سایر منابع:
سایر خبرها
اشعار وداع با ماه مبارک رمضان
...> از لوث گنه پاک شده عید بگیرد بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم احسان محسنی فر ...
عید زیبای بندگی
ندای سلام و صلوات پروردگار را می شنود . پروردگارا!!! در تپش این لحظه های زیبا ،در روز بدرقه ماه مهمانی ات، با روحی سرشار از معنویت، و دلهایی لبریز از زیبایی و مهرت، تو را سپاس می گویم که رخصت دادی به شهر زیبای رمضان وارد شویم و توشه ها برای خود برچینیم و دل هایمان را صفا بخشیدی که چون تو بزرگی را ستایش کنیم و فرمانت را بر روی دیدگان اجابت نماییم که این عین زیبایی بندگی است. پروردگار من در این ...
بابای آسمانی نیایش
مثل کوه پشت تو هستم. این را که گفتم خوشحال شد... گفت: این حرفت به من اطمینان داد که مسیرم را ادامه دهم. از پله ها پایین رفت و شعری که نیایش دوست داشت را برایش خواند؛ دختر دارم شاه نداره، صورتی داره ماه نداره... این را می خواند و نیایش می خندید. وقتی داشت شعر را می خواند، نیایش را بغل گرفته بود. خیلی خودم را نگه داشتم که گریه نکنم اما اشک هایم جاری شد. به دم در که رسیدیم سرم را روی شانه اش گذاشتم و ...
خداحافظ ای ماه خوب خدا
پشت می چسبانند و دانستیم قسمتی از گرسنگی قیامت را و دانستیم در آن روز سخت تنها اطاعت و بندگی به فریادمان می رسد و بس. و اکنون که به پایان این میهمانی رسیده ایم خداحافظ ای ماه مهربان خدا. ماهی که وداع با تو برایمان سخت است و ما را به وحشت می اندازد و گویی از قلعه ای امن خارج می شویم و قرار است در میان اغیار و دیوان و دشمنان قرار گیریم و دوباره با شیطان از بند رها شده روبرو شویم. خداحافظ ...
من و تو با هم هوو شدیم خاله جان/ دختر از کودکی با ما بود / ازدواج شوهرم با دختر پرورشگاهی
و گفتم: ” ناراحت بشم؟ الان تو دلم عروسیه! آقا بهادر مرد و رفت دنیای حقّ امّا اونقدر باید اونجا آویزون بمونه تا من هم برم و عذاب کشیدنش رو با چشمای خودم ببینم! من همون روز هر دوشون رو واگذار کردم به خدا و یقین دارم سیمین هم چوب کاراشو خواهد خورد!” از شنیدن خبر فوت بهادربسیار ناراحت شدم امّا از حرصم به روشنک گفتم که خوشحالم! دست و پایم به وضوح می لرزید و از همه بدتر دلم بود که خاطرات ...
شاهرخ استخری: زنده ماندن ما معجزه بود !!
موضوع هست. خیلی نسبت به هم گارد دارند. دیگر رفاقتی و تیمی نیست. یک عده برای پول دور هم جمع می شوند و بعد از کار هرکس دنبال کار خودش می رود. این موضوع تو را ناراحت می کند؟ صد درصد. همین حالا آدم هایی مثل آقای سهیلی زاده که یک تیم یکدست دارد اگر بیایند و کار بکنند، آن صمیمیت و صلح پشت صحنه به مخاطب منتقل می شود و باز مردم می زنند شبکه سه و تلویزیون ایران. گلزار و ...
ماجرای خواستگاری حاتمی کیا از زبان خودش
خودم بدون اینکه بدانم عروسک خواهرم را برداشتم. یک تخته سیاه کوچکی هم در زیر زمین درست کردم. گچ را دست عروسک دادم و آن را جلوی تخته گذاشتم. روی تخته هم نوشتم کاری از ابراهیم حاتمی کیا و فیلم گرفتم. حدود 3 ماه طول کشید تا فیلم ظاهر شد چون آن موقع فیلم ها به آلمان فرستاده می شدند و آنجا ظاهر می کردند و برمی گرداندند. برگشت من تو موویلاهای دستی، از اینها که با دست می شود نگاه کرد، این فیلم را گذاشتم ...
یادداشت یک فیلمساز ایرانی مقیم آمریکا درباره عباس کیارستمی
داد به عنوان استاد حق التدریسی در دانشگاه مشغول شوم، هیجان زده شدم و از او تشکر کردم. سال ها بعد وقتی از او پرسیدم چرا در آن مقطع زمانی مرا استخدام کرد، یک لحظه به فکر فرو رفت و بعد با خنده گفت: فیلم ات را دوست داشتم، اما راست اش را بخواهی تو در آن مستر کلاس، یک هفته تمام حرف های کیارستمی را می گفتی و بنابراین من هم تصور کردم نابغه ای. یک دهه گذشته است و من همچنان حرف های کیارستمی را برای خودم و ...
گفت وگوی کیارستمی و آغداشلو درباره کودکی، جوانی، سیاست و مرگ
های بد؛ سال های خوب. زندگی دام نبود برایشان؛ عشق بود. حتی حالا بعد از شصت سال مرگ هم برایشان دام نیست، چراکه یاران گمشده آزادند. زندگی به آن ها لبخند زد: عباس کیارستمی قله های فیلمسازی دنیا را درنوردید، جایزه های بزرگ را با خود به خانه آورد و با نگاه مرموزی که پشت عینک تیره پنهان شده بود، قاب های عکاسان جهان را معنا بخشید؛ آیدین آغداشلو، پهنه پر رمز و راز بوم را برگزید و در سال های آتش و ...
عباس کیارستمی؛ هنرمندی انسان گرا و اخلاق محور
...> **حبیب رضایی (بازیگر و بازیگردان ایرانی): خانه دوست را پیدا کردین استاد؟...ای وای که زلزله حالا در دلهای ما ویرانه ساخت... جایتان عجیب خالی خواهد ماند... آقای عباس کیارستمی سفر ابدی را بی بدرقه رفتن... سیاه می شود یک نما از سینمای ما تا همیشه....همین. **بزرگمهر حسین پور (کاریکاتوریست و کارگردان انیمیشن): باورم نمیشه که باد تو را برای همیشه با خود برد. **رامبد جوان (کارگردان و بازیگر ...
خواندنی هایی از بازطراحی واحد اطلاعات سپاه
داشتند و منزلی هم که برایشان آماده شده بود، جنب مدرسه علوی بود که از داخل ساختمان راهی به پشت بام باز شده بود و از آنجا رفت و آمد می کردند. بعضی از این گروه ها در مدرسه رفاه مستقر بودند، مثل امت واحده و بسیاری از گروه های دیگر. آقای الویری و دوستان شان گروه فلاح بودند. آقای نبوی و دوستان شان گروه امت واحده و آقای ابوشریف و دوستان شان گروه حزب الله بودند. در بخش زندان هم که آن روزها در مدرسه رفاه بود ...
فوبیای مقایسه نشدن با اصغر فرهادی
نو دارد. به نظرم زمان می تواند خیلی چیز ها را حل کند. خیلی از مخاطبان عام و منتقدان این فیلم را در جشنواره فجر دیدند و آن را دوست نداشتند اما حالا که دوباره به تماشای آن نشستند آن را دوست دارند. به نظرم در جشنواره ها فیلم هایی با ریتم تند مثل ابد و یک روز بیشتر جواب می دهد. مثلا فیلم هایی چون بهمن و دو آثار خوبی بودند اما در جشنواره فجر واکنش های خوبی به آنها نشان ندادند. بعضی فیلم ها را باید با ...