سایر منابع:
سایر خبرها
آدم ربایی 300 میلیون تومانی در شرق تهران
خانه رفته است. در حالی که هیچ سرنخی از مرد گروگانگیر وجود نداشت، ماموران متوجه شدند او با فرزندان صاحب باشگاه قرار گذاشته و چک 200 میلیون تومانی دریافت کرده است. با به دست آمدن این سرنخ سرانجام روز ششم فروردین مرد گروگانگیر هنگام نقد کردن چک در شعبه بانک شناسایی و دستگیر شد و ساعتی بعد پیرمرد گروگان در شرق تهران آزاد شد. صبح روز چهاردهم فروردین ماه متهم به دادسرای امور جنایی انتقال یافت ...
دوستی عجیب گروگان با آدم ربای ورشکسته
نتوانستم آن را پرداخت کنم. ورشکست شدم و بدهی بالا آوردم. همین باعث شد که نقشه آدم ربایی و اخاذی بکشم. وی ادامه داد: پیرمرد را می شناختم، او صاحب همان باشگاه ورزشی بود که گاهی به آنجا می رفتم. می دانستم حساب پر از پولی دارد و وضع مالی اش خیلی خوب است. همین باعث شد تا به بهانه پرسیدن آدرس سوار ماشینش شوم و با تهدید او را گروگان بگیرم. پس از آن او را به خانه ام در شرق تهران بردم و در این ...
پایان گروگانگیری یک میلیاردی یک پسر 13 ساله در زاهدان
پسرم را با کلانتری در میان گذاشتم . با حضور ماموران پلیس تحقیقات برای پیدا کردن یونس 13 ساله آغازشد. هیچ کدام از همبازی های یونس او را ندیده بودند. جستجو ها برای یافتن نوجوان 13 ساله در حالی ادامه داشت که ساعت 8 شب همان روز فرد ناشناسی در تماس با پدر یونس ادعا کرد فرزند او را ربوده است و در ازای دریافت 1 میلیارد تومان او را آزاد می کند. با طرح موضوع کودک ربایی و اخاذی یک میلیارد ...
تمام شدن شارژ گوشی گروگانگیر را گرفتار کرد
به گزارش خبرنگار ما، 24 اسفندماه سال قبل مردی به کلانتری در شرق تهران رفت و گفت مرد ناشناسی پدرش را گروگان گرفته و برای آزادی او درخواست 300 میلیون تومان کرده است. شاکی در توضیح ماجرا گفت: پدرم مرد سرشناس و پولداری است و باشگاه ورزشی بزرگی در شرق تهران دارد. ساعتی قبل تلفن همراهم زنگ خورد. شماره پدرم روی موبایلم ثبت شد، اما وقتی تلفن را جواب دادم مرد ناشناسی به من گفت که پدرم را گروگان ...
مرگ مشکوک دختر شیشه ای در انباری خانه جوان مجرد
ادامه داشت. وی افزود: هشتمین روز عید با مژگان در حال گردش در خیابان های تهران بودیم تا اینکه ساعت 3.5 صبح 9 فروردین ماه برای کشیدن شیشه به انباری خانه ما رفتیم و پس از کشیدن شیشه، من به خانه مان رفتم و مژگان نیز در حالی که به خاطر مصرف شیشه در وضعیت طبیعی نبود در داخل همان انباری ماند تا استراحت کند. بهزاد ادامه داد: ساعت 9 صبح بود که مژگان با تلفن همراهم تماس گرفت و ادعا کرد ...
آدم ربا برای فریب پلیس، همدست خیالی تراشید!
عجیب اینکه سعید با دیدن وی ادعا کرد که احمد نقشی در این ماجرا نداشته و برای گمراه کردن پلیس به داستانسرایی پرداخته است. سعید روز گذشته در اعترافاتش گفت: چندی پیش در کارم ورشکست شدم و چون بدهکار بودم 30 میلیون تومان پول نزول کردم که قادر به پس دادن آن نبودم به همین خاطر تصمیم به آدم ربایی گرفتم. وی افزود: چندی پیش وقتی به باشگاه ورزشی نزدیک خانه مان رفتم، متوجه شدم که صاحبش مرد پولداری است به همین خاطر وی را هدف قرار دادم و روز اجرای نقشه ام به بهانه آدرس پرسیدن سوار بر خودرویش شدم و با تهدید او را به مخفیگاهم بردم. ...
همسرکشی به خاطر عضویت در شبکه مجازی
امور جنایی دست به تحقیق زدند شنیدند که پسر 23 این زن به نام مهدی پلیس را در جریان قرار داده است . این پسر گریان که هنوز باور نمی کرد چنین جنایتی رخ داده باشد به افسر بازجو گفت : شب گذشته مادرم از من خواست به خانه خواهرم بروم تا او و پدرم بتوانند در تنهایی درخصوص اختلافاتشان صحبت کنند . من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم و ساعت 6 صبح بود که پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و ادعا کرد شب ...
دستگیری گروگانگیر در بانک
گروگانگیر هنگام نقد کردن چک بانکی از سوی ماموران پلیس دستگیر شد. به گزارش فارس، 25 اسفند سال گذشته، مرد جوانی طی تماس با پلیس از دزدیده شدن پدرش و درخواست 300 میلیون تومانی آدم ربا در ازای آزادی وی خبر داد. مرد جوان در اظهارات خود به ماموران گفت: پدر من در منطقه شرق تهران صاحب یک باشگاه ورزشی است و در این منطقه آدم سرشناسی محسوب می شود. پس از این اظهارات تحقیقات برای ...
نخستین جنایت های پایتخت در سال 95
پدرم را به خانه دعوت کردم تا با مادرم آشتی کند. وی افزود: تا ساعت یک بامداد در خانه بودم برای اینکه حرف هایشان را با هم بزنند و اختلافشان پایان گیرد به خانه خواهرم رفتم و ساعت 9 صبح بود که پدرم در تماس تلفنی ادعا کردکه مادرم را به قتل رسانده است. پسر جوان ادامه داد: خیلی زود با یکی از دوستانم به خانه برگشتم و با جسد مادرم که داخل اتاق افتاده بود روبه رو شدم. مأموران در این مرحله پی بردند که زن 40 ...
سرنوشت تلخ دختر15ساله در خانه رئیس باند توزیع شیشه
خرجی موادم را می داد. نامزدم که متوجه فرارم شده بود دنبالم آمد. او موضوع را به پلیس گزارش داد و مأموران مرا با آن زن دستگیر کردند. در مدتی که خانه این زن بودم پسر 25 ساله اش مرتب مزاحمم می شد. من خیلی پشیمانم از اینکه معتاد شده ام، از اینکه رو سیاه شده ام از خودم بدم می آید. ولی از پدر و مادرم نمی گذرم. آنها هر دو مقصر هستند. افسانه با صدایی بغض آلود گفت: دختران همسن من درس می خوانند. من هم به مدرسه می رفتم. قرار بود تا زمانی که دیپلم می گیرم دوران عقدمان را سپری کنیم اما این همه بدبختی و فلاکت به سر خودم آوردم. ...
قتل همسر به بهانه عضویت در شبکه های اجتماعی
مرد میانسال که با عضویت همسرش در گروه های اجتماعی مخالف و چندین بار به همسرش در این رابطه اخطار داده بود، دست به جنایت زد. او که پس از قتل متواری شده بود، روز گذشته با حضور در اداره آگاهی به جنایت اعتراف کرد. به گزارش آنا، ساعت 7:45 دقیقه 27 اسفند سال گذشته، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت و بازپرس جنایی تهران در جریان کشف جسد زنی جوان در خیابان هفت چنار، خیابان شهید حاتمی قرار ...
مرگ مشکوک دختر شیشه ای بررسی می شود
زن به پلیس گفت: که هنگام حادثه خودرو در اختیار پسر 30 ساله اش بهزاد بود. دو روز بعد از وقوع حادثه بود که بهزاد خود را تسلیم پلیس کرد. او در شرح ماجرا گفت: چند ماه قبل با مژگان که در همسایگی ما زندگی می کرد، آشنا شدم. پدر و مادرش مدتی قبل فوت شده بودند و او همراه خواهرش زندگی می کرد. مدتی که از آشنایی ما گذشت به هم علاقه مند شدیم. مژگان به مصرف شیشه اعتیاد داشت. روز قبل از حادثه با او قرار ...
قتل همسر به خاطر عضویت در تلگرام
اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم. حدود ساعت شش صبح پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و اظهار کرد که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم. زمانی که وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که دور گردنش طنابی پیچیده شده بود. همچنین پدرم در دست نوشته ای انگیزه خود را درباره قتل مادرم نوشته است. با توجه به صحبت های پسر جوان از ...
قتل همسر به خاطر عضویت در گروه های تلگرام
تلفن همراهم تماس گرفت. او نگران بود و گفت که با مادرم دعوا کرده و خواست خیلی زود به خانه بروم. وقتی وارد خانه شدم میان اتاق پذیرایی با جسد مادرم مواجه شدم در حالی که رشته ای طناب به دور گردنش پیچیده شده بود. وحشت زده پلیس را از ماجرا با خبر کردم. پدرم خانه را ترک کرده بود. وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم گوشی او خاموش بود. بعد از ثبت حرف های پسر جوان بود که جسد به دستور بازپرس به پزشکی قانونی فرستاده ...
آغاز تحقیقات پلیسی درباره مرگ مشکوک دختر جوان
شناسایی مالک خودرو پرشیا در منطقه مرزداران شدند؛ در ادامه مالک خودرو پس از حضور در اداره دهم پلیس آگاهی اعلام کرد که خودرو پرشیا 9 فروردین ماه در اختیار پسرش به نام بهزاد (30 ساله) قرار داشته است. اظهارات بهزاد بهزاد 11 فروردین ماه بهمراه پدرش به پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه و خودش را تسلیم کارآگاهان کرد؛ وی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از چند ماه پیش با مژگان آشنا شده بودم و ...
مرگ مشکوک دختر معتاد پس از مصرف شیشه با پسر مورد علاقه اش
دو روز بعد بهزاد به پلیس آگاهی خودش را تسلیم پلیس کرد. پسر جوان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از چند ماه پیش با مژگان آشنا شده بودم و حتی مدتی قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم اما به دلایل متعدد، هر دو از این موضوع منصرف شدیم اما کماکان به اصرار مژگان با یکدیگر در ارتباط بودیم. بهزاد در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: روز قبل از حادثه به همراه مژگان در حال پرسه زنی در داخل خیابان های سطح شهر بودیم ...
داستان شماره 112 یک قدم تا مرگ !
.... زن لاغراندام در بیان قصه تلخ زندگی اش گفت: پدرم بازنشسته و مادرم خانه دار است. دو برادر دارم که سر خانه زندگی خودشان هستند. من با پسر دوست قدیمی پدرم ازدواج کردم. وضع مالی شان توپ توپ است. خانواده ام به خاطر همین موضوع اصرار بر ازدواج ما داشتند. پدرم می گفت اگر دیر بجنبیم این پسر را از دست می دهیم. پدر شوهرم از روز اول می گفت باید هر چه ...
اعتیاد یک زن به تلگرام جنایت آفرید
را تسلیم کرد. مرد همسرکش دیروز برای انجام تحقیقات به شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و پیش روی قاضی سعید احمدبیگی قرار گرفت. او اقرار کرد که در درگیری همسرش را به قتل رسانده و پشیمان است. پس از اعترافات او، برای وی قرار بازداشت صادر شد و متهم در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت. به گفته سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ...
عضویت در تلگرام قتل زن توسط همسرش را رقم زد
چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت همسرم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث ... به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، حدود ساعت 9 صبح 27 اسفند سال گذشته خبر قتل زن جوانی در خیابان قزوین محدوده [...] چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت همسرم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث ... به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، حدود ساعت 9 صبح 27 اسفند سال گذشته خبر قتل زن جوانی در خیابان قزوین محدوده خیابان رنجبر از سوی مأموران کلانتری 111 هفت چنار به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. با حضور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل کشف جسد، تحقیقات از پسر جوانی که پلیس را در جریان قتل مادرش گذاشته بود، آغاز شد و پسر 22 ساله درباره جزئیات قتل مادرش به بازپرس گفت: مادر 40 ساله ام به دلیل سوءظن پدرم، با وی دچار اختلافاتی شده بود؛ دیشب قصد داشتم پدر و مادرم را آشتی بدهم به همین خاطر پدرم را به منزل مادرم بردم و تا یک بامداد نزد آنها بودم و پس از ترک کردن آنجا به منزل خواهرم رفتم و پدر و مادرم را تنها گذاشتم که امروز صبح پدرم با من تماس گرفت و گفت مادرم را کشته است، من نیز پس از تماس پدرم به سرعت با یکی از دوستانم خود را به اینجا رساندم و درب منزل مادرم را شکستم. پسر جوان اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: با ورود به منزل با جسد مادرم در اتاق خوابش مواجه شدم، دور گردن مادرم یک سیم بسته شده و بدن وی مقداری خونی بود؛ من به سرعت با کمک دوستم جسد مادرم را به پذیرایی منتقل و با چاقو سیم را پاره کردیم و با اورژانس تماس گرفتیم اما متأسفانه دیر شده بود و از فوت مادرم چند ساعت گذشته بود. با بررسی های صورت گرفته از جسد مقتول، آثار دو ضربه چاقو روی بازوی دست چپ مقتول با جراحت عمیق مشاهده شد همچنین یاداشتی از همسر مقتول کشف شد که وی به ارتکاب قتل اعتراف کرده بود. پس از این قتل، تحقیقات برای دستگیری سیاوش (همسر مقتول) آغاز شد تا اینکه وی دیروز با حضور در اداره پلیس آگاهی خودش را تسلیم پلیس کرد و صبح امروز با حضور در دادسرای امور جنایی تهران درباره انگیزه قتل همسرش به بازپرس جنایی تهران گفت: حدود 25 سال از زندگی مشترکم با مریم می گذشت و در طول این مدت، زندگی خوبی با همدیگر داشتیم، و به تازگی موفق به خرید خانه شده بودیم تا اینکه چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت مریم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث، مریم به منزل مادرش رفت و آنجا بود تا اینکه با وساطت خواهرش مجددا به خانه برگشت. متهم 41 ساله این پرونده ادامه اظهاراتش به بازپرس را اینگونه شرح داد: 26 اسفند مریم به همراه دختر، داماد و پسرم به خانه برگشت که دختر و دامادم ساعتی بعد از آنجا رفتند و پسرم نزد ما ماند، در منزل از همسرم خواستم دیگر سر کارش نرود که همین موضوع باعث شروع درگیری بین ما شد؛ حدود ساعت یک بامداد روز وقوع قتل، مریم از پسرمان خواست که منزل را ترک کند؛ بعد از رفتن پسرم جر و بحث بین ما تا ساعت 3 بامداد ادامه داشت تا اینکه من با ریختن چندین قرص داخل آب از همسرم خواستم تا آب را بنوشد اما مریم از این کار خودداری کرد. سیاوش درباره لحظات ارتکاب قتل نیز به بازپرس پرونده گفت: در این حین مریم به داخل اتاق رفت و جورابی را دور گردنش انداخت و تهدید به خودکشی کرد، من نیز با دیدن این صحنه بسیار عصبانی شدم و با برداشتن چاقوی میوه خوری چند ضربه به دست همسرم زدم و بعد از این اتفاق نیز با همان جوراب مریم را خفه کردم؛ حدود ساعت 6 صبح نیز با گذاشتن یادداشتی به قتل وی اعتراف کردم و پس از این ماجرا در تماس با پسرم اعلام کردم که مادرش را کشته ام، بعد از فرار از خانه چند روز به قزوین رفتم و چند شبی را هم در آزمایشگاهی که 17 سال در آن مشغول به کار بودم، سپری کردم، دو روز نیز به قم رفتم و دیروز خود را به پلیس معرفی کردم. با اعتراف متهم این پرونده به قتل همسرش، وی به دستور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. Let’s block ads! (Why?) منبع: 598 کد مطلب : سایر اخبار ...
مرگ وحشتناک دو کودک در واژگونی ظرف آب جوش
پزشکان درحال انجام معاینات تخصصی روی آنها هستند. همان لحظه ورود ماموران در بیمارستان پدر کودکان که به شدت شوکه شده بود، در مورد علت سوختگی فرزندانش گفت: ما ساکن شهر سنگ باقرشهر هستیم. آن روز من سر کار بودم که همسرم تماس گرفت و درحالی که به شدت گریه می کرد، گفت که قابلمه آب جوش روی کودکانمان ریخته و آنها دچار سوختگی شده اند. من هم خیلی زود خودم را به بیمارستان رساندم و متوجه شدم که حال ...
پسر 28 ساله ای که اعضای خانواده اش را کشت
به گزارش جام نیوز ، این پسر 28ساله، 12ماه قبل بر سر دیدن تلویزیون با خواهرش درگیر شد. هوتن نمی دانست یک درگیری ساده باعث می شود خواهر و پدرش را به قتل برساند. بعد از قتل بسیار خونسرد بود و با رهاکردن اجساد در خانه به همراه دوستانش به سینما رفت. این متهم با صدور کیفرخواست به زودی در دادگاه کیفری محاکمه می شود. خودت را معرفی کن؟ هوتن 28ساله هستم. به چه جرمی دستگیر شدی؟ ...
زن میانسال سارق اسپورتیج سوار را دستگیر کرد
و من هیچ اموالی را برای خودم ندارم و حتی پدرم به زور با حقوق بازنشستگی زندگی را می چرخاند.من دزد نیستم و بیگناهم. در ادامه با انتقال پسر جوان به پلیس آگاهی او در بازجویی های فنی مدعی شد من به همراه سه دوست دیگرم به سرقت از خانه ها می رفتیم روز دستگیری نیز فکر کردیم آپارتمان خالی است و وقتی من وارد آنجا شدم زن صاحبخانه با داد و فریاد باعث دستگیریم شد و سه همدستم نیز از محل فرار کردند ...
اقرار به قتل برادرزن با چاقو
به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل بود که مأموران پلیس آگاهی شهرستان رضوانشهر در استان گیلان، از قتل پسری 24 ساله با خبر و در محل حاضر شدند. بررسی ها حکایت از این داشت که پسر جوان با ضربات متعدد چاقو هدف قرار گرفته و به کام مرگ رفته است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی بود که مشخص شد عامل حادثه داماد 45 ساله خانواده است که بعد از حادثه متواری شده است، بنابراین تلاش ها برای بازداشت قاتل ...
روایت تلخ زنی که از آینده زندگی اش وحشت دارد!
اهالی درگیر این بلای خانمان سوز بودند هیچ کس اعتیاد را به هنگام ازدواج جدی نمی گرفت. این گونه بود که در مدت کوتاهی پس از ازدواج با عنایت متوجه اعتیاد او شدم ولی حساسیتی به موضوع نشان ندادم. این در حالی بود که مواد مخدر در روستا کمیاب و گران شد. از آن روز به بعد همسرم با توصیه دوستانش به مصرف شیشه روی آورد و بدبختی های من نیز از همان روز آغاز شد چرا که مدتی بعد عنایت به خاطر عوارض ناشی از مصرف مواد ...
کانکس های اندوه/ حاشیه نشینان، “کلاس” ندارند
. بی آنکه حرفی بزند؛ دوباره زیر پتو می رود. خاموشی خانه را صدای درس خواندن پسر روشن می کند: کاش پدرم مریض نبود. کاش زودتر بزرگ می شدم. کاش مدرسه مان مثل مدرسه های شهر بود. کاش سال جدید همه چیز خوب شود. پسر با لبخندی از روی کتابش بلند می شود. به صندوقچه ی قدیمی گوشه ی اتاق می رود. لباسهای داخل صندوقچه را زیر و رو می کند. لبخندش بیشتر می شود: برای عید لباس نو خریده ام. می خواهم درسهایم را ...
جای خالی پدر با سهمیه پٌر نمی شود
شهید علی عهدی پدر 4 دختر و 2 پسر است. به گفته دختر دوم شهید عهدی، وی از نخستین شهدای درگیری با گروهک های منافقان بود. فاطمه هستی عهدی که در زمان شهادت پدر بزرگوارش دوران تحصیل پنجم ابتدایی را سپری می کرد می گوید: پدرم دهمین روز دی ماه سال 60 در عملیات محمد رسول الله(ص) گیلان غرب به مقام شهادت نائل آمد. به گفته وی، در آن موقع حساسیت این منطقه عملیاتی به اعزامی ها اعلام می شده و ...
وقتی تلگرام خون به پا کرد
ضربات چاقو به وجود آمده بود. به همین خاطر دوباره آنها تحت بازجویی قرار گرفتند و این بار وقتی خود را در پایان راه دیدند لب به اعتراف گشودند. یکی از دو پسر نوجوان که مهدی نام داشت درباره ی جزئیات ماجرا به ماموران گفت: مدتی است در یک گروه تلگرامی که همه ی اعضای آن با هم دوست و بچه محل هستیم عضویت دارم و هر ازگاهی در آن گروه پست می گذارم. شب گذشته یکی از اعضای گروه پستی در تلگرام ...
بازسازی صحنه قتل هولناک دختر جوان
، به سمت آپارتمانی که در ایوانکی داشتم رفتیم و او را به داخل خانه ام بردم و در آنجا برای آنکه جنازه را رها کنم و کسی مرا نبیند مجبور شدم دست و پایش راببرم. من دست و پا رادر یک نایلون و سر و تنش را در نایلون دیگری گذاشتم و بسته بندی کردم. پس از آن هردو نایلون را در سطل آشغال رها کردم اما نمی دانم چرا فقط یک نایلون پیدا شده است. به گزارش همشهری، این مرد پس از بازسازی صحنه جنایت، با قرار ...
خداداد عزیزی: اطراف حرم دستفروشی می کردم
نذری نکرده ام و هر وقت از امام رضا (ع) چیزی خواسته ام آن خواسته برای خودم نبوده است. * یادم می آید قبل از بازی ایران و استرالیا در ملبورن با پدرم تماس گرفتم و به او گفتم بابا، اول برو سر خاک مادرم و برایش فاتحه بخوان و بعد هم برو حرم امام رضا (ع) و برای تیم ملی دعا کن. آن روز هم من برای کل تیم از امام رضا (ع) کمک خواستم و بحث خودم نبود ولی کمک همه و به ویژه من کرد تا در آن بازی تاریخی ...
خداداد عزیزی: اطراف حرم دستفروشی می کردم
(ع) را بشنویم. متن صحبت های خداداد با کیهان ورزشی را در زیر می خوانید: * خانه ما نزدیک حرم امام رضا (ع) بود و حدودا 8 دقیقه ای می توانستیم خودمان را از خانه به آنجا برسانیم. البته من در مشهد به دنیا نیامدم و در روستایی به نام چشمه عیلخی متولد شدم که چون چشمه های زیادی داشت این اسم را روی آن گذاشته بودند. هنوز هم گهگاه با پدرم به آن روستا می روم و بر سر مزار اقوام خود حاضر می شوم. ...