بیوگرافی ژیلا صادقی و همسرش + عکس و حواشی مجری جنجالی!
سایر منابع:
سایر خبرها
جان سینا: عاشق کباب کوبیده با سنگک و ته چینم!
سینا در مصاحبه جدید خود گفت: من عاشق غذاهای ایرانی هستم. کباب کوبیده، ته چین و رشته پلو را دوست دارم. غذاهای ایرانی همه از سیب زمینی، گوشت و برنج هستند، وزن زیادی اضافه می کنید اما نمی توانید هم از آنها گذر کنید زیرا بسیار خوشمزه هستند! یک نان جالب هم دارند به نام سنگک... این بازیگر و کشتی گیر سابق حرفه ای در 12 اکتبر 2020 در یک دفتر وکالت در تامپا فلوریدا با شای (شهرزاد) شریعت زاده مهندس ایرانی ازدواج کرد. ...
بهاریه ای برای آشنای گمشده
صدا می زد بیایید چای تازه دم است. حالا ارواح خاک خانم آغا بیا. بعد از خانم آغا بود که گفتن رفته ای شیراز حافظیه گوشه ای نشسته ای فال حافظ می گیری. آمدم شیراز هر جا را گشتم نبودی. بعد گفتن طرف های گناباد بوده ای آمدم گناباد. گفتن مشهد دیدنت که هر روز مقابل پنجره فولاد می ایستی تا ظهر تا شب تا صبح. یک هفته مشهد بودم همه خادم ها می شناختنت اما نبودی. چقدر آمدم در خانه تان همسایه ها گفتن خیلی کم می ...
ژوائو کانسلو بازیکن بارسلونا : په په به من می گفت که به رئال بیا ولی می گفتم هوادار بارسلونا هستم
...> الگوهای دوران کودکی: بازیکن پرتغالی که او را بیشتر از همه دوست داشتم، لوئیس فیگو بود اما در سطح بین المللی عاشق رونالدینیو بودم. کانسلو در مورد درخواست په په (ستاره سابق رئال) گفت: په په به من می گفت که به رئال بیا ولی می گفتم هوادار بارسلونا هستم و نمی توانم برای رئال مادرید بازی کنم. حالا از حضور در بارسلونا خوشحالم چون همیشه آن را می خواستم. حتی با وجود اینکه مشکلات مالی داریم. بعد از بنفیکا، این باشگاهی است که همیشه دوستش داشته ام. ...
انتشار تصویری از پدر و مادر یوسف تیموری
خانم تایلندی به نام راپان ازدواج کرد. آشنایی این دو در کشور تایلند زمانی که هر دو از یک فروشگاه در حال خرید بلور بودند شکل گرفت و به ازدواج ختم شد. خانم راپان از همسر سابق خود صاحب یک فرزند پسر بود که یوسف تیموری ابتدا او را به عنوان پسر خودش معرفی کرد اما پس از مدتی عنوان نمود که آرمین پسر او نیست و همسر و پسرش را برای ادامه تحصیل او به تایلند فرستاد.یوسف تیموری در 14 تیر 1399 خبر طلاق خود با همسرش را اعلام کرد و گفت همسرم مدتی است من را ترک کرده و حالا مجرد هستم. ...
امباپه، به رئال برو تا مثل من خوشبخت شوی!
با مارکا تکرار کرد که همچنان به رئال مادرید عشق می ورزد: چه تیمی را دنبال می کنم؟ بازی های رئال مادرید را بیشتر از همه می بینم. من دوست دارم فوتبال خوب و بازی های بزرگ تماشا کنم، اما از آنجایی که ورزش را دوست دارم، اگر در خانه باشم، می توانم سویا-اوساسونا را نیز تماشا کنم. من آنچه را که بتوانم می بینم. آیا به برنابئو جدید نرفته اید؟ چرا، رفته ام، چون بلیط های کل فصل را دارم. اگر من نروم ...
دسیسه شیطانی زن جوان برای همسرش فاش شد!
تا زن جوان در کوتاه ترین زمان ممکن بازداشت شود؛ او در اظهارات ضد و نقیضی گفت: من با پدر این پسر 17ساله چند سال قبل ازدواج کردم اما همسرم به جرم نگهداری مواد مخدر به زندان افتاد و من نیز با اجرا گذاشتن مهریه ام درخواست طلاق دادم؛ من شب حادثه برای برداشتن مدارک به این خانه مراجعه کردم و یادم رفت که درب ساختمان را ببندم. بازجویی ها از زن جوان ادامه داشت تا اینکه پسر 17ساله با برادر خود ...
پروین در شبکه3: صدای هایده را دوست دارم
هایده را دوست دارم و گوش می دهم! در این لحظه لیوان نزدیک به یکی از دو مجری برنامه شکست که باعث خنده و تعجب محمدحسین میثاقی شد! میثاقی گفت: خانم هایده را خدا رحمت کند، دیگر در قید حیات نیستند. ولی منظور ما خواننده های جوان داخلی بود که پروین گفت: این جدیدترها هم خوب می خوانند اما من اسم شان را بلد نیستم و نمی شناسم! پروین همچنین گفت که سریال های صداوسیما را زیاد می بیند اما چندسالی است که سریال خوبی ساخته و پخش نشده است: سریال کره ای مثل جومونگ و سریال های ترکیه ای تماشا نمی کنم و فقط برنامه های خودمان را می بینم که کم شده است. ...
جدیدترین مصاحبه قاتلان داریوش مهرجویی و همسرش؛ چرا قتل را انکار کردند؟
قاتل داریوش مهرجویی و همسرش گفت: من از خانه همسایه آقا سرقت کرده بودم و همین به دلیل آقا مرا از شهرک بیرون کرد. در سه ماهی که در خانه مرحوم مهرجویی کار می کردم، خانم خیلی به من کمک کرد. وقتی ازدواج کردم یک جارو برقی به من داد. حتی یک بار که درخت خرمالو بار داد تعدادی خرمالو داد تا به همسرم و خانواده اش بدهم، اما من در کشتن آنها همکاری کردم. شامگاه بیست ودومین روز مهر ماه وقتی مونا ...
رمزگشایی از انکار قاتلان داریوش مهرجویی و همسرش
مرحوم مهرجویی کار می کردم، خانم خیلی به من کمک کرد. وقتی ازدواج کردم یک جارو برقی به من داد. حتی یک بار که درخت خرمالو بار داد تعدادی خرمالو داد تا به همسرم و خانواده اش بدهم، اما من در کشتن آن ها همکاری کردم. پس چرا همکاری کردی؟ کریم می گفت اگر همکاری نکنم، چون قبلا سرقت کرده بودم مرا به عنوان قاتل دستگیر می کنند. انکار بعد از اقرار کریم طراح این جنایت ...
آزادی 9 زندانی جرائم غیر عمد در شهرستان زاوه خراسان رضوی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز خراسان رضوی، رئیس کمیته امداد شهرستان زاوه، گفت: به همت خانم لیلا اوتادی بازیگر سینما، 9 زندانی بدهکار جرائم غیرعمد از زندان آزاد شدند. رضا خوش سیما با عنوان اینکه خانم اوتادی سفیر آزادی زندانیان است، افزود: با توجه به برنامه ریزی که در آستانه سال جدید برای آزادسازی تعدادی از زندانیان جرائم مالی غیر عمد داشتند بلافاصله هماهنگی های لازم با دادگستری و ...
(تصاویر) تغییر باورنکردنی چهره مهدی باقربیگی بازیگر نقش مجید در قصه های مجید
مهدی باقربیگی متولد 21 دی ماه 1356 در اصفهان ، بازیگر سینما و تلویزیون است. فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی کشاورزی و فوق لیسانس مدیریت دولتی می باشد که با سریال قصه های مجید در 14 سالگی به شهرت رسید. در این مطلب تصاویر خانوادگی مهدی باقربیگی بازیگر مجید را مشاهده کنید. با ما همراه باشید. مهدی باقربیگی سال ها پیش ازدواج کرد که ثمره این زندگی موفق یک پسر بنام آرش و یک دختر خانم زیبا می باشد. دوست دارم فرزندانم هم مانند کودکی خودم بسیاری از سنت های ایرانی را تجربه کنند ؛ به همین دلیل تمام تلاشم را می کنم این سنت ها را در خانواده حفظ کنم. منبع: گفتنی ...
خاطراتی از یک نابغه اطلاعاتی
مادر شهید غلامحسین افشردی می گوید: با بچه ها صمیمی بودم و به آن ها آزادی می دادم. اجازه می دادم که دوست انتخاب کنند. دوست های زیادی هم داشتند، اما همه چیز حساب شده بود. آن زمان مدرسه های دولتی فعالیت اضافی نداشتند. فقط صاف می رفتند سر کلاس، درسی می خواندند و برمی گشتند. به گزارش ایسنا، کبری افشردی مادر شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری) از نوابغ اطلاعات و عملیات دوران جنگ تحمیلی درباره ...
گفت مادر مرا نبوس مادران شهدا حسرت می خورند!
قلبم جمع شده و کلیه ام کم کار شده است. خواهر شهید چند سال از برادرتان بزرگ تر بودید؟ من دو سال از محسن بزرگ تر بودم. ما پدرمان را زود از دست دادیم. البته آن زمان من ازدواج کرده بودم که پدرم مرحوم شد. محسن هم نوجوان بود. برادرم وقتی که 19 ساله بود سربازی رفت و شهید شد. بعد از شهادت محسن من که در خانواده بزرگ تر بودم از بچه ها نگهداری می کردم و مادرم هم کار می کرد. ...
دختر لعیازنگنه اصلن شبیه خودش نیست | مادر دختری لعیازنگنه در این عکس
کارگردانی می شوم که زنگ زده و به من پیشنهاد کار کرده ، اولین حرفی که می زند اینست که اه ! خانم زنگنه شما همیشه با این لباس می روید بیرون ؟ و من فکر می کنم این آقا وقتی به یک بازیگر خانم زنگ می زند انتظار دیدن دختری که لباس ساده پوشیده و کارهای عجیبی با صورتش نکرده ندارد، خب اذیت می شوم. زمان ما زیاد نمی ذاشتن آهنگ گوش بدیم ، خیلی وقتا که ناراحت بودم و تنها بودم با آهنگ مادر از گوگوش آرام می گرفتم و خودمو خالی می کردم. ...
زندگی نامه نیلوفر شهیدی/صحبت های نیلوفر شهیدی درمورد فرزند خوانده اش
بابتش و خیلی حالم خوبه. دختر من اسمش هست رستا، ما چند تا اسم بهش پیشنهاد دادیم معنی اسم ها رو ازمون می پرسید، رستا یعنی رهاشده، یعنی خلاص شده، یعنی رستگار شده، وقتی ما معنی اسم را بهش گفتیم بهمون گفت من دوست دارم رستا صدام کنید. اتفاق جالبی که افتاده این بود که من امسال روز تولدم 10 آذر ماه شناسنامه رستا رو گرفتم. Visits: 1 ...
زندگی نامه المیرا شریفی مقدم/عکس خانم مجری و خانواده اش
چنین می گوید: من از زمان قبل، با عموی همسرم آشنایی داشتم. او یک بار به من گفت که برادرزاده ی من به شبکه خبر آمده و هوایش را داشته باش. تصور من این بود که برادرزاده اش آقاست و الکی به او گفتم که هوایش را دارم ولی زمانیکه به تحریریه رفتم و خانم شریفی مقدم، خودش را معرفی کرد؛ تازه متوجه شدم که منظور دوستم ایشان بود و از همانجا به فکر ازدواج با خانم شریفی افتادم و مراقبت های ویژه آغاز شد. سرانجام با یکدیگر در سال 82 ازدواج کردیم. Visits: 3 ...
چشم به راه
بعد از ده سال، مادرم پیکر پدر را دید... همان لحظه شناختش و گفت: خودشه... وقتی مناطق تفحص شد او هم پیدا شد. حالا بعد از سی سال هروقت حرفش را می زنم انگار همین دیروز بوده.. تمام روزهای نبودنش را به خاطر دارم مخصوصا بی قراری های مادر را .. همه آن ده سالی که مفقود بود به اندازه ده ها سال، مادرم پیر شد... وقتی خسته می شد.. شروع ...
با رئیسم عقد موقت کردم؛ مجرم نیستم
. *قبول داری رابطه داشتی؟ من زن صیغه ای او بودم. چون خانم همیشه خارج از کشور بود، مدیر شرکت هم به من پیشنهاد ازدواج داد. من سال ها تنها زندگی کرده بودم. صیغه او شدم و بعد هم مرد به من دل بست، بیشتر روزها را خانه ما بود. *هنوز هم صیغه هستید؟ نه جدا شدیم. همسرش که فهمید تهدید کرد که بچه ها را با خودش به خارج از کشور می برد، او هم کوتاه آمد و جدا شدیم. ...
باربد بابایی دو دختر بزرگ دارد | او در 401 از تلویزیون کناره گیری کرد
فرزندانش با تعجب تماشاگران و مجری برنامه مواجه شد. او در این برنامه اعلام کرد که سال 1380 و در 23 سالگی ازدواج کرده و ضمن تشکر از همسرش گفت: خیلی ممنون که این همه سال منو تحمل کردی و با تمام نبودنهای من و مشکلات فرزندانمان کنار آمدی، دوستت دارم فرزندان باربد بابایی ثمره ازدواج باربد بابایی با همسرش، دو دختر دوقلو به نامهای آیلین و شایلین است که در سال 1381 متولد ...
پرواز مطهر دو برادر عاشق
بیدار می شدم، می دیدم داداشم بلند می شود و قشنگ روی تخت قالی می رود و رجی که خانمش نقشه کرده، پر می کند و فوت می دهد و سر کارش می رود. دوباره که بعدازظهر از سر کار می آمد، غروب روی تخت قالی می رفت و خیلی کمک کار خانم خود بود. یعنی برای همین قالی بافی و کارهای دیگر خیلی کمک حال خانواده بود. یک فرزند پسر هم داشت که اسمش مجید بود و حالا حدود 40 سال دارد. دخترهای شهید هم ازدواج کردند و فرزند هم دارند ...
پسر 26 ساله: همسرم برخی مردها را تحریک می کند
جوان 24 ساله گفت: در کلاس سوم دبیرستان تحصیل می کردم که عاشق حمیرا شدم. او در دبیرستان دخترانه مقابل منزل ما درس می خواند و من هر روز منتظر می ماندم تا او از مدرسه خارج شود. در آن سال ها من نوجوانی ورزشکار بودم و به همین دلیل قد و هیکل ورزیده و خوش تیپی داشتم. خلاصه بعد از چند ماه تماس های تلفنی و دیدارهای حضوری با حمیرا بالاخره به خانواده ام اصرار کردم تا به خواستگاری او بروند ...
اعتراض به سبک شهید حاج کاظم نجفی رستگار
های فراوان کشید. از تمام اقوام و آشنایان و دوستان طلب حلالیت و التماس دعا دارم؛ به علت وضعیت جنگ مدت سه سال که در جبهه بودم، نتوانستم امر واجب خدا یعنی روزه را انجام بدهم. همچنین در رابطه با خرید خانه به مبلغ 223 هزار تومان از علی تاجیک و 65 هزار تومان از حسین کاوکدو و 10 هزار تومان از حاج محمد علی دولابی قرض کردم و مبلغ 30 هزار تومان از همسرم که خانه برای همسرم است و موتورم را برای جبهه در نظر گرفتم. والسلام کاظم نجفی رستگار ساعت 9 شب مورخ 3 اسفند 1362 شرق بصره (جفیر) انتهای پیام ...
(عکس) علیرضا رئیسی بازیگر خردسال پاتال و آرزوهای کوچک پس از 33 سال
یک ماشین کنترلی دستمزد گرفتم. آن موقع اصلا رسم نبود که در سینما به بچه ها دستمزد بدهند ، من جزو کسانی بودم که بحث دستمزد برای بچه ها را خودم راه انداختم. برای فیلم دوم که سراغم آمدند گفتم من دستمزد می خواهم به خاطر اسباب بازی بازی نمی کنم! چون من هم دارم مثل بقیه کار می کنم ... سال 68 برای مدرسه پیرمردها 50 هزار تومان دستمزد گرفتم! یادم است که همان موقع همه دوستانم را به خوردن بستنی دعوت کردم. منبع: چشمک ...
شیدا یوسفی کیست؟
زمان دانشجویی در فیلم “یک قدم تا خدا” بعنوان دستیار کارگردان علی عطشانی بود. آغاز فعالیت شیدا یوسفی در زمینه بازیگری شیدا یوسفی نخستین بار درسال 1388 وقتی 22 ساله بود در فیلم پوست موز علی عطشانی تجربه کوتاهی در عرصه بازیگری را بدست آورد او در اینکار نیز دستیار کارگردان بود. شیدا یوسفی بعد از فارغ التحصیل از دانشگاه بعنوان برنامه ریز نخستین تجربه خودرا با فیلم سه نفر ...
زندگی در اقلیما جریان دارد
بود و در ذهن من پرورش یافت، از همان زمانی که در کنار نویسندگی یاد گرفتم خوب ببینم و خوب بشنوم. آنچه در اقلیم من و آنچه در درون من_ جنسِ من_ رخ می داد ترغیبم کرد نام این اثر بشود: اقلیما تالیف جدید در حال نوشتن یک اثر داستانی دیگر هستم که زیر مجموعه ادبیات کودک و نوجوان است و امیدوارم پیش از پایان سال 1402 منتشر شود.مسیر چاپ و نشر مسیر آسانی نبود اما با کمک خانواده و همسرم و انتشارات قلمداران جنوب را هموار شد. ...
تجاوز به مادر و دختر بیچاره | ناهید: شوهرشیطان صفتم حریم را رعایت نکرد و شب به سراغ دختر 10 ساله ام ..
به گزارش اینتیتر به نقل ار ساناپرس، ناهید زن 42ساله با صورتی آشفته از در اتاق مشاوره وارد شد. صدای بغضش را قبل از آنکه حرف بزند از زیر پوست صورتش می شد تشخیص داد. دستانش پوست پوست شده و زخمی بود چون برای سیر کردن شکم خود و فرزندش مجبور بود در خانه های مردم کار کند. تا سؤال کردم برایم بگو چه شده؟! گوله گوله اشک از چشمانش جاری شد. ناهید می خواست از چیزی بگوید که گفتنش برایش آسان نبود. قرار بود خودکشی کنم تا از این زندگی لعنتی رها شوم اما وقتی به دخترم فکر کردم این تصمیم را کنار ...
غافلگیری مرد جوان در عشق خیابانی! / حمیرا آبروی شوهرش را برد!
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات جوان 25 ساله ای است که دردوراهی عشق و طلاق راهی مرکز انتظامی شده بود. او درباره ماجرای ازدواج خود درپی عشق خیابانی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت:درکلاس دوم دبیرستان تحصیل می کردم که عاشق حمیرا شدم. او در دبیرستان دخترانه مقابل منزل [...]
خاطره خنده دار سرکار گذاشتن قدرت الله ایزدی (آقا رشید) توسط یک خادم + فیلم
بعد از تست کارگردان علاوه بر ایفای نقش کوتاه موجب می شود اولین نقش حرفه ای خود را در کارهای بعدی آن کارگردان بگیرد. در سریال خواستگاری 1365 این شخصیت شکل گرفتمن چون قدم کوتاه بود اسمی باید پیدا می کردم که ضد قدم باشد، بنابراین اسم رشید را انتخاب کردم و شخصیت رشید از همانجا به وجود آمد. در سال 1358 ازدواج کردم و همسرم را که با من یک نسبت دور فامیلی دارد، در یکی از مهمانی های فامیلی دیدم این زوج دو پسرنام های کمال و علیرضا و دو دختر بنام کتایون و سارا دارند. آقا رشید و همسرش یک نوه بنام پارسا نیز دارند. ...
پرویزخان تلفیق سینما و ورزش/ سینما به شخصیت های ورزش نپرداخته است
شدم و آنجا که به همراه همسرم رفته بودم به ایشان گفتم: ببین چه شوری را بین این همه آدم ایجاد کرده است و این معجزه سینماست و من این را دیدم. بازیگر فیلم پرویزهان درباره ژانر ورزشی و کم کاری سینما درباره شخصیت های ورزشی کشورمان گفت: به نظرم قدری کم کاری از طرف اهالی سینما بوده است که تاکنون به سراغ چنین تلفیقی نرفته اند؛ البته من فیلم های مستند ورزشی زیادی را درباره ورزش و فوتبال دیده بودم ...
بازخوانی خاطراتی از استاد فقید عبدالحسین زرین کوب
به ایشون بارها گفتم، آقا جان شما غصه نخورید لابد تقدیر این بوده . رو می کنم به عظیم آقا برادر دکتر، می گویم مگر پدر شما چه توقعی داشته است از آقای دکتر؟ عظیم می گوید : آن سال های کودکی استاد علم حرمتی داشت در نهایت معنا . پدرم دوست داشت که ایشون به مدرسه علمیه بروند، درس دینی بخوانند و مجتهد بشوند . می گویم : پس به همین دلیل است که مدتی می روند و در یک مدرسه دینی درس می خوانند؟ عجب ! خانم دکتر می ...