سایر منابع:
سایر خبرها
به جنازه عراقی ها احترام می گذاشتیم
غواصان نداشتیم. فقط دعا بود و دعا. با شروع تیراندازی های شدید از سمت دشمن بر بالای خاکریز آمدیم. در سمت کوت سواری از شدت بیشتری برخوردار بود. به دلمان می افتاد که شاید معبر و محور عملیات گردان ولی عصر از لشگر عاشورا لو رفته باشد. سمت شمالی شان محور گردان حبیب نیز آتش دشمن از شدت برخوردار بود تا ساعت دو نصف شب از مکالمات بی سیم چیز عیانی عایدمان نمی شد فقط دانستیم که یک گروهان از گردان ...
به خاطر پدر مقتول اعتراف کردم
بازپرس ویژه قتل تهران صادر شد. پس از صدور این قرار، کیفرخواست متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی با اسلحه، سرقت مسلحانه و مقرون به آزار و نگهداری و حمل سلاح جنگی صادر شد تا حسین به زودی در دادگاه یک کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گیرد. مغازه جگرکی حسین و یاشار چند قدم با هم فاصله ندارد. خانه های شان هم در یک محله است. حسین روی صندلی های اتاق بازجویی صبح های زودی را به یاد می آورد که ...
تنها راه دیدن خدا
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طویلاً، ما از خدا می خواهیم که در همه ساعات محافظ آقا جان باشد، بعد چطور خودمان هر ساعت به یاد ایشان نباشیم؟! امروز یکی از آقایان می گفت: یک موقع دیدم بچّه ام شب در رختخوابش نشسته و دارد حرف می زند. گفتم: چه می گویی؟! گفت: دارد با امام زمان حرف می زنم. چون شب ها من و ...
نظرات مردمی از خودروهای سمند و سورن مجهز به موتور EF7
خودرو زیاد شنیده بودم ! بعضی ها به شدت انتقاد می کردن و بعضی ها هم کاملا راضی بودن تا اینکه خودرو رو تحویل گرفتم و خودم تجربه کردم و براتون نقل میکنم ؛ کیفیت ساخت خودرو بسیار مورد پسند و عالیه و به شخصه به این نتیجه رسیدم که ایران اگر بخواهد میتونه حتی با کره ای ها رقابت کنه ولی متاسفانه هنوز نخواسته ... امکانات خودرو خیلی عالی و در رتبه ی بالایی قرار داره و آپشن هاش حتی از سراتوی سایپا ...
نقشه دختر ایدزی برای انتقام خونین از دوست پسرش / گفتگو با این دختر در زندان
...، با او اختلاف داشته و پیوسته در صدد تلافی بود، به گرمی از پیشنهاد من استقبال کرده و پس از مصرف شیشه بسیار، در نیمه های شب، با همدستی یکی از افراد نزدیک به جمشید، توانست غافلگیرانه او را با ضربات بی رحمانه چاقو به قتل برساند. چه شد که دستگیر شدید؟ سرانجام پس از اندک زمانی پلیس توانست، مخفیگاه جمشید را شناسایی کرده و او را دستگیر نماید. با اعترافات جمشید نقش من نیز در قتل ...
حمله مرگبار با چاقو به همسر باردار در توهم شیشه
هر دری زده ، راه رهایی ازآن را نیافته بودم و روز به روز حیران تر از گذشته در سراب زندگی خود غوطه ور می شدم. ساعتی از شب گذشته و ستاره خوابیده و من نیز بر طبق عادت معمول خود، سرگرم مصرف مواد شده بودم و برای اینکه بتوانم تا اوج رویاهای خود سفر کرده و کاخ های آرزوهایم را یکی پس از دیگری طی کرده و به سرایی آکنده از مروارید های گران قیمت والماس های نورانی در بستر گنج های ناپایان دست یابم ، بی نهایت دل ...
کارگر خدماتی قاتل خانم مدیر بود
تحقیر شدم. همین آغاز درگیری میان ما شد. آنقدر عصبی بودم که اصلا نمی فهمیدم چه می کنم. وقتی به خود آمدم دیدم چاقویی از آشپزخانه برداشته ام و به او ضربه می زنم. اصلا قصد کشتن او را نداشتم. با جیغ و فریاد او به خود آمدم و آنجا بود که روسری اش را دورگردنش پیچیدم و پارچه ای داخل دهانش گذاشتم. پس از آن شرکت را ترک کردم. یک ساعت و نیم بعد اما دوباره به شرکت برگشتم. از داخل گاوصندوق، سفته ها و ...
آخرین مصاحبه نقاش کویرها +عکس
مجسمه سازی بودم، با اینکه مجسمه سازی فعلی مردانه است، اما آنجا با حجم زیادی از مجسمه روبرو شدم که توسط زنان مجسمه ساز ساخته شده بودند. به نظر من نقاش های جوان این روزها کارشان را خوب بلد هستند، در آتلیه شان نشسته اند و ویدیو آرت می سازند، نقاشی می کنند و کارشان را برای گالری های خارجی می فرستند و در اروپا و آمریکا نمایشگاه می گذارند. سرشان هم کلاه نمی رود و پول خوب هم بدست می آورند. امروزه مواد و ...
پایان مرگبار خیانت زن هوس باز به همسرش
آمدم نفس نمی کشید. حدود ساعت یک نصف شب بیدار شدم دیدم در پذیرایی نشسته و تلفن همراهش دستش است. سر این موضوع درگیر شدیم. شروع به سر و صدا کرد، فحاشی می کرد. خواستم ساکتش کنم. دستم را جلوی دهانش گرفتم. عصبانی بودم؛ نفهمیدم و خفه اش کردم. بعد از قتل چرا ناپدید شدی؟ به دنبال مردی بودم که همسرم با او ارتباط داشت. می شناختی؟ نه. اگر می شناختم که ...
حادثه ها
من گفت: تو دنبال خوشگذرانی هستی و با سنگ به طرفم حمله کرد و ضربه ای به دستم زد. من هم او را بلند کردم و به زمین کوبیدم، بعد به واحدم رفتم و تا ساعت سه بعدازظهر خوابیدم. وی افزود: زمانی که از خواب بلند شدم تصمیم گرفتم برای خرید از خانه خارج شوم اما وقتی از پله ها پایین آمدم خواهرم را به همان شکل غرق در خون دیدم و فهمیدم از شب گذشته آنجا افتاده است. بهت زده شدم و تقریبا شش ساعت گیج بودم، حدود ساعت 9 ...
پرونده عامل جنایت در جگرکی روی میز قضات کیفری
شناسم که می شود با قیمتی مناسب از او خرید کرد. وقتی دوستم با کیف پر از پول به مغازه ام آمد او را به قتل رساندم و جسدش را در چاه دفن کردم. پس از آن هم با پولی که از او دزدیده بودم برای همسرم طلا خریدم و 20میلیون تومان هم خرج خودم کردم و به خاطر عذاب وجدانی که داشتم بخشی از پول را صرف ترک دادن معتادانی کردم که در کمپ بودند. حتی با بخشی از این پول بدهی ام به پدر مقتول را هم پرداخت کردم ...
گلوله باران شهر بی دفاع(پاورقی)
اش را هرگز پیدا نکند اما بعد به خودم دلداری می دهم ، دست کم این گونه زنده می ماند. *** به سمت اهواز عقب نشینی می کنیم ، خانواده ها بار و بنه و وسایلشان را گذاشته و به شهرهای اطراف پناه می برند، خرمشهر خیلی زود سقوط می کند، نیروی پشتیبانی نیست و خیلی از رزمنده ها با حمله تانک های عراقی قتل عام می شوند. در اهواز نیروها دوباره شکل گرفته اند و از شهر دفاع می کنند، طی روزهای بعد مساجد شهر ...
90/ سرگذشت دختری که به خاطر یک فوتبالیست خودکشی کرد
زندگی می کردم. تمام فکر و خیالاتم درباره او بود. البته این عشق و علاقه من به او هیچ ربطی به پول و شهرتش نداشت. من حتی اسم بچه هامون بعد از ازدواج را هم انتخاب کرده بودم؛ مریم برای دختر و جونیور برای پسر! مای درباره جدایی اش از دوست پسری که قرار بود نامزدش شود گفت: فکر می کردم که دارم به آدنان خیانت می کنم. دیگر عاشق استفان نبودم و احساس خوبی درباره ادامه این رابطه نداشتم. واضح بود که من هیچ شانسی ...
حمله مرگبار دختر حسود با چاقو به دانش آموز 16 ساله
روز نو : در پی نزاع قدیمی بین دو گروه از دختران مدرسه ای واقع در شیکاگو دختر 16 ساله ای به قتل رسید. قاتل 13 ساله که نام اش به دلایل قانونی فاش نشده با سلاح سرد دست به این اقدام جنون آمیز زده است. طبق گزارش رسانه ها نوجوان قاتل روز شنبه با در دست داشتن چاقو خانه خود را ترک کرده و این سلاح را در قفسه سینه "دکایلا دانسبری" فرو کرده و وی را به قتل رسانده است. طبق اظهارات دادستان متهم سپس به ...
مژده لواسانی : در 16 سالگی سردبیر رادیو شدم
به هفته دفاع مقدس بود. قرار شد پدربزرگ دایی و پسردایی من به عنوان سه نسل از خانواده جانبازان و شهدا بیایند. اما قرار نبود لو بدهیم که آنها با من نسبت دارند. در برنامه یک جایی پدربزرگم خاطره ای تعریف می کند و شروع به گریه کردن می کند. این حرکت او حسابی احساسات مرا بر انگیخته می کند و ناخودآگاه به سمتش می روم و دستش را می بوسم. بعد از این کار مجبور شدیم اعلام کنیم که با من نسبت دارند. اما من به این ...
بخشش پایان پرونده قتل برادر
رفت و خودش را تسلیم کرد. او در اظهارات اولیه اش به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت چون عصبانی شده بود در یک لحظه کنترلش را از دست داده و مرتکب این قتل شده است. متهم به قتل در جلسه بازجویی چنین گفت: من و برادرم(مقتول) هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم. من لوله کش بودم و او هم گاهی کمکم می کرد. اما آن روز یک لحظه عصبانیت باعث شد با چاقو ضربه ای به او بزنم. متهم درباره روز حادثه گفت: آن روز من سر ...
مصاحبه ای خواندنی با خالق جناب خان و ببعی!
...، جلسه عروسکی، خیلیم شلوغ، میکروفون هم خراب شد، بعد خانم برومند وسطاش گفت صدا نمی رسه، محمد بحرانی تو بیا، بلند صحبت کن، اینی که می گم مال همین یکی دو روز پیشه (خنده)، دوران بچگی که توی کوچه های شیراز بازی می کردیم، جثه بزرگی نداشتم، آدمایی بودن هم از من گنده تر هم بزن بهادرتر اما ویژگی من صدای بلندم بود... یعنی اگه قرار بود با یه محله دیگه درگیری ایجاد بشه، بخش صداپیشه دعوا با من بود... رجز ...
یک عشق و سه عاشق!
صیادی ازدواج کردید؟ خانم کمانکش: من 14 ساله بودم که برای پسر همسایه مان نامزدم کردند. همان سال موشک باران تهران بود. در شهرستان ها آن موقع چند خانوار با هم زندگی می کردیم. پدرم مرا با پسر همسایه نامزد کرد. من آن موقع هنوز همسرم را ندیده بودم. البته او پسردایی پدرم بود ولی هیچ شناختی از او نداشتم. تا موشک باران تهران که همسرم آمد به شهرستان ما. همان شب من خواب دیدم که همسر ...
فرهنگ در رسانه
فرانسه زاده شد؛ دو دهه است که موسیقی فیلم های بسیاری ساخته است. اتفاقا اجرایش در روزهای سومین هفته موسیقی تلفیقی، یکی از همان هایی بود که به سرعت بلیت فروشی اش تمام شد. کریستف رضاعی پس از سال ها تولید موسیقی باکیفیت با ساختن موسیقی فیلم در دنیای تو ساعت چند است بیش از پیش مشهور شده است. 29 اردیبهشت ماه قرار است کارهای سینمایی کریستف رضاعی برای پیانو، فلوت، کلارینت، گیتار و کوارتت زهی اجرا شود. نخستین ...
قتل به خاطر جواب منفی به خواستگار
آشپزخانه برداشته بودم، چند ضربه به او زدم؛ پارچه ای را نیز دور دهانش بستم تا فریاد نزند. پس از قتل مریم، بلافاصله از ساختمان خارج و با خودروام از محل متواری شدم.سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده در پرونده و اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. ...
گفتگو با مژده لواسانی جوانترین سردبیر تاریخ رادیو
. شما اگر وکیل باشی باید در ساحت دادگاه از موکل خود دفاع کنی. وقتی هم مجری هستی باید در تلویزیون از مردم دفاع کنی و یا آنها را درباره موضوعی مجاب کنی. این دفاع در هردوی آنها وجود دارد و در هردو تنها سلاح شما تنها حرف زدن است. یکی از سوژه هایی که همواره دوست داشتم روی آنها کار کنم. زندان زنان و یا دخترانی است که در کانون های اصلاح وتربیت حضور دارند و یا خانه دخترانی که از خانواده های خود به هردلیل ...
تناسب اندام خانم ها، از لاغری تا عضله سازی
به شکل عجیبی تغییر کاربری داده اند. مکان هایی که پیش از این تنها ورودی شان زنان چاق و درگیر اضافه وزن بود، حالا دیگر این افراد در دایره مشتریان ثابت شان قرار نمی گیرند. سمیرا یکی از آنهاست. او قبلا پای ثابت باشگاه های ورزشی بوده، آن هم برای لاغری : همیشه فکر می کنم که من چاقی را ارث بردم. سال ها هم برای لاغر شدن مشتری باشگاه های مختلفی بودم. حالا ولی شرایط تغییر کرده. مخصوصا در یکی دو ...
معمای 11 ساله یک جنایت پایان یافت
اشتباه بزرگی کرده ام. وقتی نوبت به محسن رسید او هم ماجرای قتل را شرح داد و گفت: ضربات را حمید به سینه مقتول زد. من هم فکر می کردم اگر پنهان کنم به دوستم کمک می کنم؛ اما اشتباه می کردم. با این که ضربات چاقو را من نزدم اما اتهام سرقت و آدم ربایی را قبول دارم. پس از دفاعیات متهمان، هیأت قضایی وارد شور شدند و متهم ردیف اول و دوم را پس از محاکمه و متهم ردیف سوم را به صورت غیابی به 25 ...
دانشجویانم جای فرزندانم هستند
زندگی می کردم پدرم هفته ای دوبار برایم نامه می نوشت. نامه را که پیشخدمت داخل اتاق انداخت، وقتی دیدم خط اول دست خط پدرم است و بقیه اش را مادرم نوشته است حالم خراب شد . گفتم که حتما اتفاقی افتاده، چون شب قبلش هم خواب دیدم که پدرم داخل یک استخرزیر آب رفت و بالا نیامد. نمی دانید چه حالی شدم. بعد از 24 ساعت که پیشخدمت برای مرتب کردن اتاق آمد من را پیدا کردند که در حالت نیمه بیهوش بودم و از حال رفته بودم ...