سایر خبرها
برخی با دعوت از مداحان معروف،قمار می کنند!
به گزارش شهدای ایران ، عبدالرضا هلالی در گفت وگویی صریح و صمیمی به سوالاتی پیرامون مسائل خصوصی زندگی و مداحی اش پاسخ داد که متن کامل بخش اول این مصاحبه را در ادامه خبر می خوانید. ترس از پرواز به مجالس شما خدشه وارد نمی کند؟ سال های قبل سوار هواپیما می شدم اما در چند سال اخیر خودداری می کنم. یعنی اگر ایرانیان خارج از کشور شما را دعوت کنند، نمی روید؟ خیر. نمی توانم بروم ...
خلعتبری: مرا از پرسپولیس بیرون کردند/آقای باقریان!سپاهان را نابود کردید
مهاجم فصل گذشته سپاهان گفت: هنوز هم می شنوم یکسری می گویند که هدایتی پول انتقال من به پرسپولیس را پرداخت کرده اما خودم 900 میلیون از جیبم دادم. محمدرضا خلعتبری که فصل خوبی را با سپاهان سپری نکرد به نظر دل خوشی از مسئولان این باشگاه ندارد و بعد از چند هفته سکوت حالا از اتفاقاتی که در فصل اخیر برایش در جمع زردپوشان اصفهانی رخ داده می گوید. فعلا فقط استراحت می کنم ...
یک میلیارد برای یک شوخی
به گزارش 9 صبح، شهاب به همراه چند نفر از دوستان خود آخرین شب بلند پاییز برای تفریح به پارک رفته و بعد از گشتی کوتاه به سراغ تاب بلند این پارک می روند تا به قول شخص مددجوی این پرونده، کیف ناکوک خود را تمام کنند. با نشستن عماد بر روی کفه تاب شهاب که در هل دادن سرنشینان مهارت و قدرتی داشت، در نوبت دوست صمیمی خود کمی ترس عماد و بیشتر ترغیب و تشویق دوستان عاملی می شود که وی به خواهش و تضرع ...
لذت دورهمی و کار با مهران مدیری
از آنها واقعا ماندگار هستند. دلم می خواهد روح پدر هم یکی از همان ها بشود. سعی کرده ام در این نقش در ادامه چیزهای دیگری را که در مورد طراحی آن پنهان مانده تست بزنیم و بیرون بکشیم. البته همه چیز در این جنس کار، رفته رفته شکل می گیرد. مهران مدیری روزی به من گفت وقتی شیرفرهاد را در برره کار می کرد در قسمت های اول عادی صحبت می کرد و به مرور و بعد از چند قسمت آن لحن و لهجه را اضافه کرد. اما دیگر مردم در ...
ناگفته هایی از اختلافات ارتش و سپاه در جنگ
اعتمادی نباشد. ارتش از حکومت قبلی به یادگار مانده بود و معلوم نبود که بتواند با انقلاب همراه شود. الان اما چند دهه گذشته و اعتماد لازم به ارتش به وجود آمده است. بعد از این همه سال اینکه همچنان دو نیروی نظامی موازی داشته باشیم، به نفع کشور ماست؟ سازمان ارتش، حفاظت از مرزهای جمهوری اسلامی و مقابله با دشمن برون مرزی را برعهده دارد؛ البته دشمن نظامی و نه چریکی. در مقابل، ماموریت سپاه برقراری ...
وداع با نقاش کویرها در خانه هنرمندان/او رفت ولی کویرهایش زنده اند
دیگری را به سرزمین خود داشته باشد. ناصر فکوهی انسان شناس و استاد دانشگاه تهران نیز در این مراسم ابتدا از زحمات خانواده وی در زمان بیماری کلانتری قدردانی کرد و در ادامه گفت: اولین بار که برای مصاحبه به دیدارش رفتم، به او گفتم که من ایران، روستاها، عشایر و طبیعت را با نقاشی های شما شناختم. تاریخ ایران را با نقاشی های شما شناختم. کلانتری نقاشی آموزشی را که پیش از او آنچنان مطرح نبود، در سیستم ...
آذرپندار: سینمای روشنفکری بر خلاف اداعای استقلال، کاملاً سوبسیدی است
مثالی می زنم. اخیرا فیلم دونده زمین آقای کمال تبریزی بعد از چند سال توقیف، در گروه هنر و تجربه اکران شده. ایشان خودشان بالای سن رفتند و گفتند: تصویر مردم در این فیلم مربوط به آن هشت سال تاریک است. بحث من اصلا راجع به این نیست که احمدی نژاد خوب است یا بد است و خواهشا بحث را به این سمت نکشانید. یک رییس جمهوری با رای مردم بر راس کار می آید و آقای کارگردان ما می گوید تصویر مردم در این فیلم مربوط به آن ...
بسته خبری سفیر یکشنبه 02 خردادماه 1395
هم همین گونه از دسترنج مردم خود حمایت کرده اند؟ وقتی این خاطره را از دکتر نجفی شنیدم یاد خاطره ای از مهندس نفت ایرانی در عسلویه افتادم که در گروه های تلگرامی دست بدست می شد: سال 81 که به بندر عسلویه یا همون پارس جنوبی تبعید شدم! سالهای اوج کار تو پارس جنوبی بود و کار به صورت شبانه روزی انجام میشد. راحت بودم، کسی کاری به کارم نداشت، همینقدر که هر روز ساعت 9، دفتر رو تو پاسگاه ...
همراه با امیرحسین مدرس و همسرش+عکس
باشم می پذیرم. ازدواج دوم ما بهار بهاردوست: آشنایی ما به واسطه یک دوست مشترک بود که ما را به هم معرفی کرد. بعد از آن رفت و آمد خانوادگی مان شروع شد و چند ماهی به این شکل معاشرت داشتیم. تا اینکه تصمیم به ازدواج گرفتیم. امیرحسین مدرس: سال 92 عقد کردیم. ازدواج من و بهار ازدواج دوم ماست و هر دو سال ها پس از ازدواج اول مان مجرد بودیم. ملاک های انتخاب ما ...
محسن رضایی: رئیس جمهور می شدم از جهانگیری و ظریف در کابینه استفاده می کردم
معادل آن 120 هزار تومان است. یعنی اگر این مبلغ یارانه داده شود، معادل همان 45 هزارتومان است؛ البته دولت بیشتر از صدهزارتومان نمی تواند بپردازد. هزار تومان سال 92 قدرت خرید 2000 تومان امسال را دارد. حیف است که پول ملی ما مثل برف آب می رود. راهکار افزایش ارزش پول ملی تولید و بهره وری ملی است. زمانی پشتوانه پول، طلا و جواهر بود؛ اما امروز در دنیا تولید ملی و بهره وری پشتوانه پول کشورهاست. به این صورت ...
وداع با مرد کاهگل های ایران
. او در باطن، مهر یک نوجوان و کودک را داشت و این مهر در همه آثارش و تصویرگری هایی که برای کتاب های درسی انجام داده بود، دیده می شد. سریر افزود: قطعا خاطرات پرویز کلانتری و طبع هنرمندانه و حس امیدبخشی که داشت، در نسل های بعد همیشه با ما خواهد بود. می دانم که سبک و سیاق و توانایی های او به عنوان یک مکتب هنری ادامه خواهد داشت و هویت ایرانی را در ذهن و ضمیر نسل های آینده پایدار خواهد کرد. ...
من روضه خوان تصویری ام
این سبک کارها استقبال خواهد شد یا خیر چون خیلی ها در این سبک کار کرده بودند و تصورم این بود این کارهایی که انجام می دهم مانند کارهای بقیه است. آن اتفاقی که روی من تأثیر زیادی گذاشت دقیقا روز پایان نامه ام بود که دبیر جشنواره مقاومت آمد و یکی از کارهای من را خرید. خیلی تشویق شدم؛ نه به خاطر مبلغی که بابت کارم دریافت کردم، اتفاق اصلی این نبود. اتفاق اصلی ادامه حرکتم بود که توسط استاد راهنمایم استاد ...
به جنازه عراقی ها احترام می گذاشتیم
شرح عملیات کربلای 5 گفت: صبح سوم دی سال 65 در محور لشگر 31عاشورا، داخل کانال در حالی که زخم گلوله در شانه راستم سوزش شدیدی داشت و پاهایم بر اثر زخم سیم خاردار و نی های سوخته جای سالمی نداشت، دیگر مطمئن شدم که عملیات کربلای 4 ادامه نخواهد داشت، و ناراحتی ناشی از این امر از چهره اکثر رزمندگان می بارید، خودشان را ملامت می کردند که لایق نبودیم. هواپیماهای دشمن شدیدا منطقه را بمباران می کردند ...
آقایان اینجا نه مدرسه ای هست نه خانه بهداشتی
...، سرویس سوارش نمی کند؛ آخر خدا را خوش می آید که در این شرایط زندگی، برای تحصیل اولیه بچه هایمان اینطور سختی بکشیم؟! مرد میانسال دیگری ادامه حرف زن را می گیرد: مشکل که فقط این نیست، اینجا نه از بهداشت خبری هست نه از دکتر و دارو و درمان؛ چند سال پیش بود که یکی از اهالی بخاطر همین موضوع مُرد... روستای امیرسالار و تِقِر هوا گرم است و تکان های شدید ماشین در جاده خاکی ...
از کسی حمایت نکردم چون اعتقاد دارم مردم نیاز به قیم ندارند
جهت پیگیری پاره ای از مشکلات سطح شهر به یکی از ادارات مراجعه کردم و چندین بار خواستم با مسئول همان اداره ملاقات داشته باشم که متاسفانه هر دفعه بنا به دلایل تکراری مانند حضور در جلسه و .... موفق به این ملاقات نشدم تا اینکه یک روز ایشان را چند دقیقه بعد از پایان وقت اداری در خارج از اتاقشان دیدم و تا خواستم حرفی بزنم ایشان ساعتشان را به من نشان دادند و گفتند متاسفم وقت اداری تمام شده و فردا تشریف ...
رئیس جمهور می شدم از جهانگیری و ظریف در کابینه استفاده می کردم/ در اختیار رهبری هستم/ جزئیات طرح انتظار
های ما می توانیم می تواند به شکوفایی اقتصاد منجر شود. رضایی در پاسخ به سوال یکی از بینندگان برنامه گفت: یارانه سال 89 که 45 هزار تومان بوده، هم اکنون معادل آن 120 هزار تومان است؛ یعنی اگر این مبلغ یارانه داده شود معادل همان 45 هزارتومان است، البته دولت بیشتر از 100 هزارتومان نمی تواند بپردازد؛ هزار تومان سال 92 قدرت خرید 2000 تومان امسال را دارد. وی با بیان اینکه حیف است که ...
گفت و گو با مریم، دختر فراری نفس عمیق
قتل روی صحنه بود. با یک گروه حرفه ای برای ضبط چند تعزیه و ساخت مستندهایی در این باره به ایران آمدم. آن زمان شیروانی را از نزدیک نمی شناختم. ولی مستندهایش را دیده بودم و آن ها را خیلی دوست داشتم. مستندهایی را که خودمان ساختیم، نزد او بردم. با هم صحبت کردیم و از این آغاز آشنایی ما بود. حدودا یک سال بعد تماس گرفت و از من برای بازی در لرزاننده چربی دعوت کرد. نمی خواستم این فرصت همکاری را از دست بدهم ...
انتقاد تند زرگری از لابی رکابزنان برای رفتن به المپیک
.... این فدراسیون از اول با من خوب نبود و دلیلش را نمی دانم. سه سال پیش زمانی که می خواستم در تور آذربایجان رکاب بزنم به صورت غیر قانونی کارت UCI من را صادر نکردند. من آدمی نبودم که هر چه فدراسیون بگوید، من هم بگویم چشم و بر سرم هم زدند صدایم در نیاید. معمولا در ایران در هر رشته ای یک عده ورزشکار محافظه کار هستند و تلفن خود را خاموش کرده تا مصاحبه نکنند یا هر زمان سوالی از آنها بپرسید ...
احساس ترس دارم
فیلمسازانی که این همه سال زحمت کشیده اند. چه فیلمسازانی که پیش از انقلاب زحمت کشیده اند -و متأسفانه بخش زیادی از آنها نتوانستند کارشان را ادامه بدهند- و چه فیلمسازانی که بعد از انقلاب در ایران کار کرده اند. حسینی درپایان گفت: آدم ها وقتی برای فرهنگ و هنر دور هم جمع می شوند، همه مهربان تر و دوست داشتنی ترند و زبان همدیگر را بهتر می فهمند. شاید فرهنگ و هنر جایگزین بسیار خوبی برای جنگ باشد؛ امیدوارم به دنیایی که هیچ وقت هیچ جنگی در آن نباشد و همه ی مسائلش از طریق فرهنگ و هنر حل شود. این صحبت های شهاب حسینی با تشویق خبرنگاران و عکاسان حاضر در نشست نیز همراه شد. ...
نداشتن الحاقیه بیمه به قیمت زندانی شدن راننده وانت تمام شد
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی وقضایی خبرگزاری میزان، خودروی پژو از شب گذشته در جاده منتهی به داراب به دلیل نقص فنی در موتور خراب شده بود که غفور تصمیم گرفت خودرو را به وانت مستهلک کارخانه بکسل (یدک) کند. اما این تمام ماجرا نبود ، در همان سراشیبی تند اولین گردنه به دلیل زنگ زدگی سپر وانت بار ناگهان پژو از یدک کش جدا شد و راننده به دلیل خاموش بودن خودرو در آن شیب تند قادر به کنترل و ترمز ...
صادق کارهایش را خدا محور کرده بود
. آناج: زمانی که رفتنش به سوریه حتمی شد شما چه حس و حالی داشتید؟ مادر: چون زمان زیادی است که در خانه ی ما بحث سوریه است به همین خاطر مسئله ی شگفت انگیزی نبود. از آن جایی هم که صادق و هم صالح هردو تو دار هستند به ما چیزی نمی گفتند، اما بعد ها متوجه شدم که در طی این یکی دو سال در پادگان ها افراد اعزامی به سوریه را آموزش می داند و خودشان هم برای رفتن آماده می شدند. یک ...
شهاب حسینی،برنده جایزه بهترین بازیگر
کنفرانس جشنواره کن حاضر شدند. ابتدا از شهاب حسینی در مورد واکنش ها سوال شد و این که آیا او را نتراسنده است؟! حسینی پاسخ داد: تلاش ادامه دارد و ادامه خواهد داشت و ما باید کار کنیم. حس خودم یک مقداری ترس است برای این که از این به بعد کارم یک خرده سخت تر می شود و باید تلاش بیشتری بکنم. ولی از این بابت که امشب مردم ایران خوشحال شدند به خصوص این که از هفت جایزه جشنواره کن، دو جایزه اش سهم کشور ما شد خیلی ...
خاطرات فرمانده پیشین اطلاعات لشکر92/امیرسرتیپ ذاکری: صیادشیرازی خوابی دید و عملیات خرمشهر پیروز شد
زمان و شرایط، طبیعی بود که اعتمادی نباشد. ارتش از حکومت قبلی به یادگار مانده بود و معلوم نبود که بتواند با انقلاب همراه شود. الان اما چند دهه گذشته و اعتماد لازم به ارتش به وجود آمده است. بعد از این همه سال اینکه همچنان دو نیروی نظامی موازی داشته باشیم، به نفع کشور ماست؟ سازمان ارتش برای حفاظت از مرزهای جمهوری اسلامی و مقابله با دشمن برون مرزی را برعهده دارد. البته دشمن نظامی و نه ...
50 سالگی
حوالی سال های 75 و 76 بود. مدتی از تعطیلی ساعت خوش می گذشت. ساکن گرگان بودیم. خبر رسید که نمایشی با بازی تعدادی از بازیگران ساعت خوش به مدت سه شب و هرشب دو نوبت در تالار فخرالدین اسعدگرگانی روی صحنه خواهد رفت. طبیعتا تنها راه تهیه بلیت در آن دوره، ایستادن در صف بود. ایستادیم و بلیت شب اول را گرفتیم. بعدازظهر همان روز، دو روز پیش از آغاز اجرا، در ناهارخوران معروف گرگان با خانواده قدم می زدیم که ...
خانه ام خرمشهر است
جنگ است. او در آن دوران، کارهای زیادی را تجربه کرده، از غسل دادن تا کندن قبر: رفتیم سر قبرها. کلی بیل و کلنگ آنجا ریخته بود. چند تا مرد هم مشغول کار بودند. بیل و کلنگ برداشتم و هن و هن کنان شروع به کندن قبر کردم. از همان اولش دسته های زمخت بیل و کلنگ کف دست هایم را به درد آوردند. هنوز کندن یک قبر کاملا به پایان نرسیده بود که یکی از مردها به دادم رسید و از من خواست ادامه کار را به او بسپارم. آن روز ...
“کل علی” آخرین فردی که خرمشهر را ترک کرد
شروع کنیم، از آن جا که دشمن موقعیت ما را تشخیص داده بود منطقه را زیر آتش گرفت. تا آتش دشمن سبک شد بلند شدم. دیدم محمود بر زمین افتاده است. فرماندار هم از ناحیه پا زخمی شده بود. دیدم از سر محمود خون می آید محمود را انداختم پشت ماشین و به بیمارستان رساندم. وقتی رساندمش سریع به اتاق عمل رفت. چند دقیقه بعد دکتر آمد گفت این تمام کرده است. گفتم این فقط زخم سطحی داشت. و با ناراحتی به منطقه برگشتم. وقتی وارد ...
حماسه ایثار در قاب شهادت(گزارش روز)
استاندار وقت گفته بود که نگران نباشید، حتما دارند سد احداث می کنند! در حالی که سد نمی ساختند، بلکه دژها و سنگرهای متعدد در طول مرز عراق با ایران احداث می کردند. حتی مدت ها قبل از شروع جنگ بر اثر درگیری های مرزی دو نفر از بچه های سپاه خرمشهر به نام های موسی بختور و عباس فرحان اسدی به شهادت رسیدند به همین دلیل از 10 روز قبل از آغاز جنگ، درگیری ها عملا آغاز شده بود، ولی هنوز برای افرادی قابل قبول نبود که ...
بازار سیاه تاناکورا همچنان داغ است
مغازه ها را زیر و رو میکنند. وقتی وارد یکی از همین فروشگاه های تاناکورا شدم خانم جوانی را دیدم که داشت لباس ها را برای شکار کردن یک مورد بی نقص و فوق العاده زیر و رو می کرد. ظاهراً این خانم مشتری حرفه ای این جور مغازه ها بود. خانم جوان میگوید: سال هاست از تانا استفاده می کنم (منظورش همان تاناکورا است!) اما به تمیز بودن آن ها اطمینانی نیست به همین دلیل هر لباسی را که میخرم دو ...
مادران چشم انتظار(پاورقی)
. صدای خسته حاج مصطفی از حیاط آمد: - زهره ، کیه بابا؟ برای لحظه ای مکث کرد و بعد گفت : آقا محمود، پسر آقاصابر! دوست رضا . حاج مصطفی به اندازه ی یک قرن فرق کرده بود، چشم هایش آب مروارید آورده بود و عین یک آبچکان بود، روی پای چپش لنگ می زد و کمرش خمیده شده بود. وقتی مرا دید، پیشانی پر از چروکش را چند بار در هم کشید و عاقبت با تعجب گفت : - راستی خودتی محمودجان ؟ این همه سال ...