و از ابزارهایی چون نگرانی آنها نسبت به انقلاب و نفوذ دشمن بهره جستند، تا بخشی از سایت ها و رسانه های طرفدار آقای احمدی نژاد را در پازل اصولگرایان وارد سازند. این تلاش تا آنجا ادامه یافت که برخی از هواداران دکتر به ارائه لیست هایی اقدام نمودند که نزدیک به 70 در صد آن با لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان مشترک بود در حالیکه دفتر دکتر احمدی نژاد بارها اعلام کرده بود که دکتر از هیچ جناح و لیستی حمایت نمی کند . این اقدام یک کار هدفمند و برنامه ریزی شده با این تحلیل بود که نارضایتی مردم از تیم آقای روحانی به دلیل وضعیت سخت معیشتی، رشد کرده و مردم دل خوشی از این جریان ندارند، پس به آنها “نه” خواهند گفت. اما از آنجا که نسبت به “آری” گفتن مردم به اصولگرایان تردیدهای جدی وجود داشت، باید از موضوع مسلم سوم، یعنی محبوبیت آقای احمدی نژاد بهره می جستند، پس رسماً از نام دکتراحمدی نژاد بهره برداری کردند و متأسفانه برخی از حامیان رسانه ای آقای احمدی نژاد هم با این برنامه همسو شدند و آقای احمدی نژاد را یک اصولگرا معرفی کردند، درحالی که همین اصولگرایان پیوسته از دکتر، اعلام برائت می کردند و او را منحرف از اصولگرایی معرفی کرده و مطرود می خواندند و در بهترین حالت می گفتند: احمدی نژاد یک زمانی از اصولگرایان بود، اما پس از مدتی از جمع اصولگرایان طرد شد و بیرون رفت. رسانه ملی هم که مدت ها حاضر نبود یاد نیکی از آقای احمدی نژاد بکند، در روزهای قبل از انتخابات، مکرراً اسم او را به عنوان “رییس جمهور اصولگرا” مطرح می ساخت و از آنجا که یک برنامه ریزی بزرگ رسانه ای برای این کار صورت گرفته بود، تکذیب های مکرر دفتر دکتراحمدی نژاد هم چندان شنیده نمی شد، تا با این ترفند آقای احمدی نژاد یک اصولگرا شمرده شده و رأی دوستدارانش به سَبَد اصولگرایان ریخته شود. اما پس از انتخابات و در تحلیل عِلل شکست اصولگرایان در تهران، بازی دیگری آغاز شد. برخی کوشیدند احمدی نژاد را به عنوان عامل باخت اصولگرایان معرفی کنند. در اردوگاه اصلاح طلبان، آقای عباس عبدی اصولگرایان را افراد محترمی معرفی کرد که به خاطر ارتباط با احمدی نژادی ها شکست خوردند و آنگاه نتیجه گرفت که اصولگرایان باید احمدی نژادی ها را از خود بِرانَند تا مقبولیت پیدا کنند. برخی رسانه های اصولگرا هم همین موضوع را مورد تأکید قرار داده و مدعی شدند که علت شکست اصولگرایان، احمدی نژاد و خاطرات مردم ازعملکرد بَدِ او بوده است. همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری نیز اصلاح طلبان خواستند پیروزی آقای روحانی را شکست احمدی نژاد وانمود کنند، حال آنکه دکتراحمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نماینده ای نداشت. اصولگرایان نیز مانند بیشتر اوقات، بازی اصلاح طلبان را خوردند و در موضعی منفعلانه به فرافکنی پرداخته و باخت خود را به گردن احمدی نژاد انداختند. البته دراین بین، عده ای کوشیدند که با انتشار لیستی تلفیقی، ترفند “جناحی نشان دادن” احمدی نژاد را خنثی سازند. اگرچه لیست مذکور، ارتباطی به دکتراحمدی نژاد نداشت؛ اما مانعی دربرابرجنگ روانی اصلاح طلبان ایجاد کرد. اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، با تمام توان کوشیدند، شکست اصولگرایان را، شکست احمدی نژاد معرفی کنند و چنانکه اشاره شد(درتحلیل آقای عباس عبدی) تا کنون از این تحلیل(که آن را مبارزه با احمدی نژاد می دانند) دست نکشیده اند. آنها بارها با گزاره ها و تحلیل های گوناگون کوشیده اند این معنا را به جامعه تلقین کنند که مردم، پشت به احمدی نژاد کرده و از او بیزار شده اند. بدون شک معرفی احمدی نژاد به عنوان یک چهره اصولگرا، می توانست، خوراک تبلیغاتی خوبی برای اصلاح طلبان بسازد تا احمدی نژاد را به عنوان یک چهره شکست خورده معرفی کنند و با این ترفند، اصولگرایان را منفعل ساخته و همصدا سازند؛ چنانکه پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد همین اتفاق بودیم؛ لکن با انتشاراین لیست، قدرت مانور آنها کاهش یافت. البته فارغ از این نکته، لیست مذکور حکایت از آن داشت که احمدی نژاد، شخصیتی فراجناحی است. موضوع عدم اعتقاد آقای احمدی نژاد به رویکردهای انحصاری حزبی و جناحی، مسأله ای است که از مدتها قبل، مکرراً به آن پرداخته ام و این موضوع را تبیین کرده ام که آقای احمدی نژاد جناحی فکر نمی کند و به دنبال سرکوب هیچ جریانی نیست بلکه معتقد است همه جناح ها باید به صحنه بیایند و البته تصریح کردم که این رویکرد با نگاه اعتدالی آقای روحانی که با افراطی و تفریطی خواندن جریان های سیاسی، آنها را به سمت اضمحلال می بَرَد، متفاوت است. احمدی نژادی که من شناختم معتقد است که همه افکار باید در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند. آنچه از نظر او نباید باشد ستم، اجحاف، استکبار و خودبرتربینی است. جالب آنکه نتیجه انتخابات به نحوی رقم خورد که به دیدگاه آقای احمدی نژاد نزدیک است و یک ترکیب بدون اکثریت مطلق از همه افکار راهی مجلس شدند. یک جبهه قوی از اصولگرایان در کنار یک جبهه قوی از اصلاح طلبان و جبهه دیگری از مستقل ها در مجلس شکل گرفت و در واقع تئوری آقای احمدی نژاد در این مجلس محقق شد. انتشار لیست جبهه توحید وعدالت ازآن جهت مهم بود که در هیاهویی که رسانه ملی وجریان اصولگرا و حتی برخی رسانه های هوادار احمدی نژاد برای اصولگرا نشان دادن احمدی نژاد به راه انداختند، دکتر را از جهت گیری جناحی تبرئه کرد و به دیدگاه آقای احمدی نژاد که بارها اعلام کرده بود که من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب، نزدیک تربود. با ذکر این مقدمه اکنون به بررسی و تحلیل آراء بعد از انتخابات می پردازم. در هر انتخاباتی با دو گونه تحلیل روبه رو می شویم: نخست، تحلیلی است که “آری” گفتن و خواستن را اصالت داده و نخواستن را فرع آن می نامد. و دوم “نه” گفتن و نخواستن را اصل، و خواستن را تابع آن می خواند. در انتخابات این دوره مجلس، همه اصولگرایان و اصلاح طلبان، آراء مردم را به شکل نخست تحلیل کردند و نخستین تحلیل را برگزیدند. هر دو جریان سیاسی کشور، انتخاب مردم را از نوع آری گفتن به وضعیت موجود جامعه دانستند. البته اصولگرایانازانتخاب مردم، ابراز تأسف کرده و اهالی تهران را به باد انتقاد و اهانت گرفتند، در حالی که اصلاح طلبان از این انتخاب خرسند شده و به تحسین تهرانی ها پرداختند. اصولگرایان گاه از کاهش سطح دیانت مردم پایتخت گفتند و تهرانی ها را علاقه مند به سبک زندگی غربی خواندند و گاه اهل کوفه و بی وفا به ولایت. البته اصلاح طلب ها هم برخلاف تحسینی که از تهرانی ها کردند، مردم شهرستان ها را به خاطر رأی کمتری که به آنها دادند، فاقد بلوغ سیاسی نامیدند. به هر حال هر دو جریان، تحلیلی یکسان از انتخابات داشتند که عبارت از رضایت به وضعیت موجود بود. این همان تحلیل آری گفتن است که “نه” گفتن به اصولگرایان، فرع بر آن و تابعی از آن دانسته شد. باید توجه داشت که در این تحلیل، آری گفتن اصالت دارد؛ به این معنا که هدف مردم، ابراز رضایت از وضعیت موجود تلقی شده است؛ یعنی مردم به آری گفتن فکر می کردند که لازمه اش رأی نیاوردن اصولگرایان بوده است؛ چنانکه آقای روحانی هم این انتخابات را مهر تأییدی از سوی مردم بر عملکرد دولت خود تلقی کرد. اما درباره این انتخابات، تحلیل دیگری می توان داشت که متفاوت با تحلیل دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است. این تحلیل، تحلیلی از نوع دوم است که بر طبق آن، رأی مردم از نوع “نه” گفتن و نخواستن است و ارتباطی به رضایت آنها از وضعیت موجود ندارد. البته طبیعی است که “نه” گفتن آنها به اصولگرایان، منجر به رأی آوردن اصلاح طلبان شد. به نظر من مردم در این انتخابات به اصلاح طلبان، آری نگفتند و از وضعیت موجود، ابراز رضایت نکردند؛ بلکه به اصولگرایان “نه” گفتند و آنها را نخواستند، همچنانکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیز به اصولگرایان “نه” گفتند و نتیجه آن، رأی آوردن آقای روحانی شد. البته منظورمن از این تحلیل، نفی کلی رأی “آری” به اصلاح طلبان نیست؛ زیرا به هر حال، جریان اصلاح طلب، حامیانی دارد که همیشه به گزینه های این جریان رأی آری می دهند؛ همچنانکه اصولگرایان هم حامیانی دارند که همیشه به گزینه های جریان اصولگرایی رأی آری می دهند. مقصود من از مردم، آن بخش گسترده ای است که در ذیل هیچ جریان سیاسی قرارنگرفته و با عنوان هوادار دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب، شناخته نمی شوند. “آری گفتن” آنها به اصلاح طلبان، برای آن نبوده که از وضعیت زندگی خویش راضی باشند و عملکرد دولت یازدهم را مثبت ارزیابی کنند یا آنگونه که برخی پنداشته اند: وضعیت معاش، برایشان مهم نباشد و به فرهنگ غربی بیندیشند؛ بلکه “آری” گفتن آنها به تبع “نه” گفتن به اصولگرایان پدید آمده است. اکنون پرسش این است که چرا مردم به اصولگرایان “نه” گفتند؟ مگر مردم ازاصولگرایان چه دیدند و به آنها چه احساسی داشتند که ایشان را وکیل خویش نکردند؟ بی شک مردم اشکالاتی دراصولگرایان می دیدند که به آنها “نه” گفتند. یکی از اشکالاتی که مردم سال ها و به ویژه در ماه های اخیر از اصولگرایان مشاهده کردند، تحمیل، اجبار و الزامی است که در قالب دفاع از اسلامیت و آرمانهای انقلاب از ایشان دیدند و می بینند. بسیاری ازاصولگرایان به تحمیل و دیکته کردن افکار و خواسته های خود، که آن را مساوی با دینداری وآرمانهای انقلاب می دانند، عادت کرده اند. فشاری که مردم از این تحمیل احساس می کردند درچند هفته پیش از انتخابات شدت گرفت؛ زیرا اصولگرایان، انقلابی بودن و ولایی بودن را فقط در رأی دادن به لیست اصولگرایان تعریف کردند و لیست جناح دیگر، سازشکار و غربزده و... معرفی شد. اصولگرایان باید می فهمیدند احساس بَدی که از اتهام دور شدن از اسلام، ولایت و آرمانهای امام و انقلاب به مردم دست می دهد، همیشه آنها را وادار به تبعیت از اصولگرایان نمی کند، بلکه چه بسا فاصله مردم از اصولگرایان را بیشتر می کند. آنها باید این حقیقت را باور کنند که “آزادی” و “اختیار” از اصلی ترین فطریات مردم است که نادیده گرفتن آن، سبب نفرت مردم وانزوای اصولگرایان خواهد شد، پس به هیچ بهانه ای نباید نادیده گرفته شود حتی اگر پای آرمانهای انقلاب در میان باشد. “آزادی” و “اختیار” ازنخستین گرایش های فطری و اساسی ترین و مهم ترین خواسته های انسان است. انسان، با اختیار و اراده، انسان تعریف می شود و رشد او نیز وابسته به داشتن اختیار است. اگر جلوی اراده انسان گرفته شود، رشد نمی کند و کوچک می ماند، از این رو وقتی آزادی از فردی سلب شود به لحاظ روانی خود را در تنگنایی احساس می کند که حتی نفس کشیدن برای او سخت خواهد شد. این اصل فطری از نخستین و مهم ترین آرمان های انقلاب ما نیز بوده است تا آنجا که می توان گفت که مقدم بودن “استقلال” بر “آز ادی” در اساسی ترین شعارانقلاب یعنی “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” فقط برای رعایت وزن و قافیه شعار بوده است وگرنه “آزادی” تقدم رُتبی بر دو بخش دیگر شعار دارد. مردم ایران برای آزاد شدن از استبداد قیام کردند و انقلاب اسلامی تا زمانی که در حال حرکت به سمت آزاد کردن و توسعه اختیار انسان ها است، پایدار و باقی می ماند. اصولگرایان باید هرچه زودتر به این دَرک برسند که با دیکته کردن نمی توان مردم را مطیع و تابع ساخت. البته این توصیه شامل حال دیگر جریان های سیاسی کشور همچون اصلاح طلبان و اعتدال گرایان نیز می شود. اصلاح طلبان با وجود شعارهایی که حکایت از توجه ویژه به حق آزادی و اختیار دارد، کارنامه درخشانی از خود در رعایت این حق، برجا نگذاشته اند. قلع و قمع اساسی و گسترده اصولگرایان از مناصب گوناگون (مناصب قوه مجریه) در دوره اصلاحات، و به کارگیری فرهنگ “داس” به جای فرهنگ “کلید” نسبت به هواداران محمود احمدی نژاد در دولت یازدهم، فشار روانی شدیدی بر جامعه وارد ساخت که از جریان اصلاح طلب و جریان اعتدال، چهره خشنی ترسیم کرد، اگرچه اصلاح طلبان به سبب دور بودن یازده ساله از قدرت در ساحت سیاسی و اجرایی کشور، قادر به دیکته کردن به مردم نبودند در حالی که جریان اصولگرا همیشه واجد قدرت بوده و مع الاسف تحمیل و الزام، همیشه در گفتار و کردار ایشان، مشهود بوده است. این تفاوت (نبودن اصلاح طلبان در عرصه قدرت) چهره معتدل تری از اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان در ذهن مردم، ترسیم کرده است که عاملی برای ترجیح اصلاح طلبان شد. فشاروالزام اصولگرایان زمانی که با عدم پایبندی بخشی از آنها به آرمان ها همراه شد، فاصله مردم را آز آنها بیشتر کرد. مردم از سویی الزامات اصولگرایان را احساس می کردند و از سوی دیگر عدم صداقت آنها در پایبندی به آرمان های انقلاب را مشاهده می کردند. برای مثال، تجمل گرایی، آفتی بود که سال ها به زندگی مسؤولان نظام راه یافته بود تا جایی که فریاد رهبر انقلاب را از پانزده سال پیش درآورده و هر سه قوه کشور را مأمور مبارزه با آن کرده بودند و این در حالی بود که رسیدگی به مستضعفان از مهم ترین آرمان های انقلاب بود. مردم شاهد بودند که این آفت نه تنها از بین نرفت که در زندگی بسیاری از مسؤولان، توسعه هم پیدا کرد. فاصله طبقاتی پدید آمد و به صورت زشت و زننده ای شدت گرفت و جلوه هایی از آن برای همه مردم عیان شد تا جایی که فضایی از بی اعتمادی به مسؤولان نظام پدید آمد و رو به گسترش گذارد. این بدبینی به اندازه ای رشد کرد که اگر نبود ساده زیستی تعدادی از رادمردان دولت احمدی نژاد، قطار انقلاب به پرتگاه سقوط نزدیک شده بود. اینکه رهبر انقلاب، بارها و بارها از احیای آرمان های انقلاب در دولت احمدی نژاد سخن گفتند، کنایه ای تلخ از رسوخ آفات گوناگون به زندگی مسؤولان نظام داشت که مع الاسف بخش قابل توجهی از آنها اصولگرا بوده و هستند. البته باید توجه داشت که احمدی نژاد و یاران واقعی او، بخش کوچکی از مسؤولیت های کشور را در اختیار داشتند و تلاش بی وقفه آنها در هشت سال پرفراز و نشیب، اگرچه باب بسیاری از کانال های ثروت را بر اشخاص خاص بست و رو به مردم گشود، اما با مقاومت و توطئه ثروت اندوزان اجحافگر، ادامه پیدا نکرد. اکنون شاهدیم که بارها با بهانه های مختلف تلاش شده که این کانال ها بر مردم بسته شود. بارها از قطع یارانه ها سخن به میان آمد، خانه های ارزان قیمت در طرح مسکن مهر، هنوز تحویل نمی شود یا با مشقتی مثل جان دادن، تحویل می شود. سود وام های بانکی که روزی به دوازده درصد رسید و بنابر آن بود که تک رقمی شود، با مخالفت مجلس به اصطلاح و در ادعا اصولگرا پله های ارتقاء را طی کرد و به جای پیشین خود بازگشت و در آرزوی ترقی به مراتب بالاتر است. این ها همه از دوگانگی بین مدعیان آرمان های انقلاب و عملکرد آنها حکایت دارد. بنابراین مردم از مدعیان اصول و آرمان های انقلاب، هم تحمیل و اجبار بسیار دیدند و هم شاهد بی صداقتی بسیاری از آنها در پایبندی به همان آرمان ها بودند. بدیهی است که این دو عامل برای “نه گفتن” به مدعیان کافی بود. در اینجا توجه به چند نکته لازم به نظر می رسد: نکته اول آنکه “نه گفتن” مردم به اصولگرایان، نه تنها “نه گفتن” به اصول و آرمان های انقلاب نبود، بلکه این آرمان گرایی و ایمان مردم به اسلام و انقلاب بود که آنها را به این نتیجه رساند که به مدعیان بی عمل اصول و آرمان ها، “نه” بگویند. به نظر بنده مردم به اصولگرایی “نه” نگفتند، بلکه به مدعیان اصولگرایی؛ یعنی اصولگرایان موجود، نه گفتند.نکته دوم اینکه آنها که به اصولگرایان، رأی “آری” دادند، درحقیقت به اصولگرایی و نه اصولگرایان، رأی دادند. بسیاری از کسانی که به لیست اصولگرایان رأی دادند، ابراز می کردند که رضایتی از افراد لیست ندارند، بلکه برای رأی نیاوردن اصلاح طلبان به لیست اصولگرایان، رأی می دهند. بنابراین اصولگرایان نباید همه آرایی که برای آنها به صندوق ریخته شده را حاکی از باورمندی مردم به خودشان بدانند، بلکه بسیاری از این آراء در حقیقت، تابع رأی “نه” به اصلاح طلبان است که این مؤید تحلیل ما نسبت به آراء مردم در این انتخابات است. در حقیقت، بسیاری از مردم به اصولگرایان “نه” گفتند و بسیاری به اصلاح طلبان. رأی “آری” به هیچیک از دو جریان، اصالت نداشت. آنها که از دیکته کردن اصولگرایان و بی صداقتی اغلب آنها به تنگ آمده بودند، به آنها “نه” گفتند و آنها که به اصولگرایان “آری” گفتند نیز در حقیقت به اصلاح طلبان (به هر دلیلی) “نه” گفتند. پس رأی “آری” اغلب مردم به اصلاح طلبان به خاطر رضایت از وضعیت موجود نبود و رأی “آری” بقیه مردم به اصولگرایان نیز، حاکی از باور ایشان به اصولگرایان نبود، بلکه این دو “آری” تابعی از رأی “نه” بوده است. به نظرمی رسد این واقعیتی است که سزاوار است هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا پذیرای آن باشند، اگرچه موجب ناخرسندی آنها باشد. مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند، پس بیگانگان نپندارند که نه گفتن به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش های خود است. اصولگرایان هم سزاوار نیست که همین نغمه را ساز کنند و مردم تهران را به سُست ایمانی متهم سازند. آنها باید به جای ایراد اتهام بر مردم، به ایراد اتهام به خود بپردازند. البته تنها از اهل انصاف می توان توقع داشت که به جای متهم کردن مردم به سُست ایمانی، جناح خویش را به بی صداقتی و تحمیل گری نسبت به مردم، متهم سازند. اهل انصاف کسانی هستند که اسلام و انقلاب را مساوی خویش نمی پندارند. آنها که اسلام و انقلاب را محدود و منحصر به خود می دانند، خود را معیار سنجش درست از نادرست می پندارند و همیشه مواضع حق به جانب دارند، پس اگر مردم به آنها بِگِرَوند، انقلابی و مؤمن هستند و اگر از آنها روی بگردانند، به سُست ایمانی و غربزدگی متهم می شوند. نکته سوماین است که تغییر پیام انتخابات به وسیله هر جناح سیاسی، مانع از رشد سیاسی جناح های سیاسی کشور می شود و حرکت آنها را در بالندگی با اختلال روبه رو می سازد. اگر حقیقت پیام مردم در انتخابات اخیر، “نه” به بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن باشد، تحلیل نادرست آن به “رضایت از وضعیت موجود” حال چه با تحسین اصلاح طلبان همراه باشد و چه با تقبیح اصولگرایان، تغییر پیام انتخابات از حقیقت خویش است و این کار، اگر آگاهانه انجام شود، سِرقت پیام مردم است. اصلاح طلبان اگر واقعا به آزادی های اجتماعی و حقوق انسانی اهمیت می دهند، نباید با تحلیل نادرست از نتیجه انتخابات به “رضایت از وضعیت موجود” پیام مهم مردم در “نه” گفتن به تحمیل و سلب اختیار را پنهان ساخته و نادیده بگیرند؛ چرا که با این کار، مانع از رشد خود و دیگر جریان های سیاسی کشور خواهند شد. آیا اصلاح طلبان، خود را محتاج پیام آزادی خواهی و صداقت طلبی مردم نمی دانند؟! آیا آنها می خواهند که پس از گذشت دوره جدید مجلس، با “نه گفتن” اغلب مردم روبه رو شوند. انتشار و ترویج پیام واقعی انتخابات، سبب رشد همه جریان های سیاسی کشور می شود؛ چرا که همه می آموزند که اولا هیچ وقت، نظر خویش را بر مردم به هیچ شکلی تحمیل نکنند و ثانیا به نظر مردم، هرگونه که باشد، احترام بگذارند، نه آنکه مثل برخی اصولگرایان، مردم تهران را سُست ایمان و غربزده بخوانند یا همچون برخی اصلاح طلبان، مردم دیگر استان ها را، فاقد بلوغ سیاسی بنامند. نکته چهارم اینکه با تحلیل درست از انتخابات، دیگر جایی برای ابراز خوشحالی از شکست هیچ جریان و جناحی باقی نمی ماند. آنچه جای خشنودی دارد، حق طلبی مردم و شکست ظلم به حقوق آنها است. ما باید از پیروزی مردم سالاری یا همان دموکراسی خشنود باشیم نه از پیروزی فلان جریان و جناح. مردم ایران، هیچگاه از آرمان های انقلاب فاصله نگرفتند که اصولگرایی(نه اصولگرایان) شکست خورده باشد؛ بلکه از بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن متنفر شده اند و مدعیان اصولگرایی را به عقب رانده اند و این پیروزی آرمانگرایی و اصولگرایی است؛ زیرا آزادی از آرمان های اساسی انقلاب است. همچنین به اصلاح طلبان، آری نگفته اند که پیروزی اصلاح طلبان باشد؛ بلکه در “نه گفتن” به بی صداقتی و تحمیل، از صداقت و حق انتخاب خود، دفاع کرده اند که این پیروزی اصلاح طلبی(نه اصلاح طلبان) است. پس مردم اصولگرایانی هستند که پیوسته به اصلاح آفات پدید آمده درجامعه گرایش نشان می دهند و این، معنایی به جز پیروزی مردم ندارد. شاید بارها از زبان افراد گوناگون شنیده ایم که پیروز انتخابات، مردم هستند، ولی تبیین شفافی از این جمله نداشتیم. برخی نیز این جمله را تنها یک شعار برای از دست ندادن قافیه می دانند؛ اما اکنون می توان تحلیل واضحی از این جمله داشت که مردم ضمن پایبندی به باورهای الاهی و انقلابی خویش، به تحمیل و بی صداقتی مدعیان همان باورها، “نه” می گویند تا وضعیت موجود و مسؤولان و مدیران نظام را اصلاح کنند و به حقوق خویش دست یابند، پس سنگر به سنگر برای احقاق حقوق خویش، پیش می روند و همیشه فاتح هستند، اگرچه از بد عهدی ها لطمه ها خورده باشند. نکته پنجم اینکه مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. مردم برخلاف برخی افراد جناحی، آنقدر بزرگوار و آزاداندیش هستند که هیچ جناحی را به خاطر نوع اندیشه اش، متهم و محکوم نسازند. مردم، معیارهای ویژه خود را برای داوری و انتخاب دارند. آرمان های انسانی و گرایش های فطری، یگانه معیار سنجش مردم است. صداقت، آزادی، شجاعت، تواضع، مردانگی، عدالت خواهی، حق جویی، کِبرستیزی و... معیارهایی هستند که مردم ما، “اصولگرا” “اصلاح طلب” “اعتدالگرا” و “عدالتخواه” را با آن می سنجند. از همین رو است که نتیجه آراء آنها در نسبت با جریان ها و جناح ها، گوناگون و متفاوت است تا آنجا که این تفاوت، تحلیل نادرستی را در ذهن برخی بزرگان به وجود آورده بود که می گفتند “مردم ایران، قابل پیش بینی نیستند”. در حالی که اگر ما معیار وضابطه مردم را به درستی بشناسیم، خواهیم دید که مردم ما همیشه بر معیارهای انسانی و فطری خویش، ثبات داشته و دگرگون نشده اند وهم از این رو، انتخاب آنها همیشه بهترین انتخاب بوده است. تفاوتی که در نتیجه انتخاب دیده می شود، ناشی از تغییرات دائمی جناح ها و جریان های سیاسی در عملکرد خویش است که اگر پیام مردم را به درستی دریافت کنند، بی تردید رشد خواهند کرد. ساده تر بگویم اگر می بینیم که در طول تاریخ انقلاب، آراء مردم گاه به این جناح و گاه به آن جناح، متمایل شده است، باید توجه داشته باشیم که این تمایل، نه به موجب تغییر معیارهای مردم است و نه به سبب بازیگری جناح ها و فریب خوردن مردم از بازیگری آنها است، بلکه این تغییر، معلول میزان منفی یا مثبت بودن عملکرد جناح ها است. البته باید توجه داشت که عملکرد ضعیف جریان های سیاسی و منازعه آنها با یکدیگر، کار را به آنجا رسانده است که تغییرات، بیشتر بر اساس اندازه نگاه منفی به جریان ها انجام می شود نه بر پایه اندازه نگاه مثبت به آنها؛ یعنی مردم به هر جریان سیاسی که امتیاز منفی بیشتری دهند، مسیر برای جریان سیاسی دیگر باز می شود که این، حکایت تلخی از اصالت رأی منفی، و تابعیت رأی مثبت مردم به جریان ها است. این زنگ خطری است که چند سالی می شود که برای دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به صدا درآمده است. در اینجا لازم می بینم به اشکالی که بر این تحلیل از انتخابات وارد کرده اند، بپردازم. در مصاحبه ای که با روزنامه فرهیختگان داشتم پس از ارائه فشرده این تحلیل، با پرسشی از سوی مصاحبه کننده روبه رو شدم که مهم و قابل تأمل است. پرسش این بود که اگر انتخاب مردم را از سنخ “نه گفتن” تحلیل کنیم، چرا مردم این “نه” را با شرکت نکردن در انتخابات، اعلام نکردند؟ مردم می توانستند احساس خویش را با عدم مشارکت در انتخابات ابراز کنند. آیا لزومی داشت که بیایند و “نه” بگویند؟ اگرچه روزنامه مذکور در تنظیم مصاحبه، این پرسش را درعبارات گوناگون بعدی، تفصیل داد تا تحلیل مذکور را ناتوان از حل این اشکال نشان داده و جانب “آری گفتن به وضعیت موجود” را تقویت کند، لکن باید توجه داشت که تحلیل ما بر مسلمات پیشگفته استوار است و با هیچ حقیقت مسلمی ناسازگار نیست در حالیکه “رضایت از وضعیت موجود” با وجود تعطیل بسیاری از کارگاهها و بیکار شدن بسیاری از کارگران و کارمندان و رشد قیمت ها و ده ها معضل پیش آمده در دولت یازدهم، شباهت بسیار به مزاح دارد یا اهانت به شعور مردم است. اما پاسخ به پرسش مذکور با توجه به نکات پیشگفته، آسان و سهل است. همانطور که در نکته دوم گفته شد: مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند ونه گفتن آنها به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش هایشان نیست. هم از این رو است که در انتخابات، مشارکت می کنند و با انقلاب، قهر نمی کنند. مردم اگر بخواهند به جریان های سیاسی کشور پیامی بدهند، از باورهای خود فاصله نمی گیرند. به عبارت دیگر به گونه ای عمل نمی کنند که دشمنان انقلاب از آن سوء استفاده کنند. مردم ایران به اندازه ای فهیم و هوشیارند که بهانه ای به دست دشمنان انقلاب نمی دهند. همچنین چنانکه در نکته پنجم گفته شد: مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. آنها با بی صداقتی و تحمیل و بی اعتنایی به مردم مخالفند و با خوی بزرگوارانهخود، بارها فرصت خدمتگزاری به جناح های سیاسی کشور داده اند. اما آیا جناح های سیاسی، قدر نعمت دانسته اند یا با برخی رفتارهای خویش، از اعتماد مردم به خود کاسته اند؟ اما پندهایی که با تکیه کردن برتحلیل مورد نظر می توان گرفت، از این قرار است: نخست آن که اصولگرایان و هر جناح سی اسی دیگر، اگرخواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. با آنها صادق باشند و از شعار بی عمل بپرهیزند و این تنها با دریافت صحیح پیام انتخابات، ممکن است. اصولگرایان نباید مثل اصلاح طلبان بپندارند که با اتصال به این یا آن شخصیت، دوام می یابند. اگر اصلاح طلبان برای بقای سیاسی خویش، متمسک به آقای هاشمی رفسنجانی شدند و ماکیاول مآبانه در زیر چتر کسی قرارگرفتند که هیچ تناسبی با مَنِش سیاسی او نداشتند و آنگاه برای توجیه هواداران خویش، مدعی دگرگونی آقای رفسنجانی شدند، اما اصولگرایان نباید به ارائه چهره ای دگرگون شده از دکتر احمدی نژاد بپردازند و بپندارند که با مصادره دکتر احمدی نژاد، می توانند به حیات سیاسی خویش ادامه دهند. احمدی نژاد کسی نیست که برای بازگشت به قدرت با کسی معامله کند و از آنچه که هست و باور دارد، فاصله بگیرد. آنها اگر احمدی نژاد را باور دارند، باید از کوتاهی ها و ستم هایی که در حق او و همراهانش روا داشتند، پوزش بخواهند و با این بازگشت، تحول را آغاز کنند. دوم آن که اصلاح طلبان نیزاگر واقعا به اصلاح، اعتقاد دارند، باید از سیاست ماکیاولی دست بکشند و همان جلوه کنند که هستند. مردم از بوی معامله بر سر قدرت و ثروت، متنفر و بیزارند، پس اگر چنین بویی به مَشامِشان برسد، از آنها بیزار خواهند شد. سوم آنکه هواداران دکتر احمدی نژاد هوشیار باشند که هیچ جریان و جناحی برای احمدی نژاد شناسنامه جناحی صادر نکند که عظمت و محبوبیت دکتر به فراجناحی بودن او بستگی دارد. اما با دقت به این نکته هم توجه کنند که معنای فراجناحی بودن دکتر، مقابله او با جریان های سیاسی کشور نیست؛ چرا که در اینصورت، او خود تبدیل به جریانی شبیه دیگر جریان های سیاسی کشور می شود که هر کدام خود را مساوی درستی و حقیقت، تعریف می کنند؛ هم از این رو احمدی نژاد دست ردّ به سینه هیچ جناحی نمی زند؛ اما به رنگ آن جناح هم درنمی آید. او حاضر نخواهد شد که هیچ جناحی برای او شناسنامه جناحی جعل کند؛ اما با روی گشاده از هم پیمانی جریان های سیاسی برای خدمت به مردم و مقابله با ستم و اجحاف و استکبار، استقبال می کند. پس اگر اصولگرایان یا هر جناح دیگری به سوی او رفتند، این نباید به معنای جناحی شدن احمدی نژاد تفسیر شود. امید که بندها را بگسلیم و از پندها بهره مند شویم. کد مطلب : سایر اخبار ...
پرفروش ترین کتاب های سال 94
.... البته بودند کتاب هایی که در طول این یک سال به فروش رفتند و حتی در پرفروش ها نیز وجود داشتند اما در این گزارش به آنها اشاره ای نشد زیرا سعی شده در این گزارش آنهایی که بیشتر از سایرین توانستند در طول سال تکرار شوند معرفی شوند. در پایان جدول پرفروش ترین کتاب های سال 94 منتشر شده است. ردیف عنوان کتاب تعداد هفته های سال 94 1 دختر شینا 26 2 نامیرا 21 ...
دیگر زمان وعده و شعار تمام شد
کردند که نشانگر دوراندیشی و آینده نگری والای رهبری انقلاب است. خطیب جمعه تبریز با اشاره به فرمایشات رهبری تصریح کرد: معظم له در 10 بند مصادیق پیاده کردن اقتصاد مقاومتی را بیان و تشریح کردن و کلیدی ترین موضع را رونق تولید داخلی اعلام کردند. عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه تنها راه برون رفت از مشکلات اتکاء به نیروهای داخلی و اقتصاد مقاومتی است و دولت مسئولان به این مسئله توجه جدی ...
جلالی 94: من شعار اشد مجازات برای سران فتنه ندادم/ جلالی 88: مجلس خواهان اشد مجازات برای موسوی و کروبی ...
انتخابات سال 88 و خط قرمز بودن فتنه برای مسئولان نظام گفت: اساس امنیت نظام اسلامی در این مقطع مورد لطمه جدی قرار گرفت انتخاباتی که می توانست با آن فضای که پیش از انتخابات با حضور گسترده مردم رقم خورد یک برند برای کشوری مثل ایران به عنوان یک نظام با مردم سالاری دینی باشد آن فرصت از بین رفت، افرادی که در کشور خود را دلسوز می دانند و درون نظام هستند باید تلاش کنند نظام باقی بماند نه اینکه از همه لحاظ مورد ...
ماجراجویی غرب در حوزه موشکی ایران مبنای حقوقی ندارد/ باید دقت کرد از طرق دیگر اقدام به تحریم نکنند/ ...
...، بنابراین در شرایط کنونی هم باید به شگردهای حریف از نظر سیاسی و رفتارهای مختلف دقت کرده و هم باید از فضاهای ایجاد شده در شرایط کنونی استفاده شود، از این رو همه کمیسیون های تخصصی مجلس باید فعال شده و زمینه های سرمایه گذاری در داخل را فراهم کنند. لاریجانی گفت: امیدوارم این هوشیاری در تمام بخش های کشور به وجود آمده باشد تا مسیر را به درستی دنبال و طی کنیم و با توجه به تاکیدات رهبر معظم ...
از سالی که اقتصاد مقاومتی زینت بخش بیلبوردهای شهر بود تا اظهارنظرهای امام جمعه درباره جمله "دنیای فردا ...
اسلامی از محتوا رهبر انقلاب در اولین سخنرانی خود در حرم رضوی درباره دوراهی دروغینی که برخی در رابطه با آینده ملت ایران و دولت امریکا ترسیم می کنند، هشدار دادند. کاهش 56 درصدی تصادفات در راه های استان قزوین رئیس پلیس راه استان قزوین از کاهش 56 درصدی تصادفات در راه های استان قزوین خبر داد. حضرت زهرا(س) الگوی تمام عیار محبت به همسر و فرزندانش بود ...
شکر نعمت انقلاب اسلامی واجب است
به گزارش سرویس آموزش و پرورش پانا، محی الدین بهرام محمدیان نظام اسلامی را عطیه ای الهی در دوره ی آخرالزمان نامید و اظهار کرد: برای هر نعمت الهی متناسب با خود شکری واجب است و شکر نعمت جمهوری اسلامی حفظ آن از آفات انحراف است، تا انقلاب اسلامی متصل به دولت کریمه مهدوی (عج) شود. وی با توصیه به نصب العین قرار دادن فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری از سوی آحاد مردم به ویژه مسؤولان، تأکید کرد ...
شانزده اظهارنظر جنجالی روحانی در سالی که گذشت
به گزارش دیدبان به نقل از مشرق، رییس جمهور در سال 94 اظهار نظرهای در مقاطع مختلف داشتند که برخی از آنها در رسانه ها و در سطح جامعه به صورت گسترده مطرح شد و از سوی افرادی نیز نقد و یا تحسین شد. همان گونه که از جدول مشخص است بیشتر این نظرات دربارة برجام و مسئله هسته ای بوده و در این زمینه اظهارات رییس جمهور بسیار جنجال برانگیز بوده است. شما را به دیدن نظرات جنجالی رییس جمهور در سال 94 دعوت می کنیم ...
نقض برجام در پرتو تحریم های جدید/ آیا دولت همچنان سکوت را ادامه می دهد؟
به طرف مقابل بود که فکر نکردند همه تحریمها را به بهانه ای دیگر می توانند برگردانند و یا ناشی از این امر بود که تمایل داشتند باب مذاکره با آمریکا به بهانه های دیگر را بازبگذارند و بازهم عجیب تر این که خود مسئولان ما توقع دارند برای جلوگیری از بازگرداندن تحریمها، نظام حاضر شود در خصوص کاهش توان دفاعی، تغییرقانون اساسی، آزادیهای جنسی مانند همجنسبازی، دست برداشتن از حمایت از فلسطین، حزب الله و ملت ...
چشم انداز 6 روند در سال 95
. ویژگی بارز این امر ظهور پدیده مقابله با وضع موجود و ساختار های تثبیت شده سیاسی براساس منافع ویژه است. این مقابله یا طغیان به شکل های مختلف در مناطق مختلف در حال ظهور است. شاید این کشش و کوشش ها در جوامع مطرح بوده لیکن ویژگی قابل توجه آن نیروی جدیدی است که اخیرا این رویکرد از خود نشان می دهد. برای مثال در آمریکا می توان ظهور چپ افراطی و راست افراطی را در حرکت های سیاسی مرتبط با انتخابات دید. همچنین ...
نزاع های انتخاباتی نباید به مردم آسیب برساند
...> جلالی ابراز امیدواری کرد، در سال جدید با توجه به بیانات رهبر انقلاب و با کمک دولت، با اتحاد و همدلی به سوی آینده بهتر گام برداریم. منتخب مردم تهران برای دوره دهم مجلس شورای اسلای، ضمن تأکید بر لزوم احترام به آرای تمام مردم ایران، اظهار داشت: خداوند ناظر بر اعمال ما است و همه مسائل در پیشگاه او روشن است؛ باید به گونه ای رفتار کنیم که در محضر خداوند سرافراز باشیم. وی ضمن قدردانی از زحمات ...
غرب در مبارزه با تروریسم دچار تناقض در عمل و گفتار است
تجزیه شدن بود . آیت الله هاشمی رفسنجانی ادامه داد: چون از ابتدای انقلاب مردم همراه و پشتیبان نظام ما بودند، توانستیم به خوبی مقاومت کنیم و باید ریشه تروریسم زایی از بین برود و این کار نیازمند یک برنامه طولانی ریشه ای و نسبتاً پر هزینه است . ایشان در پایان سخنان خود گفت: دلمان می خواهد منطقه خاورمیانه سالم، آزاد و آرام باشد و در این راه حاضریم با همه کشورها از جمله فرانسه همکاری ...
درصد قابل توجهی از بیماری دیابت با اصلاح سبک زندگی قابل پیشگیری است
اینکه سال 1394 توسط رهبر معظم انقلاب سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی نامگذاری شد، ادامه داد: در سال گذشته در عرصه بین الملل اتفاقات زیادی رقم خورد، اتفاقاتی که نقش جمهوری اسلامی در آنها بی بدیل بود و سالی که با وجود رکود و مشکلات اقتصادی، مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی در هفتم اسفندماه با هدایت های مدبرانه رهبر معظم انقلاب و با برگزاری دو انتخابات بزرگ حادثه عظیم دیگری خلق کردند. صادقیان ...
ستیزه جویی اشو با همه چیز
) چهار) نفی مرزها مرزها از نظر اشو جایی ندارند. زمین سراسر یکی است و از آنِ همه ی انسان هاست. لذا دیوانگی است که روی آن خطوطی را به عنوان مرزها، اعتبار کنیم و از این طریق انسان ها را از یکدیگر جدا سازیم. این نهایت دیوانگی و ابلهی است. چه نیازی به وجود ملت هاست؟ زمین سراسر یکی است. تنها در نقشه هاست که مرز می کشند. و به خاطر همان مرزها، می جنگی و می کشی ...
اقتصاد مقاومتی اهرم نا کارآمدی تحریم ها است
به گزارش خبرگزاری فارس از سیرجان، حجت الاسلام سیدمحمود حسینی ظهر امروز در جلسه شورای اداری شهرستان سیرجان با تاکید بر همدلی مسئولان و مردم، اقتصاد مقاومتی را نجات دهنده کشور از وابستگی و اهرم نا کارآمدی تحریم ها عنوان کرد. وی افزود: در همه ابعاد باید این اقتصاد اجرایی شود، امروز عزت و آبروی ملت ایران و نظام، عدم وابستگی است. امام جمعه سیرجان، عمل به فرمایشات رهبری را موجب ...
شریعتمداری: آمریکا "وعده"های نسیه ای را هم که داده بود، یکی بعد از دیگری پس می گیرد
نورافشانی مشغول است. از همان ساعات اولیه اعلام توافق لوزان سیل تبریک و تهنیت از سوی دولتمردان خطاب به یکدیگر و ملت ایران سرازیر شد و بسیاری از مسئولان دیگر نیز - متاسفانه بدون توجه به اصل ماجرا و بی آن که از محتوای توافق باخبر باشند- این پیروزی بزرگ! را به دولت و مردم تبریک گفتند و... کیهان در همان ساعات اولیه با مراجعه به متن توافق لوزان و مقایسه داده ها و گرفته های آن، به این نتیجه رسیده بود که ...
تفکر دنیای مذاکره بدون موشک از سوی جریان فتنه تقویت می شود/ انقلاب اقتصادی یعنی، اقدام و عمل در عرصه ...
سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل نامگذاری شده است، گفت: بیانات امام خامنه ای در جمع مردم در حرم رضوی در نخستین روز سال راهبردی بود که تبیین موضوع مهم اقتصاد مقاومتی برای آحاد جامعه شاه بیت آن بود. فرمانده سپاه صاحب الزمان(عج) استان اصفهان با تاکید بر اینکه رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی به موضوع مهم حربه دشمنان مبنی بر القا کردن یک دو راهی کاذب پیش پای ملت ایران اشاره و خاطرنشان کردند ...
از رابطه با ساواک تا نوژه و خلق مسلمان
از افراد پرحاشیه تاریخ انقلاب اسلامی آیت الله سید کاظم شریعتمداری بوده که قبل از انقلاب زندگی به ظاهر انقلابی و دینی تقریبا فعالی داشته و بعد از انقلاب وی به واسطه اطرافیان و قشر خاصی به سوی ضدیت با نظام نوپای انقلاب اسلامی سوق پیدا کرد. تاریخ این را هم نشان داد که اگر تدابیر هوشمندانه امام خمینی(ره) نبود، باید آسید کاظم را فراری، کشته شده و یا از طرفی امروز به عنوان یک بت و نماد ضد ...
بخش کشاورزی از مهمترین حوزه های اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی است
هستیم طوری بتوانیم عمل کنیم که جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام کارآمد برای دنیا و آخرت مردم گام بردارد و دنیایی زیبا ترسیم کند که در آن مردم از رفاه و آسایش بهره برده و کشورشان از توسعه مناسب برخوردار شود و این مهم نیازمند این است که دولت و ملت با همدلی برای کارهای کوتاه مدت و بلند مدت که به سرنوشت کشور بستگی دارد، گام بردارند. توسعه طرح های کشاورزی از اولویت های دولت و وزارت جهاد کشاورزی ...
اقتصاد مقاومتی با همدلی دولت و مردم محقق می شود
اقتصاد مقاومتی باید به کار گرفته شود. آیت الله عاملی تصریح کرد: دولت به تنهایی نمی تواند در تحقق اقتصاد مقاومتی موفق باشد بلکه باید دولت و ملت با همدلی و تعامل برای تحقق این امر مهم تلاش کنند و باید به قدرت بهره وری در اقتصاد توجه شود و این موضوع نیز نیازمند فرهنگ سازی است. وی بیان کرد: مدیران دستگاه های اجرایی باید در اصل مسئولت خود جدی باشند و باید با توسعه و رونق کسب و کار و تولید بتوانیم با ایجاد محصولات باکیفیت در بازارهای جهانی حضوری فعال داشته باشیم که بخصوص صادرات نیز یکی از اولویت های اقتصاد مقاومتی است. انتهای پیام/ ...
کیفیت زیارت امام علی (علیه السلام)
اللَّهِ وَ سَلاَمُهُ عَلَیْکَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْکَ مَا خَابَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکَ وَ لَجَأَ إِلَیْکَ سلام خود را با توجه بسوی تو فرستادم صلوات و درود خدا و سلام و تحیتش بر تو باد و قلوب پاکان از مردم را بسویت مشتاق گرداند محروم و نومید نگشت هر کس به تو متمسک گشت و به درگاهت پناه آورد پس برو نزد پای قبر بایست و بگو السَّلاَمُ عَلَی أَبِی ...
جهالت یا خیانت
متفکرانه ایشان انقلاب اسلامی گسترش پیدا کرده یا حتی در پشت مرز های دشمن خیمه زده است. امروز سخنی بگوید که شاید حسن ختام باشد "بر ما پوشیده یا پناهان نیست که سیاست امام اینگونه بود که هاشمی را حفظ کند" اما در روزهایی به سر می بریم شاید خواب بدی مانند سال 88 برای نظام دیده است که امام امت با صحبتی شفاف می گوید ایشان ناآگاه یا خائن است. یعنی اینکه پیروی از ایشان آخر ...
عدم وجود تقوا بی توجهی مردم و مسئولان را نسبت به محیط زیست پدید می آورد/مسئولان مشکلات معیشتی مردم را به ...
نظام نیست بلکه به نوع رفتار مسئولان ماست چرا که اصل قانون اساسی ما اشکال ندارد بلکه عمل ما درجامعه مورد انتقاد قرار می گیرد که باید اصلاح شود . امام جمعه انزلی متذکر شد:مسئولین اگر در جامعه عملکرد ضعیف داشته و توانمند نباشند مردم به دید نظام نگاه می کنند و اگر ما در رفتارهایمان رعایت کنیم چه در انتخاب و چه دررفتارها، خیلی از مشکلات ما رفع می شود . وی با اشاره به وجود مشکلات ...
هاشمی: باران مردم همه چیز داشت!
به آنانی که هاشمی می دانست منافع ملی برایشان در اولویت است نگرانی های او را برطرف کرد. از نقش آفرینی زنان در عرصه سیاست خوشحال است. ایشان درباره حضور مردم در انتخابات 7 اسفند چنین بیان داشتند: افکار عمومی مثل باران است وقتی بیاید همه چیز را می شوید . رمز پیروزی هاشمی در صبوری او معنا می شود یعنی سال هاست که می داند نباید در برابر هجمه ها واکنشی داشته باشد و پاسخ آن را ملت خواهند داد که ...