سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای ترسناک کودکان سیه چشم حفره ای !
به گزارش ملیت به نقل از تابناک، بیش از یک دهه است که داستان کودکان چشم حفره سیاه، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. داستان این کودکان برگرفته از اسطوره های قدیمی نیست، بلکه در سال های اخیر مطرح شده اند و به مکان خاصی تعلّق ندارند. خانم ادلی گوید: در اتاق خود نشسته بودم و کتاب می خواندم. نزدیک ساعت 11 شب بود. صدای قدم های کسانی را در بیرون از خانه شنیدم. به پشت پنجره رفتم و با کمال ...
قصه پرواز دروازه بان تیم منتخب بوشهر از زبان مادر/ گفتن مشکلات به مسئولین چه فایده ای دارد
62 در سن 14 سالگی تصمیم به رفتن جبهه گرفت . اسکندر چهل روز بعد از شهادت علی تصمیم جدی برای ادامه راه برادرش گرفت و برای رفتن به جبهه نام نویسی کرد، اما به دلیل اینکه سن او کم بود در وسط راه اسکندر را پیاده کردند، وقتی به خانه آمد بسیار ناراحت و افسرده بود و تا مدتی با کسی حرف نمی زد و فقط می رفت مسجد و بسیج و در نماز شب برای رفتن به جبهه دعا می کرد. بالاخره چهار ماه بعد با ...
مناطق فراموش شده شرق استان کرمان چشم انتظار تدبیر مسئولین/ عدم وجود امنیت، جان و مال مردم سه کهور فهرج ...
ابراز داشت: جاده ورودی به این روستا بسیار خراب است و از حدود 20 سال پیش تا کنون تنها یک روکش بر روی آن کشیده شده است ضمن اینکه همان آسفالت هم به علت نامرغوبی زیاد دوام نیاورده است. وی با اشاره به یک فقره دزدی که چند روز پیش بصورت مسلحانه از منطقه زندگی آنها انجام شده بود گفت: نزدیکترین پاسگاه به این منطقه در چاهدگال قرار دارد که حدود 40 کیلومتر از سه کهور فاصله دارد در نتیجه شاهد ناامنی ...
سلف سرویس پاشا به صرف شیشه و تریاک!
کی هستند و چه می کنند؟ اصلاً امشب چه خبر است؟ روز بعد به پاتوق استخر در کنار پل مدیریت رفتم. همان جایی که شب گذشته تیراندازی شده بود. تا چشم کار می کرد آدم های جور واجور از دور و اطراف به طرف پاتوق می رفتند. از زن جوان گرفته تا مردهای 30 - 40 ساله ای که صورت شان پیر پیر شده بود. حدود 100 نفر یا کمی بیشتر. 2 مرد جوان که از دور سالم و قوی به نظر می رسند در حال نگهبانی بودند. از معتادی که ...
عاقبت مرد افغان که قصد آزار و اذیت شیطانی پسرجوان را داشت
مقتول بوده اند. عبدالله- 18 ساله- و یوسف – 17 ساله- که دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران برای محاکمه در برابر قضات قرار گرفتند به تشریح جنایت پرداختند. ابتدا عبدالله گفت: دو هفته قبل از روز حادثه برادرم یوسف به من گفت که مقتول قصد آزار و اذیت شیطانی اش را داشته است. با شنیدن این حرف بسیار عصبانی شدم و چند روز بعد نقشه قتل او را کشیدم. ...
هدیه ماهواره ای غرب به مجردهای ایرانی
منفی گرفتم. یکی از آنها به موقعیت مالی من ایراد گرفت و دیگری که مدرک کارشناسی ارشد داشت گفت نمی تواند با من ازدواج کند . او می افزاید: حالا اما شرایط تفاوت کرده است. من که روزگاری به فکر ازدواج بودم حالا سختگیرتر شده ام. هم پول دارم و هم مدرک تحصیلی و هم شغل خوب؛ اما از ازدواج می ترسم. چند وقت پیش از یک خانم که مثل خودم مدرک دکترا دارد خواستگاری کردم اما بعد از چند جلسه صحبت، متوجه شدم آن خانم ...
زندگی تلخ سنگین وزن ترین مرد ایران
به هم زدند و اجازه ندادند این عروسی سر بگیرد. وقتی در این ازدواج شکست خوردم تصمیم گرفتم هیچ وقت ازدواج نکنم. از اینکه کنار مادرم بودم احساس خوشبختی می کردم و دوستی عمیقی بین ما حاکم بود. هیچگاه اجازه نمی دادم در خانه کمبودی وجود داشته باشد. مادر بیماری قند داشت و 12 سال پیش این بیماری او را برای همیشه از من جدا کرد. بعد از مرگ مادر بشدت افسرده و به کمردرد مبتلا شدم و نتوانستم تحرکی داشته باشم ...
اخبار حوادث
درحالی بود که همسایه ها مدعی بودند هیچ صدایی که حکایت از درگیری باشد نشنیده اند.دختر 16 ساله که نازنین نام داشت، حدود یک سال قبل به عقد مهندس جوانی به نام سهراب درآمد. پسر جوان مستأجر خانه مادربزرگش بود و قرار بود تا چند هفته دیگر دخترو پسر جوان راهی خانه بخت شوند. اما دختر نوجوان درست قبل از پوشیدن لباس عروسی کشته شد. خانواده نازنین گفتند: بین آنها هیچ اختلافی وجود نداشته و همدیگر را عاشقانه ...
این مینی بوس های خسته
نفر را کشت و 5 نفر را مصدوم کرد. مینی بوس ها فرسوده اند اما خراب نیستند افشین 31 ساله، راننده دیگر خط درکه - تجریش است: من دو سال است راننده این خط هستم، قبلا مکانیک بودم به خاطر علاقه زیادی که به رانندگی داشتم راننده مینی بوس شدم. او حادثه دختر جوان را از همکارانش شنیده: در مینی بوس را نمی شود قفل کرد، درست مثل اتوبوس ها و تاکسی ها، مسافر مدام سوار و پیاده می شود، خیلی وقت ها خود ...
می خواستم بازیگر باشم صداپیشه شدم/ طنز خارجی ها لوس است
، مَندی و دیه گو بشوم. آن روزها جذابیت چیزی که می شنیدم برایم اهمیت بیشتری داشت و شاید تا سال ها بعد دنبال این موضوع نرفتم که صاحب این صداهای خاطره انگیز کیست. اما از خوبی روزگار صدا خودش را نشان داد، در قالب تصویر و انیمیشن های کوتاهی که در شبکه های اجتماعی و تلویزیون پخش می شد. محمدرضا علیمردانی متولد سال 55 است، از سالهای 75 و 76 روی صحنه تئاتر رفته و در تلویزیون حضور داشته، اما از ...
به طور ناگهانی وارد اتاق همسرم شدم و ازدیدن دختر جوان شوکه شدم
، اما نمی توانستم این گونه رفتارهای او را تحمل کنم و به همین خاطر چند ماه پس از ازدواج از او طلاق گرفتم و خانه نشین شدم . چندین سال از این ماجرا گذشت و من که دیگر احساس تنهایی می کردم در پی یافتن شغلی برآمدم تا این که روزی با دیدن یک آگهی تبلیغاتی به دفتر شرکت فرامرز رفتم چون کارشناس نقشه کشی بودم با دیدن مدارکی که به در و دیوار شرکت نصب شده بود فکر کردم فرامرز دوره های علمی و عملی مهمی را ...
مهم ترین حوادث ایران در 6 روز
قاتل مدعی بود مرد ثروتمند، همسرش را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.به همین خاطر نیز با همدستی همسرش، مرد ثروتمند را به خانه کشانده و نقشه قتل را اجرا کرده بودند. مهندس جوان چند روز قبل از برگزاری مراسم عروسی، همسر 16 ساله عقد کرده اش را به خاطر تلگرام بازی با ضربه های آجر به قتل رساند. این جنایت در نیم طبقه سوم خانه قدیمی در خیابان دامپزشکی، اتفاق افتاد. قاتل که پس از جنایت عذاب وجدان ...
محرمی: با تمرین حقم را در پرسپولیس می گیرم/ جانشین رضاییان نشده ام و حاضر بودم شماره 100 را بپوشم
دفاع و هم هجوم به پرسپولیس کمک کنی؟ باید تا روز بازی صبر کنیم. آقای برانکو اول روی کارهای دفاعی تاکید می کند. من دو سال دفاع راست نبودم. در واقع بعد از جام جهانی نوجوانان تبدیل به هافبک راست شدم و الان که یک خط عقب تر آمده ام یکسری نکات را برانکو گفته و بازی به بازی بهتر می شوم. باید در این پست بازی کنید تا بفهمید چقدر حساس تر و سخت تر است. ظاهرا روی گل خونه به خونه هم مقصر بودی ...
قتل پدر برای ارثیه میلیاردی
مشخصات ظاهری او دچار تناقض شد که این موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت. بازپرس به بازجویی از او پرداخت که پسر مقتول پس از سه روز به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: پدرم از نظر مالی خیلی به من کمک می کرد و حتی برای من و همسرم ماشین خرید. مدتی بود مشکل مالی پیدا کرده بودم و همین باعث اختلاف با پدرم شد. تصمیم به قتل او گرفتم. چند بار خواستم نقشه ام را اجرا کنم اما موفق نشدم. چهارشنبه شب پس از کشیدن ...
سالگرد ازدواج؛ بهانه ای برای قتل زن جوان
مشابه رسید و ثابت کرد حرف های مهران با واقعیت همخوانی ندارد به همین دلیل او این بار بازداشت شد و تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت. مرد جوان که دست خود را روشده می دید، سرانجام به کشتن مدیرعامل شرکت اعتراف کرد و گفت: من قصد داشتم به مناسبت سالگرد ازدواج با همسرم مراسمی را برگزار کنم برای این کار پول کافی در اختیار نداشتم به همین دلیل روز حادثه هنگام بازگشت از پروژه موضوع را با سمیرا در ...
دخترکان آفتاب و نفت گرفتار در باتلاق اعتیاد
، اصفهان، شیراز، تهران را تجربه کردم اما هر بار پس از بازگشت لغزش داشتم ، یک بار پس از پاکی به من مشکوک شدند. من نه تنها ترک نکردم بلکه در این شهرها هم نقش ساقی را پیداکرده بودم تا اینکه اتفاقی مرا بر آن داشت به فکر بهبودی کامل باشم. درست جلوی خانه بهبودی یکی از شهرهای بزرگ ، وقتی پدرم مرا برای ترک آورده بود ، با مأمور وارد ضرب و شتم شدم و به جرم حمل مواد مخدر، 5 سال حبس و 9 میلیون جریمه نقدی محکوم شدم ...
بی گناهی که 11 سال در زندان ماند +عکس
.... به پلیس ژاپن آدرس خانه ام را دادم تا به آنجا بروند و پاسپورتم را پیدا کنند. آنها رفتند، اما به جای پاسپورت خبر جاسازی مواد مخدر در خانه ام را آوردند. من جا خورده بودم نه مواد مخدر مصرف می کردم و نه حمل. بعد از مدتی مشخص شد آن خانه ای که رفته اند خانه من نبوده و آدرس را اشتباه گرفته بودند. ماموران از اشتباه خود دیگر حرفی نزدند و بهروز همچنان در زندان های ژاپن زندانی بود. زندان هایی که ...
درس های یک جنایت
زمانی که رئیس اداره قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ شدم، بازدید از صحنه های قتل را دوباره شروع کردم. به گزارش ، همیشه اعتقاد داشتم ما به عنوان پلیس جنایی، نماینده قربانی جنایت هستیم پس باید حق و حقوق ضایع شده اش را به او و خانواده اش بازگردانیم. با همین نگاه هم از روزی که پس از یک وقفه چند ساله پشت میز ریاست اداره قتل نشستم در اغلب صحنه قتل ها خودم حاضر می شدم. بیشتر مواقع نیز قاتل را در محل ...
مصاحبه جذاب و حاشیه ای با دروازه بان جنجالی
پیشنهاد تیم میوندالن نروژ به دستم رسید و تصمیم را گرفته بودم که این فصل را در اروپا بازی کنم چون واقعا سال آخر فوتبالی ام - نه به خاطر داستان های حاشیه ای)- بلکه به خاطر مسایل فوتبالی هم خیلی اذیت شدم و تحت فشار بودم! با پایان لیگ از تصمیمم به هیچکس صحبتی نکردم و کسی خبر نداشت من کجا هستم و آینده ورزشی ام چه خواهد شد اما من تصمیم را عملی کردم. همه فکر می کردند سوشا خانه نشین خواهد شد و دیگر هیچ ...
خالکوبی هم جلوی شهادتش رانگرفت
باید بستنی می خوردیم. پدر مجید هم بعد از خال کوبی دست مجید به او واکنش نشان می دهد و مجید شب را خانه نمی آید اما قهر کردن او هم مثل خودش عجیب است: خال کوبی برای 6 ماه قبل از شهادت مجید است. می گفت پشیمان شدم؛ اما خوشش نمی آمد چند بار تکرار کنی. می گفت چرا تکرار می کنید یک بار گفتید خجالت کشیدم. دیگر نگویید. وقتی هم از خانه قهر می کرد شب غذایی را که خودش می خورد دو پرس را برای خانه می فرستاد. چون دلش ...
سفر به ایران برای انتقام گیری خونین
به قتل رسانده است. او گفت شخصی که به قتل رسانده آقاتاجیک نام دارد و جسدش را در همان باغی که وی را در آن کشته رها کرده است. این مرد گفت: من بلافاصله از خانه خارج شدم و در را روی او قفل کردم و اجازه ندادم بیرون بیاید و به سراغ مأموران آمدم. با توجه به گزارش این مرد، پلیس به خانه او رفت و عبدالعلی را بازداشت کرد. او بدون اینکه موضوع را انکار کند، اتهام قتل را قبول کرد و گفت: چند ...
گفت وگو با سام درخشانی به بهانه سالروز تولدش
روز برای همسرم گل بخرم و روزی دیگر هم نقش یک آدم عصبی را بازی کنم و تحت تاثیر آن، بدخلق شوم. همین چند روز پیش سر صحنه یک موقعیت دشوار و عصبی را بازی کردم. وقتی به خانه برگشتم سر یک سوال و جواب ساده با همسرم از کوره در رفتم، اما بعد به این فکر کردم اگر خودم بودم این واکنش را نشان نمی دادم. همین که هر دو در این باره آگاه هستیم، کمک کننده است. همسرم مرا شناخته و در این چند سالی که روابط ...
درددل های حاج رسول رستگاری ؛ خاطره ساز برای آزادگان کشورمان و اکنون اسیر تخت بیمارستان
و فقط اجرا کردیم. بعدش به خاتمی گفتم که چرا این چند روز ما را معطل کردید؟ این کامیون باید به اصفهان می رفت و برای جبهه اجناسی را می برد. چرا امکانات را اینطوری هدر می دهید؟! همان روزها وقتی تئاترها را می دیدم، مشخص بود که در همه آن ها عراقی ها را آدم های لاجون و تریاکی و معتاد نشان می دهند. من اتفاقا معتقد بودم رزمنده وقتی با این تصویر از دشمن روبرو شود، بعدا در واقعیت جنگ، حتما با ...
سهم من از جهاد همسرم حفظ حجابم است
.... بعد از چند ماه استراحت دوباره آذر ماه اعزام شد و بعد از 70 روز به مرخصی آمد و برای آخرین بار راهی شد و بعد از 40 روز در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه سال 1393به شدت مجروح شد و به کما رفت و سپس به شهادت رسید. محرم در روند یک عملیات در یک و نیم کیلومتری حرم حضرت زینب(س) به علت برخورد مستقیم ترکش به گلو و دست راستش به شهادت رسید. به نظر شما چه شاخصه اخلاقی در وجود همسرتان بود که شهادت ...
شوهرم زنان غریبه را به خانه می آورد تا من به عنوان میهمان ازآنها پذیرایی کنم!
به گزارش قومس به نقل از خبرنو من فقط به خاطر حفظ غرور و لجبازی با خانواده همسر مرحومم اشتباهات بزرگی را در زندگی مرتکب شدم به طوری که زمانی به خودم آمدم که دیگر آبرو و حیثیتم بر باد رفته و نمی توانم حتی به چشمان پسر نوجوانم نگاه کنم و...زن جوان در حالی که دستبندهای آهنین قانون بر دستانش حلقه شده بود در تشریح ماجرای زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: هنوز خوب و بد را به درستی تشخیص ...
سهم من از جهاد همسرم حفظ حجابم است
گویا شما و همسرتان هر دو اهل یک روستا هستید، چطور با هم ازدواج کردید؟ روستای شما قبل از محرم، شهید داشت؟ پس با مقوله جهاد و شهادت آشنایی داشتید؟ به شهید خاصی هم ارادت داشت؟ گفتید که از شما می خواست برایش دعای شهادت کنید، شما هم برایش طلب شهادت می کردید؟ چه تاریخی اعزام شدند؟ به نظر شما چه شاخصه اخلاقی در وجود همسرتان بود که شهادت ...
صدام به افسرانش دستور خودکشی داد
به گزارش پایگاه 598 به نقل از دفاع پرس، از میان کتبی که درباره جنگ هشت ساله ایران و عراق نگاشته شده است خواندن و پردازش بخش هایی از خاطرات جنگجویان عراقی و شرح حالی که از آن روزها ارائه می دهند خالی از لطف نیست. کتاب "آخرین شب در خرمشهر" نمونه ای از این گونه کتب است که برگرفته از خاطرات سرهنگ عراقی کامل جابر است. در بخشی از این کتاب در تشریح روزهای پایانی استقرار رژیم بعث در خرمشهر آمده است: ...
اسم حزب الله لبنان را متوسلیان پیشنهاد داد
این فیلم، از من برای صحبت درباره حاج احمد دعوت کردند. هنگام اکران فیلم من چون همرزم حاج احمد بودم به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم و به گریه افتادم، به طوری که نمی توانستم خودم را کنترل کنم، در همین حال هم مجری اعلام می کرد به پشت تریبون بروم، اما گریه به من امان نمی داد، به هر حال رفتم بالا، دانشجوها 400 نفر بودند، 200 دختر و 200 پسر. آن ها چند دقیقه بعد از تماشای فیلم همچنان به طور ممتد تشویق می کردند ...
نفس های قاتل به شماره افتاد
اتاق سرایداری من آمد. عظیم گفت که چند روز قبل از افغانستان به اینجا آمده و مردی افغان به نام آقابیگ را به قتل رسانده است و حالا هم قصد دارد که به افغانستان برود. بعد از خوردن شام، من در را روی او قفل کردم و به اداره پلیس آمدم تا حادثه را گزارش کنم. بعد از مطرح شدن ماجرا بود که مأموران پلیس همراه مرد افغان راهی اتاق سرایداری شدند و عظیم را دستگیر کردند. مرد 33 ساله در اولین ...
آبادان،سی تیر1331
خواهند رفت!او در این مقاله چنانکه پیشتر آمد،آبادان را"شهرنفت"نامید و مشاهدات خود از این شهر را اینگونه توصیف کرد؛"...آبادان که در ایران واقع است و مرکز مهم شرکت نفت ایران و انگلیس بود در نخلستانهای زیبا ساخته شده و خیابانها و جاده های آسفالته و تمیزی دارند. در هر جای آبادان باغچه های زیبا و خانه های تمیز سنگی و کارخانه بزرگ مشاهده می گردد که چند میل مربع از آن شهر را ...