سایر منابع:
سایر خبرها
قاتل مرد نمایشگاه دار قصاص شد
به گزارش خبرنگار ما، روز 21 فروردین ماه سال 90 بود که مأموران کلانتری 12 شهرک واوان در حوالی شهرستان اسلامشهر در جریان قتل مرد 46 ساله ای به نام شهاب قرار گرفتند. آن روز مردی به کلانتری رفت و گفت همکارش به نام پوریا به نمایشگاه خودروشان نیامده و وقتی به در خانه اش رفته است، در را باز نکرده و به همین دلیل احتمال می دهد برای وی اتفاق بدی رخ داده باشد. پس از این مأموران راهی خانه شهاب شدند. مأموران ...
روایتی از علاقه شدید آیت الله خامنه ای به امام خمینی (ره)
یکی از دیدارهایشان با امام خمینی (ره) در سال 42 اشاره می کنند و در این باره می فرمایند:"...رفتیم داخل در یک اتاقی نشستیم. یک دفعه دیدم حاج آقا وارد شد. من افتادم به پای حاج آقا؛ یعنی از چیزهایی که یادم می آید، این است که افتادم پای حاج آقا را بببوسم؛ از بس عاشق آقای خمینی بودم من. واقعا عجیب محبت این مرد همیشه در دل ما بود. ایشان ناراحت شد و نگذاشت ما پایشان را ببوسیم. بعد نشستیم، من گریه ام ...
یک خیّر مرد جوان را از قصاص نجات داد
قتل احمد اعتراف کرد و درباره جزئیات قتل به بازپرس پرونده گفت: من با مقتول رفت و آمد داشتم، روز وقوع قتل درحالیکه احمد در منزلش نبود، به قصد سرقت وارد خانه اش شدم، سراغ گاوصندوق رفتم اما موفق به باز کردن در آن نشدم، ناگهان احمد وارد خانه شد و من را دید، من نیز به سمتش حمله ور شدم و با یک چاقو ضرباتی را به او زدم و از آنجا فرار کردم. با پایان یافتن تحقیقات توسط بازپرس شعبه 17 دادسرای کرج ...
ویدیو/ دختر التماس کرد نامزد دارم ولی من به او تجاوز کردم!
مرتضی بار اول به کمک یکی از دوستان خود به دختری که نامزد داشت با وجود التماس هایی زیاد، او را مورد آزار و اذیت قرار داد. او بعد از تعریف کردن ماجرا برای مهدی رفیق قدیمی اش تصمیم گرفتند این کار زشت را تکرار کنند، آنها نمی دانستند این بار به زنی تجاوز می کنند که از آنها زرنگ تر است و آنها را تحویل ماموران می دهد. این پرونده از زمانی که کلید خورد که نخستین روز مرداد ماه زن جوانی که در دام ...
گزارشی خواندنی از اعتراف هنرپیشه های مشهور
"خواب زده ها" هیچ ربطی به کارگردانی که من می شناسم ندارد. من فکر می کردم "خواب زده ها" بناست یک کمدی فانتزی از کار دربیاید. کلی درباره اش حرف زده بودیم و یک ماه و نیم پیش تولید داشتیم. همین چیزهای ترسناک باعث می شود دیگر سراغ این نوع سینما نروم. لحنی که با سلیقه ام متفاوت بود بهاره رهنما پس از بازی در چارچنگولی و پیش از آن که به تماشای این فیلم بنشیند، در مقابل این فیلم موضع گرفت و ...
پسری که سر از بدن اعضای خانواده اش جدا کرد + تصاویر
به گزارش پیک نکا ،مرد هراسان به ماموران پلیس گفت: دوست صمیمی ام میلاد 28ساله که دانشجو است نمیه شب با من تماس گرفت و مرا به خانه پدرش اش دعوت کرد. وقتی به آنجا رفتم با جنازه های خونین پدر،مادر و پدربزرگ میلاد روبه رو شدم. میلا می گفت آنها را با چاقو کشته و حالا برای حمل جنازه ها نیاز به کمک دارد. به دنبال تماس این مرد ماموران به خانه مورد نظر در خیابان کوهسار رفتند و میلاد را بازداشت ...
زندگی متفاوت روحانی با یک دست! +عکس
سرمشق می داد و به نوشتن وادار می کرد. و بالاخره ما این نوشتن را ادامه دادیم. مردم با دیدن من تعجب می کنند بعد از جبهه هم داستان طلبگی و درس و بحث ادامه دارد. بعد از جبهه مشغول درس و بحث شدم. بعد از چند سال به نوشتن و پژوهش رو آوردم. بیشتر هم با مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما و موسسات مختلف پژوهشی همکاری داشتم. آقای قربانی از نگاه های متفاوت مردم می گوید؛ از اینکه برخی ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
.... درحالی که مقتول خواب بود تا ساعت 3:30 بامداد در حیاط با لیلا صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او در خانه مخفی کرده بود، ضربه ای به سر مقتول زدم. هم زمان با من، لیلا نیز یک بالش را روی صورت مقتول فشار می داد تا صدایش درنیاید چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی می کردند. بعد از اینکه کار ...
اداره گاوداری توسط جوان نابینا +عکس
از خواب بیدار می شدم و بعداز عبادت سراغ گاوها می رفتم و شیر آنها را می دوشیدم و سپس به گوساله ها شیر می دادم. پس از آن برای گاوهای شیرده علوفه می ریختم و بعد از تمیز کردن آغل سراغ کارهای دیگر می رفتم. ساعت 5 عصر نیز دوباره شیر گاوها را می دوشیدم و بعد از خوردن علوفه آنها را به آغل می بردم. کارآفرینی با دست های خالی روح الله بعد از مرگ پدربزرگ تصمیم گرفت این بار برای خودش ...
تهدید شدید روحانی توسط یک اصلاح طلب!/ آمار تکان دهنده از میزان بیکاری فارغ التحصیلان/ چینش های خانوادگی ...
و کاسبی مدیرانش نشود. نکته دیگر در این شرکت، نقش آفرینی فردی جوان به نام م است که پیشتر با مدیرعامل سابق در شرکت پ همکار بوده است و یک شبه به سمت مدیریت شرکت پ. ک در زیرمجموعه های اقماری شرکت مادر منصوب شد. وی بدون یک روز تجربه فعالیت در حوزه تخصصی زنجیره تأمین و لجستیک حفاری، حلقه اصلی زنجیره مدیران و اقوامشان است که با چیدمان دقیق آنها در بخش های مختلف انحصار فوق العاده ای را برای تجارت فراهم ...
عشقی که با قتل ثابت شد
را به من ثابت کن ، به خانه آنها رفتم. درحالی که مقتول داخل خانه خواب بود، تا ساعت 03:30 بامداد داخل حیاط با هم صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او در خانه مخفی کرده بود ضربه ای به سر مقتول زدم. همزمان با من، لیلا نیز یک بالش روی صورت مقتول فشار می داد تا صدایش درنیاید، چون پدر و مادر لیلا در ...
بازخوانی رنجنامه سیداحمد خمینی: آقای منتظری! باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را مقابل زنان و ...
کردند ولی من به جان خریدم. آخر مگر هر چه از دوست می رسد نیکو نیست؟ با اینکه من فرزند امام بودم و بیست سال از آقا سعید بزرگتر بودم از ایشان تقاضای ملاقات کردم اما نپذیرفت ولی از آنجا که قرار گذاشته بودیم از چیزی بدمان نیاید (3) چند روز بعد مجدداً این تقاضا را تکرار کردم اجازه نفرمودند. آیا همه اینها از باب محبت به شما نبود گوشزد نمودن خطر لیبرالها و منافقین از باب ارادت نبود؟ ولی والله ...
روایت خادم حرم در سفر به کربلا / افتخار من در زندگی خادمی حرم است
پاسپورت هم نداشتم . یک روز بعد از تمام شدن نوبتم به زیارت خانم حضرت معصومه(علیه السلام) رفتم و به ایشان وضعیت را عرضه داشتم و خواستم تا برات کربلای مرا امضا کنند تا من هم بتوانم بروم . به خانه برگشتم و درست 3 روز بعد یکی از دوستان با بنده تماس گرفت و گفت قصد سفر به کربلا داشته اما مشکلی برای او پیش آمده و نمی تواند برود . از اوضاع رفتن یا نرفتن من سؤال کرد و زمانی که متوجه شد مشکل مالی دارم ...
مرد همسایه، آزار دختر 14 ساله را انکار کرد
مدعی شد: دختر جوان تلفنی و پیامکی با من درددل می کرد. من از ماجرای گم شدن وی خبری ندارم، چون همسرم پیامک های او را دیده، سراغ خانواده دختر نوجوان رفته و ادعا کرده من دختر نوجوان را به خانه آورده ام. در ادامه ماموران دختر نوجوان را با کمک خواستگارش در قراری صوری دستگیر کرده و تحویل خانواده اش دادند. با تحقیق از دختر نوجوان معلوم شد او تلفنی و پیامکی با مرد همسایه حرف می زده و ...
خجالتی اما رفیق باز !
دیوار کوچه گذاشته و خودش هم کنارشان ایستاده، منتظر مشتری. به راهم ادامه دادم تا به کوچه مورد نظرم برسم. وقتی رسیدم از پسرک و بساطش خبری نبود. چند دقیقه ای صبر کردم شاید پیدایش شود. نشد. گفتم شاید آن روز جایش را عوض کرده. پیاده رو دو طرف خیابان را دنبالش گشتم. هیچ جا نبود. از پیدا کردنش ناامید شدم. به خودم گفتم می روم با همان جوان محجوب گفت وگو می کنم. وقتی به سر کوچه رسیدم دیدم مشتری ...
اقدام بی شرمانه مرد متاهل پس از تجاوز به دختر نوجوان!
ادامه کارآگاهان برای دستگیری امیر وارد عمل شده و روز 18 مرداد ماه این مرد شیطان صفت در عملیات غافلگیرانه پلیس در خانه اش دستگیر شد. امیر ابتدا منکر این اقدام شیطانی بود اما وقتی در تناقض گویی هایش گرفتار شد لب به سخن باز کرد و گفت: چون نمی خواستم فریبا از دستم شکایت کند و از این ماجرا به همسرم حرفی بزند این داستان ویروس ایدز را مطرح کردم. برای ورود به کانال تلگرام فرادید کلیک کنید ...
چرا با مردم کوچه و خیابان حرف می زنم؟
راه برای خرج کردن پول زیاده. یه چیزایی هم بستگی به خود آدم داره. یه سری چیزا را می شه فاکتور گرفت، یه سری چیزا را نمی شه. می شه با 600، 700تومن در ماه سر و تهش را هم بیاری. می شه هم با ماهی سه میلیون زندگی کنی. شما با چقدر می تونی زندگی کنی؟ من به شما گفتم سراغ عدد و رقم نریم. من کلا با عدد و رقم رابطه خوبی ندارم. (البته نگفته بود قبلا. فقط به سوال میزان اجاره خانه جواب نداده ...
با عمل زیبایی ممکن است زیبایی قبلی را هم از دست بدهید!
همان روز همه زندگی ام را باختم. جوانی و زیبایی ام را از دست دادم. حالا درگوشه این خانه افتادم. آرزوهایم همه رنگ باخت. پزشک معالج موادی به صورت ما تزریق کرد که تاریخ گذشته بود. مواد درصورتمان مثل مار می خزید. چند روز پس از این جراحی رفتم تا مواد را از صورتم بیرون بکشد اما عفونت کرد. هنوز درد آمپول بزرگی را که داخل گونه ها و پوست صورتم کرد، فراموش نمی کنم. صورتم درد دارد درد 12ساله. وقتی ...
فروش 3 فرزند فقط یک میلیون و دویست هزار تومان!
. صبح من را بردند بیمارستان بهزیستی. یک روز ماندم بعد با پسرم برگشتم. الهام با بغض ادامه می دهد: از بچه ام مراقبت می کردم. شیر می دادم. مدام خواب بود. می گفتند او هم معتاد است. یک ماه گذشت. یک روز وقتی برای تهیه مواد از چادر بیرون رفته بودم؛ او را بردند. وقتی برگشتم نبود. می گفتند بهزیستی برده است. به فروختنش نرسید. یک میلیون و 200 هزار تومان برای 3 بچه در بیابان های ...
کشف اجساد کودکان آبادانی در خانه پدر بزرگ +عکس
من و پدرم شروع شد تا حدی که چندبار با هم درگیر شدیم. وی افزود: عصر چهارشنبه 13 مرداد بود که دخترم فاطمه 7 ساله همراه برادر کوچکترش احمد 4 ساله برای بازی با دوستانشان به منطقه قدمگاه رفتند اما پس از چند ساعت وقتی بچه هایم به خانه بازنگشتند نگران شده و با مراجعه به محل بازی فرزندانم متوجه ناپدید شدن آنها شدم. این پدر نگران ادامه داد: به سراغ همه هم بازی های بچه هایم رفتم اما هیچ ...
گفت وگو با مهندسی که رتبه اول کنکور تجربی شد
تحقیق کردم. با کلی از مهندسان برق حرف زدم. چه کسانی در داخل کشور هستند و چه کسانی که در خارج از کشور هستند و با اینکه مخالفان زیادی داشتم، با اینکه 30 واحد بیشتر از درسم باقی نمانده بود، انصراف دادم. زندگیم را تعطیل نکردم این نابغه ریاضی مثل خیلی از کنکوری ها نه خود را در خانه حبس کرده نه دور کل سرگرمی هایش خط قرمز کشیده است. شاید کسی که که رتبه ده هزار می آورد، خودش را در ...
رابطه پنهانی و قتل در اتاق خواب!
.... آن زمان من در مشهد بودم که از طریق گوشی تلفن همراه دوستم شماره این زن را دیدم و با او تماس گرفتم. از آن زمان ارتباط تلفنی ما ادامه یافت تا این که ده ماه بعد او را ملاقات کردم. بهناز و دخترش مرتب گریه می کردند و از آزارهای محسن می گفتند تا این که من عصبانی شدم و شب حادثه همراه دوستانم به آن خانه رفتیم. در خانه باز بود که وارد شدیم. من قصد قتل نداشتم، برای همین هیچ وسیله ای برای قتل با خودم ...
جنایت؛ پایان ازدواج اجباری
کارآگاهان گفت: در شب جنایت با هماهنگی که از قبل با لیلا برای کشتن شوهرش داشتیم پیغام داده بود ساعت 2:30 شب بیا و عشقت را به من ثابت کن ، من هم به منزل آنها رفتم. درحالی که شوهرش داخل خانه خواب بود، تا ساعت 3:30 بامداد در داخل حیاط با هم صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مرتضی رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او در خانه مخفی کرده بود ضربه ...
در عمق "پیاده روی"!
که دنیایی فراموش شده را با چنان جزئیاتی آشکار می کنند که در ابتدا خواننده برای چند لحظه فکر می کند که نویسنده، دستش انداخته است. چگونه شرح چنین اشتیاق پیچیده ای، با آن همه آگهی های دستی، سرتیترهای پرسروصدا، عکس های خشک و رسمیِ پرتره و کارتون های بانشاط در روزنامه ها، تااین حد ناشناخته باشد؟ اما تمام این ها روزگاری اتفاق افتاده است. تا چندین دهه در اواخر قرن نوزدهم، ورزش محبوبِ تماشاگران در امریکا ...
پسر هفت ساله افغان قربانی جنایتی سیاه شد
. چهار روز بعد که اهالی روستا دنبال هادی می گشتند به گندمزار برگشتم و با جنازه او روبه رو شدم که متعفن شده بود. من بار دیگر به خانه رفتم و چند روز بعد پسر عموهای هادی را به محل جنایت بردم. این متهم دیروز در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست امین مقدم زهرا و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد که پدر و مادر قربانی برای او حکم قصاص خواستند. وقتی امیر پشت ...
مرگ نخست وزیر دوران پهلوی
اتمام کار احداث راه آهن سراسری ایران او به تشکیلات فراماسونری ایران تعلق داشت و نامش در فهرست اعضای لژ بیداری، که یکی از نخستین تشکیلات فراماسونری در ایران بود آمده است. او در خاطرات خود درباره کشف حجاب آورده است که روز 11 آذر کابینه فروغی مستعفی شد که من هم وزیر کشور بودم، با همکارانم خداحافظی کرده و به منزلم در قلهک رفتم، در حدود ساعت سه بعد از ظهر بود، کم بیش فرصت نفس زنان خود را به من ...
شوهرکشی با کمک خواستگار سابق
بازجویی ها به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما پس از اطلاع از اظهارات لیلا، به کارآگاهان گفت: از قبل با لیلا هماهنگی داشتم و او زمینه قتل را آماده کرده و گفته بود ساعت 2:30 شب بیا و عشقت را به من ثابت کن . به منزل آنها رفتم. درحالی که مقتول خواب بود تا ساعت 3:30 بامداد در حیاط با لیلا صحبت می کردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز ...
هیچ چیز جز شهادت نمی توانست ما را از هم جدا کند/ بعضی تهمت ها داغ روی داغ ما می گذارد
گردید در جواب به من با لحنی معنادار می گفت که اگر عمری باشد بر می گردم همه این مسائل باعث می شد که من ایشان را همیشه در خیل شهدا ببینم. *چند روز قبل از شهادتشان با ایشان تماس تلفنی داشتید؟ من شنبه اول هفته با ایشان تماس تلفنی داشتم و ایشان چهارشنبه شهید شدند یعنی سه روز قبل از شهادتشان و نکته جالب اینکه ایشان بعد ازظهر 22 بهمن ماه همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به درجه ...
قتل پیرمرد همسایه برای تهیه پول مواد/ بخشش قاتل پشیمان بعد از 10 سال
...، همسایه مقتول با حضور در دادسرا پسر خود را به عنوان قاتل معرفی کرد و در اظهاراتش گفت: چند روز قبل مشغول شستن پیراهن پسرم شهرام بودم که متوجه خون روی لباسش شدم. چون او معتاد است و مواد مصرف می کند، فکر می کنم مرد همسایه را او به قتل رسانده باشد. در ادامه با دستگیری شهرام او با اعتراف به قتل پیرمرد همسایه گفت: می دانستم محمود در گاو صندوقش پول دارد،برای سرقت به خانه اش رفتم اما ...
سارق: دلم نیامد جهیزیه را ببرم فقط حلقه عروس و داماد را برداشتم!
. بعد از چند سرقت برای این که دستگیر نشوم به شهر خودم بر می گشتم. چقدر از سرقت ها به دست آوردی؟ فرق داشت از 100 میلیون تومان تا صد هزار تومان. یک بار به خانه ای دستبرد زدم، هرچه طلا و سکه بود در کشوی کابینت گذاشته بودند. آنها را فروختم و 100 میلیون تومان از مالخر گرفتم. ارزش طلاها حداقل سیصد میلیون تومان بود. یک بار هم وارد خانه ای شدم. همه وسایل آنجا تازه بود. فهمیدم تازه عروس و ...