سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای هنرپیشگی سعید حجاریان
ریزد و نمی توانم فیلم را به جشنواره برسانم. تو بیا و کمک کن به ما. من هم برای کمک به یک هنرمند که کار کرده و زحمت کشیده و سرمایه گذاری کرده است و می خواهد فیلمش اکران شود، قبول کردم که در فیلم حضور پیدا کنم. گفتم موضوع چیست؟ برایم موضوع فیلم را توضیح داد. متوجه شدم که یک موضوع آیرونی است، یعنی بین خیال و واقعیت. توی ایران هم تا به حال چنین ژانری نبوده است. قبلا نمونه های غیرایرانی اش را مثل فیلمی از ...
نسخه سیاه مرد رمال برای یک دختر + عکس
دارای مدرک فوق لیسانس معرفی کرد به قاضی گفت: هنوز هم نمی دانم چه شد که کار به اینجا کشید ولی همه اش برای ترس از تنهایی و مجرد ماندنم بود و نگران بودم بی همسر بمانم. قبل از ازدواجم همه می گفتند چرا با وجود تحصیلات عالیه و توانمندی هایت هنوز ازدواج نکرده ای و مجرد مانده ای ولی من به حرف ها و حتی زخم زبان هایشان پاسخی نمی دادم و بی توجه بودم. اما هربار که در جمع خانواده و دوستان و همکاران قرار می ...
خانم بازیگر: ازدواجم با کارگردان خارجی صحت ندارد
در خوزستان سکونت داشتند. من آنجا به دنیا آمدم اما شناسنامه ام متولد و صادره از تهران به ثبت رسیده است. کجا بزرگ شدید؟ در تهران بزرگ شدم و فقط سال 58 به مدت یک سال و نیم در چالوس زندگی کردیم. پدرم در آن هنگام بازنشسته شده بود و تصمیم گرفته بود مدتی را در آنجا بگذرانیم. به جز آن یک سال و نیم که در چالوس گذراندیم بیشتر دوران کودکی و نوجوانی ام در خیابان قیطریه گذشت. کمی راجع به خلق و ...
ایرانیان با قرآن مأنوس هستند / کارکردهای رسانه برای انعکاس آموزه های قرآن چیست؟
آموزش دارد، سرفصل های آموزشی قرآن مثل روخوانی، روانخوانی و مفاهیم می تواند کارکرد رسانه ای داشته باشد. وی افزود: من اخیراً خدمت آقای ولی زاده بودم، ایشان می گفتند اولین ارتباطشان با رادیو قرآن، مربوط به 15 سال پیش بوده است که رادیو قرآن، صوت و الحان را آموزش می داد و ایشان مباحث اصلی صوت و الحان را از رادیو قرآن آموخته بودند، خب این خیلی برای ما مهم و مایه افتخار است که رسانه توانسته ...
امین حیایی از شایعه طلاق تا ما خیلی خوشبختیم! +تصاویر
بازیگری ان حرفه ای وکارگردان توانمندی دارد. امین بیشتر اوقات وقت رفتن به سینما را ندارد ومنتظر می ماند تا سی دی انها به بازار بیاید البته سی دی مجاز فیلم ها و بعد ان فیلم ها را از تلویزیون منزل تماشا میکند ابتدا قرار بود امین حیایی نقش ناصر ملک را در فیلم قرمز بازی کند وحتی فیلم قرمز تا دو هفته با بازی اوفیلمبرداری شداما سرانجام امین حیایی به دلیل بیماری از این فیلم کنار کشید و حدودده سال ...
مهمون علی اکبر امام حسین (ع) شد...
...: یکی از بچه ها رو فرستاده بود دنبالم. وقتی رفتم سنگر فرماندهی بهم گفت: دوست دارم شعر کبوتر بام امام حسین (ع) رو برام بخونی. گفتم حاجی قصد دارم این شعر رو برای کسی نخونم، آخه برای هر کی که خوندم شهید شده. گفت: حالا که این طور شد حتما باید برام بخونی. هر چی اصرار کردم که حاجی الان دلم نیست بخونم، زیر بار نرفت . شروع کردم به خوندن : دلم میخواد کبوتر بام حسین بشم من ...
کن جشنواره دگرباش هاست
مشکلاتی دارد و در جریان اتفاقات بعد از انتخابات 88 چه رفتارهایی کرده است و چه مواضعی گرفته است، موضوع انحلال چطور پیش آمد و چه استفاده ای از آن کردند بخشی اش را من ایران نبودم و بعد از آنکه آمدم مساله من سیاسی نبود چون فیلمم مثله شده بود و با آبروریزی نمایش داده می شد. الان نمی دانم چرا خانه سینما باید از لحاظ سیاسی اهمیت داشته باشد. اینکه چه کسانی در خانه سینما انتخاب می شوند و کار سیاسی می کنند ...
گلر استقلالی: می توانستم در منچستر دروازه بانی کنم
کارها هستند. *ماجرای رفتن شما به منچستر هم پس از این سال ها چند وقت پیش مجددا مطرح شد. چرا فدراسیون به شما رضایت نامه نداد؟ در برهه ای از زمان به واسطه شرایط کشور فوتبال حرفه ای تعطیل بود و مجبور شدم به انگلیس بروم و یک ماه هم آنجا ماندم. قرار شد در تیم ذخیره های منچستر تست فنی بدهم. *چرا با تیم اصلی تست ندادید؟ قرار بود در صورت موفقیت در تست ذخیره ها ...
گفت و گو با مادر یک پهلوانِ شهید
اش می گفت می خواهم بروم. همه به او می خندیدند. بعد از سال ها که بحث سوریه به میان آمد رضا دیگر تاب ماندن نداشت. دوست رضا که شهید شد، پسرم حجت را با ما تمام کرد و راهی شد. مخالفتی با رفتنش نداشتید؟ من خودم خواهر شهید هستم. برادرم غلامعلی صابغی فضلی در اوایل انقلاب به شهادت رسید. ما معنای ایثار و شهادت و جهاد را با تمام وجودمان درک کرده ایم. پدر رضا دو سالی در زمان جنگ تحمیلی در ...
کفنی که قسمت آیت الله بهجت شد
به گزارش افکارنیوز ، در شب جمعه، 25 شوال1334، برابر با 2 شهریور 1295، نوزادی به دنیا آمد که سال ها بعد، قلب بسیاری از شیفتگان علم و معرفت و شیعیان خاندان عصمت و طهارت(ع) را روشن ساخت: آیت الله حاج شیخ محمدتقی بهجت. هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که از دست دادن مادر، خانواده اش را سوگوار کرد و محمدتقی، آن قدر زود طعم یتیمی را چشید که حتی چهرۀ مادر هم در خاطرش نماند. ...
گفت وگویی خواندنی با همسر شهید مدافع حرم ایوب رحیم پور
می گذری؟ می گفت این حرف ها را نزن. من اگر بروم شما حضرت زینب را دارید. از همه مهم تر خدای زینب(س) را دارید. دلم آرام نداشت تا اینکه من و بچه ها را به کربلا فرستاد. بعد از زیارت آرام شدم. ایوب عاقبت بخیر شد امروز که نگاه می کنم خدا را شاکرم که همسرم عاقبت بخیر و شهادت نصیبش شد. او لیاقتش را داشت هر چند دلتنگی او برای ما عذاب آور است. دنیا بدون ایوب برایم چون قفسی تنگ است. روز ...
نحوه برخورد رضا پهلوی با آرایشگر ایتالیایی اش/رفتار حقوق بشری رضا با خدمتکارانش!
مطرح می کنی. چون نمی دانستی که عکس العمل من چه خواهد بود و می گفتی که : خوب ، فلان کس خواسته ای دارد، من نمی دانم به او چه بگویم؟ و هر زمانی در حال و یا بعد، تو بر می گشتی و موضوع را در مورد همان شخص مطرح می کردی و خلاصه مرا متقاعد می کردی که باید این کار را انجام دهم . من نیز بر اساس خواسته تو موافقت می کردم. نظر او نسبت بمن در باز پرسی روز 17 سپتامبر 1991 که با قید قسم که باید همه چیز ...
شباهت سرافراز و احمدی نژاد در برنامه ریزی
خودمان ندانیم ولی بی شک در فضای جنگ نرم همه رسانه های ایران سرباز یا سرداران جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی هستند. شرق و کیهان هم ندارد، دشمن همه ما را به یک چشم می بیند؛ گاهی از اختلاف های ما برای ضربه زدن به فرهنگ ایرانی واسلامی استفاده می کنند. اینها ظرایفی است که درجنگ نرم وجود دارد و از طرف ما درست احساس و درک نمی شود. به همین خاطر است که صداوسیما از بین همین رسانه ها نیز گاهی یکی را ...
گفتند موهایت را بپوشان / بخشی از کتاب شهرزاد میرقلی خانی، بازرس ویژه پرحاشیه سرافراز، درباره اولین ...
/ زنی که چادر و مذهبی ها را دوست نداشت! یک روز امیر تاجیک به من پیشنهاد کار در پرس تی وی را داد و ملاقات من با مدیر پرس تی وی را فراهم کرد. پرس تی وی در زمانی که من زندانی بودم بیش ترین زمان را به من اختصاص داد و بنایراین مجموعا نظر خوبی در مورد این شبکه داشتم و مشتاق بودم تا عوامل این شبکه را ببینم. اما این بدان معنی نبود که می خواستم در این شبکه کار کنم چرا که می دانستم پرس تی ...
بیرانوند: آمدم تا 10 سال گلر پرسپولیس باشم
که داشتم پایبند بودم، همان طور که در نفت تهران بهترین عملکرد را داشتم در پرسپولیس هم هر چه در توان دارم می گذارم. قبل از بازی با پرسپولیس همه می گفتند بیرانوند در این مسابقه به پرسپولیس راه می دهد اما دیدید که این طور نبود. پدر من هیچ گاه نان حرام به من نداده است. هواداران مطمئن باشند سرم را هم برای پرسپولیس می گذارم. جریمه های قنبرزاده باعث پیشرفتم شد از میدیریت باشگاه نفت ...
نمی خواستم شرمنده حضرت زینب(س) شوم
روزهای زندگی من 30 سال از سعید دور بودم. 30 سال دلتنگ گمشده خانه ام بودم. جایش در میان بچه هایم خالی بود. در میان همه مراسم ها و همه روزهای زندگی ام. وقتی شهدای گمنام را می آوردند قاب عکسش را می زدم زیر چادرم و راه می افتادم به گمان اینکه این شهدا دوستان و همرزمان شهیدم هستند. همیشه به بهشت زهرا (س) می رفتم و سر خاک شهدای گمنام می نشستم و درد دل می کردم. خانه مان را هم عوض نکردم ...
من کاهش باروری دارم
مسئولان جمعیتی گفتند ما سال خورده می شویم حتما خیلی خوش بینانه گفتند. بابای سوفیا گفت: کاهش باروری چی؟ گفتم: کاهش باروری یعنی چی؟ با این گرانی و تورم و ناامنی اقتصادی، در و همسایه و دوست و فامیل باید دست به دست هم بدهند و پول روی پول بگذارند که آدم بتواند بچه بیاورد. در غیر این صورت آدم زیر قرض می زاید. یعنی شما نهایتا یک بار بخواهی از خودت کار بکشی و بچه دار شوی، یک بار بچه دارشدن که کاهش ندارد ...
ماجرای شرط بندی شهید ابراهیم هادی در والیبال
به گزارش مشرق، مهدی فریدوند و سعید صالح تاش نقل می کنند؛ قریباً سال 1354 بود. یک روز صبح جمعه مشغول بازی بودیم. سه نفر غریبه آمدند، گفتند: ما از بچه های غرب تهرانیم. ابراهیم کیه؟ بعد گفتند: بیا بازی سر 200 تومان! دقایقی بعد بازی شروع شد. ابراهیم تک و آنها سه نفر، ولی به ابراهیم باختند! همان روز به یکی از محله های جنوب شهر رفتیم، سر هفتصد تومان شرط بستیم. بازی خوبی بود و سریع برنده شدیم ...
افتتاح کافه در صندوق عقب 206
های من امتحان نمی کردم. تا حدودی ناامید شده بودم که یکی از دوستانم به من گفت می توانم اطراف خانه هنرمندان تهران را برای این کارم امتحان کنم .او ماشین و تمام بندوبساطش را جمع می کند و راهی خانه هنرمندان می شود. جایی که امید داشت مردم بیشتری علاقه به امتحان کردن قهوه های او داشته باشند : از بعد عید به خانه هنرمندان آمدم و کسانی که در اینجا بودند از کارم خیلی استقبال کردند. معمولاً آدم هایی که در ...
من و شهرام جزایری یهویی!
و بنز و سرمایه و دارایی و من که روزهای آخر برج پایشان را روی حلقومم فشار می دادند و برای خریدن دو کیلو گوجه سبز منتظر بودم تا حقوق بدهند کنار هم بایستیم و اندازه مان در عکس یکی باشد. به همین خاطر تصمیم گرفتم اندازه هر کس در عکس به اندازه پولی باشدکه در حسابش دارد! با فتوشاپ این کار را کردیم ولی من اندازه یک نقطه شدم. مثل یک جرم آسمانی در کهکشان راه شیری! بچه ها گفتند اگر بخواهیم نسبت واقعی را رعایت کنیم تو اصلا دیده نمی شوی، همین که از او کوچک تر باشی مفهوم را می رساند و مخاطب متوجه می شود که تو از نظر مالی نسبت به شهرام جزایری بسیار وضعیت اسفناکی داری! ...
قضاوت با مخاطب است، نه با هنرمند
...: پذیرش به معنای پذیرفتن همه چیز یا تسلیم شدن نیست بلکه باید دانست پذیرندگی در انسان جایگاه والایی دارد. برای نمونه کسی که بتواند پذیرنده خوبی باشد، به جای زیاد حرف زدن، خوب می شنود. او البته می گوید: به محض اینکه هنر را تعریف می کنیم دیگر هنر نیست. وقتی قراردادی برایش می گذاریم و فرمولی تعیین می کنیم، دیگر از وادی هنر بیرونش کردیم. این همه آدم ها روی زمین سال هاست درباره این موضوع بحث می کنند و ...
زیباکلام: امیدوارم در فصل بعدی من و جواد ظریف هم بازی کنیم
برای تقدیر از بازیگران دیگر سریال به روی سن آمدند. ملک مطیعی گفت: من 86 سال دارم و هیچ وقت در زندگی حسودی نکرده بودم اما امشب حسودیم شد از گذشته سینما حرف نمی زنم، چراکه مثنوی هفتادمن است ولی امروز سینما آن قدر تغییر کرده که موجب افتخار ماست. امروز بچه های ما تمام قله های پیشرفت را فتح کردند. آقای فتحی به شما تبریک می گویم و استاد نصیریان به واقع بزرگ آقا هستند همان طور که همه کسانی که در سینما ...
نویسنده قاتل به ایران بازگشت!
جزییات جنایتی که 19 سال قبل رقم زده بود، گفت: با وجودی که دو بچه داشتیم اما مدام با یکدیگر درگیر بودیم. روز حادثه باز هم به دلیل اختلافاتی که داشتیم جروبحث مان شد. درگیری که بالا گرفت به شدت عصبانی شدم. هیچ نقشه و قصدی نداشتم. ناگهان یک چاقو برداشتم و به سمت همسرم حمله کردم. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. ضربه ای به او زدم. او روی زمین افتاد و غرق خون شد. به شدت ترسیدم. نمی توانستم درست تصمیم بگیرم ...
خانه پر ماجرای 2 برادر شهید سادات! + عکس
اول بهش گفتم: نکند کارت را خوب انجام ندهی، اینجا خانه دو شهید سادات است. آه اینها دامن تو را می گیرد! این را که گفتم کارگر با ناراحتی گفت: 25 روز است که ماشینم را دزدیده اند و پیدا نمی شود. من گفتم: بگو بسم الله الرحمن الرحیم، من کارم را درست انجام می دهم ان شاءالله مشکلم حل شود. بعد از 2 ساعت کار کردن، بهش تلفن زدند و گفتند ماشینش را پیدا کرده اند! آقای محمدی ادامه می دهد و می گوید ...
فرار میگ عراقی با یک جمله سرلشکر ستاری
در طول جنگ تحمیلی همیشه رادار بندر و صنایع پتروشیمی ما، از اهداف مهم و استراتژیک دشمن به حساب می آمد. تقریباً هر چند روز یک بار به این اهداف حمله هوایی می شد. یک روز، من خلبان آلرت (آماده) پایگاه بودم. آژیر حمله هوایی کشیده شد، بلافاصله سوار هواپیما شدم و طبق مشخصات جغرافیایی که رادار بندر شاهپور از موقعیت هواپیماهای دشمن برایم مشخص کرده بود، به پرواز درآمدم. در آن زمان، سرگرد ستاری ...
فخرالدینی:من باید رهبر دائمی و مدیر هنری ارکستر باشم/ رهبری: جلال مشفق حرف اول و آخر را می زد!
همیشه این بوده که اگر نوازندگان استفاده نکنید باز هم باید حقوقشان را بدهید. دلایل عصبانیت من با همه بیشتر سر این چیزها بوده است و متأسفانه مشکل دیگری نداشتیم به جز اینکه حقوق بچه ها را به موقع ندادند یا درست با آنها حساب نکردند. وی درباره کیفیت هنری ارکستر سمفونیک تهران نیز گفت: ما از نظر هنری در ایران به جایی رسیدیم که نه تنها برای خودم تعجب آور بود، بلکه حتی آدم هایی مثل آقای جمالی و آقای ...
آیت اللهی از جنس خودمان
پیوسته با خدا سخن می گوید. به قلم زهرا باقری؛ به گزارش پایگاه اینترنتی سازمان بسیج جامعه زنان کشور ، با بچه های دانشگاه، آن سالهای 80-81 رفته بودیم قم، نماز صبح را که در حرم حضرت معصومه(س) خواندیم، گفتند یک آیت اللهی هست که نماز را دم طلوع آفتاب می خواند، برویم آنجا هم نماز بخوانیم، به آنجا رفتیم، مسجد فاطمیه قم و آنچه از آن سال ها یادم مانده، دو ردیف صف برای خانم ها تشکیل شده ...
پاسخی به ادعاهای سروش در بی بی سی
هم گاهی چیزی نوشته ام، نامی از کسی نبرده ام. اما، این بار که با این همه طول و تفصیل وارد بحث شدم، تنها از موضع غم انگیز احساس کردن ماجرای روشنفکری در جامعه ماست که چگونه وقت خود و مردم را هدر داده اند، اما نتوانسته اند کوچک ترین اثری در فکر و فرهنگ جامعه داشته باشند. روزی به یکی از روشن اندیشان غرب گفتند شما چه می خواهید بکنید؟ او پاسخ داد اگر صبور باشید پس از مدتی خواهید دید که در دنیای دیگری ...
پایی که 14 سانتی متر کوتاه شد!
تلافی خواهد کرد. وقتی به آن ها گفتم: اون به مرخصی رفته! آرام شدند. از آن ها سئوال کردم: چطور لو رفتین؟ گفتند: یکی از جاسوس ها برای طلال خبر برده. بعد ادامه دادند: طلال حتی سراغ تو رو هم گرفت. چون نبودی زیاد پیگیر نشد. خیلی دوست داشتم ببینم آن جاسوس نامرد! چه کسی بوده؛ اما حیف و صد حیف که خودش را بین بچه های پاک مخفی کرده بود. وقتی خاموشی زدند، مدام در فکر بودم و خوابم نمی برد. سعی کردم ...