سایر منابع:
سایر خبرها
مستند مهاجر، فریاد غربت و گمنامی فاطمیون است
عباسک یا زینب در سالن طنین انداز می شود. ناخودآگاه یاد روایت وداع امام مهربانی ها حضرت علی بن موسی الرضا می افتم که به هنگام خداحافظی با شیعیانش فرمود: برای من گریه کنید. وقتی یاران گفتند: شیون و زاری بر مسافر شگون ندارد. ایشان ادامه دادند: نه برای مسافری که به سفری بی بازگشت می رود. در این مراسم خانواده هایی از فاطمیون بودند که نگاهشان بیش از زمین به آسمان بود تا ستاره درخشان شهیدان را باز یابند. گفتنی است مستند مهاجر به نویسندگی وکارگردانی ساسان فلاح فر در شبکه تلویزیونی اینترنتی نصر تهیه و تولید شده است. ...
❖ گفتگوی تفصیلی با مادر شهید صالحی زاده؛ مادری که پیکر بی دست فرزند شهیدش را در آغوش گرفت/تنها وصیت پسرم ...
مادر مهربان و دوست داشتنی امیر روبه روبه شدم. نگاه های مادر علی پر از معنا بود. نمی دانستم از کجا شروع کنم تا دل مادر در فراغ فرزند نلرزد هرچند که تا می خواستم از شهید بپرسم بغض گلویم را می گرفت. اما دیگر فایده نداشت و مهربانی مادر امیر آنقدر زیاد بود که لرزش دلم را در پس نگاه مادرانه اش فراموش کردم و پای درس عاشقی حاجیه خانم تاجگل آزاده مادر شهید والامقام امیرصالحی زاده نشستم. مادری که ...
من یک مدافع حرم، ساکن تهران، با دعای والدین شهید شدم +عکس
به گزارش گروه جهاد و مقاومت جام نیوز ، نمایندگان جامعه قرآنی کشور، در راستای تجلیل از خانواده های معظم شهدای قرآنی و آشنایی با زندگینامه و سبک زندگی آنها، در هجدهمین دیدار خود طی سال جاری به دیدار خانواده شهید مدافع حرم احمد اعطایی رفتند. پاسدار بسیجی شهید مدافع حرم احمد اعطایی متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران بود و دانشجوی مهندسی برق بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم ...
روایتی تکان دهنده از خطا و قصور پزشکی در ایران
چنین وضعیتی چقدر منفی است و جای هیچ خوش بینی ندارد، از دایره معلومات من بیرون بود. حتی اسم آبسه مغز هم تا آن روز به گوشم نخورده بود، اما می دانستم، هنوز هم می گویم، و همه شواهد هم حاکی از همین است که آن نمونه برداری آبسه ریه را پاره کرده و عفونت به مغز رفته بود. سردردها یکی، دو روز بعد از نمونه برداری شروع شده بود. از یکی، دو پزشک در ایران که پرسیدم، گفتند به این سرعت به مغز نمی رود ...
پژاک یا داعش هر که باشد از ما سیلی می خورد
گروه جهاد و مقاومت مشرق - مریم قاسمی همسر شهید محسن باقری اولین شهید مدافع حرم شهرستان فراشبند استان فارس، تنها یک سال قبل از شهادت همسرش در بهمن ماه 94، برادرش قاسم را در تیرماه 93 در مبارزه با گروهک تروریستی پژاک از دست داده بود. در واقع دو تن از نزدیک ترین اشخاص زندگی اش جان خود را وقف امنیت و آسایش ما کردند و حالا مریم قاسمی در دلتنگی هایی که جای دو عزیز در قاب آن خالی است، دقایقی به همکلامی ...
33 سال انتظار برای پاگشایی از مسئولان بنیاد شهید!
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، جنگ در زمانی به ما تحمیل شد که نه تنها انقلاب نوپا بود بلکه مردم هم انتظار چنین هجوم ناگهانی را نداشتند. بچه هایی که تا دیروز در کوچه و خیابان در حال بازی بودند، یک شبه بزرگ شدند. اسلحه بدست گرفتند تا از خاک کشور و آرمان هایشان دفاع کنند. هر سال که از شروع جنگ می گذشت آرام آرام نوجوانان و جوانان اهل محل داوطلبانه به جبهه اعزام می شدند تا ...
در تشییع 2 تن از مدافعان حرم چه گذشت؟+عکس
این شهدا تفحص و به کشورمان منتقل شد. این مسوول ادامه داد: پیکرهای شهدا در حدود 11 روز است که به کشور منتقل شدند و این مراسم سومین تشییع از شهدای خان طومان در پایتخت است. دادستان کل کشور نیز در مراسم تشییع این شهدا که به همت مرکز مقاومت بسیج قوه قضائیه برگزار شد با اشاره به نام های این شهدا به نام های کاظم محمدی و امان کریمی گفت: این شهدا از برادران افغان ما هستند و افتخار تشییع و ...
گزارش عملکرد فرمانداری شهرستان شهرضا
اجرایی نسبت به بستر سازی اشتغال 2700 نفر سالیانه اقدامات لازم صورت گرفته و سالیانه 100شرکت تعاونی با توجه به موضوع ماده 44 قانون اساسی در خصوص تجمیع سرمایه های خرد و اشتغالزایی تشکیل گردیده است. میراث فرهنگی 1.مرمت شبستان مسجد تاریخی خان 2.مرمت قسمتی از راسته بازار تاریخی 2 مرحله 3.پیگیری و شروع واگذاری زمینهای ناحیه صنایع دستی پس از حدود 12 سال با ...
مستندسازان تا 31 شهریورماه فرصت دارند
ملی (مستندهای کوتاه/ نیمه بلند/ بلند)، مسابقه بین الملل (مستندهای کوتاه/ نیمه بلند/ بلند)، جایزه شهید آوینی (فیلم های مستند حوزه مقاومت، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس)، جایزه ویژه مدافعان حرم، بخش های جنبی ملی و بین المللی، کارگاه های پژوهشی و بازار فیلم مستند. وی در پایان گفت: ثبت نام اینترنتی آثار بخش مسابقه ملی دهمین دوره جشنواره سینماحقیقت ، تا 31 شهریور روی وب سایت www.irandocfest.ir ادامه ...
حرکت روی خط قرمز با قصه ای دراماتیک
سعید فرهادی، نویسنده فیلمنامه سریال پریا ، سریال دیگری به نام تا ثریا را نوشت که به کارگردانی سیروس مقدم ساخته شد و اثر موفقی از آب درآمد. پریا نیز به دلیل مضمون جسورانه و متفاوتش نظر تماشاگران را جلب کرده و بعد از این نام فرهادی می تواند در تیتراژ هر سریالی، جلب توجه کند بخصوص حالا که تصمیم گرفته فیلمنامه بعدی اش را خودش هم کارگردانی کند. به نظر می رسد پریا بیشتر از آموزش درباره شیوه های انتقال ویروس اچ آی وی، تبعات و مشکلات ناشی از بیماری ایدز را مطرح می کند! ارائه اطلاعات پزشکی و بهداشتی تقریبا 15 درصد برای من اهمیت داشت و بیشتر به تبعات اجتماعی، روابط فرد بیمار با خانواده، دوستان و آشنایان و واکنش های روانی به مسائل زندگی در دوران بیماری توجه کرده ام. برای خیلی ها، این سریال درباره ایدز است، اما برای من بیشتر در این باره است که بعد از وقوع چنین بحرانی، چه موقعیت هایی به وجود می آید و اطرافیان و جامعه با فرد بیمار و بیماری چه برخوردی می کنند. این در حالی است که ایدز از نظر پزشکی با بیماری هایی مانند هپاتیت و دیابت خیلی تفاوت ندارد و آنچه این بیماری را وحشتناک کرده، رفتار اشتباه رسانه ها و مردم است. شما که قصد داشتید تبعات ایدز را مطرح کنید، چرا قصه را از جایی شروع نکردید که شخصیت اصلی به ایدز مبتلا می شود؟ این یک بحث دراماتیک است. اگر می خواستیم ضربه ایدز به رابطه کیوان و پریا، به اندازه کافی به مخاطب شوک وارد کند، لازم بود شش هفت قسمت با آنها همراه شود، دوستشان داشته باشد و زندگی آنها برایش اهمیت پیدا کند؛ آن وقت بحران اتفاق بیفتد تا وضعیت و سرنوشت شخصیت ها برای مخاطب درگیرکننده باشد. چرا دلیل خیلی از کنش ها و واکنش ها مشخص نمی شود، مثلا این که چرا کیوان عاشق پریا می شود؟ چرا پریا با پیشنهاد ازدواج او مخالفت می کند و چرا بعد نظرش عوض می شود و اتفاقاتی از این دست! در مرحله اجرا، پرش هایی اتفاق افتاده که در برخی جاها روایت را کمی الکن کرده است. نکته دیگر این که تماشاگر می دانست با سریالی درباره ایدز مواجه است در حالی که تا قسمت هشتم سریال، هنوز در مرحله ازدواج پریا و کیوان بودیم. دوستانی که فیلمنامه را می خواندند بر این عقیده بودند اگر پروسه مطرح شدن بیماری ایدز طولانی شود، برای مخاطب آزاردهنده خواهد بود. برای همین جواب مثبت پریا به خواستگاری کیوان را کمی سریع تر به نتیجه رساندیم و شاید همین باعث شد کمی شتابزده به نظر برسد. البته من بسیاری از زمینه چینی ها را در جزئیات انجام دادم. جزئیات روانشناختی زیادی در پس رابطه کیوان و پریا وجود دارد که در ریزه کاری های رفتار آنها تعریف شده؛ مثل شباهت پریا به مادر کیوان، بی پناهی و کم اعتماد به نفس بودن کیوان، نیاز به امنیت و جزئیات دیگری که در مجموع به این منجر می شد کیوان از پریا خواستگاری کند. همین دلایل ریز برای پریا هم چیده شده بود. مثلا برای ماجرای طلاق پریا از همسر اولش، من اصرار داشتم که هیچ دلیل بزرگی وجود نداشته باشد چون در حین تحقیقاتم در دادگاه خانواده دیده بودم زوج هایی که از هم جدا می شوند بدون این که دلایل درشتی مانند اعتیاد، ارتکاب به جرم، عدم سلامت جسمی و روانی یا مسائلی از این دست مطرح باشد؛ بر اثر مجموعه ای از دلایل ریز و کوچک از هم طلاق می گیرند. البته من در مورد پریا و همسر اولش نتوانستم مقاومت کنم و در نهایت چند مورد درشت تر درباره دلایل طلاق آنها به داستان اضافه شد؛ مثل این که حبیب قمارباز بوده و دست بزن داشته است. شما که قصد آموزش نداشتید پس علیرضا و گلی دقیقا چه کارکردی در سریال دارند؟ قرار بود در سریال پریا به یک خط قرمز نزدیک شویم و واکنش تماشاگران قابل پیش بینی نبود، بنابراین باید فضای قصه را تلطیف می کردیم. حضور علیرضا و گلی بهانه ای است برای ارائه توضیحات به کسانی که برای اولین بار در این سریال در جریان بیماری ایدز قرار می گیرند. این دو شخصیت وارد فیلمنامه شدند تا وظیفه تحلیل و توضیح را به عهده داشته باشند. اگر می دانستم طرح مستند روبان قرمز که بعد از هر قسمت سریال پخش می شود، مورد استقبال قرار می گیرد و وظیفه آموزش به مخاطب را انجام می دهد، شخصیت گلی و علیرضا را کاملا تغییر می دادم. دیالوگ های علیرضا و گلی کتابی نیست؟ وقتی حرکت و میزانسن از بازیگر گرفته شود، جزئیات اطرافش حذف شود و فقط صاف جلوی دوربین بایستد و حرف بزند، محاوره ای ترین دیالوگ دنیا را هم خشک و بی روح ادا خواهد کرد، طوری که انگار از روی کتاب می خواند. چرا عشق حسین آقا و خاله نیره را در بستر یک نسبت فامیلی شکل دادید؟ معمولا سعی می کنم روابطی از این دست را کمی متفاوت با چیزی که مخاطب همیشه در تلویزیون دیده و برایش عادی شده، دربیاورم. حسین آقا و خاله نیره اگر نسبتی با هم نداشتند، شبیه همه مرد و زن های پا به سن گذاشته ای می شدند که در سریال های دیگر دیده ایم. ضمن این که نسبت فامیلی باعث می شود اتفاقات فشرده تر رخ بدهد، شخصیت ها پرت و دور از هم نباشند و از همه مهم تر این که روابط پیچیده می شود؛ به عنوان مثال اگر کیوان و پریا غریبه بودند براح ...
از نقش آفرینی نیکی کریمی در فیلمی زنانه تا لابی بازی بهنوش طباطبایی
، شیرین یزدان بخش با معرفی افسانه کمالی، مجتبی پیرزاده، بازیگر خردسال:ایلیا نصر الهی هستند. اشک های مادر آماده نمایش شد اشک های مادر ساخته روح الله آتش پرور با اتمام مراحل ساخت، در حال حاضر آماده نمایش است. لوکیشن های این فیلم در بهزیستی، خانه ای در تهرانپارس و بهشت زهرا می گذرد و قصه مادری را روایت می کند که بچه هایش تصمیم می گیرند بدون اطلاع وی او را به خانه سالمندان ...